ــ اعظمالسادات مسعودی علوی ــ
قالیشویان امسال هم با شکوهی بیشتر از هزار و سیصدواندی سال پیش برگزارشد. از هفته جاری تا روز قالیشویان و تا «جمعه نشلجیها» هزاران زائر خود را به «مشهد اردهال» رساندند تا در بازخوانی این خاطره مهم تاریخی ـ آیینی حضور داشته باشند.
آنچه همه ساله در ایامی چند بر سر زبانها میافتد و دوباره تا سالی دیگر فراموش میشود، نیازها، بایدها و نبایدهایی است که پیرامون این آیین وجود دارد. آیینی که این روزها برای ثبت جهانی در سازمان فرهنگی ملل متحد، «یونسکو» در نوبت ایستاده تا مرزهای جهان را هم به روی خود بگشاید!
«گردشگری مذهبی» گونهای از گردشگری است که در جهان طرفداران فراوانی دارد. این مدل گردشگری، بیش و پیش از آنکه در اختیار دولتها باشد، در انحصار مردم است. مردمی که بدون نیاز و توقع سالها و قرنها آیین و اعتقادات خود را سینه به سینه حفظ کرده، و تا به امروز برای هزاران نفر از گوشه و کنار دنیا جاذبه ایجاد کردهاند و در دو دهه اخیر که از گردشگری به عنوان صنعت یاد میشود، از این مدل نیز به پدیدهای به نام گردشگری مذهبی تعبیر میشود.
به بهانه برگزاری باشکوه آیین قالیشویان، امسال و با هدف بررسی بایدها و نبایدهای گردشگری مذهبی با مهندس «ناصر مشهدیزاده» صاحبنظر در حوزه گردشگری و کارشناسارشد میراث فرهنگی به گفتگو نشستهایم تا بتواند برای آیین قالیشویان سال آینده، ــ آیینی که قلب مردم فین و چهلحصاران به شور آن میتپد ــ راهگشا باشد
* بطور کلی میراث فرهنگی چگونه دستهبندی میشود و دامنه این تقسیمبندی چیست؟
میراث فرهنگی به سهگونه میراث معنوی، طبیعی و تاریخی بخشبندی میشود. میراث تاریخی شامل؛ عرصهها، تپهها، بناها و بافتهاست. میراث طبیعی آنچه که از دل طبیعت از دیرباز برای ما باقی مانده مثل؛ کوه و جنگل و دشت و آب و چشمه است، و میراث معنوی که ریشه همه آنها و برخاسته از هویت و فرهنگ و اعتقادات ماست.
*جایگاه میراث معنوی در این تقسیمبندی کجاست؟
تبلور میراث معنوی در تعامل با طبیعت و آثار تاریخی، تبلور کالبدی میراث معنوی ماست. و به همین دلیل از مهمترین گونههای میراث فرهنگی است ولی متاسفانه مظلومترین وجه و فراموش شدهترین و بیتوجهترین و کم ارزشترین بُعد میراث فرهنگی شده است.
*میراث معنوی چه چیزهایی را شامل میشود؟
میراث معنوی شامل؛ آیینها، آداب و رسوم و اعتقادات، جشنها، باورها، فرهنگ، خط، پوشش و پویش و هر آنچه فرهنگ و هویت ما را میسازد هست. این بخش، بخش مغفول ماندهای بوده که میراث فرهنگی اخیرا شروع به ثبت و مستندسازی آن با توجه به ظرفیت میراث معنوی کرده.
