کاشان نیوز– امیرحسین جورابچی*:
مرگ تو درست لحظهای آغاز میشود که در برابر آنچه مهم است سکوت میکنی…
مارتین لوترکینگ
مقدمه
کهن شهر ما، کاشان، سالهاست که متأثر از دلایل مختلف که عمده آنها ناشی از ضعفهای مدیریتی است از حرکت به سمت اهدافی که شایسته آن است بازمانده و یا حداقل بسیار کند پیش میرود. یکی از اقدامات شهرداری کاشان در دوره گذشته، تغییر، مرمت و یا ایجاد بسیاری از نمادها و نشانههای شهر در میدانها و سایر نقاط بوده است. به دلیل گسترده بودن این اقدامات و تأثیر آن در سیمای شهر، بر آن شدیم تا به بررسی آن بپردازیم.
تعریف و اهمیت
شهر مکانی است شامل علائم و نشانههای گوناگون که هریک مفهومی را در ذهن مردم مجسم میکنند؛ علائمی که احساسی را در مردم برمیانگیزد و در بسیاری موارد آنها را بر انجام کاری ترغیب کرده یا از انجام کاری بازمیدارد [۱] اِلمان (element) یا نماد یا نشانه شهری، در نگاه عام سازه و بناهایی است که ما معمولاً آنها را در میدانها و ورودی شهرها، در حاشیه و یا فضای سبز وسط بلوارها و گاهی هم در کنار خیابانها و در نزدیکی برخی ساختمانهای عمومی شهر میبینیم. این سازههای مفهومی، با خودنمایی در سطح شهر ذهن افراد را به سمت خود معطوف میکنند و پس از مدتی به نماد و یا مشخصهی منطقه خود تبدیل میشوند. بهطوریکه هرگاه نام منطقهی مزبور به زبان میآید، بهطور ناخودآگاه ذهن ما به دنبال شاخصهها و ویژگیهای آن رفته و اِلمان یا نماد موجود در آن منطقه در ذهن ما تصویرسازی میشو[۲]
در طراحی نمادهای شهری مسائل مختلفی نقش بازی میکند که مؤثرترین آنها، فرهنگ است. بخشی از رسالت نمادها این است که غنای فرهنگی، میزان هنردوستی، رشد یافتگی و قدمت شهر را با اتکا به فناوریهای بروز و در قالب یک اثر معماری به رخ بکشند. برج آزادی در غرب تهران و واقع در میدان آزادی یکی از موفقترین نمادهای شهری از این نوع است. گاهی هم این نمادها گویای ارزشهای یک جامعه میشوند. مثل نماد مادر که در مقابل ورودی شهرداری مرکزی شهرمان نصبشده و یا نمادهایی برای یادبود مفاخر شهر مانند نماد فردوسی. برخی اوقات هم آرامگاه بزرگان در مراکز میدانها بهعنوان نماد آن منطقه قرار میگیرد؛ مانند آرامگاه قاضی اسدا… در کاشان یا آرامگاه بوعلی در همدان؛ بنابراین کاربرد نشانهها در مقیاس فراشهری، شهری، یک محله یا حتی شخصی است [۳].
المانهای شهری با شهر ما چه میکنند؟
ازآنچه در بخش قبل گفته شد اینطور برمیآید که نمادهای شهری از هر نوعی که باشند، شاخصههای منطقه و شهر هستند و این یعنی نمایش هویت [۴]. بهبیاندیگر گاهی نمادها در محلها و یا شهرهایی نصب میشوند که خود دارای ارزشهای فرهنگی یا تاریخی و یا … هستند و در این صورت نماد شهری، هویت موجود آن شهر را به نمایش میگذارد؛ اما گاهی برخی مناطق و یا شهرهای تازه شکلگرفته که فاقد هرگونه پیشینهای هستند، نیازمند داشتن نقاط شاخص میباشند. پس نمادها هم هویت را بیان میکنند وهم هویت پردازی میکنند.
وجود این بناها در سطح شهر قابلیت آدرسدهی را هم بالاتر میبرند. این خصوصیت بهویژه برای گردشگران و کسانی که کمتر به منطقه موردنظر رفتوآمد میکنند اهمیت پیدا میکند. از سوی دیگر میتوان گفت المانهای شهری، شهرها را خاطرهانگیز میکنند. وجود هرگونه بنا و یا عنصر طبیعی در شهرها که در ذهن مردم اشتراکاتی ایجاد کند، میتواند خاطرت مشترک در ذهن اهالی آن محیط ایجاد کند که در اصطلاح طراحی شهری به آن «خاطره جمعی» گفته میشود.]۵] المانها و نمادهای شهری به دلیل ایجاد خاطره جمعی در ذهن عامه مردم و به دلیل بهرهمندی از هنر و خلاقیت (اگر در آن بهکاررفته باشد) فضای شهر را دلانگیزتر و دلپذیرتر میکنند و روحیه مردم را بالطافتهای هنری آشناتر میسازند.
