کاشان نیوز-مهدی تسلطی، پیمان گرامی: ۱– دوگانهی تحریم- مشارکت، دوگانهای شایع و درعینحال با سویههای دلالتیِ سیال است که در آستانه هر انتخابات تکرار میشود، دوگانهای فراتاریخی که البته کارکردی موقت دارد. فراتاریخی ازآنجهت که بدون ارتباطی وثیق با امور انضمامی و تاریخی، در هر دوره بازتولید میشود و موقت از جهتی که کارکردی تهییجی و هیجانی دارد و پس از اتمام انتخابات هیچیک از دو سوی این دوگانه، بهخودیخود راهی به استمرار تفکر و مطالبه گری نمیبرد و طبق قراردادی نانوشته حتی عامل پرتاب سوژه به ورطه فراموشی میشود؛ و پسازآن یاس و مصرف است که تمام روزنههای زیستی افراد را پر میکند.
۲- انتخابات یک دوره نهایتاً ۲-۳ هفتهای از یک پروسه حداقل ۲۰۰ هفتهای استقرار یک دولت است و این دوگانه و تمام مفاهیم دیگری که در این مقطع کاربرد دارند باید در نسبت با کلیت دوران تحلیل شود؛ که بر این اساس آنچه اهمیت دارد فیگور عاملهای اجتماعی در کلیت این پروسه هست، مهم این است که فیگور در کلیت یک دوران بتواند دارای نقشی تأثیرگذار باشد؛ چراکه چیزی که از یکسو، تحت عنوان مطالبه گری از آن نامبرده میشود، از سوی دیگر، بر لزوم به رسمیت شناخته شدن آن مطالبه در سطح نهادی تأکید میگذارد. در چنین پروسهای سوژه صاحب آگاهی میشود یعنی سوژهای سیاسی میشود و در دوران منتهی به انتخابات بر اساس آگاهی فردی (برساخته شده از زیست فعال اجتماعی خود) تشخیص میدهد رأی بدهد یا ندهد؛ اما شکلگیری سوژهی سیاسی در پروسههای سیاست زدایانه، آگاهانه منتفی شده و آن سوژهی سیاسی که حساسیت بالایی به مسائل انضمامی و آگاهی بسیط و در کلیت از وضع نامناسب موجود دارد، به محاق میرود. در چنین شرایطی است که بالاترین سطح کنشگری سوژهی تحت کنترل، رأی دادن و یا درنهایت تحریم است؛ و بعدازآنتخابات، خشم و تصویر و نمایش و مصرف، جایگزین همهی دغدغههای سیاسی بهتازگی بیدار شدهی سوژه میشود و بعدازآن کسالت و روزمرگی؛ و این عمدهترین دلیل در نیاز بهمواجهه دیگرگون با این دوگانه است؛ دوگانهای بهمثابه درجه صفر سیاست.
۳- برای تحلیلی بجا، لازم است از این دوگانه انتخاباتی قدمی به عقب برویم تا متوجه شویم که مسئله اساسی، نه دوگانهی تحریم- مشارکت که از اتفاق دوگانه سوژه سیاسی- ابژه تماشا است. حضور یا عدم حضور، تنها ذیل این دوگانه است که معنادار میشود و دلالتهای خود را مییابد. خیلی از هیجانات که بهعنوان سیاست و یا عمل سیاسی قلمداد میشوند ازجمله شور انتخاباتی جاری در ستادها و فضای آزادتر پیشا انتخاباتی، کارکردشان نه ساخت سوژه سیاسی و خودآگاه که تقلیل امر سیاسی به امر کارناوالی و هیجانی است. در فرآیند این تقلیل انگاری، فقدان نهادهای میانجی نظیر احزاب، سندیکاها، نهادهای غیردولتی، اصناف مستقل و قدرتمند و… بهشدت تأثیرگذار است و در فقدان این نهادهاست که سوژهها توانایی انتخاب و مشارکت بر اساس منافع جمعی را از دست میدهند و انتخاب صرفاً بر اساس شور جمعی، ترس از آیندهی نامعلوم، هراس از هیولاهای بیدار شده، فریفتگی بر اساس شعارهای پوپولیستی، مظلومیت و سیادت فرد، رأی سلبی و… اتفاق میافتد. در سوی دیگر ماجرا تحریم کنندگان نیز، تحریم را در هردوره به گنجینه معنوی افتخارات خود اضافه میکنند و هویت خود را به تحریم گره میزنند و بسان اشراف سیاسی خود را پاسدار این ذخیرهی به ارث رسیده میدانند بدون آنکه کارکرد و تاثیرکنششان در وضعیت پیرامونی مشخص باشد. این دو فرآیند، چه رأیدهنده و چه تحریم کننده را به سمت فیگور ابژه تماشا میکشاند؛ که البته این خود نیز موقعیت اغواکنندهای در جامعه نمایشی موجود میتواند باشد.