*آیا این گونه از میراث فرهنگی میتواند همچون میراث طبیعی و تاریخی گردشگر جذب کند؟
بله. صددرصد. ظرفیتها، فرصتها و بسترهای توسعه گردشگری در میراث معنوی کم نیست اما چون بخش اعظم میراث معنوی مربوط به اعتقادات اسلامی ماست و به جهت پایبندی ما به قیودات و ارزشها، باید برنامهریزی خاص در خصوص جذب گردشگر در این حوزه انجام شود. متاسفانه به دلیل بیتوجهی به این مهم، با وجود اینکه این گونه گردشگری میتواند خیلی بیش از اینها گردشگر به خودش جذب کن،د ولی سهم ما به نسبت جاذبههای معنوی دنیا خیلی کم است. در تمام دنیا موضوعات بیاهمیتتر از موضوعات ما در قالب میراث فرهنگی مثل «جشن پنیر» در هلند یا «جشن اژدها» در چین وجود دارد که گردشگران فراوانی را به خود جذب کرده است.
*زیرساختها و نیازهای لازم برای تقویت این بخش از گردشگری چیست؟
میراث معنوی برای توسعه گردشگریاش دو نوع نیاز دارد؛ یک سری نیازها مشترک هست که شبیه دیگر موضوعات گردشگری است که پیشتر از آن سخن گفته شد. نوع دیگر برنامهریزی ویژه است. چرا که اینجا بگونهای نیست که هر کسی هر طور خواست وارد شود و در طبیعت قدم بزند و یا یک اثر تاریخی را ببیند. بلکه نیازمند تعریفات و نظم خاصی است.
مثلا اگر یک گردشگر بخواهد از «مشهد اردهال» دیدن کند، بیشک راهنمای گردشگر و نوع مدیریت آن فرق میکند. ورود و خروج آن تفاوت میکند. مثلا گردشگر برای دیدن طلوع خورشید در «چارطاقی نیاسر» باید ۵ صبح آنجا باشد. یا برای دیدن آیین صبح روز عاشورا در «ابیانه» باید سحرگاه در آن منطقه باشد. یعنی این آیین و مراسم مراتب خاصی دارد و مثل تورهای یک روزه که صبح از تهران حرکت میکنند و پس از بازدید از «نیاسر» دوباره شب در تهران هستند، نیست. بدلیل بار قداستی که میراث معنوی دارد، توجه خاص و مدیریت ویژه میطلبد. هر چند که ظرفیتهایش هم بالاست اما به دلیل این بار ارزش معنوی آن، نمیتوانیم سطح پایین بگیریم و برخورد ناشیانه داشته باشیم.
*در زمینه زیرساختها، بعد از راه و امنیت راهها الزامات دیگری جزء لاینفک گردشگری محسوب میشود؟
از نظر گردشگری جاذبهها به ۴ دسته تقسیم میشوند. سه دسته از آن همان جاذبههای میراث فرهنگی هستند یعنی جاذبه طبیعی، تاریخی، و معنوی است و جاذبه چهارم جاذبه انسان، ساخت نوین یا زیرساختها هستندکه حلقه تکمیلی آن محسوب میشوند.
اگر بخواهیم گردشگری را در دو جمله تعریف کنیم، همان تجهیز مقصد میشود. اصلی که در گردشگری ایران جدی گرفته نشده و دارای ضعف است. مقصد در کشور ما تجهیز نیست. در حالیکه این امر موجب افزایش ضریب ماندگاری گردشگر در یک نقطه و منطقه منجر به توسعه محلی میشود.
*اگر قرار باشد برنامهریزی اصولی برای توسعه گردشگری انجام شود از کجا باید آغاز کرد؟
نخست باید زنجیره گردشگری شامل میراث فرهنگی- تاریخی و طبیعی و معنوی تعریف شود. یعنی ما غالبا تورهایی را که تعریف میکنیم تقویم زمانی میراث معنوی در آن دیده نمیشود. یعنی مدیران تورها در بسته گردشگری که به گردشگر عرضه میکنند، نمیگویند در این مقطع زمانی چه آیینهایی از میراث معنوی اتفاق میافتد، چه آداب و رسوم و چه مراسم آیینی رخ میدهد.