شاید زیاد دیده باشیم که مردم در کنار این نمادها میایستند و لحظاتی را با گرفتن عکس و فیلم از آنها سپری میکنند؛ و یا اگر بخواهند به دیگران نشان دهند که به شهری سفرکردهاند و یا در آن شهر سکونت دارند، معمولاً تصویر خود را در کنار نماد آن شهر در پروفایل شخصی خود در صفحات مجازی قرار میدهند. این خود بهتنهایی گویای تمامی گفتههای قبلی است؛ اما آنچه باید بدان توجه نمود این است که آیا تمامی نمادهای شهری ویژگیهای گفتهشده را دارند؟ و اینکه متولیان طراحی و اجرای آنها تا چه اندازه به نکات گفتهشده توجه دارند؟ صرف هزینههای گزاف برای طراحی، ساخت و یا مرمت این بناها چقدر موفقیت آنها را در عرصهی شهر به همراه داشته است؟ سوالاتی ازایندست را در سرفصل بعد بررسی خواهیم نمود
نقدی بر نمادهای شهرمان
همانطور که در مقدمه بیان شد، شهرداری کاشان در دورهی اخیر بهصورت گسترده اقدام به ایجاد تغییراتی در میدانها و نمادهای آن نموده. از بارزترین آنها میتوان به میدان امام حسین (ع)، میدان آب، میدان کمالالملک، میدان معلم و نماد ورودی خیابان امیرالمؤمنین (ع) اشاره نمود که البته سه مورد آخر در حال اجرا هستند. در دورههای گذشته هم اقداماتی از این قبیل انجامشده که میدان ولیعصر (عج) (مدخل شهر) و میدان امام خمینی (ره) نمونههای شاخص آن هستند. در اینجا سعی خواهیم نمود که بر اساس برخی موضوعاتی که در کتاب «طراحی فضاهای شهری در ایران» از دکتر جهانشاه پاکزاد درباره المانها و میدانها شهری گفتهشده، بهنقد نمادهای شهرمان بپردازیم.
تناسبات
یکی از اصول اولیه در طراحی هر بنا، رعایت تناسبات ابعادی است. نماد میدان امام حسین (ع)، به دلیل طول زیاد تقریباً تمامی عرض میدان را اشغال نموده فلذا فاقد تناسبات طولی است. اگر در محورهای منتهی به میدان و به سمت آن حرکت کنیم، تقریباًهمهی عرض محور را بسته احساس میکنیم و وقتی پشت چراغقرمزهای دور میدان میایستیم، حجمی بزرگ را مقابل خود میبینیم که مقیاس آن در طول و ارتفاع به نسبت محل قرارگیری رعایت نشده.
در قیاس با برج آزادی تهران، میتوان گفت که باوجود ابعاد بزرگ برج، به دلیل وسعت میدان و محدوده وسیع اطراف، حجم آن بزرگ به نظر نمیرسد. از سوی دیگر باید در نظر داشت که محدوده اطراف میدان کاملاً باز و فاقد جداره سازی است بهطوریکه افق دید کاملاً آزاد باقی میماند. این در حالی است که دور میدان امام حسین (ع) ما شاهد جدارههایی به ارتفاع دو و چندطبقه هستیم. همین موضوع (تناسبات ناصحیح) بهوضوح در مورد المان ورودی خیابان امیرالمؤمنین (ع) به چشم میخورد اما به دلیل ناتمام بودن آن نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد.
تصویر ) ۶ ( میدان آزادی )منبع: hammihan.com
وسعت دید
هرچه در یک فضا امکان دید بیشتر باشد-چه در عمق و چه در عرض-آن محیط وسیعتر و سیالتر به نظر میرسد. اکثر میدانها ما در میان ساختمانهای چندطبقه دور میدان احاطهشدهاند و به همین دلیل دید وسیع را در اختیار بیننده قرار نمیدهند. لذا نماد میان میدان هرچه توخالیتر و ظریفتر باشد ازلحاظ دیداری سبکتر به نظر میآید و فضا را خفه نمیکند. نماد فعلی فلکه معلم باوجود قدمتی که نسبت به سایرین دارد، از این ویژگی بهره بسیار برده ولی متأسفانه اکنون در حال تخریب است. نماد کشتی میدان امام حسین (ع) هم تااندازهای این موضوع را رعایت نموده است اما نمونههایی مانند میدان ولیعصر (عج) (مدخل شهر) و میدان کمالالملک (تااندازهای) با داشتن فرمهایی که سنگین و توپر به نظر میرسند، میدان دید ناظر را کاهش داده و فضا را تنگتر جلوه میدهند.