۴- درروند افتادن در این چرخه اضمحلال سوژه سیاسی، سیاستزدایی سیستماتیک و آگاهانه مهمترین نقش را دارد. از بارزترین نمودهای سیاستزدایی پیشا انتخاباتی، ازقضا تریبونها و ستادها و نهادهای موقتی هستند که ایجاد میشوند و بهظاهر سعی در آگاهسازی افراد دارند، افرادی که تا پیش از بزنگاههای انتخاباتی، بهواسطه سیاستهای منفعلانه هیچ مجالی برای حضور ندارند. در اینجا نیز باید باز یکقدم به عقب رفت و پرسید، آگاهسازی، واکنش به کدامین روند ناآگاهی میتواند باشد؟
۵- تفکیک سیاست ورزی عاملان در زمینههای بومی و کشوری بهواسطهی دو انتخابات پیش رو اهمیتی بنیادین دارد. مرگ سیاست و تقلیل آن به مذاکره جهت حفظ منافع و بهرهبرداری بیشتر از منابع شهری، با عینیت بیشتری در انتخابات محلی نمود مییابد. سیستم قبیلهای رأیگیری در شهرهایی نظیر کاشان، فرصت تکثیر مدعیان بیتخصصی را میدهد که روی ناآگاهی و سیاست زدودگی سوژههای انتخاباتی حساب ویژهای بازکردهاند. نهادها و گروهها و احزاب نیمبندی که پایی در تاریخ این شهر نیز دارند، در خلق و بازتولید این فضا نقش اساسی دارند.
۶- احزاب و گروههای اصلاحطلب و اصولگرا و میانهرو در شهر کاشان، شهری با پایگاه سنتی نهادینهشده، جامعه دانشگاهی با کمیت قابلتوجه، گروهها و جریانات تحولخواه با مختصاتی نهچندان دور از هسته مرکزی تحولات در پایتخت و… در طول سالیان گذشته کولونیهای در بستهای را ایجاد کردهاند که بدون نیاز به ترمیم تفکراتشان و اصلاح عملکردشان، مشغول زد و بند و بستن لیست و… بودهاند و بعد از چهار سال نتیجه زد و بند با بیوت و … را به اطلاع مردم میرسانند و از آنان مطالبهی رأی دارند. این در حالی است که این گروههای سیاسی در شکل دادن مطالبات جامعه از یکسو و متقابلاً بازخوانی رویهها و مفاهیم گفتمانهای خود در طی دوران پیش و پسا انتخابات، فاقد هرگونه رابطه با جامعه هستند. حفظ ارتباط با جامعهی موردبحث در درجه اول مستلزم به رسمیت شناختن سوژههای خودآگاه و صاحب تشخیص و مطالبه است که این امر بههیچوجه در نظام گفتمانی آنان جایگاهی ندارد. در چنین شرایطی است که این گروهها در بزنگاههای انتخاباتی، از طریق ایجاد هیجانهای نمایشی و با استثنایی جلوه دادن وضعیت (با تکیهبر استدلالهایی نظیر لحظهی حساس کنونی و شرایط خطیر فعلی)، مدام بر لزوم آگاهسازی تأکید میکنند اما آنچه درواقع رخ میدهد تقلیل آگاهی به دادههای آماری است.
