کاشان نیوز-علی بنی کاظمی: در پشت ایستگاه راه آهن کاشان و در مجاورت دشت ملاحبیب بر سر راه کاروان رو قدیم کاشان بطرف آران و بیدگل در حاشیه کویر بقعه ای کهن ، زیارتگاهی اساطیری موسوم به شاسوسا از گذشته های دیرین بر جای مانده است .
این بنای کهن در زمانه نه چندان دور در باور مردم منطقه از نوعی قداست و احترام خاص همراه با نیایش آیینی برخوردار بوده که توسط بانوان صورت می گرفته است. اما اکنون دست غارتگر روزگار و بی مهری اصحاب فرهنگ این بنای استوار را روبه ویرانی و انهدام کشانده است .
با اینکه درتاریخ ۷۵/۱۲/۲۵ این بنا به شماره ۳۶۲۳ به ثبت سازمان میراث فرهنگی کشور درآمده و بعدها مسئولیت نگهداری و حفاظت بنا از اداره میراث فرهنگی کاشان به اداره میراث فرهنگی آران وبیدگل منتقل شده ولی تاکنون هیچ اقدامی جهت حفظ و مرمت آن بعلت مشکلات مالی صورت نگرفته است . نبود تابلو میراث فرهنگی در محل تأخیر در مرمت و بازسازی ، عدم رسیدگی و حفاظت از وضعیت بنا درگذشته و حال باعث گردیده یغماگران آثارگذشته بر پیکره بی دفاع بنا صدمات زیادی وارد سازند و کاشی های نفیس آنرا سرقت نمایند.
اکنون دیگر از گنبد کاهگلی و سنگ مرمر سیاهی که سپهری در سروده ای از آنها یاد کرده اثری بر جای نمانده است. در خصوص تاریخچه بنا طبق گزارش اداره میراث فرهنگی آران و بیدگل آمده :« از تاریخ دقیق ساخت بنا اطلاعی در دست نیست با توجه به معماری ترکیب و شکل بنا و قوسها این طور استنباط می شود که این بنای تاریخی متعلق به دوره ایلخانی است …. این بنا به صورت مربع شکل (چهارطاقی) و به ارتفاع حدود ۱۰ متر می باشد و از خشت خام ساخته شده و نمای خارجی آن خشتی است اما در بدنه داخلی دارای دورها و قوسهای جناغی شکل و متناسب با معماری سنتی است و تنها تزیینات ساده بنا در سطوح داخلی با لایه ای از گچ شیری اجرا شده است …. پوشش سقف گنبدی شکل بوده قوسها و ترکیب دورها زمان مرمت بنا را به قبل از قاجار بر می گرداند و به نظر می رسد که در دوره صفویه اقدامات و بدنه سازیهایی درآن صورت گرفته است.»
کسانی کوشیده اند این بنای چهارطاقی کهن و استوار را در ردیف آتشکده های دوره ساسانی قراردهند . شکل ظاهری بنا این تصور را در ذهن ایشان پرورانیده است . حال چنانچه پیکره اصلی بنا را متعلق به دوره قبل از اسلام و آنرا معبدی میترایی و یا آتشکده ای ساسانی دانسته بدون شک در قرون اولیه اسلامی مورد تغییر کاربری قرار گرفته ، به مزار اولیای صاحب کرامت و به بقعه و بارگاهی مقدّس مبدل گردیده است.
قدر مسلم این که تا آوار برداری از داخل محوطه بنا و کاوش های پیرامونی زیر نظر باستانشناسان خبره صورت نگرفته و مرمت اساسی بر روی بنا آغاز نگشته ، هرگونه اظهارنظر قطعی و گمان زنی پیرامون دوره ساخت اولیه و کاربری بنا در دوره های مختلف خالی از اشکال نخواهد بود . دوستاران حفظ میراث فرهنگی منطقه دردمندانه خواستار نجات این کهن بوم باستانی هستند و می کوشند با آگاهی رسانی از ویرانی و تخریب احتمالی آن جلوگیری شود.
زنده یاد سهراب سپهری در مواجه با این بنای خیال انگیز آنرا به اسطوره ای پیوند زده و بگونه ای رازآلود توصیف اش نموده و با سروده ای جاودانش ساخته است. اکنون نوبت ماست که در نگهداری و حفظ آن کوشا باشیم.
—————————————–
*تیتر برگرفته از شعر «شاسوسا»/سهراب سپهری
کنار مشتی خاک
در دور دست خودم ،تنها ، نشسته ام
روی بام گنبدی کاهگلی ایستاده ام ، شبیه غمی .
دستی روی پیشانی ام کشیده شد ، من سایه شدم :
« شاسوسا» ، تو هستی ؟
دیر کردی:
و در این عطش تاریکی صدایت می زنم : « شاسوسا» !
«شاسوسا» وزش سیاه و برهنه !
خاک زندگی ام را فراگیر.
گورستان به زندگی ام تابید.
سنگ ها را می شنوم : ابدیت غم .
کنار قبر ، انتظار چه بیهوده است .
«شاسوسا» روی مرمر سیاهی روییده بود:
«شاسوسا» شبیه تاریک من !
صدای زنگ قافله را میشنوی ؟
«شاسوسا»! «شاسوسا»!
در مه تصویرها : قبرها نفس می کشند.
لبخند «شاسوسا» به خاک می ریزد
سنگ نوسان می کند
کنار مشتی خاک
در دور دست خودم ، تنها ، نشسته ام .
برگ ها روی احساسم می لغزند
ای کاش مسئولین تا قبل از تخریب کامل این بنا یه گوشه چشمی به این اثر ارزشمند داشته باشند. با تشکر