کاشان نیوز-محبوبه قدیریان: انتخابات انجمن خوشنویسان کاشان چندی پیش برگزار شد و در این انتخابات ۱۹ نفر از ۲۶ نفر عضو انجمن کاشان حضور داشتند. در گفتگویی کوتاه که با شمس الدین ابوالوفا، خوشنویس برجسته کشور و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان اصفهان و شهرکرد داشتم که به دعوت انجمن کاشان گرمابخش این مجلس شده بود، نظر ایشان را درباره انجمن خوشنویسان کاشان جویا شدم. ایشان انجمن خوشنویسان کاشان را باکیفیت، اما با کمیت نامناسب ارزیابی کرد. اگر درست خاطرم مانده باشد، وی تعداد اعضای انجمن خوشنویسان اصفهان را ۴۰۰ نفرعنوان کرد! و به سرمایه گذاری جدی کشورهای دیگر در این رشته اشاره کرد و ابراز امیدواری کرد که با رفع تحریم ها حمایتهای بیشتری نسبت به عرصه فرهنگ و همچنین هنر خوشنویسی بشود.
گرچه از بعد از انقلاب اسلامی، توجه خوبی به هنر خوشنویسی شده و ما تا پیش از روبرو شدن با تحریم و رویارویی با مشکلات اقتصادی رشدی قابل توجه در اقبال مردم به این هنر داشته ایم، سوال اینجاست که چرا این تعداد کم از مردم در کاشان به خوشنویسی که هنری معنوی است که با شعر عموما کلاسیک ایران پیوند خورده که سرشار از حکمت است روی آورده اند؟ و آیا این امر نشانگر بیتوجهی و غفلت مردم ما از معنای اصیل زیستن نیست؟ در کنار مشکلات اقتصادی، یکی از ریشه های این مساله در کم توجهی مسئولان شهر کاشان از گذشته نسبت به فراهم آوردن حداقل امکانات یعنی مکانی مناسب برای این انجمن در دسترس عموم مردم و همچنین تهیه و در اختیار نهادن گالری های مناسب برای برگزاری نمایشگاههای متنوع هنری در معرض رفت و آمد مردم و تشویق و انگیزه بخشی به هنرمندان این رشته برای نمایش آثار خود و حمایت مادی و معنوی از آنان بوده است. انجمن خوشنویسان سالیان بسیاری است که از نداشتن مکان مناسب “در شان این انجمن” رنج میبرد. مکانی که فرد با حضور در آن خود را در فضایی متفاوت، تعالی بخش و روح انگیز احساس کند و هر هفته چشم انتظار روزی باشد که ساعاتی فارغ از تمام مشغولیات روزمره قرار است با مشقی که در طول هفته کرده و روح و جان خود را نیز با آن آمیخته است راهی آن مکان شوق انگیز و باصفا بشود؛ نه دو اتاق کوچک و بسته و بی طراوت در نقطه دوری از شهر که اگر حضور گرمابخش و انبساط خاطر آور اساتید عزیز انجمن و تابلوهای خوشنویسی زیبای نصب شده بر دیوار نمیبود بیشتر روح آدم را با حضور در آنجا دچار قبض می نمود.
فراتر از این هنر و فراتر از کاشان میروم. سوال این است که آیا نباید صادقانه و منصفانه مسئولیت ضعف، بی تدبیری،کم کاری و کم توجهی به پرورش فرهنگ و اندیشه خود را پذیرفت و بخش مهمی از مسئولیت بحث تحت تاثیر فرهنگ بیگانه قرار گرفتن را ناشی از ضعف فرهنگی خود دانست؟ آیا توانسته ایم جان مردم این سرزمین را چنان پرورش بدهیم و هنرهای اصیل و همچنین آگاهی بخش و بیدارکننده همچون تئاتر،سینما، موسیقی، خوشنویسی و ….را آنقدر در معرض نگاه و اندیشه عموم مردم قرار بدهیم که به جای دیدن فیلم های مبتذل ماهواره به دنبال دیدن تئاتر یافیلمی سینمایی باشند که دیدن آن آدمی را بیدار میکند و تلنگری بر جان خیل خفته آدمیان میزند و به جای انفعال آنها را به فعالیت وامیدارد؟ و به جای تمایل به خرید پوستر و عکسهای بی محتوا و بی معانی که قاب فروشیهای ما از آنها پر هستند، تمایل به نصب قابی به خط خوش یک استاد بزرگ با مضمونی روح انگیز در منزل و محل کار خود داشته باشند و به خاطر آن هزینه هم بدهند؟ به جای خواندن شعرهای بی محتوا، جویای اشعار حکمت آموز و بیداری بخش باشند؟ و به جای شنیدن آهنگهای سطحی، جویای موسیقی هایی با تاثیر و تصاویر، فضاها و معانی ژرف تر باشند؟
اینها سوالاتی است با طعم تلخ و جانفرسای درد که در جستجوی وجدانی بیدار، صادق و مسئولیت پذیر و دستانی شفابخش برای انجام کنشی برای مرهم نهادن بر آن هستند. دردی که مدتهای طولانی است که زیر پوست این سرزمین و شهر وجود دارد و ما اثرات این بیماری مزمن را با لک و پیس های ریز و درشت در چهره این دیار در انواع مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … می بینیم.
