کاشان نیوز: هنرمندان و فعالان مدنی کاشان درطول این سالها هرگاه سعی کرده اند نهادی صنفی و اختصاصی تاسیس کنند به درهای بسته نهادهای مسئول شهری خوردهاند. اینک با استقرار دولت دکتر روحانی با شعار تدبیر و امید روح تازهای در کالبد کنشگران فرهنگی و اجتماعی کاشان دمیده شده و هنرمندان کاشانی در اولین اقدام دست به تاسیس شورایی موسوم به شورای تشکل های فرهنگی، هنری و اجتماعی زدند تا ضمن قانونمند نمودن اقدامات، از تشتت و موازی کاری بکاهند. پس از تعیین مدیر شورای موقت که وظیفهاش فراهم نمودن بستر انتخابات و ثبت این نهاد مدنی است با حضور در فرمانداری و ملاقات فرماندار اعلام موجودیت کرده و خواستههای خود را بیان کردند. این ملاقات روز سهشنبه 13 خرداد 93 با حضور نمایندگانی از رسانه، تئاتر، شعر، موسیقی، هنرهای تجسمی، سینما، عکاسی، فعالین اجتماعی و تاریخی در ساختمان فرمانداری کاشان با مهندس «صدارئیه»، معاون استاندار و فرماندار کاشان صورت گرفت که گزارش قسمت اول این دیدار قبلاً تقدیم گردیده است. اینک قسمت دوم این جلسه به سمع و نظر شما میرسد:
…سپس «اکبر رضوانیان» در تکمیل سخنان «علیرضا جمالی» تصریح کرد: خانه تئاتر کاشان مطابق با قوانین، جلسه مجمع عمومی برگزار کرده و 96 عضو دارد و با حضور بازرس خانه تئاتر ایران جلسه رأیگیری برگزار و هیئتمدیرهاش را تعیین کرده و به دلیل مخالفت مدیریت ارشاد کاشان ــ یا شاید در سطح کلان مدیرکل محترم که شنیدیم ابقاء هم شدهاند و با کلیت تشکل صنفی مخالفت دارند ــ ما در موقعیتی هستیم که کار نکنیم، میگویند چرا کار نمیکنید و اگر کاری انجام دهیم میگویند کار نکنید.
رضوانیان افزود: ما متأسفانه نمیدانیم رئیس ارشاد چه مشکلی با ما دارند، ما حتی یکبار در ارشاد کاشان با این جمعیت در حضور رئیس ارشاد جمع نشدهایم و نمیدانیم خانه تئاتر کاشان که با حضور اعضاء خانه تئاتر ایران و بهصورت قانونی تشکیلشده را به چه دلیلی معلق نگهداشتهاند.
همانطور که قبلاً گفته شد انتخابات خانه تئاتر کاشان در طول مرداد 92 برگزارشده است و دو، سه ماه ديگر يك سال ميشود، ما همينطور اين وسط مانديم بهعنوان يك تشكّل صنفي كاملاً قانونمند و كاملاً مشخص.ببخشيد…
آقاي غلاميان عزيز نوبت شماست.
مدیر پایگاه خبری کاشان نیوز در ادامه جلسه اظهار داشت؛ به نام خدا. سلام عرض ميكنم. آقای فرماندار، من به ميمنت توفیق اولین حضورم در فرمانداري بعد از نزديك چهار سال بنا ندارم كه از معايب و نقايص حرف بزنم. افتخار دارم كه امروز در التزام ركاب اهل فرهنگ خدمت شما رسيدم.
بنده بهعنوان عضو كوچكي از رسانهي كاشان، انتخاب جنابعالی را بهعنوان فرماندار بومي و كاشاني تبريك عرض ميكنم و چون از قبل هماهنگي شده که بصورت انفرادی زياد صحبت نكنيم، مطالب را میگذارم براي جلسات بعد انشاءالله، بنده به نمايندگي از تحريريه و شوراي سردبيري كاشان نيوز همراهي خود را براي خبررساني بيطرفانه و مستقل اعلام ميكنم.
بايد به عرض شما برسانم كاشان نيوز بدون حمايت شخص يا گروهي ظرف سه سالي كه تأسیسشده است توانسته ميانگين پنج هزار بازديد روزانه را به دست بياورد.
اما همانطور که آقاي شافعي فرمودند دغدغههاي اهل رسانه نبود يك نشريهي مستقل و مشخصاً روزنامه براي كاشان است که این مهم كاشان را در رديف شهرهاي فقير ازنظر رسانه، در عين غناي حضور اهلقلم قرار داده است. کاشان ازنظر اهلقلم واقعاً غني است ولي ازنظر داشتن يك نشريهي مستقل، يك روزنامه، يك هفتهنامه حتّي، بسيار فقير هستيم. من اميدوار هستم باهمت جنابعالي اين خلأ، خلأ يك نشريهي مستقل و نقّاد پر شود. این موضوع نياز به حمايت دارد. اگرچه اهلقلم هستند كار خود را انجام ميدهند اما همانطور كه دوستان عزيز گفتند، رسانه حداقل احتياج به یکخانهی مطبوعات دارد تا قوام و انسجام بگیرد.
سالها است ما به هر دري زديم و تلاش كرديم به در بسته خوردیم، بنده حضوراً و دوستانی كه اطّلاع دارم مكتوب و شفاهي خدمت آقاي صبّاغي رسيده صحبت كرديم، برنامهريزي كرديم، ولي متأسفانه دريغ از يك عکسالعمل مثبت، دريغ از يك همراهي. اگرچه سنگ جلوي راه ما انداختند، پا جلوي پاي ما گذاشتند، مخالفت كردند و حتّي براي اينكه جلوي راه ما را بگيرند تلاش کردند مؤسساتی وابسته درست كنند.
من اميدوار هستم كه بتوانيم اين ارتباط را ادامه بدهيم و بينابين باشد، تعامل يكطرفه نباشد و اگر كاري از دست ما برمیآید با خوشحالی انجام خواهیم داد، ما شمارا از خود ميدانيم، خودمان را هم از شما ميدانيم. در حالی که اهل فرهنگ نه نيازي دارند و نه توقّعي، لیکن بدون توقّع با سرمايهي غني كه دارند حاضرند كمك كنند. اين سرمايهي غني را در اختيار جنابعالی ميگذارند، و بهعنوان يك شخص بومي، خوشفكر و جوان توقع همکاری متقابل دارند من اميدوار هستم موفّق باشيد.
اکبر رضوانیان: جناب آقاي محمود ساطع…
اولاً سپاسگذار و قدردان بچّهها هستم كه زحمت اين كليپ زيبا را كشيده بودند، يا فيلم زيبا را –عذر ميخواهم- يك بخشي از آن را حدّاقل ما ديديم بهعنوان كليپ. در همين حين و بين داشتم از خود و از این جمع -خيلي ببخشيد از جمع دارم مايه ميگذارم- هم شرمسار خود بودم هم فكر كردم بخشي از اين جمع ميتوانند شرمسار باشند. شهري كه اینهمه آب و رنگ و زندگي داشته، پس معمارهاي ما كجا هستند؟ طرّاحهاي ما كجا هستند؟ شهر سازهای ما كجا هستند؟ آنهمه زيبايي و هارموني و استاتيك و توازن و زيبايي كجا است؟ چرا نيست!
