کاشان نیوز– صادق صدقگو*:در بهمن ماه 57 که انقلابیون بهتازگی طعم پیروزی را چشیده بودند، هنوز شور انقلاب فرو نکاسته بود. گروهی از صاحبان مناصب دولتی حکومت پهلوی، متواری شده و گروهی دیگر از مدیران نیز برکنار شده بودند. بهسرعت باید جایگزینی برای اخراجیها و آنان که خودخواسته دست از کار کشیده بودند، پیدا میشد؛ اما همچنان سنگر مبارزات برای تحکیم انقلاب و مصونیت در برابر تهدیدات خارجی برپا بود. افزون بر این، گروههای ضدانقلاب در هر گوشه کشور، به دنبال آشوب و ناآرامی و درنتیجه بیثبات کردن کشور بودند تا بدین بهانه بتوانند شاید سهمی از انقلاب بگیرند. دولت موقت هم به دلیل حجم وظایف و بحرانهای پیدرپی، نمیتوانست با آنها برخورد ریشهای داشته باشد. از یکسو، یاران انقلاب که از سالها قبل، برای پیروزی نهضت تلاش و مبارزه کرده بودند، با پیروزی انقلاب، خود را برای حفاظت از این نهال نورسته، مسئول میدانستند. از سوی دیگر، جوانان انقلابی و کسانی که تخصصی در دانشگاهها کسب کرده بودند نیز برای کمک بهنظام جمهوری اسلامی مهیا شدند.
چند روز پس از پیروزی انقلاب گروهی از دانشجویانی که مبارزات انقلابی را تحت عنوان نهضتهای دانشجویی دنبال کرده بودند، بهعنوان هسته مرکزی نهضت دانشجویی خدمت امام خمینی (ره) رفتند و آمادگی نهضت دانشجویی را برای خدمت به انقلاب اسلامی اعلام کردند. با رهنمود ایشان و پس از جلسهای با مرحوم بازرگان (نخستوزیر دولت موقت) تصمیم بر آن شد که دانشجویان را برای اعزام به مناطق بحرانی بسیج کنند تا این نهضت بتواند چالش امنیتی و سیاسی کشور را مدیریت کند.
«تقی امان پور» بهعنوان نماینده نهضت دانشجویی و با حکم نخستوزیر در ارتش و در ستاد مشترک مستقر شد. سازماندهی دانشجویان از اول اسفندماه 57 بهسرعت آغاز شد و در نیمه اسفندماه تمام دانشجویان فعال را به سراسر کشور فرستاده شدند.
اولین گروههای اعزامی را جوانانی سرپرستی کردند که بعدها به ردههای بالای مدیریت در جمهوری اسلامی دست یافتند.
گروه اعزامی پلیتکنیک به کردستان با سرپرستی محسن میردامادی و علیاکبر مهر فرد؛ گروه اعزامی دانشگاه صنعتی شریف به گنبد و ترکمنصحرا با سرپرستی حسین شوریده و ابراهیم اصغرزاده؛ گروه دانشگاه ملی به خوزستان و مسجدسلیمان با سرپرستی عبدالله سیفیکار؛ گروه دانشگاه صنعتی اصفهان به چهارمحال و بختیاری با سرپرستی محمود حجتی؛ گروه اعزامی دانشگاه تهران به سیستان و بلوچستان با سرپرستی جواد خیابانی و گروهی از دانشگاه علم و صنعت عازم سمنان شدند که محمود احمدینژاد نیز عضوی از این گروه بود.
دستاورد گروههای اعزامی را هر هفته به شورای انقلاب اسلامی گزارش میشد.
پس از مدتی مسئولین به این نتیجه رسیدند که فعالیت این گروهها فراتر از حوزه سیاسی و امنیتی است و آنان درزمینهٔ رفع کمبودهایی که در مناطق روستایی وجود دارد نیز اثرگذار هستند. آن زمان کشاورزان و روستاییان در مناطق روستایی و محروم کمتر از پنج درصد از خدمات زیربنایی بهرهمند بودند. آب شرب، برق، مدرسه، حمام، جادههای روستایی و حتی بهداشت در سطح قابل قبولی قرار نداشت. فقدان این خدمات میتوانست آنان را بهنظام نوپای جمهوری اسلامی بدبین کند.