البته باید بحق عنوان کرد که این روزها در نهادهای مختلف شهرمان از جمله اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به سالهای گذشته دغدغه و جدیت و فعالیت بیشتری نسبت به مقوله فرهنگ وجود دارد و شاهد فضای فرهنگی بهتری نسبت به قبل هستیم و این مایه امیدواری است. اما هنوز آنقدر در مسائل مختلف فرهنگی کمبود وجود دارد که بایسته است کسانی که به واسطه جایگاه و قدرت خود مسئولیت بیشتری نیز در قبال این مردم با کرامت، صبور و رنج کشیده دارند- در هر نهادی که هستند، چه اداره فرهنگ و ارشاد، چه آموزش و پرورش، چه شهرداری، فرمانداری، دانشگاه،…- و همچنین مردمان آگاه از دل خود جامعه به این بیندیشیم که واقعا چقدر از تک تک لحظات روزمان را به کاستن از آلام مردمی اختصاص داده ایم که عرضه نکردن آنچه برای پرورش جان و اندیشه آنها لازم بوده آنها را در برابر انواع کمبودها و آسیب های اقتصادی و اجتماعی آسیب پذیرتر، رنجورتر و همچنین ناآگاه تردر قبال مسائل اساسی زندگی ساخته است و آنها را در چنبره مسائل روزمره معاش و… اسیر و پژمرده ساخته است؟ و بعد ببینیم که در هرجایگاهی که هستیم آیا میتوانیم در برابر وجود کمبودهای فرهنگی لحظه ای آرام و قرار داشته باشیم و سخنی نگوییم و مشکل گشایی نکنیم و بی تفاوت باشیم؟
به امید آنکه با افزایش وجدان های بیدار و دردمند چه از دل خود جامعه و چه از دل مسئولان نهادهای مختلف، روزبه روز در این سرزمین و همچنین در این شهر شاهد کمتر شدن مشکلات و کمبودهای فرهنگی باشیم. به این امید شعر شفیعی کدکنی را با خود زمزمه میکنم:
خواب دریچهها را
با نعرهی سنگ بشکن
بار دگر به شادی
دروازههای شب را
رو بر سپیده
واکن
بنگر جوانهها را آن ارجمندها را
کان تار و پود چرکین
باغ عقیم دیروز
اینک جوانه آورد
بنگر به نسترنها
بر شانههای دیوار
خواب بنفشگان را
با نغمهای در آمیز
و اشراق صبحدم را
در شعر جویباران
از بودن و سرودن
تفسیری آشنا کن
بیداری زمان را
با من بخوان به فریاد
ور مرد خواب و خفتی
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن…
*عنوان: از شعر «گفت و گو» اثر محمدرضا شفیعی کدکنی




امیدوارم مسئولین کشور همسایه دقت و توجه بیشتری به هنر و فرهنگ ریشه دار کشورهای جنوب آفریقا داشته باشند . امیدوار بود آدمی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
با سلام خدمت خوشنویسان محترم ما هم جزو ممتازین خوشنویسی هستیم و قبلا هر وقت انتخاباتی بود شرکت داشتیم اما چند سالی است بعد از ریاست آقای خوش حساب دیگه انتخابات که دعوتمان نمی کنند هیچ هیچ فراخوان و دعوتنامه ای هم برایمان نمی آید . انجمن خوشنویسان خیلی خوب پیش می رفت تا زمانی که بین اساتید اختلاف افتاد و این اختلاف دامن گیر هنرجویان شد آن هم هنرجویانی که هر کدامشان شهری را می چرخاندند از لحاظ خوشنویسی . طوری شده بود که اگر شاگرد یک استاد به استاد دیگر سلام می کرد می گفتند این اون طرفی است و یک مجرم بود نمی توانستی از اساتید دیگر بهره ببری و این شد که خیلی ها از انجمن و خوشنویسی پا پس زدند و روسای جدید هم شاگردهای خودشان را روی کار آوردند
جوابیه انجمن خوشنویسان ایران شعبه کاشان: پس از اختلافات انجمن خوشنویسان ایران، دو شعبه شدن انجمن در مرکز و استعفای استاد امیرخانی از انجمن قبلی و اقدام سو استفاده گرایانه مدیر اجرایی انجمن قبلی باعث شد تا با تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شخص وزیر وقت جناب دکتر حسینی انتخابات ومجمع نمایندگان در هتل لاله تهران صورت گیرد و بعد از قانونی شدن انجمن خوشنویسان ایران توسط وزیر با حمایت رییس اداره وقت کاشان کلید انجمن از آقای همیار گرفته و به مدیر قانونی آقای خوش حساب سپرده شد. در آن انتخابات انجمن خوشنویسان ایران (کوی نوبنیاد) به سرپرست استاد امیرخانی و استاد سلحشور قانونی شد و متاسفانه مدیر اجرایی قبلی همچنان بر قانونی بودن خود اصرار داشت و در مجمع نمایندگان امسال با حضور وزیر محترم ارشاد جناب دکتر جنتی و صحه گذاشن بر قانونی بودن انجمن نوبنیاد و ثبت آن شرکتها و منحل شدن انجمن قبلی در خیابان خارک و بیرون کردن مدیران انجمن قبلی از خیابان خارک توسط دیوان عدالت اداری و بازپس گفتن آن ساختمان و سپردن آن به استاد جواد بختیاری رییس شورای عالی و خوشنویسان قانونی و بحق که در راس آنها جناب استاد امیرخانی می باشداین قائله بحمدالله والمنه عاقبت بخیر شد و در پایان انجمن قبلی در کاشان که از چهارسال قبل منحل شده بود به کلی منحل و قانونی بودن انجمن خوشنویسان کاشان به سرپرستی آقای خوش حساب از هرجهت قانونی اعلام شد.در حال حاضر کلیه ممتازین انجمن خوشنویسان ایران میتوانند با مراجعه به انجمن درخواست کارت عضویت نمایند. هیچ منع قانونی برای خوشنویسانی که ممتاز دارند وجود ندارد. به شرطی که حضور آنها در مسیر یک انجمن صحیح باشد.