کاشان نیوز-محسن کاشی*: حدود دو ماه پیش بود که براثر دردهای بسیار و بنا به تشخیص پزشک متخصص جهت جراحی لیزر به یکی از بیمارستانهای خصوصی معرفی شدم. روز قبل از عمل جراحی برای پیگیری و اطلاع از چندوچون کار به آن بیمارستان مراجعه کردم. ابتدا گفتند که با بیمه شما قرارداد نداریم. من هم به علت هزینههای سنگین آن میخواستم از این کار صرفنظر کنم. ناگهان رئیس بیمارستان را در کنار پذیرش دیدم از او سؤالی کردم و اظهار داشت که روز قبل با بیمه شما قراردادی منعقدشده است. بااینحال جهت اطمینان با مسئولین بیمه خودمان نیز مجدداً تماس گرفتم و آنها نیز صحت آن را تائید و بیان داشتند شما هیچ هزینهای نباید بدهید و جراحی شما کاملاً رایگان است.
صبح روز جراحی به بیمارستان مراجعه کردم. مسئول صندوق گفت قرارداد بیمه شما هنوز در سیستم تعریفنشده است پس باید مبلغ یکصد و پنجاههزار تومان برای تخت خصوصی بهحساب بیمارستان واریز نمایید. از من اصرار که مسئولین بیمه ما گفتهاند که نباید هزینهای بدهم و از او انکار که شما این وجه را بپرداز نهایتاً فردا هنگام تسویهحساب و ترخیص به شما مسترد میگردد. لاجرم این کار را انجام دادم.
پس از عمل جراحی هنوز هوشیاری کامل خود را به دست نیاورده بودم و با تخت تازه به اتاقم جهت استراحت رسیدم که منشی دکتر را بالای سرخود دیدم. پس از احوالپرسی گفت شما باید یک چک به مبلغ شش میلیون تومان در وجه شرکت تأمین تجهیزات اتاق عمل بدهید تا ما فاکتور به شما داده و شما آن را به بیمه برده و پس از واریز وجه توسط بیمه به شما و واریز آن وجه از طریق شما بهحساب شرکت چک به شما مسترد گردد. من ابتدا به خانم منشی اعتراض کردم که الآن در این وضعیت که من از درد به خود میپیچم و هنوز هوشیاری کامل خود را به دست نیاوردهام تقاضای چک میکنید باشد برای فردا! او نیز قبول کرد. فردا صبح مجدداً به اتاق من در بیمارستان مراجعه و همان درخواست را تکرار نمود. به ایشان گفتم فاکتور وسایل را به من بدهید. گفت از طریق شرکت برای شما پست خواهد شد گفتم رسیدی برای چکی که به شما میدهم به من بدهید اعلام کرد من تابهحال به کسی رسید ندادهام. نترسید چک به بانک نمیرود و فقط برای ضمانت بازگشت پول به شرکت است. هنگامیکه دید من به او چک نمیدهم با مسئول شرکت تأمین تجهیزات تماس گرفته و او نیز به ایشان گفت که به من رسیدی بدهد و چک را گرفت، لیکن پست بعد از چند روز فاکتور وسایل و تجهیزات اتاق عمل را درب منزلم آورد و باکمال تعجب دیدم جمع مبلغ آن شش میلیون و ششصد و هشتادوپنج هزار تومان است که مبلغی بالاتر از چکی است که اینجانب به منشی داده بودم.