ببخشيد، اصلاً بيارتباط با اين بحث من است، ما براي گلدان سفالي -سادهترين چيز است- بايد برويم ميبد يزد يعني از گلدان چيزي سادهتر نميشود ساخت، حالا از آن طرح و نقش هفت هزارساله…، بيايم برسم به نشریه «ثريّا» كه عباس شافعي عزيز به آن اشاره کرد، در آن متن كه حالا يا آن متن براي 16 آذر 1288 بوده يا آن نشريه، آن موقع نويسندهي آن از آفتاب مدنیت حرف ميزند و براي ما نوشته است كه اميدوار هستيم كه روزي آفتاب مدنیت طلوع كند در اين سرزمين.
همينجا تشكّر بكنم از بچّههاي حزب اعتدال و توسعه كه لطف كردند، اين امكان را فراهم كردند، قدردان هستم و سپاسگزار.
مسئلهي بخشي از ما كه من به نمايندگي از آن بخش آمدم، كانون انديشهي جوان سپهري، مسئلهي سازمانهاي مردمنهاد فرهنگي، اجتماعي اين شهر است. زمان دولت آقاي محمّد خاتمي اين بحث به فراواني گسترش پيدا كرد كه اگر بخواهید جامعه به سمت اصلاحات حركت بكند بايد برود به سمت جامعهي مدني برویم.
مهمترين شاخص در تعريف جامعهي مدني، جامعهاي است كه در آن سازمانهاي مردمنهاد يا non government organization سازمانهاي غیردولتی وجود دارند كه سازمانهايي هستند که توسّط مردم شكل ميگيرند و اينها نه در ضدّيت با دولت و نه الزاماً در همراهي با دولت، بلكه ميگردند نقاط خلأیي را كه وجود دارد آن نقاط خلأ را با توجّه به مواضع و موضوعات خود پوشش ميدهند.
خوشبختانه شما در سازمان آب و فاضلاب با جمعيت كوير سبز قطعاً آشنا هستيد و بخشي از خدماتي كه اين سازمان مردمنهاد در اين شهر انجام داده است.
آقاي رضوانيان فرمودند تماس گرفتند تا نماینده آن جمعیت هم حاضر باشد ولي موفّق نشدند. غياباً از ابتكار سركار خانم حميدي، خانم دكتر اسلامي و آقاي اعتماد كه قلب و زندگي خود را گذاشتند تشکّر میکنیم.
واقعيت اين است كه جمعيت كوير سبز به مردم ما يادآوري كرد كه كاغذ زباله نيست، به مردم ما يادآوري كرد كه ميتوانند درخت بكارند و آلودگيهاي محیطزیست را به حدّاقل برسانند.
ما در «كانون انديشهي جوان سپهري» از 1372 جناب آقاي فرماندار! از 1372 تا الآن که 21 سال است در كاشان فعّاليت ميكرديم و بيش از صد نشست نقد و بررسي كتاب با حضور نويسندگان آثار، بخشي از كاركرد اين مجموعه بوده است ولي متأسفانه مصوبهی فرمانداري در تاريخ 11/10/92 سبب شد كه ما دوباره تعطيل بشويم.
دوستان صحبت خانه ميكنند. اين جمع-کانون اندیشه جوان سپهری- كوشش كرده است از 1372 تا 80، و موفّق هم شده است… -من عذر ميخواهم از جمع، يك مقدار طولاني ميشود- موفق شده است حدّاقل بخشي از حداقل یکدهم فضاي فرهنگي كاشان را در فضایی که با كمك بچّهها، يعني همهي بچّهها، دختر و پسر، زن و مرد كمك كردند آدم خيّري پيدا كردند خانهي تاريخي احسان را خريديم بهعنوان فضاي فرهنگي راه اندازی کردیم. و چون مشكلات مالي داشتيم، چون در اين شهر كسي تعريفي از سازمان مدني يا مردمنهاد را نميداند. درنتیجه مجبور شديم بخشي از فضاي آن را اقامتي بكنيم براي اينكه درآمد داشته باشيم.
اما دوستان عزيز در حوزههاي قدرت گفتند كه شما حق نداريد در بنا هم كار فرهنگي بكنيد هم كار اقتصادي بكنيد، درحالیکه در سرداب آمفيتئاتر داریم، يك بخش آن موزه بود، كتابخانه داشت، يك بخشي هم اقامتگاه بود. مجبور شديم با هزينهي سنگين یکخانهای در مجاور خانهي احسان بخريم به نام خانهي تاريخي كاج، این خانه افغانی نشین بود، اگر چه بعضی از افغانی ها خیلی تمیز هستند اما ما 4500 كيلو زباله و نزديك به 130 تن نخاله از آنجا خارج کردیم.
اگر آقاي آقايي مدير موزه، بخشي از آن عكسها را الان داشته باشند يا بعد ميدهند خدمت شما. آن خانه 70 درصد آمادهشده است بهعنوان موزه و كتابخانهي منوچهر شيباني كه جناب آقاي آقايي مديريت آن را به عهده دارند.
ما يك قرارداد تفاهمي بين كانون انديشهي جوان سپهري و موزه بستيم كه موقّتاً در مكان خانهي تاريخي كاج ما هم برنامههاي فرهنگي خود را برگزار كنيم، نهتنها اين اجازه را به ما ندادند بلكه آمدند محل موزه را هم پلمپ كردند. بيش از يك ماه است اين خانه تعطيل است. چرا؟ چون شوراي تأمين در ساختمان فرمانداري به مصوبهی 11/10/92 تصميم گرفته است كه يك كانون فرهنگي تعطيل شود.
خواهش من اين است، همانطور كه اين قرار بوده است این نکته بیان شود، جناب آقاي فرماندار! -دوستان عزيزي كه اینجا وجود دارند، به همين ميزان فراوانتر حقّ خانمهايي كه هیچکدام آنها در اين جلسه نيستند، بسیاري از بچّههاي نويسنده، شاعر، هنرمند كاشان جامعهي زنان ما هستند و يك مقدار الآن باعث شرم من است فكر ميكنم كه شايد بيجهت روي اين صندلي نشستم يا روي اين صندليها ميتوانست خيلي فراوانتر نشسته باشند- اين جمع بهعنوان شوراي هماهنگي تشكّلهاي فرهنگي، هنري و اجتماعي كاشان از شما بهعنوان فرماندار ميخواهد -بسياري از ما كه اینجا آمديم چندان دلخوش نبوديم- ولي به احترام رئيس محترم جمهور همانطور كه تلاش كرده است فضايي را همراه با اعتدال، با بخش فراواني از دولت كه تلاش آن اين است كه جامعه را به توازن برساند ما هم نه چپ هستيم، نه راست هستيم، نه شمال هستيم، نه جنوب هستيم.
اما به نظر دوستان عزيز نازنين در اين ساختمان و ساختمانهاي نظامي ميرسد كه اينگونه فكر كنند كه سازمان غیردولتی يك سازمان ضدّ دولتي است، ما ضدّ دولت نيستيم، عميقاً، عاشقانه به سرزمين خود و باورهاي مردم خود احترام ميگذاريم و دوست داريم و چه باهمراهي شما و چه بدون همراهي شما، تمام تلاش خود را خواهیم کرد، همانگونه كه در اين 25 سالي كه با كتاب و قلم و كاغذ سروکار داشتيم، همچنان وفادار خواهيم بود به شهر خود و به سرزمين خود و به باورهايي كه بخشي از اين باورها احترام به باورهاي ديگران است.
اميدوار هستم كه اين اتّفاق بيفتد و چراغها روشن شود. من استدعا دارم از شما بهعنوان عاليترين مقام سياسي شهر، خواهش من اين است كانون انديشهي جوان سپهري بهعنوان يك سازمان مردم نهادي كه 20 سال فعّاليت كرده است در اين شهر و حق آن است بههرحال در كنار بقيهي تشكّلها و انجمنها اجازهي اين را داشته باشد كه نشستهاي خود را برگزار كند. ممنون.