۷- لحظات پیشاانتخاباتی، بههیچوجه استثنا از زمانهای ازدسترفته قبل و بعدشان نیستند و درواقع تمام زیست جهان ما در وضعیت استثنایی برپاست و این لحظات بهظاهر پرشور و هلهله تنها بروز پرزرقوبرق آن زمانهاست؛ اینگونه است که در فرآیند سیاستزدایی از سوژهها، همین گروهها با فرافکنی از نقش محوری خود، مردم را ناآگاه به شرایط قلمداد میکنند و خود را دانای کل فرض میکنند. صاحبان ستادهای هیجان با ترتیب دادن نمایشهایی خنثی و بعضاً مافیایی باعث میشوند اندک فرصتهای پرورش عاملهای خودآگاه به محاق رود
۸- در چنین فضای اجتماعی، زمینه برای رشد سوژههای لاکچری، خود سلبریتی پندار و اینترتیمنت به شکل بیمارگونهای در جامعه مهیا میشود؛ مودهایی که در دوگانه موردنظر نیز مجال حیات مییابند با فیگورهایی شبه سیاسی. نقش دوگانه سلبریتیها در چنین جامعهای نمود بارز فضای تشریح شده است؛ انفعال و حضوری نمایشی. حاصل رابطه پنهان سلبریتیسم و خشونت سیستماتیک، طفل ننرِ رمانتیکی است که با «من سیاسی نیستم. من سیاسی نیستم» زبان باز میکند. (فضای شهر و تعدد تصاویر کاندیداهای شورای شهر سر هر کوچه و محل هم شقهای از بروز این فیگورها و افتادن آنها بهسوی ابژه تماشا میتواند باشد)
۹-احتمال رأی دادن هرکدام از ما علیرغم تمام فاصلهای که وضع موجود با حداقل مطالبات ما دارد، با دلایل متعدد سلبی یا ایجابی در انتخابات پیش رو زیاد است؛ اما مسئلهی مهم درست فردای روز انتخابات و فروکش کردن هیجانات و ارضای ابژهی میل افراد، خود را منکشف میسازد: سیکل بستهی فقدان پیگیری مطالبات، فشار گروههای فشار، تضعیف نهادهای میانجی، تقویت سیاستهای نئولیبرالیستی، ایجاد ناامیدی، رضایت به حداقلیترین گزینههای موجود نظیر انتخابات گذشته، برآمدن گزینههای نامطلوب جدید و برآمدن دوگانهی بدتر و مخوفتر، فراموشی انتقادات و تحریک هیجانات و دوباره انتخابات. نقطه صفر برای کاهش تکرار این سیکل تراژیک، شاید اندیشیدن هر یک از ما به چرایی تکرارشوندگی این اتفاقات است.
اجتماعی , اخبار , یادداشت
درجه صفر سیاست
لینک خبر:http://kashannews.net/?p=66785
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
تیم فوتسال نیکان توسعه امین کاشان ۶ تیم تالار محبت دهاقان ۱
-
اعضای شورای هیآت مذهبی کاشان انتخاب شدند
-
موزههای کاشان، چالشها و چشماندازها
-
شناسایی ۲۸ هزاروپانصد مبتلا به فشار خون در کاشان و آران و بیدگل
-
۱۷۰ هزار نفر طی سه روز اخیر در استان اصفهان تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند
-
برندسازی شهری در کاشان مغفول مانده است
-
حضور پرتعداد گردشگر در نیاسر برقراری نظم و تردد را با مشکل روبه رو کرده بود
-
موسسه خیریه امام حسن مجتبی؛ قهرمان مسابقات فوتسال یادواره شهدای نوش آباد شد
-
سیاست و اخلاق مداری دینی
-
تیم فوتسال نیکان توسعه امین کاشان، صدرنشین نیم فصل گروه سوم
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
تیم فوتسال نیکان توسعه امین کاشان ۶ تیم تالار محبت دهاقان ۱
-
اعضای شورای هیآت مذهبی کاشان انتخاب شدند
-
موزههای کاشان، چالشها و چشماندازها
-
شناسایی ۲۸ هزاروپانصد مبتلا به فشار خون در کاشان و آران و بیدگل
-
۱۷۰ هزار نفر طی سه روز اخیر در استان اصفهان تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند
-
برندسازی شهری در کاشان مغفول مانده است
-
حضور پرتعداد گردشگر در نیاسر برقراری نظم و تردد را با مشکل روبه رو کرده بود
-
موسسه خیریه امام حسن مجتبی؛ قهرمان مسابقات فوتسال یادواره شهدای نوش آباد شد
-
سیاست و اخلاق مداری دینی
-
تیم فوتسال نیکان توسعه امین کاشان، صدرنشین نیم فصل گروه سوم
بسیار عالی بود، پیشنهاد میکنم دوستان علاقمند کتاب ایران جامعه کوتاه مدت رو مطالعه کنند به اعتقاد دکتر کاتوزیان ایران جامعه کلنگی ست در طول تاریخ همیشه در حال ساختن چیزی ست که بعد از مدتی آن را خراب میکند و این همان سیکل تراژیک مد نظر شماست!