ساعت ۱۴ بعد از عمل ترخیص شدم لیکن بدون دریافت صورتحساب و تعیین تکلیف قطعی پس از چند هفته از بیمارستان تماس گرفتند که قرارداد این بیمارستان به بیمه لغو شده است. شما باید نقداً تسویه کرده سپس فاکتوری دریافت و به بیمه ارائه نمایید تا به پولتان برسید پس از اصرار بسیار اینجانب که توان مالی پرداخت آن را ندارم اظهار داشتند که چکی بدهید تا این پروسه انجام شود. صبح روز بعد به بیمارستان نزد حسابداری رفتم. خانمی که مسئول آنجا بودند گفت قرارداد لغو شده است من گفتم روز عمل که با بیمه ما قرارداد داشتهاید، گفت فعلاً که لغو شده است. من چند بار نزد رئیس بیمارستان جهت رسیدگی و تعیین تکلیف رفتم وی حاضر نشد مرا به حضور بپذیرد و هر بار از طریق منشی خود با من در ارتباط بود و وقتی دیدند من حرفهایشان را قبول نمیکنم نامه فسخ قرارداد را آوردند مدت قرارداد از مورخه ۱۹ همان ماه تا ۲۸ بود. من هم گفتم خب جراحی من در تاریخ بیستم است پس شامل این قرارداد شده و قانون عطف به ما سبق نمیشود. مجدداً به حسابداری راهنمایی شدم. خانم مسئول آنجا اظهار داشت من نمیتوانم برای یک نفر سندی جداگانه بزنم و من هم گفتم من بااینهمه درد، با این اسیلیگ (آتلی که دست را به گردن بسته و نگه میدارد). چکار کنم چند بار دیگر باید بیایم و بروم گفتند مشکل شماست من هم ناامید ازآنجا نزد رئیس بیمه خودمان رفتم. بیمه اظهار داشتند شما برو ما خودمان رسیدگی میکنیم و هنوز پس از گذشت حدود دو ماه هیچ خبری از بیمارستان نشده است نه تلفنی نه رسیدی نه صورتحسابی نه…
پس از مراجعه مجدد به پزشکم او مرا جهت بهبود نهایی به فیزیوتراپی معرفی کرد و اظهار داشت فقط به این فیزیوتراپی که من میگویم باید بروی چون شما جراحی انجام دادهای و کتف جای بسیار حساس است من فقط کار آنجا را قبول داشته، بعد از دو هفته برای معاینه مجدد بیا، من هم به آن فیزیوتراپی مراجعه کردم. پس از جلسه هفتم جهت معاینه مجدد نزد پزشکم رفتم او با پرخاش و سروصدا گفت چرا هیچ پیشرفتی نکردهای. چرا دستت بالا نمیآید پس آنجا چکار میکردهاند و… در پایان هم گفت دیگر به آن فیزیوتراپی نرو و به این فیزیوتراپی برو کارش بسیار خوب است و زودتر نتیجه میگیری. گفتم جناب دکتر من برای ده جلسه لیزر و فیزیوتراپی تأییدیه گرفتم که هزینههایش رایگان باشد و سه جلسه دیگر دارم. بگذارید پس از اتمام جلسه دهم بروم. ایشان گفتند نمیخواهد همینکه من گفتم.
پس بدانجا مراجعه و دوباره همان سیکل قبلی در حال اجرا و تکرار بود به فیزیوتراپیست جدید گفتم طبق گفته مسئول بیمه هزینهها رایگان است لیکن ایشان گفتند هزینههای manual (دستی) را بیمه نمیدهد. شما پرداخت کنید در عوض من فاکتور لیزری به شما میدهم و آن را انجام نمیدهیم و به هزینهات میرسی. (لازم به ذکر است هزینههای لیزر فقط ده جلسه در سال توسط بیمه تائید میشود و بقیه جلسات هزینهاش با بیمار است و دکتر هم این بار در نسخهام آن را نوشته بود) صبح روز بعد به بیمه رفتم و ماجرا را برای مسئول بیمه تعریف کرده، گفت بگو یکی از دستگاهها را کم کند و بجایش manual را انجام دهد تا هزینه پرداخت نکنی. دوباره این مسئله را به فیزیوتراپیست اعلام کردم او قبول نکرده و دوباره همان حرفهای قبل را تکرار کرد و هر جلسه ۲۵ هزار تومان از من دریافت کرده و پس از ۱۰ جلسه فاکتور لیزر به من داد.
در ابتدای ۱۰ جلسه بعد از او بازهم خواهش کردم که من قرض و قسطهای بسیار دارم و توان مالی پرداخت هزینههای فیزیوتراپی را ندارم. لطفاً طبق گفته بیمه هزینهای از من نگیرید، ایشان فقط ۵ هزار تومان به من تخفیف دادند. جلسه پنجم با هماهنگی مجدد با بیمه به فیزیوتراپیست گفتم که هزینههای فیزیوتراپی رایگان است. قبول نکرد، گفت فاکتور لیزر میدهم و … گفتم ازلحاظ اخلاقی و قانونی لیزری که انجامنشده و پولی که در این ۱۵ جلسه اخیر از من گرفتهاید آیا درست است؟ گفت پس از جلسه بعد لیزر را انجام میدهیم تا مسئله اخلاق درست و حل شود!!! بعد از حدود یک ماه مبلغ ۴ میلیون تومان به ازای فاکتور وسایل اتاق عمل از طرف بیمه بهحساب اینجانب واریز شد.