اکبر رضوانیان: نفر بعد،آقاي گرامي از نهادهاي مدني
– من اگر بخواهم فرمت جلسه را حفظ كنم درواقع بايد بچّههاي تجسّمي كاشان را نمايندگي كنم و من خيلي دوست دارم زياد وارد جزئيات نشوم چون اصلاً اينقدر كلّيت ما فاجعه است كه ورود به جزئيات خيلي خندهدار میشود. خيلي از نظرات من شبيه با حسين(طبسی) است و دكتر جمالي با يك مثال شروع میکنم، فرهنگسراي معراج كاشان سال 80 اوّلين سالانهي نقّاشي و در سال 81 اوّلين سالانهي هنرهاي مفهومي را برگزار كرده است. خيلي چيز عجيبي است براي كاشان كه -چنین امر مهمی- با اختلاف شايد دو، سه سال نسبت به تهران انجام شود. خود شما ميتوانيد پیگیری كنيد مسئولان اين دوره چه كساني بودند، چطور بوده است، فرهنگسرا چقدر فعّاليت داشتند، فرهنگسراي معراج، فرهنگسراي مهر، گالريهاي كاشان، چه ميزان كمّيت و كيفيتي داشته و الآن در چه حالوروزی است؟.
اينها چيزهاي مستندي است كه نيازي نيست من الآن مثلاً بخواهم دفاع كنم، نه ذینفع هستم نه منافعی برای من دارد. چيزهاي خيلي واضحي است.
بحث من كلّيات است. مشكل ما اين است كه در کاشان مسئولان بالا مرتبهی فرهنگي ما نا بهجا هستند، نه اينكه آدمهاي بدي هستند، تخصّص آنها اين نيست به خاطر همين ما نميتوانيم گفتگو باهم داشته باشيم. من دفعهي اوّل من است كه ميآيم اینجا، تا حالا فرهنگ و ارشاد هم نرفتم، چون كار من حوزهي تجسّمي است شايد يك مقدار انفراد بيشتري در كار ما وجود دارد ولي همينقدر ميدانم كه –به قول آقاي سعادتنيا- ما خيلی علاقهمندتر هستيم به كاشان ده، پانزده سال پيش ازلحاظ فرهنگي، هنري تا كاشان الآن و اين خوب نيست ديگر، اينكه ما دوست داشته باشيم مدام به عقب برگرديم، خيلي حالت خاطرهبازي و نوستالژي ميگيرد ولي حقيقت آن اين است.
کاشان در همهي حوزهها، حوزهي تئاتر، در حوزهي شعر، در حوزهي تجسّمي پوياتر بوده است كاشان، توليدات بيشتري داشته است، …و اینهمه برمیگردد همه به همين كلّيت، اصلاً نميتوانيم وارد جزئيات بشويم. اگر مشکل اين كلّيت حل بشود بقيهي كارها بهپیش ميرود، استعداد بچّهها ثابتشده است، هم در عمل، هم در تئوري…
و اين را ميخواهم بگويم كه ميزان درواقع سنجش ما از شما از الآن به بعد همين خواهد بود نه چيزي ديگري كه ببينيم چقدر در تغيير كلّيت اين فضاها مؤثّر خواهيد بود. يعني ما آدمهاي خيلي عجولي هم نيستيم، خيلي سال صبر كرديم. صبر ما زياد است صبر ميكنيم كه ببينيم چقدر اين فضاها قرار تغيير پيدا میكند و اين ميزان سنجش ما از شما خواهد بود بدون هيچ تعارفي.
رضوانیان: آقای دیمکار، ایشان عضو هیئت مدیره خانه تئاتر هم هستند، بفرمایید.
اول اینکه تبریک می گویم، دیگر اینکه دوست داریم اگر فرماندار يك تصميمي گرفت، يعني مثلاً يك حرفي زد بهعنوان فرماندار، از كس ديگر نشنویم كه فرمانداري گفتند که این کار بشود یا نشود…
در ادامه سخنان اعضای هیئت مدیره تئاتر آقای امیر حسین قانع اظهار داشت؛ جناب آقاي فرماندار، كاشان براي نهتنها استان شدن كه جهانیشدن درزمینهی فرهنگي، هنري هیچچیزی كم ندارد و به نظر من فقط بچّههاي كاشان درزمینهی فرهنگ و هنر فقط نياز به يك حمايت دارند، حالا بچّهها گفتند دست از سر ما بردارند و ما را بگذارند به حال خود، من ميگويم بچّههاي فرهنگ و هنر كاشان با مختصر حمايتي حتّي در استان كه هيچ، در كشور ميتوانند جزء شاخصهها باشند.
گفتند طي يكي دو هفتهي گذشته دو نفر از بچّههاي فرهنگ و هنري کاشان در سطح كشور جايزه گرفتند. آقاي فرجي نفر اوّل جشنوارهي شعر فجر شده است. آقاي عباس جمالي در جشنوارهي هرمزگان جايزهي بهترين بازيگري را برده است. يكي دو ماه قبل آنهم جايزهي جشنوارهي فجر را بردند.
ولي چرا بايد بچّههاي فرهنگي هنري كاشان در تهران فعّاليت كنند؟ چرا نبايد ما اين فضا را داشته باشيم؟ چرا بايد همهي بچّههاي كاشان فراري باشند از كاشان؟ چرا كارهايي كه دارد در تهران انجام ميشود در خود حتّي اصفهان دارد انجام ميشود چرا در كاشان نبايد انجام شود؟ چرا امثال فرجي نبايد در كاشان باشند؟ چرا امثال عباس جمالي نبايد در كاشان كار بكنند؟ چرا خیام وقاربايد بايد در تهران كارگاه نمايش داشته باشند؟ آموزشگاه نمايش داشته باشد؟ چرا در كاشان ما نبايد داشته باشد؟
من در تكميل صحبت بچّهها ميگويم ما سرمايهها و نيروهاي بالقوّهي خيلي زيادي داريم، انرژيهاي فوقالعادهای داريم منتهاي مراتب اگر فضايي داشته باشيم، كساني هم هستند كه اشتياق بسيار زيادي دارند كه در كاشان كار بكنند، ولي متأسفانه اين فضا و اين حمايت نيست، اگر يك فضا و يك بستري فراهم بشود براي هر طيف از جامعهي فرهنگي، هنري، چه درزمینهی ادبيات، چه درزمینهی سينما، چه درزمینهی تئاتر، در هنرهاي تجسّمي،هرکدام از اينها نيروهاي بالقوّهي بسيار زيادي داريم ولي متأسفانه مخصوصاً در اين چند سال فضا و آن بستر نبوده كه اكثر بچّههاي مستعد كاشان فراري شدند. اگر دغدغهي همهي بچّهها را بخواهيم خلاصه كنيم فقط من اين را استنباط كردم كه ما نياز به يك بستر حمايتي داريم كه بتوانيم كار خود را انجام بدهيم.
آقای مصطفی جوادی در نوبت بعدی بود که پس از قانع شروع به صحبت کرد؛ به نام خدا. من چند روز پيش از يك كتابخانهي عمومي يك كتاب تحويل گرفتم. ديدم اين كتاب سال 86، 87 امانت داده شده، مانده است تا سال 1392 و نفر بعدي من، که سال 93 كتاب گرفتم. اين چه چيزي را نشان ميدهد؟
ما الآن در شهر كاشان ده انجمن ادبي داريم. یعین بیش از هرروز يك انجمن ادبي در شهرداریم. يكي دو انجمن هم هستند كه فعّاليتهاي آنها گاهگداري است. مثلاً در جشن نيمهي شعبان فعال میشوند، همين الآن در اين چند شب شاعرهاي ما برنامه دارند.