دوم؛ زیرساختهای گردشگری باید تقویت شوند یا ایجاد شوند و یا توسعه پیدا کنند و بعبارت دیگر، مقصد باید تجهیز شود. تجهیز مقصد خیلی گسترده است. از یک آب آشامیدنی گرفته تا زیرساخت، تا هتل و راه و همه چیز. یعنی بحث اقامت – پذیرایی – هتل و مهمانداری، برخورد با گردشگر و احترام به گردشگر و…را در بر میگیرد.
*درایران چه اندازه به این مقوله بها داده شده است؟
بها داده نشده است. چرا که متولی آیینهای ما مردم هستند، بجز در مورد نظم عمومی و تدابیر ترافیکی دولت وارد نشده است. مدیریت میراث معنوی ما با سازمان میراث فرهنگی است و مردم متولی آیینها هستند. میراث فرهنگی در ثبت، ساماندهی، شناسایی و حفظ آن، تازه وارد شده و پیش از این توجه کمی شده است. البته در میراث مکتوب بهتر عمل شده و در این بخش موزهها، آرشیوها و کتابخانهها و دانشگاهها و مراکز اسناد میراث فرهنگی بهتر عمل کردهاند. اما در میراث شفاهی که عمدتا آیینهای ما را شامل میشوند و اتفاقا خیلی خیلی هم با ارزش هستند، سازمانهای دولتی به تازگی فعال شدهاند، و هنوز برای آن برنامهریزی نکردهاند و فعالیتهایی که در این زمینه انجام شده بیشتر از طرف مردم و خودجوش بودهاست. در این میان وجه مهماننوازی مردم ایران نقش تعین کنندهای در جذب گردشگر معنوی داشته است.
*اگر بگوییم گردشگری مذهبی میتواند به کمک دیگر انواع گردشگری بیاید، ادعای درستی کردهایم؟
بله. گردشگری معنوی یک حلقه از گردشگری است. یعنی وقتی یک منطقه تاریخ و طبیعت دارد، در فصولی که آن تاریخ و طبیعت گردشگر پذیر نیست، میراث معنوی میتواند به کمک ما بیاید.
همین آیین قالیشویان که سه روز آیین شبجار – و قالیشویان و جمعه نشلجیها، در زمانیست که کاشان گردشگر خود را ازدست میدهد و این آیینها میتواند به کمک بیایند.
البته نکتهی بسیار مهمی مطرح است و آن اینکه، چون مقصد تجهیز نیست امکاناتی مثل مراکز اقامتی، تفریحی، رستوران، بازار و… وجود ندارد، و یا ناقص و غیر اصولی است. و این کار بار ترافیک و آلودگی را ایجاد میکند. چرا که به علت نبود امکانات، گردشگر تلاش دارد به سرعت به شهرش برگردد و این عوامل باعث میشود نه گردشگر نفع ببرد، نه ساکنان محلی بهره اقتصادی داشته باشند.
*وضعیت کاشان در انواع گونههای گردشگری چگونه است؟
من به جرات میگویم کاشان و آران و بیدگل دارای کهنترین، غنیترین و گسترهترین و متنوعترین میراث طبیعی، تاریخی و معنوی است. اگر تقویمی برای میراث معنوی منطقه تهیه کنیم مشاهده میکنیم تمام ایام سال را پوشش میدهد. منطقه کاشان یعنی پهنه تمدن «سیلک» از «اردستان» تا «مشهد اردهال» و «نیاسر» تا «آران و بیدگل» و «نوشآباد»، دارای آثار تاریخی، طبیعی و معنوی است که در دنیا بینظیر است.
البته باز تاکید میکنم که؛ زیرساختهای گردشگری باید تقویت شود. و متاسفانه مدیریت گردشگری با مدیریت شهری و اداری و روستایی هماهنگ نیستند. از طرف دیگر باید به شهروندان و گردشگران آموزشهای همه جانبه ارائه شود.
سلام ضمن تشکر و قدر دانی از مسئولین پایگاه خبری کاشان نیوز، عرض تشکری ویژه از سرکار خانم مسعودی علوی نیز دارم به واسطه اخبار مفید دقیق و کاربردیشون موفق و پیروز باشید