این عامل حس فرار از موقعیت را تشدید میکند و بهطور ناخودآگاه در ناظر ناآرامی به وجود میآورد. این در حالی است که شاید هرکدام از ما هنگام عبور از میدان آزادی، شاید اقلاً چند ثانیه پیاپی بدان نگاه میکنیم و دوست داریم میدان را یک دور کامل بزنیم. نگارنده بر این باور است که برج آزادی تهران و طاق پیروزی که در میدان شارل دوگل (Place Charles de Gaulle) فرانسه واقعشده و حتی عمارت «گراند آرک» یا طاق بزرگ (Grand Arch) در منطقه تجاری لادفانس (La Defense) که در امتداد محور طاق پیروزی است و بناهایی ازایندست در سراسر دنیا، بخشی از موفقیت خود را مرهون داشتن فضای توخالی بسیار بزرگ در مرکز خود باشند. با این تفاوت که بناهای نامبرده در فرانسه امکان حضور شخص را بهدوراز هیاهوی خودروها فراهم میکند. این یعنی امکان تجربه مستقیم المان.
نکتهای که با آمدن نام میدانها فرانسه باید توضیح داده شود و خود بهتفصیل در مقالات بعدی موردبررسی قرار گیرد این است که ازلحاظ شهرسازی آنچه ما در شهرمان بدان میدان میگوییم درواقع فلکه است، نه میدان؛ کارکرد اصلی آنها حل مشکل ترافیک و عبور سواره است؛ بنابراین در ایجاد چنین المانهایی در نظر گرفتن سرعت و مقیاس سواره مهم است.]۶]
نمایش تواناییهای معماری
ما همواره به آنچه درگذشته داشتهایم یا آنچه اکنون از گذشته برایمان بجا مانده میبالیم و بیتوجه به آنیم که گذشتگان ما از دل سادهترین امکانات و ابزارها و مصالح، ماندگارترین بناها را خلق کردهاند. بررسیها نشان میدهد از ترکیب هنر و عقلانیت در معماری به فناوریهایی دسترسی داشتهایم که در نوع خود اعجابانگیزند. تمامی ابنیه ارزشمند و تاریخی ما در جایگاه زمانی خود بسیار نوآورانه و خلاقانه بودهاند. با ابراز تأسف، اکنونکه در عصر فنّاوری و ارتباطات بسر میبریم، هنوز هم بناهایی بهسان ۴۰۰-۵۰۰ سال پیش میسازیم! مانند آنچه در میدان کمالالملک مشاهده میشود. هنوز همان تکنولوژی و همان توانایی ولی با صرف هزینههای باورنکردنی! متأسفانه این فرم فاقد هرگونه خلاقیت و نوآوری است؛ اما به دلیل شباهت بنا با آثار قدیمی همانطور که در تصویر (۱۱) پیداست، با ذهنیت افراد بومی منطقه سازگار است. پرسش ما اکنون این است که آیا نمیشد با صرف وقت بیشتر و استفاده از طراحان ماهر، ارزشهای معماری اصیل را با نوآوری و فناوری ترکیب و بنایی باافتخار و مبتنی بر ریشه هامان خلق نمود؟
(تصویر ۱۱ ( نماد میدان کمال الملک) منبع: نگارنده)
همین پرسش در مورد سایر نمادهای شهرمان نیز مطرح است. متأسفانه آنچه از دور پیداست بهگونهای است که گویی بهقدری از معماران ماهر و طرحهای خلاق و تفکرات درخور اصالتمان خالیشدهایم که به «ساخت آثار تاریخی» روی آوردهایم! صدالبته که اگر به استعدادهای شهرمان در قالب رقابتهای سالم بها دهیم، شهری با سیمای درخور و شایسته خواهیم داشت.