پس از اعزام این گروهها و دریافت این اطلاعات، لزوم ایجاد نهضتی برای سازندگی با مشارکت دانشجویان در کشور احساس شد. با مشورت دانشگاههای سراسر کشور طرحی به نام «جهاد برای سازندگی در روستاها» تهیه شد که در 28 اردیبهشت 1358 از طریق شهید بهشتی به حضرت امام (ره) تقدیم شد. ایشان از دریافت این پیشنهاد فوقالعاده شگفتزده شدند و گفتند مرتب کشاورزان و عشایر میآیند و خواستههایی دارند که پاسخگویی به همه این خواستهها از دولت موقت ساخته نیست و این تنها از جوانان برمیآید. ایشان به شهید بهشتی مأموریت دادند که مقدمات را فراهم کند تا ایشان نیز فرمان جهاد برای سازندگی را صادر کند. بلافاصله نمایندگانی از نهضت دانشجویی سراسر کشور فراخوانده شدند تا آنان تحت آموزشهای اولیه قرارگرفته و توجیه شوند. پس از فراهم شدن مقدمات حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطق نوری و آقای علیرضا افشار با حضرت امام (ره) در قم ملاقات کردند و آمادگی نهضت دانشجویی را برای آغاز سازندگی به اطلاع امام رساندند. امام (ره) نام جهاد سازندگی را برای این نهاد برگزیدند و در تاریخ ۲۷ خردادماه ۱۳۵۸ چهار ماه بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کردند.2
شورای انقلاب نیز از این طرح حمایت کرد. محمدحسین بنی اسدی بهعنوان نماینده دولت موقت و حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطق نوری نیز بهعنوان نماینده امام (ره) در جهاد سازندگی تعیین شدند.
جهادگران با شعار «قُل ِانَّما اَعِظُکُم بِواحِدَهٍ اَن تَقُومُو الِلّهِ مَثنی وَ فُرادی ثُمَّر تَتَفَکَّرُواما بِصاحَبُکُم مِن جِنَّهٍ 3» گامهای آغازین را در راستای كمك به مردم محروم روستاها برداشتند و اینچنین بود که جهاد سازندگی فعالیتش را بهعنوان یکنهاد انقلابی اثرگذار و نخبه پرور، از رسیدگی به مناطق محروم و دورافتاده کشور و سازندگی و بهسازی میهن اسلامیمان شروع كرد.
پس از مدتی به دلیل تعارضات و تفاوت دیدگاههای دولت و دانشجویانی که بدنه اصلی جهاد سازندگی را تشکیل میدادند، نماینده دولت استعفا داد. این موضوع در شورای انقلاب مطرح شد و شهید بهشتی نیز از سوی شورای انقلاب داوطلب شد که یک سرپرستی کلی بر جهاد داشته باشد؛ اما در آذرماه سال 1358 سه نفر از میان اعضای جهاد سازندگی انتخاب شدند تا شورای موقت جهاد را تشکیل دهند. بر اساس رأیگیری که صورت گرفت «مجتبی آلاد پوش»، «علیرضا افشار» و «عباس احمد آخوندی» بهعنوان شورای مرکزی موقت انتخاب شدند. البته عملاً این شورا به شورای مرکزی جهاد تبدیل شد و تا سال 1361 نیز پابرجا ماند. در آن زمان نظریه بر این بود که جهاد سازندگی نباید رئیس داشته باشد و باید بهصورت شورایی اداره شود، لذا در رأس جهاد سازندگی استانها و شهرستانها، شورای مرکزی قرار داشت و فاقد رئیس بود. بخشهای تخصصی نیز بهصورت کمیتههای تخصصی اداره میشدند مانند کمیته صنایع، کمیته کشاورزی، کمیته عمران، کمیته بهداشت و درمان، کمیته تدارکات، کمیته فرهنگی و…
جوانان مؤمن، فداكار و کمتوقع، گاه با سنین کمتر از 20 سال، هر غیرممکنی را برای خود ممکن میکردند تا ثابت کنند که میشود و میتوانیم. امام (ره) معتقد بودند «جوانان جهادگر بذر انقلاب را در دل هر روستایی میکارند»4. ایشان پس از دریافت گزارشهایی از فعالیتهای اجرایی و عمرانی جهادگران و خدمتگزاری عاشقانه و مخلصانه آنان به محرومین فرمودند:
«امروز در گوشه و کنار کشور و در میان دورافتادهترین روستاهای محروم و بد آبوهوا که قدم بگذارید با ایثارگران جهاد سازندگی مواجه میشوید که خیلی زودتر از شما خود را بدان جا رساندهاند و با نداشتن امکانات لازم، با هر وسیلهای که در اختیار داشته و دارند، با تمام وجود در از بین بردن کمبودها و مشکلات و بیماریها و نارساییهای مردم کوشش مینمایند و در بسیاری از موارد برای ایجاد وسایل رفاهی از ایثار جان خود دریغ نکردند. من هرگاه از نزدیک با جوانان پرشور و پرتحرک جهاد سازندگی مواجه میشوم و یا در وسایل ارتباطجمعی آثار ارزندۀ فرهنگی و عمرانی آنان را شنیده و یا میبینم، از دل برای موفقیت و سربلندی آنان دعا میکنم.» 5
