کاشان نیوز– آیتالله حاج شیخ حسین عرب*:یکی از ابعاد ویژه انسان، حس پرسش و جستجوگری از گذشته و حال و آینده خود و جهان و تحولات و رخدادهایی است که بنا است در آینده زندگی او و دیگر انسانها، جامه ظهور و بروز به خود بپوشد. این حس مثبت نسبت به گذشته، میراثی به نام «تاریخ» را در تمدن انسان بهوجود آورده است. و در تمام اعصار، پیروان همه نحلههای فکری و دینی، تلاش طاقت فرسایی داشته و دارند که بخوبی و تا حد ممکن بدانند که چه تحولات بزرگی در انتظار آنان و جهان است. به عبارت دیگر، میتوان گفت این حس کاوش نسبت به آینده، بخشی از جهانبینی انسان را تشکیل میدهد.قرآنمجید که آخرین صحیفه آسمانی و مطمئنترین و جامعترین گنجینه معرفتی محسوب میشود چشماندازی روشن برای آینده بشریت پیشبینی کرده است؛ پیروزی و نصرت مطلق حق و عدالت، میراثداری زمین توسط امتهای استضعافشده و حاکمیت صالحان از جمله پدیدههای مثبتی است که در این کتاب آسمانی اسلام آمدهاست.طبق آنچه جزو بدیهیات و مسلمات دین اسلام و بویژه مذهب شیعه بهشمار میآید، حکومتی جهانی با پیشزمینه منحصر به خود، توسط آخرین پیشوای معصوم، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، تشکیل میشود. روشن است که حکومتی با آن مختصات، ظرفیتها و قابلیتهای ویژهای میطلبد و پیشنیازهای مخصوص به خود را دارد. در این مجال کوتاه، درباره «مختصات حکومت جهانی
امام زمان(عج)» بحث خواهیم کرد.
چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید
نسیم بر سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالی است
که شمهای ز بیانش به صد رساله برآید
(حافظ)
حاکمیت انسان کامل
برای اولین بار در سطح جهان قرار است که «انسان کامل» زمام امور را بهدست گیرد. قبل از آن حکومت جهانی، در زمان انبیاء سلف و نیز پیامبر مکرم اسلام(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) در سطح منطقهای خاص، آنهم به طور نسبی برای رسیدن به برخی از اهداف، انسانهای کامل عهدهدار حکومت شدهاند که با موانع و مشکلات عدیدهای روبرو بودهاند. اما بسط ید انسان کامل آن هم به طور جهانی و یکپارچه در حکومت امام عصر(عج) رخ میدهد.
خود این ویژگی، دارای مظاهر و تجلیات متعددی است که فقط در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنیم و آن تحول بزرگی است که در قسمت «شریعت» و «احکام الهی» رخ میدهد. روشن است که در زمان غیبت کبرای امام زمان(عج)، فقهای عادل هستند که پاسخگوی احکام شرعیه هستند. اما باید به این نکته اساسی توجه داشته باشیم که بین «فقیه عادل» با «امام معصوم(ع)» فاصله بسیار زیاد و روشنی وجود دارد. فقیه نهایت تلاش خود را در احکام شرعیه به کار میگیرد و فتوا و حکمی صادر میکند که خودش آن را «حکم ظاهری» مینامد و روش و منهج خویش را «اجتهاد» نامگذاری مینماید. اما هیچگاه احکام فرعیهای که محل بحث و اختلاف است، حکم واقعی نمینامد که این امر در بسیاری از مسائل فقهی جاری است که کتب فقهی شاهد اختلاف فتاوا و آرای فقهیه است که فقط میتوانیم به عنوان مثال در یک مسأله مالی اقتصادی مربوط به مذهب شیعه یعنی سهم مبارک امام در زمان غیبت، طی هزار سال گذشته، بین فقهای شیعه بیش از ۱۵ قول وجود داشتهاست. یا در یک مسأله عبادی _سیاسی نماز جمعه که اقامه آن چه حکمی دارد بین فقهای شیعه بحث بوده و هست. از فتوای وجوب عینی و وجوب تخییری گرفته تا فتوای به حرمت اقامه نماز جمعه در عصر غیبت امام زمان(عج) مطرح بودهاست. این نهایت توش و توان فقیه است که از طریق اجتهاد و تضارب ادله احکام، «حکمی ظاهری» را استنباط میکند و به مقلدین خود ارائه میدهد.
