ابوالفضل نجیب: آنچه عباس عبدی در یادداشت چهارشنبه گذشته در تشریح وضعیت جامعه از نگاه بیرونی ها به حیرت تعبیر می کند، به بیان صریح و واقعی می توان به کابوس تعبیر کرد.
به ان وضعیت علاوه کنید اظهارات کاظم غریب ابادی عضو هئیت مذاکرات کننده در وین که آشکارا بر کور شدن هر چه بیشتر گره مذاکرات تاکید دارد. وضعیتی که چشم انداز آن حتی با خوش بینانه ترین فرض، کپه خوف را به سمت رجاء و امیدواری سنگین می کند.
این وضعیت را می توان بیش از هر چیز نتیجه ساده انگاری و همزمان ساده نمایی معادله ای متصور شد که با روی کار آمدن بایدن و وعده بازگشت به برجام و همزمان دادن وعده های کوتاه مدت رئیس جمهور مبنی بر رفع تحریم ها، تقریبا مثل همه وعده های داده شده، همه را به خوش بینی از اینده مبتلا کرد.
این در حالی بود که حتی پیش از انتخاب بایدن آن ها که در عالم سیاست با واقع بینی و عقلانیت وضعیت را ارزیابی می کردند، به کرات درباره تبعات این خوش بینی هشدار دادند. آنچه در ان خوش بینی و ذوق زدگی مترتب بود، اشتباه محاسبه دولتمردان و سیاست گذاران خارجی از وعده بازگشت بایدن به برجام بود.
وعده ای که در قالب کلی گویی و خرده گیری از خروج ترامپ از برجام با متهم کردن وی به زمینه سازی تحریک ایران به نزدیک شدن به سلاح اتمی در نهایت از کاخ سفید خارج کرد. آنچه در ان زمان مایه دلخوشی و ذوق زدگی دولتمردان و حتی جناح رقیب رئیس جمهور گردید، بیش تر از آنکه عقلانی، از سر انتقامجویی صرف بود.
در آن بحبوحه و پیش از قطعی شدن پیروزی بایدن بارها بر این نکته تاکید شد که بایدن راه رفته ترامپ در خصوص تحریم ها را بازنخواهد گشت. تاکید شد شروط بایدن درباره رفع تحریم ها اگر بیشتر از ترامپ نباشد کمتر از آن نخواهد بود. این که در عالم واقع تنظیم رابطه ما با بایدن در نگاه از بالا به او و در قبال ایران ناشی از اشتباه محاسبه بوده یا تاکتیکی که بشود از طریق آن در مذاکرات دست بالا را داشت، چندان معلوم نیست.
آنچه واضح و مبرهن است، وضعیتی است که در خوش بینانه ترین حالت بر کور شدن گره مذاکرات و در بدترین حالت بن بست و حداقل تعلیق آن تا وقتی دیگر تاکید دارد.
آنچه از نتیجه شش دوره مذاکرات در اظهارات هئیت ایرانی می توان ارزیابی کرد، ناظر بر بی اعتمادی طرفین مذاکرکننده است. و این به معنی بن بستی است که پیش روی دولت اینده خواهد بود. دولتی که رئیس ان با وعده رفع دغدغه های حداقلی و اذعان به قبول برجام و ادامه مذاکرات حتی مخالفین جناحی را در همراهی با خود متقاعد کرد.
آنچه امروز و پس از گذشت شش دوره مذاکرات شش ماهه حاصل شده، بسا فراتر از اختلاف نظرهای اولیه از سوی طرفین که ظاهرن حل آن با میانجیگری دول اروپایی ساده به نظر می رسید، بر اختلافات اساسی تاکید دارد.
اختلاف هایی که ظاهرن و بنا به اظهارات غریب آبادی چشم انداز خوش بینانه ای نمی توان برای ان متصور شد. با وضعیت موجود اگر فرض دولت آینده برای تحقق وعده های داده شده، فرچام خوش بینانه برجام و متکی به رفع تحریم ها بوده، علی القاعده نباید و نمی توان انتظار گشایش مشکلات موجود داشت و در بر همان پاشنه دوران پیشا بایدن خواهد چرخید.
در این صورت دولت اینده در اولین گام با چالش جدی مواجه خواهد بود. این که دولت آینده برای چنین فرضی چه پلان و راه حلی اتخاذ کرده، نامعلوم است. دولت اینده نیز همچون دولت روحانی در خوش بینانه ترین حالت در موقعیت پدر خانواده ای خواهد بود که نه درامدی برای تامین نیازهای اولیه خانواده دارد و نه پشتوانه و اعتباری برای نسیه خوردن.
آنچه نگارنده بعد از انتخاب آقای رئیسی در یادداشت این گوی و این میدان به ان اشاره داشت، کم و بیش و با لحاظ بن بست در مذاکرات وین، ناظر بر وضعیتی بود که اکنون پیش روی دولت رئیسی است.
دیدگاه شما