عباس آخوندی عضو اولین شورای مرکزی جهاد سازندگی (و وزیر راه و شهرسازی فعلی) درباره حال و هوای روزهای آغازین تشکیل این نهاد میگوید:
«اوقاتمان بهصورت شبانهروزی در جهاد سپری میشد و شبها هم در ساختمان جهاد در میدان انقلاب میخوابیدیم. فکر میکردیم اگر از ساختمان جهاد تا منزل برویم و بازگردیم، وقتمان تلف میشود و این اتلاف وقت را غیرانقلابی و حرام میدانستیم. وعدههای غذایی روز را با نان و پنیر و انگور سپری میکردیم و اگر میخواستیم سنگ تمام بگذاریم سالادالویه میخوردیم. هفت یا هشت ماه از تأسیس جهاد سپریشده بود که اولین غذای گرم و پختهشده را میان جهادیها توزیع کردیم. غذای تهیهشده، عدسپلو بود، اما عدهای از جهادیها در اعتراض به اینکه آن را مصداقی از بورژوازی و اشرافی گری میخواندند، آن را نخوردند. آقای ناطق نوری نیز البته برای آرام کردن این فضا توضیحاتی ارائه کرد و به معترضان گفت مگر مردم در خانههایشان چه غذاهایی مصرف میکنند. تابستان و یا پاییز 1359 بود که من و آقای افشار، آپارتمانی را در خیابان «بهار» اجاره کردیم. البته زمانی هم که به خانه میرفتیم بازهم بحث جهاد سازندگی در میان بود. مسئولان جهاد شهرستانها میآمدند و تا دیروقت در منزل جلسه داشتیم و حتی میهمانان گاهی پیش از ما به خانه میرفتند. یادم هست که یک روز وقتی به خانه رسیدیم دیدیم که عدهای از استان کهکیلویه و بویراحمد آمده بودند و وارد خانه شده بودند. به هر صورت، وقت و زمان آنچنان پراهمیت به نظر میرسید که حتی برای رفتوآمد سوار خودرو سواری نمیشدیم؛ بیشتر با موتور رفتوآمد میکردیم که در ترافیک نمانیم؛ اما پسازاینکه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تعدادی از جهادیها را ترور کرد، توصیه شد با اتومبیل تردد کنیم که از حفاظت حداقلی برخوردار باشیم.» 6
در اوایل تأسیس جهاد سازندگی، دولت موقت معتقد بود که جوانان جهادگر فاقد تخصص هستند و ازاینرو از منتقدین این نهاد محسوب میشد. برای این چالش، راهکاری کارآمد و اثربخش ابداع شد. دورههای آموزش کوتاهمدت برای ارتقای شغلی و انجام امور بهصورت حرفهای در جهاد تشکیل شد. این آموزشها بر مبنای فعالیتها و خدمات جهادگران از آموزش ساختمانسازی تا آموزش کشاورزی را شامل میشد که جوانان با بهرهگیری از تخصص و تجربه مدرسین تا حد قابلتوجهی توانستند بر مشکلات چیره شوند.
بنیصدر -رئیسجمهور وقت- نیز یکی از منتقدان سرسخت این نهاد انقلابی به شمار میآمد. دیدگاه او این بود که جهاد فاقد برنامه و اندیشه است. او میگفت، گروهی دانشجو گرد هم آمدهاند که کیفیت اجرایی فعالیتهای آنان مشخص نیست و نظارت قابل قبولی هم بر آنان صورت نمیگیرد. بهطورکلی نقد او این بود که کارآمدی و کارایی جهاد را نامشخص میدانست. او در یادداشتی که در روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شد جهاد را «غول بیشام و دم» توصیف کرد. در مقابل، اما شهید بهشتی معتقد بود که انقلابی پیروز شده است و بخش عمدهای از فنسالاران از بدنه دولت خارجشدهاند. باور ایشان این بود که این انقلاب به یک کارگاه عملی و عینی برای تربیت نیروی انسانی نیاز دارد. روزنامه جمهوری اسلامی تحت مدیریت حزب جمهوری اسلامی و شهید بهشتی، مدافع عملکرد جهاد سازندگی و در مقابل روزنامه انقلاب اسلامی قرار داشت. در آن حجم وسیع حملات غیرمنصفانه فنسالاران به جهاد، روزنامه جمهوری اسلامی در اولین سالگرد تأسیس جهاد، در شماره 27 خرداد 59، هوشمندانه تیتر «گزارش عملکرد موفقیتآمیز جهاد سازندگی» را بهعنوان تیتر یک برگزید و جدولی آماری از فعالیتهای عمرانی و کشاورزی که جهاد در روستاها انجام داده بود را منتشر کرد. بههرروی، نگاه به جهاد بهعنوان بال توسعهای و عمرانی انقلاب یک نگاه غالب در اردوگاه انقلابیون بود چراکه منطق جهاد سازندگی، منطق انقلاب در برابر منطق فنسالاری بود.