هفتهي دفاع مقدّس است شاعرهاي ما برنامه دارند، رحلت امام است، خود من چند جا رفتم براي حضرت امام شعر خواندم، كنگرهي سردان بوده، زمانی که در اصفهان كنگرهي سرداران استان اصفهان برگزار شد چهار نفر اوّل آن بچّههاي كاشان بودند يكي از آنها خود من بودم. من نميخواهم تعريف بكنم، ميخواهم بگويم ما در تمام محافل ادبياي كه هنگام با انقلاب بوده است بودهايم. هنر در ساحت عاشورا بوده، در تئاتر آنهمين بچّههاي تئاتر بودند، فیلمساز آنهمين بچّههاي فیلمسازی بودند، شاعر آن ما بوديم. هنر در ساحت عاشورا براي امام حسين،….
در مورد جشنوارهي فجر و آقاي فرجي را من ديگر تكرار نكنم، درحالیکه بايد تكرار بكنم. يك آدمي كه نویسنده پرفروشترين كتاب پرفروشترين انتشارات -در كتاب شعر را عرض ميكنم- كتاب شعر «فصل پنجم» است، پرفروشترين كتاب، كتاب يك شاعر كاشاني است. اين را آمار بگيريد. اصلاً آنجا فقط وقت نميكرد کتابهای خود را امضا كند.
من اوّلين باري است میآیم اینجا، البتّه دو، سه بار براي جلسهي امربهمعروف و نهي از منكر براي اینکه جزوهي ستادي بدهم آمدهام. آخرين فرمانداري كه در جلسهي شعر من ديدم يك آقايي بود به نام آقاي مزروعي، فكر كنم در زمان رياست جمهوري آقاي هاشمي بود كه دریکی از اين جلسات شعري آمده بود بعد ديگر ما نديديم. مسئولين شهر ما رئيس كارخانهي شير پاستوريزه را ميشناسند ولي كسي كه زندگي امام حسين را به شعر درآورده است، زندگي حضرت فاطمه را به شعر درآورده است را نمیشناسند، ما دو شاعر داريم در شهر قرآن را به نظم درآورده است، اينها را چه كسي ميشناسد؟ چرا اينها را مسئولين شهر ما نشناسند، شهري كه داعيهي فرهنگي دارد و بايد داشته باشد.
به هر جهت من گلههايي كه دوستان كردند را تكرار نميكنم چون راه بهجایی نميبريم. بايد از اوّل يك چشماندازي را تعريف بكنيم. شما به هر جهت چون جوان هستيد همینکه اين دوستان را دعوت كرديد خود نشاندهندهي اين است كه بالاخره ميخواهيد يك كاري بكنيد.
من ميدانم شوراي تأمين چه كسي است، شوراي تأمين فرماندار شهر است، مسئولين اطّلاعات هستند، آنها هم برادران ما هستند. من در جبهه با بعضي از اينها همسنگر بودم. بعضي وقتها ببينيد فلان هنرمندي كه مثلاً حالا اگر ميگويم فعّاليت نكنيد بياييد ببينيد اين آدم جانباز شيميايي است. اين هم انقلابي است، اینیک مقاله علیه انقلاب ندارد. من مطمئن هستم هیچیک از اين دوستاني كه هستند يك خط علیه انقلاب و منافع انقلاب ننوشتند. شايد یکنفری منتقد يك شخصي باشند اين نشاندهندهي اين نيست كه يك موقع؟ خداینکرده. يا ازنظر فكري شايد در حيطهي فكري ديگري دارند حمايت ميكنند.
جوادی با اشاره به کتابهایی که چند نفر از حاضران به رسم هدیه آورده بودند گفت: كتابهايي كه اینجا است مشت نشانهي خروار است، خيلي از آنها را نياورديم. اگر ميآورديم كتابهاي شعري كه در اين چند سال دوستان با هزينههاي خود چاپ ميكردند، واقعاً شما تجليل ميكرديد. البتّه گفتم كتاب خوانده نميشود ولي كتابها را دوستان چاپ كردند.
قطار، قطار انقلاب است و ما بايد هنرمان این باشد که افراد را سوار قطار انقلاب كنيم. و اگر بعضي افراد ميخواهند بعضي از افراد را از قطار انقلاب پياده كنند ما نگذاريم.والسلام.
آخرین فردی که از حاضران صحبت کرد آقای صادق آقایی بود، مدیر خانه کاج، خانه کاج شامل کتابخانه و موزه دکتر شیبانی است،
به نام خدا. ضمن سلام و تشكّر از همهي دوستان و تبريك خدمت جناب آقاي مهندس صدرائيه فرماندار محترم كاشان. بحثهايي كه مطرح شد به هر ترتيب من وارد بحث آن نميشوم و فقط ميخواستم كه از اين فرصت استفاده بكنم و در همهي اين سالهاي سخت و دشوار خانهي تاريخي «كاج» هم با دشواريهاي فراوان بعد از راهاندازيهاي مقدّماتي خود توانسته بهواسطهی توان خود تقريباً به 70 درصد از مرمّت برسد، توانست اعتماد سلب شدهي خاندان شيباني كه خود آنها از كاشان بودند، تابلوهايي خود را داشتند، تابلوهايي استاد داشتند از ايران خارج ميكردند يك تعدادي از آن را به اين مجموعه اهداء كرده بودند را جلب کند و سبب آن شود كه آثار اين مجموعه دو برابر شود و يك سري اقدامات خيلي مثبت و خوب انجام بشود كه من جداگانه گزارش آن را خدمت شما ميدهم، مصدّع دوستان نشوم، چون در اصل با پيكرهي فرهنگ و ادب كاشان مجموعهي خانهي تاريخي كاشان در ارتباط است و همه آگاه هستند از آن.
اينطور كه خود سهراب سپهري مطرح فرموده، دكتر منوچهر شيباني دوست و استاد سهراب سپهري بوده است. در مجموعهي خانهي تاريخي كاج ما الآن صد اثر از این استاد و تمامي وسايل و در اصل ابزارهاي هنري ايشان راداریم همراه مجموعهي كتابهايي كه از ايشان اهداء كردند. اين خانه با سختيهاي فراوان -بعد از اينكه بحث منفک شدن مجوز اقامتی و فرهنگی خانهي تاريخي احسان مطرح شد با مشقّت فراوان بعد از سه سال خریداری و مبالغ آن پرداخت شد و نهايتاً الان به 70 درصد از مرمّت خود رسيده است. الآن وجود تابلوهاي يك فردي مثل دكتر منوچهر شيباني كه در كانادا، در فرانسه، در ايتاليا، درجاهایی كه خود او تحصیلکرده و شناختهشده است از سراسر ايران، از گوشه و كنار جمعآوری شده، متأسّفانه آدم ميشنود كه كارهاي ايشآنهم مثل كارهاي بزرگاني مثل سهراب دارد ملعبهي دست يك عدّهاي ميشود و فقط از زاویه اقتصادي به آن نگاه ميشود. الآن 30 اثر اعم از تابلوهاي رنگ روغن و آبرنگ او حولوحوش 70 اثر در همين مجموعه وجود دارد.