صبح روز بعد جهت پیگیری به بیمه مراجعه کردم و علت اینکه مبلغ کمتر از فاکتور اعلامی شرکت است را جویا شدم. گفتند شاید شرکت مبلغ را بالاتر از مبلغ واقعی آن اعلام کرده است یا احتمال بسیار کم تعرفههای ما بهروز نیست و بیمه قیمت واقعی و لیست مصوب را دارد و بنا بر آن سقف و تمام مبلغ را بهحساب شما واریز کرده است. گفتم من پولی ندارم تا بقیه آن را پرداخت نمایم از طرفی چکی به منشی دکتر جهت ضمانت دادهام. مسئول بیمه گفت چرا چک دادهای مگر شرکت وسایل را به شما فروخته است. نباید این کار را میکردید. اگر دکتر جهت وسایل و ملزومات اتاق عمل پول یا چکی بگیرد کارش غیرقانونی است. با تمام این تفاسیر با خواهشهای مکرر من، قرار شد درخواست مساعدتی را بنویسم تا در کمیسیون استان مطرح و شاید بقیه وجه تأمین اعتبار شود. (مبلغ چک شش میلیون تومان مبلغ فاکتور شش میلیون و ششصد و پنجاههزار تومان مبلغ واریزی بیمه چهار میلیون تومان)
حال سؤال اینجاست بیماری که با درد و رنجهای بسیاری پس از جراحی چه ازلحاظ جسمی و چه روحی مواجه است و تاکنون هم خوب نشده و روند درمان ادامه دارد سزاوار چنین پروسهی طولانی است و اسم آن را چه میتوان گذاشت؟
نقش دین، اخلاق، انسانیت و تحصیلات در سطح عالیه در این موارد چیست؟ در این مکتوب روی سخنم با معدود پزشکان متخلف است که بیمار برایشان همچون کالایی تجاری است که باید از آن منتفع گردد. سؤالات بسیاری در مورد اتفاقات فوق از ذهنم میگذرد که مهمترین آن: آیا در پس این رویدادها پشت پرده یا مافیایی وجود دارد که عدهی خاصی هرروز فربهتر وعدهی بسیاری نیز فقیرتر شده و فشار و رنجهای بسیاری را متحمل میشوند؟
امیدوارم هیچکس بیمار نشده تا گرفتار این فرایند بیمارگونه نشوند، امیدوارم هیچکس با زیادهخواهی خود عرصه را بر دیگران تنگ ننماید، امیدوارم بیمار فقط رنج و درد بیماریاش را داشته و استرس و حاشیههای بسیار دیگر جسم و روح و روانش را به مخاطره نیندازد، امیدوارم همه ما تکتک در هرکجا که هستیم برای بهبودی اوضاع جامعهمان قدمی برداریم و اگر نتوانستیم موجب آزار و اذیت دیگران نشویم و امیدوارم…
ایکاش من اولین و آخرین قربانی این ماجرا باشم!
کارشناس ارشد جامعهشناسی
سلام دوست عزیز قبل از هر چیز امیدوار سلامتی خود را بدست آورده و الان هم حالتان خوب باشد که هیچ چیز بهتر از سلامتی نیست. در باب دردنامه ای که مرقوم فرموده اید باید بگویم دیگر کار از کار گذشته و اینکه عده معدودی را در صنف پزشکی پول پرست بنامیم دیر شده. الان متاسفانه اکثر این صنف شریف! به بیمار به چشم یک فرصت نگاه می کنند تا یک نیازمند. و با تاسف بیشتر باید گفت این روند در کاشان ، به دلیل عدم حس مطالبه گری مردم از دیرباز و بی نظمی نهادینه ای که در امور کاشان از سالها پیش بوده است، بیشتر از سایر شهرها محسوس است. بنده به دلیل مشکل ارتوپدی ،تقریبا دو سال در کاشان تهران و اصفهان به پزشکان مراجعه کرده ام. به جرات می گویم نظمی که در اداره مطب و سایر امور پزشکان تهران یا اصفهان دیدم به مراتب بهتر از کاشان بود. به دلایلی امکان عمل در کاشان نبود بنابراین اوایل دیماه برای عمل به یکی از بیمارستاهای اصفهان مراجعه کردم و مورد عمل جراحی نسبتا سنگینی قرار گرفتم . آنجا هم با مواردی روبرو شدم که در مقایسه با آنچه در شهرم در جریان است چیزی جز حسرت در پی نداشت. وقتی نظم و انظباط مطب بهترین متخصص ارتوپدی اصفهان را دیدم با خود گفتم ایکاش پزشکان و مخصوصا منشی های آنها در کاشان هم اینگونه برای وقت