زیبایی هنری-بار معنایی
هنر و آنچه ماحصل آن باشد حتماً زیباست و این دقیقه همان چیزی است که شهرهای ما از آن خالیشده است. نبود هنر اصیل و ظرافت در فضای شهر، حس حضور و تعلق شهروندان به شهر را کاهش میدهد و درنتیجه خشونت جای ان را میگیرد.]۷] هنر اصیل ما، رمزگونه و لایهلایه است. هرگاه مخاطب این اختیار را داشته باشد که با نگاه و یا لمس یک اثر هنری هر بار به نتایج جدیدتری دست پیدا کند و با کنکاش در آن به لایههای در پس آن پی ببرد، درواقع میزان اثربخشی و ماندگاری آن تضمینشده خواهد بود. بازهم شمارا به تأمل در برج آزادی تهران دعوت میکنیم: از ویژگیهای این بنا که باعث ماندگاری آن شده و بعد از گذشت سالیان بسیار کماکان زیبا تراز قبل به نظر میرسد، این است که جایجای آن از ویژگیهای معماری اصیل خودی بهره برده اما همه این ویژگیها در یک هیکل کاملاً بروز تجلییافته و پس از هر بار بررسی آن میتوان به نتایج جدیدی که انگار در دل بنا رمزنگاریشده رسید. حال زمان این پرسش رسیده که قرار گرفتن یک برج سنگی تیره و کثیف در ورودی شهر ما از کدام ویژگی هنر اصیل بهرهمنداست؟ چه مفهومی در درون آن وجود دارد؟ باهر بار نگاه به آنچه برداشتی در ذهن پدید میآید؟ همین پرسشها در مورد سایر نمادهای شهر نیز قابلطرح است. شاید هر کاشانی با نخستین نگاه به نماد کشتی میدان امام حسین (ع) به یاد جملهی «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» بیفتد و این خود نوعی موفقیت است؛ اما بعد ازآنچه برداشتی میتوان از اثر نمود؟ این بنا در طول یک روز صدها هزار بار مورد بازدید قرار میگیرد، با اولین نگاه مفهوم بنا محرز و بعدازآن بنا برای همیشه ازلحاظ معنایی برای بیننده تمام میشود…مانند میوهای که عصارهی آن گرفتهشده و آنچه مانده ظاهری بیش نیست.
نماد میدان کمالالملک چه ارتباطی با نام میدان دارد؟ در بازگو کردن فخر و شکوه نقاش چیرهدست و جهانی شهرمان چقدر موفق است؟ چه جذابیت هنری (گر خلاقیت را لازمه هنر بدانیم) در آن نهفته است؟ همینطور نماد میدان امام خمینی (ره) که بیشتر به یک تلاش نافرجام میماند و بس.
مصالح و کیفیت ساخت
در این مورد باید بگوییم که متأسفانه اکثر بناهای شهرمان فاقد کیفیت مناسب هستند. چه نمادهای قدیمیتری مانند میدان مدخل شهر و چه جدیدترها همه شامل این موضوع میشوند. سنگهای بکار رفته در میدان مدخل در کنار اینکه هیچ ربطی به پیشینه و قدمت شهر ندارند، به دلیل جریان آب جلبک و خزه گرفته و چهره زشتی به نمایش گذاشتهاند. شاید تنها موضوعی که این میدان را قابلرؤیت میکند نورپردازی اخیر آن است که باید حتماً در شب دیده شود. در سایر میدانها هم با توجه به سن کم آنها متأسفانه جزییات اجرایی ناصحیح و کثیف کاری در اجرایشان باعث شده بعد از گذشت اندک زمانی از چهره بیفتند. دراینبین شاید بتوان به نماد میدان امام خمینی (ره) اشاره نمود که استفاده درستی از مصالح در آن به چشم میخورد.
پایان سخن
ما در مقطعی از زمان زندگی میکنیم که کثرت نظرات و روشها بسیار خودنمایی میکند؛ مانند هر مبحث تخصصی دیگری، بحثی که در این مقاله مطرح نمودیم نیز دارای طیفی از موافقان و مخالفان است. برخی ممکن است به بازگشت به سنتها بهطور کامل و مطلق معتقد باشند و برخی به گذشتن و فرار از آنها و عدهای نیز بدان چه بینابین این دو تفکر وجود دارد. لذا در چنین شرایطی پیشنهاد نگارنده تشکیل کارگروههای تخصصی معماری و شهرسازی در شهرداری و یا استفاده از نیروهای متخصص دانشگاهی در خارج از کادر اداری شهرداری است که میتواند اثربخشی و اقبال تصمیمگیریها
را بالا ببرد و از اعمالنظرهای سلیقهای و غیر کارشناسانه جلوگیری کند.