وی در سخنانش از بازگشت بودجههایی که در کاشان جذب نشده مواردی را مثال زد و گفت؛ الآن بحثي كه ما داريم جناب فرماندار، اين است كه اين مجموعه بعد از دو سال در ادارهي ميراث دويدن و بعد از دو سال پیگیری مجدّانه به واسطهی تلاش افرادي كه براي كاشان زياد زحمت كشيدند توانسته اعتبار كسب كند، مجوّز بگيرد و خود را آماده كند براي افتتاح اوّلين موزهي خصوصي كاشان کند موزهای كه از مجلّهي تنديس، دانشگاههاي مختلف در جمعهاي كشوري در مورد آن صحبت ميكنند و دلنگران آن هستند. سه ماه است من با توجّه به روابطي كه باز با ادارههاي مختلف داشتم باهمين نامه و نامههاي ديگر كه اين نامه از 30/2 در اصل نوشتهشده است بين ادارهي اطّلاعات، نيروي انتظامي، خود ميراث فرهنگي، ادارهي ارشاد و فرمانداري ميآيم و ميروم تا نتیجه بگیرم.
اما تا جایی که اطلاع دارم يك اعتباري قابل هزينه و مفيد براي اين مجموعه آمده است كه تا 15، 20 روز ديگر به اصفهان ميرود و بعداً مرجوع ميشود. يعني بعد از تلاشهاي فراواني كه شده است اين اعتبار دارد نابود ميشود. حدّاقل و در سادهترين تعبير باید گفت بعد از حولوحوش شايد پنج سال بودجهای جذبشده است که با این اعتبار كه یکخانهی تاريخي در كاشان مرمّت ميشود، دغدغهي اصلي من اين است كه آمدم اینجا تا اين فرصت از بين نرود و بتوانيم بهواسطهی لطف حضرتعالي اين بودجه را جذب كنيم و همانطور که جناب ساطع هم گفتند مانند خانه تاریخی احسان در موضوع هتلهای سنتی الان مانند یک فرهنگ جا افتاده است و با این بودجه میشود اینگونه موارد را تکرار کرد، ما مطمئن هستيم كه حمايت ميشويم. خيلي ممنون هستم تشكّر ميكنم.
بعد از سخنان «صادق آقایی»مصطفی جوادی توضیحاتی را به این شرح اضافه کرد؛ چون از طرف بعضي از شعرا آمده بودم، كنگرهي جهاني محتشم حدود چند سال است بحث آن مطرح است، اين در حد حرف است، یکبار در زمان وزارت ارشاد آقاي مسجد جامعي بهجاهای خوبي رسيد، متأسّفانه انجام نشد. يعني كنگرهي جهاني محتشم كاشاني خواستهاي مهم است … يك دوستي دارم از بنگلادش، استاد دانشگاه است، مکرر ميگويد كنگرهي جهاني محتشم چه شد؟ خيلي جالب است. ايشان در خارج از كشور پیگیری ميكند….
دیگر اینکه دفتر بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدّس كه ما موفّق نشديم آن را بياوريم كاشان. در استان اصفهان هر جا رفتيم به دربسته خورديم. به هر جهت شهدا ميراث و ماحصل بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدّس یکچیز ضروري است كه اين هم من خواهش ميكنم كه در يادداشتهاي شما باشد. من در خدمت هستم؟ عذرخواهی هم ميكنم.
در پایان اکبر رضوانیان برای تکمیل جلسه اضافه کرد: سپاسگزارم آقاي فرماندار و متشکرم از همهي دوستان عزيزم خودم و اين قصّهاي كه الآن يك مختصري از آن راميگويم بچّهها گفتند اصلاً گفته نشود به دليل اينكه اصل موضوع را تحتالشعاع قرار ندهد.
ما خيلي سپاسگزار جناب آقاي مهندس ناظم رضوي شهردار محترم كاشان هستيم برای جشنواره ای که چند روزي است در كاشان برگزار شده. شما همهي ظرفيتها را، بخشي از ظرفيتها را در عرصهي فرهنگ ملاحظه فرموديد. ما به این شکل برگزاری آن معترض بودیم و اعتراض ما به شيوهي برگزاري جشنوارهي گل و گلاب بود كه ميتوانست بخش اعظمي از اين جشنواره با توجّه به همين پتانسيلها و ظرفيتهاي بومي كه وجود دارد برگزار شود نه به اصل جشنواره.
جناب آقاي فرماندار، ما حدود فكر ميكنم سالهاي 79، 80 و 81 سه دوره جشنوارهي آموزش شهروندي را براي اوّلين بار در كاشان برگزار كرديم و پسازآن اصفهان و تبريز و اليگودرز و دهها جای ديگر و الآن اصفهان كميتهي آب شهروندي دارد و خيلي از موارد ديگري كه متأسّفانه در كاشان متوقّف شده .
همهي آن جشنوارهي آب شهروندي توسّط بچّههاي خود كاشان برگزار ميشد…چه موقع؟ بحث ده سال پيش است، چيزي نيست كه بچّههاي كاشان در برگزاري جشنواره توانمند نباشند. نکته مهم اینکه اصلاً بههیچوجه با برگزاري كلّيت جشنواره مخالفتي وجود ندارد و سپاسگزار هم هستيم از مجموعهي شهرداري ولي متأسّفانه شيوهي برگزاري آن ناپسند بود.
مجموعاً جناب آقاي فرماندار مأموريتي كه من از ناحیه دوستان عزيز خود دارم از همهي آن مواردی که گفته شد اينكه چهار مورد را بهعنوان جمعبندي جلسهي امروز خدمت شما عرض كنم. متأسّفانه در عرصهي مديريتي ما شاهد مديريت مناسبي در سطح ادارهي فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان نيستيم. خواستهي بچّهها بهصورت مشخّص تغيير رياست ادارهي فرهنگ و ارشاد اسلامي كاشان است و اين تغيير بهگونهای باشد كه در بحث جايگزين بزرگواري بفرماييد از نظرات اين شورا و نظرات اهالي فرهنگ بهرهبرداري صورت بگيرد نه آنكه ما درگير فردي بشويم كه شرايط امروزي را شايد به چشم بكشيم. ضمن آنكه در بحث سازمان رفاهي شنيدههاي اخير ما از معاونت جديد تحت عنوان معاونت فرهنگي در شهرداري كاشان حکایت دارد و هرچند كه مجموعهي شهرداري كه مجموعهي مجزايي هست قطعاً براي مديريت کلان شهری كه شخص آقاي فرماندار است نظرگاههاي آنها همهجا درواقع در رأس قرار ميگيرد که طبعاً در مورد سازمان رفاهي تفريحي هم نافذ است.
درواقع ظاهراً خود شما رئيس شوراي سازمان رفاهي و تفريحي هم هستيد. يعني شخصيت حقوقي فرماندار رئيس سازمان رفاهي و تفريحي هم هست و قطعاً نظرگاه شما در اين قضيه بسيار مثمر ثمر است، باید گفت که این سازمان هم متأسّفانه مديريت مناسبي را ارائه نمیدهد. بحث، پيمان گرامي در صحبتهاي خود اشاره كرد آدم خوب بودن با مدير خوب بودن متفاوت است. بههیچوجه ما هيچ نقصي و نقدي روي شخص نداریم، همهي بزرگواران آدم خوبي هستند ولي غالب آنها هيچ آشنايي با خيلي از شاخههاي هنري ندارند.
