کاشان نیوز– اعظم السادات مسعودی علوی*: در این روزها که همه کشور در تبوتاب برگزاری انتخاباتی بزرگ و سرنوشتساز است و همه کاندیداها و حامیانشان تلاش میکنند تا فرصت پیروز شدن در این آزمون را از آنِ خود کنند، فرصتی دست داد تا برای دیدن اُپرای «آخرین درخت فرش» در کنار تپههای سیلک – این اثر معتبر جهانی- در همسایگی با ستارگان کویر به تماشای آن بنشینم.
تپههای سیلک به گواه باستان شناسان و تاریخنگاران، نخستین خاستگاه شهرنشینی ایرانزمین است که در کویر مرکزی ایران در شهرستان کاشان قرار دارد. شهری که بیش از هفت هزار سال قدمت دارد و بسیاری از هنرها از این شهر به دیگر شهرها رسیده است.
آخرین درخت فرش، قصهای است که تماشاگر را به روزگاری دور میبرد. روزگاری به قدمت سیلک و دستمریزادی به اهالی هنر فاخر فرش ایرانی و یادآوری ارزش و جایگاه این هنر والا و ارزشمنداست.
موسیقی این اثر، موسیقی اصیل ایرانی است که در ایرانزمین هنر فرشبافی با موسیقی پیوندی عجیب دارد. گرچه هالههایی از آثار غربی در این اثر به گوش میرسد اما بهجرئت میتوان گفت همین هاله نیز بومیسازی شده و کار را ایرانی مینمایاند و برجان و دل مینشیند.
اپرای آخرین درخت فرش روایت داستانی است که در گوشهای از این جهان خاکی، سرزمین پاکی به نام ایران است که خداوند مهربان ز سر لطف در آنجا درخت زیبایی را میپروراند. درختی که بار و میوهاش سراسر مهراست و نیکی.
پیرِ رنگ و پیرِ نقش، زنوشوهری هستند که با فرزندشان پهلوان در کنار سایر مردم آن سرزمین بهخوبی و خوشی روزگار میگذرانند. نخ تابی، رنگرزی، قالیبافی شغل متداول همه مردم این دیار است. همهچیز در کمال خوبی و سلامت پیش میرود تا اینکه دیو بداندیش بر سر مردم سایه میاندازد. دیو زمانی بر این دیار وارد میشود که پیر و مرشدشان در سفر است و این بهترین فرصت برای دیو است تا مردم را بفریبد و همهچیز را نابود کند.
ازنظر دیو بهترین راه فریفتن مردم با شعار و انداختن آتش وسوسه در حلقه پندار آنان است و اینچنین جار میزند؛
میوه باغ بهار است… میوه باغ بهار است
عدهای خام فکر او را باور میکنند و میگویند؛
نیک مردی است که آواز بهاران دارد
نغمه دلکش او زندهدل و جان دارد
اما پیرِ رنگ ندا سر میدهد؛
هان نباشید بر این نغمه شیرین دلخوش
پسِ این شور و نوا، خدعهای پنهان دارد
در این هنگام فرش نغمه سر میدهد و میگوید: دشت ما هم به سودای همین میوه فریب خورد. به هوش باشید که این نغمه گر خوشخطوخال تخم تردید در خاک دلتان میکارد!
پیرِ رنگ در این هنگام با نگرانی میگوید:
نکند خویش ببازید و بدو روی آرید
از درختان هنر دیده و دل بردارید؟!
جوانگی در این میان پیشنهاد میدهد:
بهتر آن است ببندیم در خانهی خویش!
پیرِ رنگ میگوید:
بهتر آن است گشایی دل فرزانه خویش!
او چنان است که تا عمق دلت میتازد
در دلساده تو نقش غلط میسازد
دیو به اعتراض میگوید:
نقش نو را زچه اینگونه شماتت گویی
تا به کی در پی این کهنه نظر میپویی
پیشآی و نظری کن به من سوخته دل
چه خطا دیده که اینگونه جفا میجویی
و پیرِ رنگ زبان به اعتراض میگشاید و میگوید: میوه شوم تو در این باغ بهشت رنج است و برای چه به این خاک عزیمت نمودی؟!