در این دوره در برنامههای توسعه، هیچ استراتژیای برای آینده یا برنامهای برای فعالیتهای توسعه روستایی وجود نداشت. بیشتر هدف تأمین درخواست روستاییان و نیازهای اولیه بهحق آنان بود بهطوریکه شرایط زندگی روستاییان بهبود یابد. پروژههایی مانند ساختن راه، مدرسه، حمام عمومی، گذرگاه، سدهای کوچک و برقرسانی در این دوره مورد تأکید قرار گرفتند.
در سالهای نخستین تأسیس جهاد، یکی از چالشهای جدی این بود که چگونه میتوان همزمان با توسعه عمرانی؛ توسعه اجتماعی را نیز ایجاد کرد و مردم مناطق را با خود همراه کرد. ازاینرو برای نخستین بار شورای اسلامی روستاها به همت جهاد سازندگی تأسیس شد که در قالب همین ساختار به روستاییان آموختند چگونه با یکدیگر تعامل داشته باشند.
در تاریخ 8/9/1362 لایحه تشکیل وزارت جهاد سازندگی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. از این تاریخ به بعد، جهاد از نهاد تبدیل به یک ارگان دولتی شد و مدیریت شورایی در رأس آن جای خود را به وزیر و چارت وزارتی و در استانها و شهرستانها به رئیس سازمان و مدیریت شهرستان داد.
بر اساس قانون جدید مقدار قابلتوجهی از اختیاراتش محدود و وظایفش کاهش پیدا کرد و بیشتر بر محور توسعه کشاورزی؛ دامداری و صنایع روستایی متمرکز شد. بهموجب این قانون کلیه فعالیتهای دولت درزمینهٔ بهبود کمی و کیفی وضعیت روستاها، احیای روستاها و بهبود شرایط زندگی روستاییان و عشایر به عهده وزارت جهاد سازندگی گذارده شد.
در دوره جدید فعالیت، حرکت بهسوی استقلال و خودکفایی کشور در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها و مناطق عشایری با شتاب بیشتری پیگیری شد.
حضرت امام خمینی (ره) در تجلیل از جهادگران در پیامی فرمودند:
«بايد اعتراف كرد اينان (جهادگران) بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامي خود دادهاند و با تكيه به اسلام و خداي تعالي در اين راه بهترين نمونه و الگو براي همه جوانان مسلمان و متعهد اسلامي گرديدند»7
آغاز جنگ تحمیلی، فصل جدیدی را در خدمترسانی جهادگران رقم زد. جهادگران توانستند با تکیهبر دانش، خودباوری، نوآوری و همچنین ایمان به هدف و آرمانشان، عظیمترین حماسهها را خلق کنند. ارتش در آن برهه زمانی، نمیتوانست خالق مهندسی رزمیباشد. سپاه نیز تازه شکلگرفته بود و توان ایجاد واحد مهندسی رزمی نداشت. جهاد سازندگی بااینکه یک سال از تأسیس آن میگذشت، با تکیهبر تعهد و تخصص جهادگران توانست این خلأ را بهخوبی پر کند و با قبول مسئولیت مهندسی جنگ به یکی از سه رکن مدیریت جنگ تبدیل شد. سپاه نیروها را بسیج کرد، ارتش ادوات و ابزارهای جنگی را تأمین میکرد و جهادگران هم مهندسی جنگ را بر عهده گرفتند. ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد (پ.م.ج.ج) پس از دو ماه از آغاز جنگ شکل گرفت. در این سالها نیروهای جهاد در دو جبهه حضور داشتند: جبهه توسعه و عمران روستایی و جبهه جنگ باقدرتهای سلطهجو. در طول جنگ تحمیلی جهاد سازندگی با بیش از 6 قرارگاه فرماندهی، 4 تیپ، 40 گردان پشتیبانی و مهندسی جنگ، 25 ستاد پشتیبانی استان با تجهیزات کامل و ماشینآلات در کلیه محورهای عملیاتی جبهه جنوب و غرب با اعزام 540 هزار نیروی جهادگر داوطلب نقش عظیمی در 8 سال دفاع مقدس ایفا نمود. جهاد سازندگی کاشان نیز با اعزام بیش از 7000 نفر نیروی داوطلب و داشتن گردان رزمی مهندسی سلمان فارسی اقدامات مؤثر و ارزشمندی در جبهه جنوب انجام داد.