دومين خواستهي بچّهها و بزرگواران از جنابعالي این است که لطف بفرماييد تدابيري اتّخاذ بشود كه ما در شهر شاهد تعدادي از مجموعههاي فرهنگي تعطيل و نیمه تعطیل نباشیم، مجموعههاي فرهنگياي كه بازوان سيستم دولتي هستند ولي متأسّفانه تعداد زيادي از اين مجموعه تعطيل يا نيمه تعطيل است و مشخّص نيست چرا.
در موضوع جشنوارهي گل و گلاب من اعتراضاتي كه كردم معاونت محترم فرهنگي اطّلاعات با بنده تماس گرفتند، صحبتي كه بنده با آقاي حسينيان داشتم اين بود، گفتم اگر لطف بفرماييد شما يك جلسهاي همین شورا با شما داشته باشد كه ما بدانيم مشكل ما چيست؟. شما از زاويهي اطّلاعاتي بفرماييد بعد خود ما بفهميم. بخشي از ما معلّم هستيم، بخشي از ما پزشك هستيم، بخشي از ما درواقع به دست فعّاليتهايي داريم انجام ميدهيم كه يا بامغز يا با جسمِ انسانها طرف هستيم، چگونه صلاحيت اين قصّه راداریم كه سر كلاس به بچّههاي مردم درس بدهيم و ميتوانيم در مطبّ خود درواقع كاري انجام بدهيم و خيلي از تخصّصهاي ديگري كه بچّهها دارند، ولي امكان اينكه بتوانيم كار فرهنگي بكنيم را نداريم. اين مجموعههاي تعطيل و نيمه تعطيل را اگر بزرگواري بفرماييد يك پیگیری بفرماييد حدّاقل وضعيت آنها مشخّص بشود.
تقاضا داریم اين شورا كه تحت عنوان شوراي تشكّلهاي فرهنگي، هنري، اجتماعي كاشان نام گذاری شده است در ماه دو ساعت از وقت جناب آقاي فرماندار را داشته باشند. هرزمانی كه شما بفرماييد، هرزمانی كه مسئول دفتر شما بفرماييد ما دو ساعت در ماه يك جلسات ماهيانهاي با شما داشته باشيم. تصوّر نميكنم اهالي فرهنگ تقاضاي خيلي زيادي داشته باشند كه ماهيانه جلسات ماهيانهاي را با فرماندار شهر خود داشته باشند.
الآن در خردادماه هستيم، چون ماه تير پايان سال مالي است، خواستهي چهارم ما هم اين است كه قطعاً در پايان سال مالي شما در اين مديريت کلانشهری شاهد يك مقدار بودجههايي هستيد كه اين بودجهها غالباً در سيستم مديريت شهري بهجاهای ديگر تعلق میگیرد، كه مثلاً به فلان جا اينقدر بدهيد. جناب آقاي فرماندار! بچّههاي اين شهر با بودجههاي بسيار اندك كتاب چاپ ميكنند، تئاتر روي صحنه ميبرند، فيلم ميسازند، تابلو خلق ميكنند و نمايشگاه برگزار ميكنند، خواهشي كه ميكنم حق آنها است كه بخشي از اين بودجههايي كه به آن بودجهي سرگردان اطلاق میشود در عرصه فرهنگ صرف شود. براي من خيلي جالب بود كه اين بودجهي سرگردانها يا اين بودجههايي كه آخر سال مالي غالب اوقات برگشت ميخورد.
در پايآنهم ما بسيار خوشحال ميشويم كه كاشان ميخواهد استان بشود تا بر طبق اصول بومي خود استحکام یابد. مقام معظّم رهبري در صحبتهاي اخير خود بهدرستی اشاره كردند بحث اقتصاد مقاومتي را ولي قطعاً فرمايشات ايشآنهم اقتصاد مقاومتي بر پايهي نيروهاي بومي است. شايد هم خيلي از ما هم تمايل داریم كه بتوانيم برويم بيرون از كاشان و بيرون از اين شهر خيلي كارها ميتوانيم بكنيم، ولي در اين شهر مانديم و قطعاً اگر شرايطي فراهم بشود آن کسانی که رفتهاند هم برمیگردند و اين نيروهاي بومي ميتوانند تحرّكات بسيار مفيدي را ايجاد بكنند.
مطمئنّاً براي منِ نوعي و خيلي از بچّهها يك ساعت و 20 دقيقه گوش دادن خيلي سخت است. از اينكه شما اين سختي را تحمّل كرديد و درواقع يك ساعت و 20 دقيقه به صحبتهاي ما گوش كرديد و سكوت كرديد ممنون هستيم و همهي ما با يك تشويق منتظر صحبتهاي جنابعالی هستيم.
پس از جمع بندی جلسه توسط اکبر رضوانیان، مهندس صدرائیه، معاون استاندار و فرماندار کاشان در پاسخ به خواستهها و اظهارات حاضران گفت:
– بسمالله الرّحمن الرّحيم.
اوّل جا دارد اين روزها را تبريك بگويم خدمت شما اهالي فرهنگ و هنر و مطبوعات و رسانهي كاشان و شاعران، اهالي شعر كاشان و همچنین تسليت ايّام سوگواري امام راحل و پاسداشت قيام 15 خرداد را. بعد بهعنوان يك كاشاني بايد تشكّر بكنم از دولت تدبير و اميد كه به اين خواستهي به حقّ مردم كاشان احترام گذاشت. اين خواسته چيزي نبود كه براي ديروز و امروز باشد، اين خواسته، خواستهي بحقّ دولتهاي قبل هم بود ولي خوب، دورهي تدبير و اميد بود كه به اين خواستهي مردم احترام گذاشت و يك كاشاني حالا نه منِ صدرائيه، ميتوانست هر كاشاني ديگر هم اینجا باشد جمعي از شما حدّاقل با ما قبلاً کارکردید اين شايد اوّلين توفيقي است كه در اين دولت نصيب همهي ما شده است.
يك نكته را نبايد فراموش كنيم و آن اين است كه بههرحال هر چه كه هست يك فضايي راداریم، تغيير فضا نياز به زمان است. دوستان گفتند ما صبر میکنیم، حوصله میکنیم اين نگاه، نگاه بسيار خوبي است هرچند كه ما در چهارچوب قانون بايد حرکت کنیم، مثل همهي شهرها. كاشآنهم با توجّه به اين پتانسيلي كه دارد نهفقط در بحث انقلاب و فرهنگ آن، در مابقي بخشها هم ما مديران بسيار خوبي در سطح کلانشهری، ملّي و حتّي فراملّي از داریم ولي اينكه چرا حقيقتاً نميتوانيم در یکجا جمع بشويم و به خواست خود برسيم يك مشكل فرهنگي است.
اين نکته را بارها در خيلي از جاها گفتهام، من در دل مديريت اجرايي اين شهرستان بودم، کارکردم با مديراني از اصفهان، مديراني از شهرهاي ديگر. همين اصفهاني كه شما بحث آن را مطرح ميكنيد حقيقتاً در دفاع از مديريت خود در دفاع از آن مباحث خاصّ خود خيلي پيشرفتهتر و پيشروتر از ما هستند. متأسّفانه عدم احترام به همديگر، عدم احترام به انديشههاي همديگر بدل به يك معضل حقيقتاً شهري براي ما شده است و نهايتاً همين است كه امروز ميبينيم خلأهايي داریم و يك واگرايي ایجادشده است. كساني هم هستند که هوشمندانه از اين خلأها و واگرایی ها استفاده ميكنند.