اما در حیطه احکام، کار امام معصوم، اجتهاد نیست که در محدوده «ادله ظنیه» است. بلکه او از «حکم واقعی» هر واقعه خبر میدهد. به عبارت دیگر، امام «مخبر» است نه «مجتهد». او از حاق و «متن واقع» خبر میدهد. او با «واقع احکام الهی» در ارتباط است و واقع «یکی» بیشتر نیست.
در مثالهای یاد شده بالا، خمس و سهم امام در «متن واقع» یک حکم دارد نه ۱۵ حکم. نماز جمعه یک حکم دارد نه سه یا چهار حکم که گفته شود هم واجب است و هم حرام است یا اینکه به طور تردید بگوییم حکم او بین وجوب و حرمت است. یقیناً حکم واقعی نماز جمعه یک چیز بیشتر نیست و امام با «حکم واقعی» در ارتباط است. لذا در برخی روایات آمدهاست که وقتی امام زمان(عج) ظهور میفرماید برخی در باب احکام شرعیه الهی خواهند گفت او شریعت جدیدی آوردهاست.
در حیطه عمل نیز این تفاوت شگرف وجود دارد. نهایت امری که در زمان غیبت کبرای امام (عج) ممکن است اتفاق بیفتد زمامداری حاکم عادل است. اما باید توجه داشت، آنچه حاکم در حکومت جهانی دارا است «عصمت» است نه «عدالت»؛ و تفاوت بین «مقام عصمت» و «مقام عدالت» بسیار فراوان است و از نظر شکل و گستره نتایج به هیچوجه قابل مقایسه نیست. از همین رو است که در روایات دینی از جمله در نهجالبلاغه شریف وارد شدهاست که نباید کسی را با امام معصوم(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) مقایسه نمود.
امام امیرالمؤمنین(ع) در خطبه دوم نهجالبلاغه میفرماید: لایقاس بآل محمد صلی الله علیه و اله من هذه الامه احد- احدی از امت محمد صلی الله علیه و اله و سلم را نباید با اهل بیت معصوم او مقایسه نمود.
تحول بنیادین معرفتی
انبیا و ائمهاطهار(ع) در راه بسط و گسترش اهداف و برنامههای فرهنگی و اجتماعی خود با بزرگترین موانع و حجابهای جهل و تعصب مواجه بودهاند، لذا آمال و آرزوهای الهی آنان همیشه ناتمام میماند. اما برای اولین بار در سطح جهان این موانع رفع یا به حداقل ممکن خود میرسد.
در روایات دینی ما، سخن از «کمال عقل» و «تحول عمیق معرفتی» در عصر ظهور امامزمان(عج) است. شاید منظور برخی تفسیرشان از کمال عقل، عقل تجربی باشد البته بدون شک، علومتجربی و حسی به اوج کمال خود میرسد. اما به نظر میرسد که منظور از عقل، «عقلتجریدی فلسفی» بشر باشد. منظور از عقل تجریدی فلسفی، عقل هستیشناس بشر است؛ رسیدن به این واقعیت که از منظر «عقل عمیق توحیدی»، فقط یک هستی مطلق بر جهان حاکم است و آن وجود لایزال الهی است که همه در پرتو حاکمیت مطلقه او زندگی میکنند.
در حال حاضر، بشر در سطح کل جهان، از نظر عقل تجربی پیشرفت قابل توجه و چشمگیری پیدا کردهاست، به گونهای که وضعیت فعلی انسان از نظر پیشرفت صنعت و تکنولوژی بههیچ روی قابل مقایسه با صد سال پیش نیست. اما از نظر «عقل تجریدی توحیدی» هنوز تا رسیدن به نقطه کمال فاصلههای زیادی دارد. اینکه انسان به این نقطه رسیدهباشد و باور کرده باشد که مبدأ مطلق تأثیرگذار در تمام هستی فقط یک موجود به نام «خداوند» است، در حد یک پدیده قابل انتظار میتواند مطرح باشد.
