کاشان نیوز- حسین طاهری: ۱۷ مردادماه مصادف با شهادت مظلومانه شهید والامقام محمود صارمی میباشد که روز خبرنگار نامگذاری گردیده است و به همین این بهانه در این روزها بهانحاءمختلف از خبرنگاران تجلیل میشود.
گاهی با یک پیام
گاهی با یک شاخه گل
گاهی با یک هدیه
و هدف صرفاً برای قدردانی از تلاشهای این عزیزان است.
تنها زمانی که خبرنگاران بیشتر از هرزمانی بچشم میآیند، اواسط مردادماه است.
در این روز خبرنگاران فرصتی پیدا میکنند تا برخلاف مرام و مشی خبرنگاری که هیچگاه قلمزدن درباره خود را مجاز نمیداند، فرصت خوبی پیدا میکنند تا نه منباب مطرح کردن خود بلکه در جهت تفهیم و معنای حرفه خودشان و موانع موجود بر سر راهشان قلم بزنند.
روز خبرنگار روزی است که او بتواند در مسیر رسالت اصلیاش که همانا صداقت است، گام بردارد تا بتواند ادعای خبرنگار بودن داشته باشد و هرگاه از دایره رسالت اصلی یعنی صداقت سرپیچی کند و حرمت قلم را از کف بدهد بیشک مجیزگویی (تملقگو و پاچهخوار) خائن بیش نخواهد بود.
چراکه رسالت یک خبرنگار همانا انعکاس واقعیات است (البته حفظ و رعایت منافع ملی باید لحاظ گردد) و همین کافی است که در بیان اهمیت این موضوع خداوند در قرآن کریم بیان مینماید؛ ن و القلم و مایسطرون؛ بنابراین هرگز نباید در قلم او شائبه حب و بغض دیده شود.
ناگفته نماند دردهای خبرنگاران هم بیشمارند و متأسفانه گوش شنوایی هم در اکثر مواقع وجود ندارد و چقدر این قشر مظلوم واقعشدهاند!!.
حرفه خبرنگاری بهعنوان یکی از مشاغل سخت و پراسترس در پلههای نخست مشاغل استرسزا قرار دارد
و از طرفی دیگر همواره شاهد انگشت اتهام به سمت این عزیزان هستیم. چراکه وقتی باب میل مان مینویسند آنان به چشم میآیند و هرگاه برخلاف میل ما به واقعیتی اشاره کنند، انگ جمله معروف «آقا شما الفبای خبرنگاری را بلد نیستید» را بهعنوان کمترین اتهام بر پیشانی آنان خواهیم چسبانید و ناجوانمردانه هزار و یک تهمت ناروا نثارشان خواهیم کرد.
دیشب خانه تاریخی کاج میزبان قدوم عزیزانی بود که در جوار بعضی از بالاترین مقامات مسئول شهرگرد هم آمده بودند.
مسئولین محترم با اشتیاق تمام منتظر شنیدن مشکلات حلنشده و دغدغههای روزمره این قشر زحمتکش بودند، ولی هزاران حیف و افسوس که ثانیهها از پی هم بیوقفه و بدون نتیجه گذشت و البته بنده قصد گرفتن انگشت اتهام به سمت هیچ عزیزی را ندارم، ولی جای یک مجری توانا، هوشمند و تندوتیز خالی بود و فرصت و زمان بیدلیل گذشت و غنیمت دانسته نشد، فشار و خستگی امان همه را بریده بود، بویی از جشن و سرور به مشام نمیرسید و ذکر نام شهید عرصه خبررسانی را حداقل بنده نشنیدم البته اذعان کنم که من باکمی تأخیر به جلسه رسیدم ولی حاصل فهم بنده از این جلسه این بود:
اولاً یا هنوز خبرنگاران و قلم بدستان بزرگوار عرصه مطبوعات و خبررسانی از نیازها و کمبودهایشان بیخبرند!!!!
و یا آنقدر مظلوم و متواضع و یا درگیرند که اصلاً به فکر رفع آنچه خودشان نیاز دارند نبوده و به آن نمیاندیشند!!!!!
دوم اینکه مسئولین شهر یعنی جناب شهردار محترم، نایبرئیس بزرگوار شورای شهر، جناب فرماندار عزیز و سرپرست معزز اداره ارشاد حداقل در سخن و حتماً در عمل هم همینطور خواهد بود مگر عکس آن ثابت شود با تمام وجود آمادگی خودشان را برای رفع بخشی از مشکلات این قشر خوب و بااهمیت جامعه، اعلام کردند ولی مخاطبین این پیام را بهخوبی دریافت نکردند و بیدلیل خود را درگیر کلمات و الفاظ غامض نموده و در واژگان سخت و دشوار، محبوس کرده بودند و ناباورانه و نه عامداً بلکه سهواً، بحثها به حاشیه برده میشد.
و گر چه تنور رفع نیازها، داغ و آماده طبخ بود ولی کسی خمیر احتیاج را بر آن نچسبانید.
و با عرض شرمندگی طولانی سرودنها باعث شنیده نشدن پیامها شد و هیچکسی بهدرستی مقصود کسی را نگرفت و نشنید؛ و من مات و مبهوت و متحیر که چرا ما هنوز یاد نگرفتهایم کوتاه و بیپرده مقصود خودمان را درست بیان و نیازمان را روراست و بیپیرایه مطالبه کنیم تا شاید پاسخ مناسبی هم دریافت کنیم.!!!!
من هنوز به تلاش و سخنان خبرنگاران و مجری عزیز برای بیان مقصودشان فکر میکنم و البته چیزی هم از آن سر درنمیآورم و نمیدانم مشکل از شنوایی من است یا نحوه بیان آن عزیزان.!!!!!
و بدین سبب سکوت را جایز ندانستم و آن را شکستم و دست بکار شدم تا شاید به خود بیاییم و این مشکل ارتباطی و کلامی را رفع نماییم و دیگربار اینچنین اسیر واژگان سخت و غامض نشویم تا بتوانیم بهحق خودمان راحتتر برسیم.
تلاشگران عرصه خبر و اطلاعرسانی
روزتان سبز سبز
قلمتان مستدام
رسالتتان همیشگی باد.
دیدگاه شما