امام خمینی (ره) در توصیف اقدامات جهاد در 8 سال دفاع مقدس میفرمایند:
«نقش جهاد سازندگی در جنگ، کمتر از نیروهای نظامی نبوده و نیست و این اقراری است مکرر از سوی فرماندهان ارتشی و سپاهی ما که اگر جهاد نبود پیروزی با این سرعت به دست نمیآمد.» 8
مهمترین و بزرگترین اقدامات جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی که برای اولین بار در تاریخ جنگهای معاصر انجام میشد عبارت بود از: پل خیبر به طول ۱۴ کیلومتر و بدون پایه بر روی آب، بزرگراه سیدالشهدا (ع) به طول 14 کیلومتر در هور با عمق 2 تا 3 متر و پل بعثت به طول 1 کیلومتر بر روی رودخانهای وحشی با 12 متر عمق و 5/3 متر اختلاف ساحل در جذر و مد (رود اروند) بهوسیله 5 هزار لوله فولادی 12 متری و ۵۶ اینچی که تا آن زمان ازنظر کارشناسان نظامي دنيا غيرممکن بود، اما به همت نبوغ و درايت جهادگران ممکن شد.
از دیگر فعالیتهای جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی میتوان به اقدامات زیر اشاره کرد:
1- جادهسازی عملیاتی – نفوذی و کوهستانی بیش از 77325 کیلومتر
2- شنریزی بیش از 100000 کیلومتر
3- احداث انواع پل (نفر رو، بشکهای، لولهای، آلومینیومی، قادری، بتنی) 28100 مورد
4- دژ مستحکم 540 کیلومتر
5- سنگرهای انفرادی و اجتماعی 151281 مورد
6- سنگرهای خودرو، مهمات، تانک و نفربر 22500 مورد
7- ایجاد مواضع توپخانه – مقرهای توپخانه 664 مورد
8- احداث بیمارستان و اورژانس صحرایی 520 مورد
9- ایجاد سد خاکی – اسکله خاکی 1470 مورد
10- محوطهسازی و ایجاد قرارگاههای تاکتیکی و مقر گردانها و پادگانها 370300 مترمربع
11- ایجاد کانال نفر رو 25710 متر
12- ایجاد کانال آب 94732 متر
13- سایت موشکی، سکوی ادوات نظامی و پدافند هوایی 903 مورد
14- احداث باند هلیکوپتر 56 مورد
15- احداث دکل دیدبانی 44 مورد
16- حملونقل مهمات، آبرسانی، آبپاش جادهای 15000 مورد
17- احداث حسینیه، نمازخانه و ایستگاه صلواتی 15000 مورد
18- احداث حمام صلواتی 1270 مورد
19- حفر چاه عمیق و نیمه عمیق 26 مورد
20- احداث پاسگاه عملیاتی جهت ایجاد امنیت 15000 مورد
21- تعمیرات ادوات راهسازی جهاد – سپاه – ارتش 15700 مورد
در هشت سال دفاع مقدس کارهایی که هیچ حسابوکتاب معمول و مادی امکان وقوع آنها را تائید نمیکرد باقدرت ایمان و اراده نیروهای مخلص جهاد به حقیقت پیوست. از ابتکارات نیروهای پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد در دوران جنگ تحمیلی میتوان به: ساخت موشک برای اولین بار در کشور، پل بشکهای بر روی رودخانه بهمنشیر، پل دوبهای، قایق مرداب رو، منحرفکننده موشک، پل شناور خضر، باتلاق رو جبل، فرش باتلاقی، بالن ابابیل، لندکروز شنی دار اشاره کرد.
جهادگران- این نامآوران گمنام و رزمآوران بیادعای عرصه دفاع مقدس- با تلفیق تعهد و تخصص از این امتحان نیز سربلند بیرون آمدند و با کارآمدی، توانمندی، خلاقیت و تدبیری که از خود نشان دادند، از دستان پربرکت امام امت (ره) نشان پرافتخار «سنگر ساز بی سنگر» را دریافت نمود:
«زحمات بیوقفه جهاد، اين سنگر سازان بي سنگر، در دفاع مقدسمان ازجمله مسائلي است كه ترسيم آن در قالب الفاظ نمیگنجد. عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم چشم دل عشاق خدمت به دين و مردم را روشن نموده است.»8
ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی به جبههها در کاشان (تحت پوشش جهاد سازندگی) با مدیریت شهید حاج جواد یزدانی و همراهی و همکاری مردم، توانست رتبه اول پشتیبانی از جبههها در کل کشور را از آن دارالمؤمنین کاشان کند.
جنگ تحمیلی 8 ساله با نصرت رزمندگان اسلام به پایان رسید. جهاد سازندگی با اهدای بیش از 3100 شهید و 21000 جانباز و 1100 آزاده، نقش مهمی در تداوم و تثبيت نظام اسلامي ايفا کرد. جهاد کاشان نیز با تقدیم 64 شهید و بیش از 330جانباز و 3 آزاده، نام خود را در صفحات زرين تاريخ سراسر افتخار اين سرزمین ثبت نمود.