در پایان باید گفت هنردوستی، هنرمندی، توانایی و پیشرفتهای مردم در آثار شهر و کشورشان تجلی میکند. لذا هر آنچه در عرصه شهر دیده میشود درواقع نمایش واقعیت فعلی ماست. زیبندهتر است قبل از آنکه آیندگان از ما بپرسند شما چه بودهاید، اکنون خود این پرسش را مطرح کنیم.
*کارشناسی ارشد معماری، استاد دانشگاه شهید رجایی و آزاد اسلامی واحد کاشان
پانوشت
[۱] براتی. ناصر، نجفی تروجنی. سیده نسیم «ارزیابی نماد ورودی شهرها بر مبنای مؤلفههای کالبدی طراحی ۱ (مطالعه موردی: نماد ورودی شرقی شهر قزوین)» فصلنامه مطالعات شهری، ۱۹، ۱۳۹۵
[۲] لینچ. کوین، «سیمای شهر» ترجمه منوچهر مزینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۲
[۳] کالن. گوردون، «گزیده منظر شهری»، ترجمه منوچهر طبیبیان، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۵
[۴] بحرینی. سید حسین، بلوکی. بهناز، تغابن. سوده، «تحلیل مبانی نظری طراحی شهری معاصر»، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۸۸
[۵] Rossi.Aldo, The Architecture of the City”, MIT Press, 1982
[۶] پاکزاد. جهانشاه، « سیر اندیشه ها در شهرسازی (۱) (از آرمان تا واقعیت)» – تهران، انتشارات آرمانشهر، ۱۳۸۹
[۷] لوبرن. گوستاو، «روانشناسی تودهها» ترجمه کیومرث خواجویها، تهران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۹۱
قدمت و سال ساخت مدخل شهر رو میگین؟ اطلاعاتی درباره اون کلی بگین. راستی در شهر همه چیز کثیف میشن و این وظیفه شهرداره که به تمیزی اونها بپردازه نه خراب کردنش در ضمن برای ترافیک هم ایده و بکر های بهتری بود تا خراب کردن نماد یک شهر که اونو زشت و کثیف تلقی کردین
با سلام مقاله کاملی بود و تقریبا همه ابعاد موضوع را بررسی کرده بود. خدمت دوستی که میگه مقاله راهکار نداشت بگم که اتفاقا اشاره شده بود که باید امور شهرسازی و معماری از جمله طراحی المانهای شهری به نخبگان واگذار شود. نه اینکه هرطرحی با هر کیفیتی به شهرداری ارسال بشه و شهرداری بدون مشورت با نخبگان و با یک نگاه سرسری ، سریعا تصمیم به اجرا بگیره. در هر حال این نوع مطالب باعث افزایش آگاهی عمومی می گردد و تلنگری به مسئولین است برای دقت بیشتر.
مقاله جامع و کاملی بود.همه نکات لازم را تقریبا در بر داشت.تکرار اینگونه مطالب میتونه در تغییر دیدگاههای سطحی مردم و مسئولین تاثیر بذاره.برخلاف دوستی که گفتند مقاله راهکار نداشت بگم که اتفاقا در مقاله اشاره شد که با ارجاع اینگونه تصمیم سازیها به نخبگان معماری و شهرسازی که کم هم نیستند، طرح های مناسب در شهر اجرا خواهد شد.نه اینکه شهرداری هر طرحی که از راه میرسه رو بدون نگاه تخصصی اجرا کنه. البته آدم های متخصص هم در شهرداری کم هستند که تشخیص هاشون مشکل داره. لزوما یه مدرک دانشگاهی نشونه تخصص نیست.
باسلام اینجانب به عنوان کارشناس رشته ی معماری اصلا از این متن (یا به عنوانی مقاله!) استفاده نکردم و فقط یه سری...[حذف توسط مدیر سایت] بود و همچنان منتظر بودیم که نظر خود نگارنده رو بدونیم که .... از مدیران کاشان نیوز تقاضا دارم با وسواس بیشتری مقالات را منتشر کنند ولی قابل ذکر است که توقع هم نداریم به صورت خیلی تخصصی مطرح شود (قبلا مقاله آقای ملکی از این دسته بسیار علمی و فنی و جالب بود)
تا وقتی نگاه سیاسی به عملکرد مسئولین داشته باشیم ، نقدهای ما مغرضانه و حمایت هایمان چاپلوسانه خواهد بود!
اگر امکان داره بفرمایید کجای مقاله رنگ سیاسی داشت
واقعا مقاله تون عالی وخوب وجامع بود کاش می شد ابن مقاله رو برای شهردار جدیدهم ارسال کرد تا مطالعه کنند وبه کاربگیرند