شاهد این تفسیر که منظور از عقل، «عقل تجریدی توحیدی» و «هستیشناس» است حدیث و روایت رسیده از وجود مقدس امام سجاد(ع) است که در جامع شریف کافی چنین آمدهاست:
سئل علی ابن الحسین علیه السلام عن التوحید فقال ان الله عزوجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالی قل هو الله احد و الایات من سوره الحدید الی قوله و هو علیم بذات الصدور.( اصول کافی/ج۱/۱۱۴)
از علیابنالحسینزینالعابدین(ع) از توحید پرسیدهشد، در جواب فرمودند: چون خداوند میدانست که در آخرالزمان جمعیتهای ژرفنگر خواهند بود قل هو الله احد و آیات سوره حدید را تا آنجا که میفرماید و هو علیم بذات الصدور نازل فرمودهاست.
اصول تفکر فلسفی و هستیشناسانه قرآنی در سوره توحید و آیات اول سوره مبارکه حدید آمدهاست. حل عمیق مسائلی که در این دو سوره آمده است در مرحله اول، و باوراندن به عقل و سپس به قلب، از آدمی موجودی میسازد که جهان و دنیا با تمام جلوه و زیباییهایی که دارد ذرهای بیش نخواهد بود. آنان که غیر خدا را بزرگ میبینند به این دلیل است که عظمت و بزرگی خدا برایشان مفهوم و هضم نشدهاست.
انسان توسعه نیافته از نظر «عقل تجریدی توحیدی»، در درک مسائل توحید و مسائل مربوط به مبدأ و معاد همانند کودک دو سه ساله است. به عنوان مثال فکر کنید یک فیلسوف بخواهد با دقیقترین الفاظ برای کودکی در سنین چهار-پنج سالگی توضیح دهد که لذت درک عقلانی چقدر است. و البته سختتر آن است که یک عارف بخواهد لذات معنوی کشف و شهود را برای او توضیح دهد. او به هیچ روی توسعه و قابلیت درک این لذایذ را هنوز پیدا نکردهاست. کودک چگونه عظمت و بزرگی قرآن و بالاتر از آن گوینده آن یعنی خدا را درک نماید. برخی علیرغم بالا رفتن سن به حسب گردش زمین و خورشید و گذر زمان عمومی عالم، از نظر درک هستیشناسانه در مرحله طفولیت قرار دارند. برای آنان آنچه محسوس است موجود و بزرگ است و آنچه با چشم سر دیده نمیشود یا نیست و یا مهم نیست و همیشه با دیده شک با آن مواجه میشوند.
قرآن، «تفکر حسمدار» که موجود را مساوی با محسوس میداند، سخت مورد نقد قرار داده است و میفرماید: لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار(انعام/۱۰۳) خداوند با چشم سر دیده نشده و قابل درک نیست و او است که همه را چه معقول و چه محسوس با تمام جوانب آن درک مینماید.
آنچه در آخرالزمان برای گروههایی بویژه یاوران امام زمان(عج) اتفاق میافتد چیزی است که به طور خاص و بسیار محدود برای اصحاب خاص امیرالمؤمنین علی(ع) اتفاق افتادهاست.
امام امیرالمؤمنین علی(ع) در حکمت ۲۸۹ نهجالبلاغه بدون بردن نام از شخصی که به عنوان برادر خود در گذشته یاد میکند، تجلیل فوقالعادهای نمودهاست که برخی احتمال دادهاند که جناب ابوذر غفاری یا فردی در طراز او باشد. جالب است که امام علی(ع) در تجلیل و توصیف او چنین آغاز فرمودهاند: کان لی فیما مضى أخ فی الله و کان یعظمه فی عینی صغر الدنیا فی عینه و کان خارجاً من سلطان بطنه فلا یشتهی ما لا یجد و لا یکثر إذا وجد.
در گذشته یک برادر دینی داشتم. آنچه او را در چشم من بزرگ میکرد کوچکی دنیا در چشم او بود. او از حکومت و سلطنت شکمش خارج شدهبود پس آنچه نمییافت به آن اشتها نداشت و بر آنچه مییافت، نمیافزود.