پس از نبردی سخت و نابرابر، جهادگران که کوله باری از تجارب را در عبور از میادین سخت و طاقتفرسا کسب کرده بودند، جبهه دیگری برای سازندگی و بهسازی کشور در مقابل خود دیدند و با بهکارگیری تمام مهارتها و ابزارها، برنامهها و فعالیتهای خود را بر محور محرومیتزدایی و زدودن فقر از چهره روستاها و همچنین اهمیت ویژه به امور فرهنگی و اجتماعی سامان دادند و خودکفایی و توسعه پایدار روستایی بهعنوان محور توسعه ملی و امنیت غذایی سرلوحه کار خویش قراردادند.
باگذشت زمان و تحولات اقتصادی و اجتماعی در ایران، دغدغههای جدیدی در مناطق روستایی کشور شکل گرفت؛ مسائلی همچون مهاجرت، اشتغال، فقر روستایی، تفاوت درآمد شهر با روستا، جاذبههای شهری و بسیاری عوامل دیگر که قبلاً به دلیل فقدان راهبرد و استراتژی توسعه روستایی دیده نشده بود. تجربه گذشته عمران روستایی این موضوع را دیکته کرد که پروژههای منحصربهفرد و مجزا مانند ساختن راه، حمام، مدرسه، آبرسانی و برقرسانی و امثالهم برای توسعه روستایی کفایت نمیکند و لازم است به مسائل اقتصادی و اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، فقر، محرومیت، انزوا و مهاجرت در قالب یک سیستم بهاداده شود.
آمار و ارقام نشان میدهد جهاد در امر آبادانی و سازندگی روستاها موفق بوده و با بسیج نیروهای فعال و جوان و مشارکت روستاییان توانسته درصد عمدهای از جمعیت روستایی را از امکانات و تسهیلات زندگی برخوردار کند. مقایسه ارقام مربوط به میزان فعالیتهای زیربنایی انجامشده قبل و بعد از انقلاب تفاوت فاحشی را نمایان میسازد که بیانگر موفقیت نسبی جهاد در این خصوص است. ازاینرو در راستای تولید پایدار، توسعه و سازندگی همهجانبهی روستاها با برنامهای مدون و با تکیهبر توان و عزم فرزندان انقلابی امام (ره) قدم در راه خدمترسانی بهتر و بیشتر به روستاییان گذاشت. بانک جهانی (1994) آن را نشانهای از توفیق فعالیتهای توسعه روستایی جهاد تلقی میکند و در گزارش خود بیان میکند «دستاوردهای فیزیکی قابلملاحظه است. مشارکت عامه در سازندگی و نگهداری، گویای ارتباطی مفید بین واقعیت اقتصادی و مسئولیتپذیری است. ارتباط برنامه عمران با فعالیتهای ترویجی و مشارکت عامه و همچنین با ساختار شوراهای اسلامی روستاها ارتباطی مفید است».
سیر صعودی نمودار تولیدات باغی، زراعی و دامی و همچنین رشد تولید و پرورش طیور و آبزیان در کشور خود سندی بر موفقیت جهادگران در این عرصه بازسازی کشور است. بهطور مثال میتوان به این نکته اشاره کرد که در شرایطی که پیش از آن، گوسفند زنده، گاو با نژاد اصلاحشده و همچنین جوجه یکروزه با هواپیما از زلاندنو و استرالیا وارد کشور میشد، جهادگران بعد از یک دهه تلاش، در پایان سال 79 توانستند شاهد صادرات جوجه یکروزه، گاو اصلاحشده و گوسفند زنده را به کشورهای حاشیه خلیجفارس باشند و همچنین در تولیداتی چون پنیر و تخممرغ نیز پس از خودکفایی، صادرات به برخی کشورها صورت گیرد. مهمترین تحول آن سالها را شاید بتوان خودکفایی گندم در سال 83 دانست که رویداد مهمی برای بخش کشاورزی محسوب میشود که پس از چندین دهه انتظار با حمایتهای جهاد و همراهی فعالان بخش کشاورزی این آرزو محقق شد که متأسفانه در سالهای بعد به دلیل مدیریت ناصحیح، خشکسالی و عدمحمایت مناسب از کشاورزان، تولید گندم کاهش یافت و مجدداً واردات گندم به کشور آغاز شد.
جهاد سازندگی از زمانی که تبدیل به وزارت شد، گهگاه سخن از ادغام آن با وزارت کشاورزی به دلیل همپوشانی فعالیتهایشان به گوش میرسید. مثلاً در سال 1365 بود که نخستوزیر وقت تصمیم گرفت وزارت کشاورزی را منحل کند و وظایف آن را به جهاد سازندگی بسپارد. لایحه مربوطه در دولت تصویب شد اما در آن زمان حجتالاسلام عبدالله نوری نماینده حضرت امام (ره) در جهاد سازندگی و نماینده مجلس نیز بود که موافق این ادغام نبود. ایشان فکر میکرد که اگر جهاد این وظایف را بپذیرد از دیگر قابلیتهای خود یعنی حضور در جنگ و صحنههای دیگر بازمیماند. البته بسیاری از مدیران ارشد جهاد با این دیدگاه موافق نبودند. این لایحه در مجلس شورای اسلامی رأی کافی را نیاورد.