دیو در جواب میگوید: از آنسوی گیتی میوه آوردهام تا سکوت دلگیر را از این دشت بردارم! این گوی را آوردهام به آن متوسل شوید و دست از هنر فرش بردارید؛ و در این اتفاق بیش از این تأخیر جایز نیست!
پیرِ رنگ با صدای بلند به مردم میگوید:
این طلسم است مبادا که بدان خیره شوید!
و پیر ِنقش، همسر پیر رنگ هم اضافه میکند:
گر بدان چشم بدوزید همه تیره شوید!
دیو بداندیش حرف خود را تکرار میکند:
میوه باغ بهار است از آن بردارید
وقت آن است قدم در ره نو بگذارید
پیر رنگ به جوان توصیه میکند به طلسم نزدیک نشود و محو این طلسم تاریک نگردد!
جوانک همچنان بر ناپختگی اندیشه خود اصرار دارد و میگوید: پیش از آنکه ببینم دیر شده است میخواهم از این قفس تنگ و از این یوغ نفسی تازه کنم.
پیرِ نقش همسر پیرِ رنگ، با نگرانی ندا میدهد:
مردمان دیده مگیرید ز پیران وطن
رنگ نو بشکفد از شاخ درختان کهن
و پیر رنگ هم در ادامه چنین گفت:
چون شما رفته در این جاده کج بسیار است
چشم بردارید از این میوهی این اهریمن
و بعد مجادله و مناظره دیو و پیر رنگ ادامه مییابد و دیو با فرافکنی و دروغبافی مردم را میفریبد و شهر از آن وضع و حال شادی و خرمی بیرون میرود و همهچیز نابود میشود.
تا اینکه بعد از مدتی آن پیر و مرشد سفرکرده از راه میرسد و با دیدن اوضاع و آشفتگیها و بلاهایی که راتبهگیر این سرزمین آمده تعجب کرده و میگوید:
گرچه زین ماتم جانسوز گدازیم همه
باید این دشت گهربار بسازیم همه
دل سپاریم به آواز اهورایی مهر
نغمه فرش بیا تا بنوازیم همه
داستان این روزهای ایران همچون قصه آخرین درخت فرش است. مردم ایران در سایه مدیریت مدبرانه دولت تدبیر و امید و امضای برنامه جامع مشترک -برجام- روزگار روشنی را پیش روی خوددارند.
موفقیت در برجام و داشتن ارتباط با دنیا بر اساس اصل احترام متقابل، طرح تحول سلامت، تلاش در جهت رفع موانع تولید، توجه به قشر آسیبپذیر، افزایش حقوق بازنشستگان و… از پیروزمندیهای دولت روحانی است. اکنون دولت در مسیری قرارگرفته که نیازمند صبوری ملت ایران برای رسیدن تا به نقطه مطلوب و دستیابی به برنامه چشمانداز ۱۴۰۴ است. رسیدن به نقطهای که ایران را به قله افتخار و بالندگی در جهان میرساند.
این روزها و در برنامه مناظرات رجزخوانی عدهای از کاندیداهای رقیب جای تأمل و اندیشه است. جار زدن یارانه ۲۵۰ هزارتومانی و ایجاد دهها میلیون شغل آنهم بدون اعلام پشتوانه درآمدی و فارغ از داشتن برنامههای کارشناسی شده برخی کاندیداها مردم را از مسیر حقیقت و نیز درک درست واقعیتهای موجود دور میسازد.
شعارهای کاذب برخی نامزدهای رقیب فقط دور کردن مردم از واقعیتها و سیاه نمایی چهار سال تلاش دولتمردان تدبیر و امید است. فریفتن مردم با یارانه ۲۵۰ هزارتومانی از آن دست شعارهای خامی است که موجب شده صدای اعتراض رئیس مجلس بلند شود و از کاندیداها بخواهد قولهای که هیچ ضمانت اجرایی ندارد به مردم ندهند و مردم را برای جمعآوری رأی بیشتر نفریبند.
دولت در برنامه مناظرهها تمام تلاشش بر این بوده تا واقعیتهای موجود را صادقانه با مردم در میان بگذارد. تلاش انجامشده خود را بیان و کاستیهای موجود را با ارائه برنامه روشن و فنی به مردم اعلام نموده است.
دولت دکتر روحانی که با شعار تدبیر و امید پای در میدان خدمت نهاده، اکنون نیز در ادامه همان مسیر بر آن است ایران را به جایگاه رفیع خود برساند.