دو جمله اول این کلام شریف و نورانی در تمجید و تجلیل آن صحابی خاص است و ملاک بزرگی او در چشم امیرالمؤمنین(ع)؛ اول درک درست از خود و دنیا و اینکه دنیا با تمام طول و عرضش، حکومت و قدرت و ثروتش و تمام مظاهر آن در چشم او کوچک مینمود و دوم زهد در مرحله عمل و سلطه بر تمام تمنیات و خواهشهای نفسانی که اگر مهار نشود انسان را تا ناکجا آباد بیرون برده و از جرگه کرامت انسانی خارج میسازد. آری، هنر توحید قرآنی و ظرفیت و توان آن، این است که میتواند چنین انسانهای بزرگی بسازد.
گفتمان سازنده انتظار
در ادامه بحثِ «تحول بنیادین معرفت در آخرالزمان»، باید توجه کنیم که آنچه محور اصلی انتظار ظهور امام(عج) و ویژگی منتظران او نیز هست «رشد عقلانی و معنوی» است.
در باب انتظار آن مصلح کل، برخوردها و برداشتها بسیار متفاوت است. بر همه ما است که به واقعیت انتظار رسیده و جایگاه و مسئولیت خویش را در قبال آن بیابیم.
واقعیت این است که انتظار، «متنی» محکم و روشن دارد و البته حواشی بسیار. برای توضیح بحث از یک مثال کمک میگیریم؛ مرحوم علامه مجلسی کتاب معروفی به نام «حلیه المتقین» دارد یعنی زینت پارسایان. بسیار روشن است که منظور و محتوای این کتاب چیست. به طور عمده آنچه افزون بر اصل تقوا و پارسایی است که میتواند آراستگی اهل تقوا و پارسایی را افزایش دهد، در این کتاب آمدهاست که عبارت است از یک سلسله آداب معاشرت در موقعیتهای مختلف مانند معاشرت مرد و همسر، آداب نشستن و برخاستن، تحیت گفتن و مانند آن که اگر این زیورها هم نبود و اصل پارسایی و تقوا وجود داشت لطمهای به جایی نمیزند اما بودن آنها به کمال تقوا میافزاید.
دقیقاً مسأله انتظار چنین است. برخی فقط میخواهند به حواشی انتظار بسنده کنند و از ورود در متن انتظار تحاشی و پرهیز دارند. بگذریم که برخی از این حواشی، نه تنها با متن آن همخوانی ندارد بلکه در جهت ضد و کاملاً مخالف انتظار است.
آنچه «متن» انتظار است، یعنی انتظار مثبت و سازنده و نه مخرب و مخدر، عبارت است از «هوشیاری معنوی و معرفتی» و باور به اینکه همه ما تحت نظارت امام زمان(عج) هستیم و تمام افکار و اندیشهها نهانی و اعمال آشکار ما لحظه به لحظه از نظر مبارک امام میگذرد و تعهد و مسئولیت سنگین در دوران انتظار را به دنبال دارد.
در این قسمت به ذکر یک روایت از امام زینالعابدین(ع) در توصیف منتظران بسنده میکنیم.
امام سجاد(ع) به ابوخالد کاملی چنین خطاب نمودهاند:
«ای ابوخالد مردم زمان غیبت (امام زمان علیه السلام) که به امامت او معتقد بوده و منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند. زیرا خداوند تبارک و تعالی به آنان عقول و فهمی عطا فرموده است که غیبت امامشان به منزله مشاهده است و آنان را به منزله جهادکنندگان با شمشیر در پیشگاه رسول خدا(ص) قرار داده است و فرمود انتظار فرج از بزرگترین اعمال است.»
محوریترین ویژگی منتظران در این حدیث نورانی امام سجاد(ع)، باور آنان به وجود و اشراف امامشان است. امام سجاد(ع) میفرماید: منتظر واقعی کسی است که چیزی به نام غیبت امام برای او مطرح نیست. گویی هر لحظه خود را در محضر و دید آن حضرت میبیند و از هرگونه کار ناصوابی که کوچکترین آزار او را به دنبال داشتهباشد بشدت پرهیز مینماید. آری، چنین منتظری با چنین موقعیتی معنوی و مسئولیتشناسی الهی در جایگاه مجاهدین بدر و احد است که در پیش روی رسول خدا(ص) با دشمنان او مبارزه کرده و رزمیده است.