وزارت کشاورزی در سال 1325 با عنوان وزارت فلاحت تشکیل و در سال 1335 نام وزارت کشاورزی برای آن انتخاب شد و در سال 1345 به وزارت کشاورزی و عمران روستایی تغییر نام داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نام وزارت کشاورزی نامیده شد. وظیفه این وزارتخانه تأمین مایحتاج مهم غذایی مردم ایران و خدمات تخصصی مربوط به کشاورزی ازجمله: حفظ نباتات، ترویج و آموزش، آبوخاک، زراعت، باغبانی جز وظایف ادارات کشاورزی شهرستانها بود.
در سال 1379 پس از تحلیل دقیق و مستدل و بررسیهای کارشناسانه، بهمنظور رفع نابسامانیها و نارساییها در بخش کشاورزی بر اساس قانون برنامه سوم توسعه در جهت اصلاح نظام اداری، کاهش تصدیهای غیرضروری، ارتقای بهرهوری و کارایی نیروی انسانی و مدیریت دستگاههای اجرایی، حذف موازی کاریها و تجمیع امور کشاورزی، دام، توسعه و عمران روستایی لایحهای در دولت حجتالاسلاموالمسلمین خاتمی تصویب شد که برخی از وظایف وزارت جهاد سازندگی مثل راه و آب روستایی از این وزارت منفک و به وزارت راه و ترابری و وزارت نیرو (شرکت آبفار) سپرده شود و وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی در یکدیگر ادغام و وزارت جهاد کشاورزی را تشکیل دهند. در 6 دیماه 1379 این لایحه در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. اگر جهاد در روزهای نخست به فعالیتهای چند دانشجو که دورهم جمع شده بودند خلاصهشده بود؛ روزی که ادغام شد 150 مرکز و موسسه آموزشی و پژوهشی را تحت مدیریت خود داشت. جهاد سازندگی، بزرگترین ساختارهای آموزشی، پژوهشی و کاربردی را ایجاد کرده بود و این مراکز مدام در حال مطالعه متدها و روشهای چگونگی بهکارگیری دانش در فعالیتها بودند.
اهداف وزارتخانه جدید؛ حفظ منابع آب، خاک، جنگلها، مراتع و افزایش بهرهوری از منابع اولیه بخش کشاورزی بهمنظور خودکفایی در محصولات استراتژیک و توسعه صادرات محصولات کشاورزی بود که به یاری خداوند و تلاش نیروهای جهاد کشاورزی، با تجمیع توان و پتانسیل موجود در هر دو وزارت، دستاوردهای بسیار بزرگی رقمزده شد.
در راستای سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی و جهت افزایش خدمترسانی و ارتقای میزان رضایتمندی فعالان و بهرهبرداران بخش کشاورزی؛ شناسایی پتانسیلهای موجود و فرصت سازی در این بخش همراه با آموزش کشاورزان درزمینهٔ استفاده از فناوریهای نوین میتواند راهکار و نقشه راه ما جهادگران برای رشد بهرهوری، حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید و تداوم افزایش تولیدات بخش کشاورزی، ایجاد اشتغال مولد و درنهایت رشد اقتصادی بهرهبرداران بخش کشاورزی شهرستان باشد.
تجربه این 35 ساله پس از انقلاب نیز نشان داده است که اکثر مدیران توانمند، لایق و کاردان در سالهای پس از انقلاب از این «شجره طیبه» برآمدهاند. در دولت دکتر حسن روحانی نیز غیر از 4 وزیر که مدتی عضو مؤثر و مرکزی جهاد سازندگی یا در قامت وزیر جهاد سازندگی بودهاند (آقایان آخوندی، زنگنه، حجتی و هاشمی) برخی از اعضای کابینه نیز مثل اسحاق جهانگیری معاون اول ریس جمهور نیز از جهاد سازندگی برخاسته است. بر اساس برخی اطلاعات و آمارهای موجود، با اطمینان میتوان ادعا کرد که بخش قابلتوجهی از مدیران کشور در سطوح پایه، میانی و ارشد تربیتشدهی جهاد هستند؛ بنابراین اغراق نیست اگر ادعا کنیم جهاد بیشتر از هر ارگان، دستگاه و نهادی در همه زمینهها برای اداره کشور، نیروهای زبده و تأثیرگذار تربیتکرده است. اگر با دقت به کاشان و مدیرانش بنگریم، درمییابیم که نیروهایی که از جهاد برخاستهاند و مدتی در عرصه مدیریت اجرایی در شهر فعالیت داشتهاند، خوش درخشیدهاند و منشأ خدمات شایانی بودهاند. از فرماندار تا اعضای شورای اسلامی شهر و شهردار، از عرصههای عمرانی و فرهنگی تا صنعت و کشاورزی و…
وجه مشترک مدیریتی و اجرایی نیروهای جهادگر نوعاً برخاسته از ویژگیهای خود جهاد و جهادگران اولیه ازجمله اخلاص، تعهد، تخصص، روحیه کار و تلاش، خدمترسانی بی منّت، خلاقیت، جسارت و ریسکپذیری، صداقت، مردمگرایی، ساده زیستی، ایثار انعطافپذیری، پویایی، تواضع و بیآلایشی، مشورت پذیری و روحیه کار جمعی هست. این ویژگیهای برجستهای است که در مدیریت جهادی متبلور میشود.