قطعاً با مدیریت ناصحیح دولت مهرورز گذشته قطار پیشرفت ایران از ریل اصلی خود خارج شد اما دولت تدبیر تلاش نمود بسیاری از خرابیهای دولت گذشته را ترمیم کند؛ و این قطار گرچه اکنون سرعت کندی دارد اما باتدبیر خردمندانه دولت، چرخهای اقتصاد سرعت بیشتری خواهد گرفت.
۲۹ اردیبهشت برای کشور ایران روزی سرنوشتساز است، رأی دادن یکلحظه است اما یکعمر کشور و نظام را تضمین میکند.
همه نیک میدانیم ایران کشوری است که روزهای تلخ و شیرین بسیاری به خود دیده است. هشت سال سایه شوم جنگ بر سر کشور افتاد و مردم عاشقانه برای حفظ وطن و ناموس خود از جان گذشتند و سالهای پررنج سازندگی باتدبیر و مدیریت زندهیاد حضرت آیت اله هاشمی رفسنجانی کشور مسیر آبادانی را پیمود و در دولت اصلاحات مردمسالاری دینی، آزادی بیان و اندیشه ونیز گفتوگوی تمدنها ایران را در جهان سرفراز کرد.
بر همگان پرواضح است ایران در هشتساله دولت گذشته از مسیر پیشرفت خارج و در جهان منزوی شد اما با اندیشه درست دولت تدبیر و امید جایگاه ایران در جهان جایگاه قابل قبولی گرفت و در ادامه برنامه دولت کنونی و با تمدید این دولت قطعاً ایران در مقام رفیع و واقعی خود قرار خواهد گرفت.
مردم برای داشتن ایرانی آباد و آزاد بایست با انتخاب خردمندانه و فارغ از هیاهوی تبلیغات توخالی برخی از نامزدها رأی به برنامه کاندیداها بدهند.
مردم این بار در میدان انتخابی بسیار حساستر از همیشه قراردادند و کوچکترین اشتباه در انتخاب خود، دوباره ما را به مسیر نادرست هشتساله دولت نهم و دهم خواهد برد. آن هشت سالی که ایران را فلج کرد و قدرت کشور را در منطقه به پایینترین سطح تنزل داد.
این روزها روزهای حساس و تعیینکنندهای است. بیهیچ تعارفی تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصلهداریم. کاستیهای بسیاری هست، اما اکنون بر همه ماست برای داشتن ایرانی آباد و آزاد دست در دست هم به مهر دهیم.
گوشه عزلت گرفتن و قهر با صندوقهای رأی، چارهساز نخواهد بود مگر اینکه پای در عرصه گذاریم و با انتخاب درست طرحی نو دراندازیم طرحی که پشتوانهاش تدبیر و تضمینکننده امید همه ملت خواهد بود.
بیتردید در این ایام، صداهای و نغمههای شاید بهظاهر خوشی به گوشمان برسد. آواهایی که ما را چنان سرمست بدارد که بیهیچ اندیشهای، ایرانی به روشنایی آیینه در ذهنمان تجسم کنیم، اما هماره باید با وسواس خاص هر نغمه و تبلیغی را به سنگ علم و خرد محک بزنیم تا عیار راستی آن نغمه را دریابیم.
در ایام تبلیغات باید حواسمان به حرفهایی که از زبان کاندیداها جاری میشود باشد. بایست فارغ از هر هیاهو و سمپاشیهای افراد معلومالحال، به برنامهها رأی دهیم. برنامههایی که بتواند موجب تقویت پایههای انقلاب و تضمینکننده عزتمندی ایران در سراسر گیتی باشد.
امروز بر همه ماست تا فارغ از همه دلگیریهایی که در گوشه دل و خاطر داریم به حرمت مام میهن، با ارادت و عشق در پای صندوقهای رأی حاضرشده و منادی خرد و تدبیر و امید باشیم.
ملت ایران به هوش باشید تا اسیر دیو بداندیش قصه درخت فرش نشوید!
*روزنامهنگار
باسلام وتشکر ازمطلب زیبایتان امادرنتیجه گیری انصاف به خرج نداده اید
با سلام و سپاس این اقدام جالب و ارزشمند شایسته تقدیر و تحسین و مایه مباهات ماست