عینیت و تحقق اصول صلح جهانی
موضوع تمام ادیان الهی «انسان» است. در میان کتب آسمانی، قرآن که از مقام برتری برخوردار است و بنا است تا قیامت صحیفه رشد و هدایت انسان باشد، بیش از دیگر کتب به ابعاد مربوط به حیات انسان پرداخته است. اما همه آنها قرار است با آگاهی و اختیار اهداف عالیه آن، آنهم با ایصال حداکثری انسانها مورد استحصال قرار گیرد.
اصل، ساختن انسان است نه از بین بردن انسان، پس اصل بر «صلح» است نه اصل بر جنگ. و معلوم است نیمی جنگ و نیمی صلح هم نیست بلکه صلح و آرامش، اصل، و جنگ نظامی تنها یک ضرورت و استثنا است. در نتیجه آنچه در ادیان آسمانی به عنوان هدف مطرح بوده است و در زمانها و مکانهای محدودی برپا شده، قرار است در شعاع جهانی و مقیاس مطلق و با کیفیت عمیق و ماندگار در حکومت امام زمان(ع) اتفاق افتد. از جمله اصول زیر بنایی صلح جهانشمول که قرار نیست به شکل صوری و زوری برقرار گردد، بلکه قرار است بر اساس اختیار و عقلانیت محقق شود میتوان از این امور نام برد که از جمله اهداف همه ادیان الهی و آمال همه انبیاء و اولیاء و ائمه(ع) بودهاست:
۱- هدایت
قرآنکریم به طور صریح بر این دلالت دارد که رسالت همه انبیا و ادیان الهی هدایت حداکثری انسانها است. هدایت، هدایت جهانشمول است و خود قرآن در معرفی، خود را چنین معرفی مینماید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ (بقره/۱۸۵)، ماه رمضان که قرآن در آن نازل گردیده است که هدایت برای عموم است.
واژه «ناس» برخلاف تصور برخی نویسندگان که آن را مصادف با توده مردم گرفتهاند به معنای «عموم مردم» است. قرآن با زبان عموم مردم از عالِم و عامی و شهری و روستایی که زبان آنها «زبان فطرت» است سخن میگوید. و هدایت و باوراندن اصل دین با زور و اجبار سازگاری ندارد بلکه به قدری باید با قدرت، منطق دین عرضه شود که مردم آگاهانه آن را برگزینند.
از نظر تاریخ انبیا، در قرآن مشاهده میکنیم که پیامبر بزرگی مانند حضرت موسی(ع) مأمور است حتی فرعون را به هدایت دعوت نماید، اما در ابتدا با شیوهای نرم. پس اگر امکان هدایت فرعون نیز فراهم است نباید از آن دریغ شود:
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی و َقُولَا لَهُ قَوْلًا لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشَى.(طه/۴۳-۴۴)
به سوی فرعون بروید که طغیان نموده است با گفتاری نرم با او سخن بگویید که شاید متذکر (واقعیت) شده یا بترسد.
۲- امنیت
ایده و آرزوی هر انسان عاقلی زندگی در جامعهای است که از امنیت کامل برخوردار باشد. یک جامعه مترقی و متمدن زمانی میتواند به قلههای رفیع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نایل شود که شهروندان آن در کمال آسایش و امنیت باشند.
آیاتی از قرآن مجید، جامعه جهانی عصر حکومت امام زمان عجل الله فرجه شریف را با شاخصهای یک جامعه «مدینه فاضله» مورد نظر ادیان الهی بویژه دین اسلام ترسیم میکند. در آیه ۵۵ سوره نور که مصداق کامل آن حکومت امام زمان(عج) است، میخوانیم: «خداوند به کسانی که از شما ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دهند وعده داده است که آنها را خلیفه در زمین قرار داده همانگونه که پیشینیان از شما را قرار داده است و به آنان امکان اجرای دینی که پسندیدهاند داده و ترسشان را تبدیل به امنیت کند و آنان فقط خدا را پرستیده و به او شرک نورزند بعد از آن پس هر کس شرک ورزد فاسق خواهد بود.»