امروز نیز نیاز اصلی جامعه ما مدیریت جهادی و ادارهی سیستمهای دولتی و خصوصی بر مبنای آن است که در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب و شعار امسال نیز بر این نکته مهم تأکید شده است. با انسجام ساختاری و بسیج نیروها متناسب با شرایط کنونی، بهوسیله مدیریت جهادی میتوان با توجه به محدودیت منابع موجود و موانع پیش رو، توسعه همهجانبه کشور را سرعت بخشیده و با عزم ملی و کوشش برنامهریزیشده و مدبرانهی جمعی، سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 را درزمینهٔ ی توسعه پایدار روستایی، استقلال، خودکفایی و امنیت غذایی محقق کرد.
جهادگران در طی 35 سال پس از پیروزی انقلاب همواره با حفظ این فرهنگ و روحیه؛ در جهاد و مبارزه با محرومیت، تنگدستي، ذلت و وابستگی بودهاند تا بتوانیم ضمن حفظ استقلال کشور؛ شاهد پیشرفت، آبادانی و سازندگی روزافزون ایران اسلامی باشیم.
در شهرستان کاشان نیز در طی این سالها شاهد افزایش چشمگیر تولیدات زراعی، باغی و خصوصاً در حوزه محصولات و فرآوردههای دامی و طیور بودهایم که تولید مرغ و تخممرغ سه برابر مصرف مردم شهرستان و تولید شیر و فرآوردههای لبنی بیش از مصرف سرانه جمعیت شهرستان نمونههایی از افتخارات جهادگران جهاد کشاورزی کاشان است. در ادامه جدول عملکرد مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان کاشان و مقایسه آن با قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میتواند گواهی باشد بر عزم و اراده جدی جهادگران درحرکت بهسوی رهایی از وابستگیها، افزایش صادرات و کاهش واردات، تحکیم پیشرفت همهجانبه، رشد اقتصاد داخلی و شکوفایی آن و ارتقاء بهرهوری:
لینک دانلود آمار فعالیتهای جهاد
تصاویر فعالیتها پس از جنگ:
برای وضوح تصاویر بر روی یک عکس کلیک کرده و صبور باشید
———————-
پینوشت:
1- قرآن کریم-سوره ابراهیم-آیه ۲۴
2- صحیفه امام (ره)، ج8، ص: 179 و 180
3- قرآن کریم- سوره سباء – آیه 46 (آرم جهاد به این آیه مزین است)
4- صحیفه امام (ره)، جلد 16، ص: 203 و 204
5- همان
6- خاطرات عباس آخوندی-ویژهنامه سالگرد تأسیس جهاد سازندگی- خرداد 1391
7- صحیفه امام (ره)-جلد 16- صفحه 339
8- همان
9- همان-جلد 21-صفحه 204
منابع:
1- کتاب نهادگرایی و جهاد سازندگی، نوشته دکتر محمدجواد ایروانی، ناشر: اداره کل روابط عمومی وزارت جهاد سازندگی، 1377
2- کتاب امام خمینی (ره) و جهاد سازندگی، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره)، 1378
3- کتاب رهیافتگان، تدوین: دفتر امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی، ناشر: قلمرو فرهنگ، 1388
4- ویژهنامه سالگرد تشکیل جهاد سازندگی-1391
5- آرشیو اطلاعات آماری موجود در واحدهای طرح و برنامه و روابط عمومی مدیریت جهاد کشاورزی کاشان
6- گفتگو با تنی چند از نیروهای قدیمی و اولیه جهاد سازندگی کاشان
7- دانشنامه آزاد ویکیپدیا
8- سامانه قوانین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
*فرزند شهید جهادگر و کارشناس طرح و برنامه جهاد کشاورزی کاشان
سلام بر جهاد سازندگی