چهارشنبه سوری یکی از جشن های مردمی ایران بوده وهست، و به همین جهت در متون ادبی و تاریخی کهن نام و نشانی از آن نیست، اما با توجه به ویژگی هایی که این جشن دارد و مراسمی که در آن اجرا می شود بخصوص اشعار خاص این مراسم «سرخی تو از من، زردی من از تو» که به کلمات مغلق و پیچیده و الفاظ بسیار ادبی و پر طمطراق ادبیات کهن مزین نشده است می توانیم آن را جشنی کهن اما برکشیده از میانه مردم و بسترعمیق اجتماعی به شمار آوریم.
از دید باور شناختی این جشن در ستایش خورشید، گرما و روشنایی است که نشان برجسته ای از آن را در جشن و آیین نوروز و بسیاری از اعیاد و جشنهای باستانی ایران می یابیم. از آنجا که بقول دکتر کزازی آتش پدیده ای بنیادین و با ویژگی های بالا در جشن و آیین نوروز است، اگر در چهارشنبه سوری آتش افروخته نشود، این جشن به راستی جشن نخواهد بود.
در ادبیات عامیانه مردم ایران این گفته مرسوم است که فلان چهره خود را با سیلی سرخ نگه میدارد. به همین دلیل گرفتن سرخی که به نوعی نشانه سلامتی و تندرستی است از آتش و سپردن زردی روی که در اثر ناسلامتی عارض انسان می شود به آن رسمی است که در طبقات فرادست و کهن باستان نبوده است. برخلاف نوروز و دیگر جشنهای رسمی و آیینهای باشکوه و شاهانه که در بین طبقات فرودست به تبع طبقات بالا و فرادست جامعه اجرا می شده است.
متاسفانه مدتی است که تلاشی غیر رسمی برای حذف این جشن مردمی آغاز شده تا جایی که نام چهارشنبه سوری با اکراه در رسانه های رسمی برده می شود و همین باعث شده است که کنترلی بر روی این مراسم نباشد و به دلیل رواج ترقه و دیگر لوازم محترقه راهی برای بدنام کردن این جشن بازشده است که به محض شنیدن نام چهارشنبه سوری آتش سوزی و انفجار و خطراتی از این دست تداعی می کند.
مدیران فرهنگی باید بجای پاک کردن صورت مسئله به آموزش و ترویج صحیح این آیین که برآمده از عمق جامعه ایرانی است و می تواند در جامعه نشاط و صمیمیت ایجاد کند بپردازند و مسئولیت استفاده وارونه از این مراسم که ناشی به عملکرد بد خود آنهاست را به گردن مردم نیاندازند.