خداوند در این آیه چهار رکن اصلی «آرمانشهر مهدوی» را بیان کرده است:
الف- شایسته سالاری دینی؛ به این معنا که در حکومت مهدوی، افراد ناصالح و ناشایسته و با استفاده از رانت قدرت به هیچ وجه راه ورود در عرصه مدیریت جامعه را نخواهند داشت.
ب- امکان اجرای کامل مقررات دینی؛ آن هم با شیوههای اخلاقی و انسانی که به آن اشاره شد.
ج- برقراری امنیت کامل؛ پس از طی دوره یا دورههایی از ترس و خشونت و خونریزی و ناامنی.
د- توحید و یکتاپرستی و نفی هرگونه مظاهر شرک و پرستش غیر خدا.
۳- عدالت
یکی از مهمترین عوامل برقراری صلح پایدار، اجرای عدالت همه جانبه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. ظلم و ستم و نیز تبعیض در اجرای عدالت و قانون از یک سو، و انتظار صلح و آرامش و عدم بروز حوادث ناهنجار از سوی دیگر، دو مقوله متضاد و غیرقابل جمع هستند. اما عدالت و صلح با یکدیگر رابطه متقابل و متکامل دارند.
جامعهای روی صلح و آرامش را خواهد دید که در تمام ابعاد، «عدالت» و حلاوت آن را چشیده باشد. عدالت امری است که در تمام شئون زندگی میتواند پرتو افکنی کند؛ اقتصاد، سیاست، تربیت، آموزش و…
۴- حمایت
حمایت از حقوق انسان و حفظ کرامت او آنگونه که در قرآن آمده است نشان دهنده این است که اسلام خواستار صلح و آرامش برای همه بشریت است؛ نه فقط برای دین خاص یا پیروان خود. آنچه مهم است دفاع از انسان مظلوم و تأمین حقوق تمامی انسانهای روی زمین است. چنانکه قرآنکریم با نقل داستان اولین قتل روی زمین، یعنی قتل یکی از فرزندان حضرت آدم (ع) به دست دیگری در ارتباط با آن میفرماید:
«داستان دو فرزند آدم را بر امت خود تلاوت کن آنهم به طور حق و بیکم و کاست؛ آن هنگام که هر دو در راه خدا قربانی کردند. قربانی یکی پذیرفته و قربانی دیگری پذیرفته نشد او که قربانیش پذیرفته نشده بود به دیگری خطاب کرد و گفت حتماً من تو را خواهم کشت او در جواب گفت خداوند از اهل تقوا میپذیرد.»(مائده/۲۷)
خداوند پس از نقل داستان و جزئیات آن از این قصه در باب حفظ جان انسان چنین نتیجه گرفته است:
«به خاطر این اتفاق تلخ بر بنیاسرائیل نگاشتیم که هرکس شخصی را بدون اینکه انسانی را کشته باشد یا فساد نموده باشد، بکشد مانند این است که همه انسانها را کشته باشد و هر کس او را زنده کند، مانند این است که همه انسانها را زنده کرده باشد.»(مائده/۳۲)
پس جان آدمی به قدری عزیز است و حفظ آن به قدری مهم است که قرآن کشتن یک انسان را برابر با کشتن همه انسانها میداند و مهم نیست که آن انسان از کجا و چه دین و مذهبی باشد. این داستان خود دلیل روشن است بر اینکه قرآن بر «جهانی عاری از جنگ و خشونت» که در آن جان همه انسانها محفوظ باشد، نظر دارد.بیشک همه اهداف قرآن و ابعاد آن در آن روز موعود، عینی و جهانی خواهد شد. همه منتظر آمدن آن موعود موجود و حلول وعده الهی هستیم. انشاء الله آمین یارب العالمین…
* (استاد دروس خارج حوزه های علمیه)
انشاله ایشان سالم باشندوخداوند توفیق بهره مندی ازعلم وتقوای ایشان رابیش ازپیش نصیب اهالی شهرمان نمایدازکاشان نیوز هم بابت انعکاس نظرات ژرف این مردبزرگ سپاسگذاریم