اگر ما اين توفيق را داشته باشيم كه بتوانيم اين همگرايي را ايجاد بكنيم. اينكه خيلي از بحثها الآن مطرح ميشود، مباحثي را شما مطرح ميكنيد اين صرفاً به دليل وجود همين فضا است كه ایجادشده است. شايد هم خود ما –نمیگویم آگاهانه- شايد از روي احساس، احساساتي شده، يك سري مباحث را دنبال كرديم كه آن خلأ را به آن افزايش داديم غافل از اينكه شايد هوشمندانه ما را در اين مسير قراردادهاند. اين است كه با اين تغيير فضايي كه شده است، نظر دولت تدبير و اميد يك نگاه اعتدالگرايي است، نه به آن افراطي؛ افراطي، نه به آن تفريطي كه همهي ما از آن رنج برديم. حقيقتاً سالها مردم كاشان در اين فضا، فضايي كه ايجاد شد، سود نبردند.
این در همهي بخشها هست، من دو روز قبل با دوستانی از اهالي صنعت نشستی داشتم. آنها هم اتّفاقاً مشابه حرفهاي شمارا ميزدند. آنها هم ميگفتند ما به اين مباحث بياعتماد هستيم. شما هم كه ميگوييد بياعتماد هستيم. ما باید چهکار كنیم؟ يعني بالاخره بايد حداقل یکجا را جمع ميكرديم. حالا ما كلّاً بحث شمارا گذاشتيم كنار، به هر دليلي، رفتيم به صنعت، صنعتگر ميگويد من بياعتماد هستم. خيّري هم كه ميآيد اینجا مينشيند همين بحث را مطرح ميكند، وضعيت شهري ما هم كه به اين روال است!
ما اگر (در گذشته) یکجا توان خود را در يك بخش هم گذاشته بوديم، بالاخره یکجايي بايد باشد كه ما بگوييم اين قسمت از حوزهي كاري ما پيشرفته كرده و نهايتاً مردمان اين منطقه، مردمان كاشان منتفع شدهاند.
حقيقتاً اينكه مردم آمدند و به نگاهي كه آقاي دكتر روحاني داشت رأي دادند اين فقط مختصّ كاشآنهم نيست، كلّ كشور اینگونه آمدند. مردم ديگر از آن نگاه افراطي، از آن نگاه تفريطي خسته شدهاند، ما یکبار گرم گرم هستيم و بکبار سرد سرد،مردم ديگر خسته شدند. الآن موقعیت يك هوشمندي ميخواهد. هوشمندي از دو جنبه است، يكي مختصّ فقط ما كاشانيها است. سالها مردم كاشان صحبت از مدير بومي ميكردند. گفتم بحث بحث من صدرائيه نيست، يك كاشاني، يكي كسي كه فقط از دل همينها آمده بيرون، با خود شما کارکرده است، به هر ترتيب و به هر تقديري امروز یکی در اين جايگاه است.
و دیگر نگاه اصفهان، نگاه دولت به اين است كه ما يك فضا را براي شما ايجاد كرديم، اینجا ما يك هوشمندي ميخواهيم و آنهم اينكه كساني هستند كه، میخواهند اين كارها به سرانجام نرسد، به آن مرحلهای كه ما ميخواهيم نرسیم. حتماً شيطنتهايي هم خواهند داشت. اين البتّه در خود ما كاشانيها است. امّا در بحث كلان دولت تدبير و اميد ميشنويم خيلي از بحثها مطرح ميشود. آقاي دكتر روحاني هم در اين چند وقت حقيقتاً يك پالسها و پيامهايي را دادند، حالا ما بحث دلواپسي راداریم.
اگر نگاه ما به نگاه ولايت هم باشد كه حالا همهي ما صحبت از ولايت هم ميكنيم كه بحث از فكري درستي هم هست در چهارچوب نظام و در چهارچوب قانون اساسي و در چهارچوب ارزشهاي والاي نظام همهي ما داريم حركت ميكنيم، ما كه نبايد زودتر از آنکسی كه حقيقتاً صحبت از ولايتمداري ميكند حركت كنيم. متأسّفانه همهچیز از ياد ما رفته است. اين پيشروتر بودنهايي كه فقط فكر ميكنيم همهچیز را ما ميفهميم و بس، اينها بايد برداشته شود، بايد احترام بگذاريم به انديشههاي همديگر، به فكر همديگر.
ما از ياد برديم احترام به پيشكسوتان خود را، احترام به بزرگان خود را، احترام به انديشههاي همديگررا. ما مردمي هستيم كه صاحب سبك هستيم، صاحب تمدّن هستيم، صاحب انديشه هستيم، بحث خيّرين را ببينيد. مگر بودجههاي دولتي ما چقدر است؟ دهها برابر آن مردمان خود ما در پروژههاي ما هزينه ميكنند. اين یعنی چه؟ اين بهغیراز يك فكر و يك انديشهي متعالي است؟ و افراد ديگر دارند از آن الگو ميگيرند. مانند آموزشوپرورش، آمديم آنها را مبنا گرفتیم و بر مبنای آن چیزهای دیگر را خلق كرديم.
ببينيد یکشبه و یکروزه و یکباره نخواهد شد. شما مطمئن باشيد فضا شكننده است. باید با كمي صبر و حوصله باهم حركت كنيم. نگاه دولت در پيرامون حدّاقل طي اين چند سالي كه هست همين نگاه است.
هفتهي گذشته آقاي دكتر جنّتي آمدند كاشان و ايشان در خانه عامریها اقامت داشتند. یکشب را كلّاً در خانهي عامريها گذراندند و جالب اين است كه اينقدر هم شوقوذوق كرده بودند كه هر چه ميگفتند آقاي دكتر ما كار ديگر هم داريم ايشان محو تماشاي خانههای قديمي كاشان بودند. اين براي من واقعاً جاي بسي خوشحالي است كه شخصي مثل آقاي دكتر جنّتي كه وزير فرهنگ و ارشاد جمهوري اسلامي است وزير فرهنگ و ارشاد اين نظام است و اين دولت است و قطعاً آثار بسيار زيادي هم چه در داخل چه در خارجدیده است، ساعتها وقت خود را صرف تماشاي اين آثار ميكند آنهم با آن شوقوذوق، اينها همه براي ما پيام دارد. ما بايد بلد باشيم و اين هنر را داشته باشيم و اين مديريت را داشته باشيم كه از اين پيامها بتوانيم استفاده كنيم.
إنشاءالله جلسات بيشتر خواهيم داشت با همهي دوستان، حالا شايد لازم هم باشد تخصّصيتر در اين بحثها وارد بشويم و هر حوزهاي بهصورت تخصّصي إنشاءالله بحثها را دنبال میكنيم واين اطمينان را به شما ميدهم كه متناسب با آنچه كه در چهارچوب قانون است، متناسب با آنكه سياستهاي مدبّرانهي دولت تدبير و اميد است، همراه با آن نگاهي كه شخص آقاي دكتر روحاني در اين فضايي كه حاكم بر جامعهي ما است از صدر تا آن ذيل رفتارشود.
به شما بگويم در مورد حضور گردشگران خارجي، آمار دوماههی امسال ما نسبت به مشابه سال قبل ما بيش از 70 درصد افزايش داشته است. فضا كه همان فضا است، چيزي هم كه تغيير نكرده است اما صرفاً يك نگاه تغيير كرده است.