مردم ارزش قایل بودند و به بیمار احترام می گذاشتند. بهر حال شکایت و ناله از این صنف سوگندنامه امضا کرده، بسیار است و تاسف اینجاست که در شهری که داعیه دارالمومنینی دارد چیزی که دیده نمی شود اخلاق و انصاف است. جامعه پزشکی که به مدد ضعف نظام سلامت در پیشگیری از بیماریها، اکنون به یکی از غولهای اقتصادی جامعه تبدیل شده و بخش بزرگی از نقدینگی جامعه را جمع کرده است، به حال خود رها شده و کسی یا نهادی قدرت یا جرات تذکر یا اقدام جهت اصلاح رفتارهای اجتماعی آنها جهت انجام صحیح مسئولیت اجتماعی شان را ندارد. کافیست سری به نظام پزشکی کاشان بزنید تا دلسوزی و وظیفه شناسی ! بعضی از این پزشکان محترم را مشاهده فرمایید. متاسفانه امروز همه بار جامعه بر دوش طبقه متوسط و ضعیف است. طبقه متوسطی که هر روز فقیر تر می شود. و این درحالیست که اکثر مشاغل پردرآمد جامعه ( نظیر قضات، وکلا، پزشکان، داروخانه ها و ...) نان در بدبختی، مشکلات این قشر میزنند که اگر مردمی شاد و سالم و با اخلاق داشتیم هیچکدام از از مشاغل مذکور رونق فعلی را نداشتند. البته در این میان نباید پزشکان محترمی را که به رسالت اجتماعی خود واقفند و به درد مردم می رسند را فراموش کرد. بهر حال به عنوان یک شهروند امیدوارم افراد یا نهادهای مرتبط با این مشکل مخصوصا دادستان محترم (به عنوان مدعی العموم) و شورای اسلامی شهر ( به عنوان نمایندگان مردم جهت رسیدگی به امور شهر و مردم) به موضوعاتی از این دست ورود کرده و بخشی از درگیریهای روانی و مشکلات مالی مردم را بر طرف سازند.
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم با عرض سلام و ادب و احترام خدمت جنابعالی. شکر خدا بیماری اینجانب رو به بهبودی ست و مراحل پایانی فیزیو تراپی را پشت سر میگذارم. در متن خود چند نکته ذکر کرده اید که توضیحاتی کوتاه به عرض شما میرسانم: فرموده اید یادداشت من دردنامه است؛ نوشته ام دردنامه نیست، بلکه یک پژوهش جامعه شناختی تجربی ست که با استفاده از روش تحقیق مشاهده مستقیم انجام شد. نوشته اید: کار از کار گذشته است؛ محض اطلاع جنابعالی ؛ یادداشتم حول سه محور اساسی بود که با شکایت در نظام پزشکی در جریان است. ۱- تسویه حساب نکردن بیمارستان با اینجانب، هنگامیکه مسئول نظام پزشکی با مسئول بیمارستان تماس گرفت تا پرونده ام را جهت رسیدگی بدانجا ارسال کنند، مسئول بیمارستان اظهار داشت: اسم ایشان اصلا در سیستم بیمارستان نیست!!! که مسولین مربوطه باید پاسخگو باشند. ۲- چک امانت اینجانب نزد پزشک و تفاوت فاحش ارقام آن- تا کنون پول و چک رد و بدل نشده و تا روشن نشدن واقعیت هم این کار انجام نخواهد شد. ۳- در مورد وجهی که فیزیوتراپ بی جهت از من گرفته؛ رییس بیمه قرار شد در کمیسیون هفته جاری آنرا مطرح تا با این فیزیوتراپی لغو قرارداد شود و فیزیوتراپی دیگری جایگزین شودکه در اینصورت جمعیت چند هزار نفری بیمه مان دیگر هرگز بدان فیزیوتراپی نخواهند رفت، از طرفی نظام پزشکی مجددا پیگیر ابعاد دیگر آن موضوع است. هدف از نگارش این موضوع آشنا کردن شهروندان بابخشی از حقوق شهروندی خود در حوزه سلامت و انتقال این تجربه بدانهاست، تا به آگاهی لازم و کافی برسند و بتوانیم بقول شما حس مطالبه گری را در آنها ایجاد کنیم و از تکرار این اتفاقها جلوگیری نماییم، از طرفی با ایستادن در برابر این ناهنجاری اجتماعی در حد توان در اصلاح آن بکوشم . در پایان از حسن توجه شما به این موضوع سپاسگزارم،برایتان آرزوی موفقیت و پیروزی در همه عرصه را دارم.