ببينيد تا چه اندازه ما رصد ميشويم؟ فقط با يك تغيير نگاه، با يك تغيير گفتمان. مگر آقاي دكتر(روحانی) كار ديگر هم كرد؟ صرفاً در ديپلماسي گفتار ما تغيير كرد؟ آنچه تغيير كرد تغيير احترام بود، همراه با احترام به شخصيتها. چهارچوبهاي ما كه تغيير نكرده است همهي ما در سايهي ارزشها و چهارچوب نظام جمهوري اسلامي داريم حركت ميكنيم. مگر آقاي دكتر روحاني غیرازاین حركت كرد؟ در همان چهارچوب، پس ميشود، ما آنچنان نبايد نااميد باشيم.
من به شما عرض میكنم نگاهي كه مقام ولایتفقیه، حضرت آیتالله خامنهاي و بحثهاي فرهنگي دارد همانطور که شما میدانيد دغدغهي ايشان امسال بحث فرهنگ بوده است. حقيقتاً خدمت شما عرض كنم شايد من نوعي از درك اين موضوعات واقعاً شايد اينقدر ظرفيت نداشتم که اين موضوع را درك كنم. در گفت و گو هايي كه خود من با آقاي دكتر نمازي هم داشتم گفتم، ما نبايد اين فضا را از دست بدهيم. فرصتهايي وجود دارد بايد به هم نزديك بشويم.
شخصي كه صاحبفکر است، حقيقتاً براي همهي آدمها قابلاحترام است و مجموعهاي كه من امروز در خدمت آنها هستم و بهطور جدّ دارم عرض ميكنم خارج از هر بحثي، افرادي و اشخاصي كه صاحبفکر و انديشه هستند براي من در جايگاه بالايي قرار دارند حالا چه بتوانم براي آنها كاري انجام بدهم چه نتوانم. الحمدالله اين افرادي كه من امروز در خدمت آنها هستم، اگر چه جاي خيليها هم خالی است در اين جمع، إنشاءالله ما در فرصتهاي ديگر بتوانيم خدمت آنها برسيم. اينها قابلاحترام هستند، قابلتکریم هستند و مطمئنّاً اشاعه موضوعات فرهنگي با دستهاي توانمند شما خواهد بود. آنهم در چهارچوبي كه تعریفشده است همگام با آن نگاهي كه دولت تدبير و اميد و آقاي دكتر روحاني دارد در چهارچوب ارزشهاي انقلاب اسلامي شمایید كه در اين جمع هستيد به قول آقاي جوادي… همين نگاه را ما در مباحث دفاع مقدّس داریم، در مباحثي كه الآن در شروع آن است در رحلت حضرت امام، همين شما و همين صاحبان فكر و انديشه هستند که در كاشان دنبال ميكنند. پس مطمئنّاً شما جايگاه خود رادارید و داشتهايد إنشاءالله با كمك همديگر، من اين را خدمت شما عرض كنم که نياز به همكاري و همياري همه است و كمي با سعهي صدر با اين مسائل برخورد كنيم همراه با هوشمندي.
الحمدالله شايد دلیل اين نزديكي سنّ و سال ما است باهمدیگر كه من بهراحتی ميتوانم اين گفتگو را داشته باشم، این نسلي كه در حقيقت شايد آنچنان هنوز در مباحث محيط كاشان شكوفا نشده است، صاحبفکر و انديشهي بسيار بالايي است، هرچند كه واقعاً سخت است يعني شايد فكر نكنيد به اين سادگي صدرائيه نوعي اینجا نشسته است، نه به اين سادگيها هم نيست، سختي ميخواهد، کمی سختی را بايد تحمّل كنيم. كمي از زودرنجي كه از خصلتهاي شما است را بايد بگذاريد كنار. بالاخره اين را به شما بگويم چون من هم نسل خود شما هستم و با همه در اين بخشهاکارکردم، حدّاقل در بخش اجرايي اين مملكت کارکردم آنهم نهفقط در كاشان، در چندين استان آن کارکردم، در سطح ملّي هم کارکردم. در اين موارد ما واقعاً بياحتراميها زياد داريم، دهانكجيها زياد داريم ولي بايد تحمّل كنيم فضا همين فضا است.
من گفتم رهبر معظّم انقلاب هوشمندانه بحث اقتصاد و فرهنگ را باهم دیگر دیده. يعني آنقدر كه اقتصاد مهم است، فرهنگ هم براي ما مهم است. من فكر نكنم ديگر بياني از اين روشنتر و صريحتر گفته بشود. ولي مطمئن هستم مباحثي كه شما از آن ناراحت هستيد دليل آن اين است كه من نوعي اين را متوجّه نميشوم، من هنوز آگاه نيستم به اين مسائل.
براي اينكه شما مطمئن باشيد، انشااله با همفکری همديگر، با آن همدلي كه وجود دارد، با آن همياري كه إنشاءالله خواهد بود برويم بهسوی آن روزي كه نميگويم همهي خواستههاي شما یکشبه و یکروزه منتقل خواهد شد ولي ازنظر یکزمانی كه باهم دیگر كار خواهيم كرد و خدمت شما خواهيم بود إنشاءالله دستآورد خوبي را در بخش فرهنگ كه در شأن مردمان كاشان باشد داشته باشیم، آن نگاهي كه در اصفهان است، آن نگاهي كه تهران است، اين نگاهی ديگر است. ما خود را صاحب فرهنگ ميدانيم، ما خود را صاحب تمدّن ميدانيم. با آن نگاه إنشاءالله برويم به سمت و سويي كه اگر یکزمانی همديگر را خارج ازاینجا ديدم به انديشههاي همديگر احترام بگذاريم إنشاءالله.
در پایان آقای اکبر رضوانیان با اهداء کتابهایی که تعدادی از حاضران با خود آورده بودند اضافه کرد؛ اینها قصّهها و توليدات خود بچّهها است و نمیدانم شبها چه موقعی به خانه میروید؟ هر موقع میروید اینها را با خود ببرید؟ به خاطر اينكه واقعاً احتياج به خواندن دارد؟ در عرصههاي مختلف است و بخشي از آنهم ديداري است. يعني هم كنسرت موسيقي است هم فيلم است. و درواقع این كتب در عرصههاي مختلف در مردمشناسي و شعر و تئاتر و قصّههاي متفاوتی است.
جذب حداکثری دستاویزی برای کار کردن مدیران کاشانی با افرادی که رفتارهای قبلی شان سنخیتی بااهداف عالی انقلاب اسلامی نداردشده است ولی اما ... این روزهای سخت هم خواهدگذشت وروسیاهی به ذغال خواهدماند.اشاالله!
بازگشایی کانون اندیشه جوان سپهری و تغییر ریاست اداره ارشاد دوران احمدی نژاد به ریاست ارشاد دولت حسن روحانی از مهمترین خواسته های من از فرماندار مجترم است
جای آقای رییس ارشاد در این جمع خیلی خالی است!!!
سلام .فقط چند غلط املایی داشت.تشکر
سلام آقای فرماندار بی عدالتی زیر سر شما هست ، و شما خبر ندارید…. چرا دانشجویان با استعداد کاشان باید با تلاش و سختی برا ورود و ادامه تحصیل از همه چیز خود بزنند ، آنوقت معاون شما بدون کنکور آن هم بورس در دانشگاه کاشان دکتری میخوانند. شما که خود سختی کشیده اید و میدانید چرا با این بی عدالتی ها مبارزه نمیکنید.
اولا قضاوت ناحق نکنید ایشان بدون زحمت دانشگاه نرفتند شبها تاصبح درس میخوانند برای همین صبحها دیر میان اداره بعدهم ایشان برای رسیدن به پست معاونت هم خیلی تلاش کردن سالها در مناطق محروم خدمت کردن پدرش جانباز ودر تمام ادوار انقلاب حضور داشته ان لطف حرف الکی نزنید