کاشان نیوز-محمد امینی*: در مراسم گرامیداشت روز خبرنگار در کاشان که در خانه کاج و با عنوان شب خبرنگار برگزار شد، دو تن از مدعوین یعنی شهردار کاشان و عضو و قائم مقام شورای شهر – ابریشمی راد و وکیل – بر خلاف انتظار در سخنان خود عملکرد رسانه های کاشان را مورد انتقاد قرار دادند! از یک سو، جناب شهردار با لحن و ادبیاتی نامناسب استاندارد های حرفه ای خبررسانی و سواد رسانه ای فعالین مطبوعاتی در کاشان را تخطئه کرده و از سوی دیگر، وکیل نیز بی تفاوتی و کم کاری رسانه های محلی کاشان در مقابل تخلفات و اقدامات غیر قانونی مسئولین شهرداری قبل را زمینه ساز وقوع خلاف کاریها و تحمیل بار مالی سنگین بر شهرداری کنونی دانست!
آنچه در زیر می آید، در حکم پاسخی به این دعاوی عجیب و غریب است. امید که از این طریق اولاً زمینه ای برای اعاده حقوق صنفی زحمتکشان خبر و خبررسانی دیار سیلک فراهم گردد و ثانیاً مدیران یاد شده و سایر مسندنشینان تازه به قدرت رسیده در کاشان متوجه این واقعیت شوند که همیشه نمی توان برای توجیه بی توجهی و کم کاری های خود نسبت به رسانه های محلی کاشان، آدرس غلط داد و فرار به جلو کرد!
۱٫ لازم است جناب شهردار و مهندس وکیل متوجه این واقعیت بنیادی شوند که اصولاً تلاش ها و پویش های حبرنگاران و فعالان مطبوعاتی در سرتاسر ایران زمین و منجمله کاشان خودمان یکی از عوامل اصلی ایجاد تغییرات و تحولات تدریجی در حوزه فرهنگ و مناسبات اجتماعی بوده است. تحولاتی که اگر چه در عمل برای این فعالان بی مزد و منت (به ویژه در شهرستانها که آنان هم چوب را می خورند هم پیاز را!) آبی نداشته است ولی برای عده ای که در نتیجه این تحولات، به قدرت رسیده و در پشت میزهای مدیریتی بزرگ فیگورهای آن چنانی می گیرند، حتماً نان آن هم از نوع خشخاشی دو آتشه به همراه داشته است!!
۲٫ عزیزان یاد شده بهتر است تلقی فنی و مهندسی و عینیت گرای خود را نسبت به امور و تحولات اجتماعی و انسانی اصلاح کرده و بدانند که روند تغییراتی که حاصل آنها نشستن ایشان و همفکرانشان بر مسند قدرت است، ماهیتی ذهنی، فرهنگی و زیرپوستی داشته و در نتیجه یک تجربه تاریخی زمان بر حاصل شده است. بدون تردید، در پدید آمدن و رقم خوردن این تحولات در حوزه جغرافیایی کاشان، کثیری از کنشگران فرهنگی، هنری و مطبوعاتی مشارکت و دخالت مستقیم و غیرمستقیم داشته اند. طرفه آنکه این کنشگران نجیب و مظلوم تقریباً از فردای به قدرت رسیدن بزرگواران پرمدعای مسند نشین، به حاشیه رانده شده و به بهانه های مختلف مورد بی مهری قرار گرفته و حتی در مواردی نظیر آنچه در شب خبرنگار مشاهده شد در قبال وضعیت و مشکلات موجود بدهکار هم می شوند!!
۳٫ از بزرگواران یاد شده انتظار است که لااقل از طریق روابط عمومی های شهرداری و شورای شهر آشنایی و شناختی – ولو مختصر – از سوابق فعالیت های مطبوعاتی کاشان کسب نمایند و با فراز و فرودها و مشکلات و گرفتاری هایی که توسط برخی افراد و نهادها برای این پویشگران بی مزد و منت ایجاد شده، آشنا شوند. عدم اطلاع این بزرگواران از پیشینه امور مطبوعاتی کاشان و ذهنیت کمیت گرا و ظاهربین آنها (که فعالیت های فرهنگی را همانند پروژه های فنی زود بازده ارزیابی می کنند) باعث ارائه تجلیل های سطحی و دور از واقع این جماعت شده است.
۴٫ به عبارت بهتر و گویاتر می توان گفت دقیقاً در زمان و شرایطی که مثلا شهردار فعلی یعنی مهندس ابریشمی راد در فلان منطقه شهرداری تهران سرگرم انجام کار اداری و تخصصی خود بوده و یا جناب وکیل در کاشان مشغول پروژه های ساختمانی و محاسبه متراژ و هزینه و دریافت حق نظارت و اجرای خود بوده است، فعالان رسانه ای کاشان با اعتقاد راسخ به کار مطبوعاتی و باور قلبی به اثرگذاری آن – همچون نفوذ قطره های آب بر صخره های سنگین و غول پیکر – رسالت حرفه ای خود را با بالاترین سطح دشواری و کمترین حد توقع انجام می داده اند. فعالیت هایی که به بهانه های مختلف مجبور به پرداخت هزینه های آنها شده اند. می دانیم که پرداخت چنین هزینه هایی در حکم «خوردن خربزه و پای لرز آن ایستادن»! است و هرگز با روحیه و مزاج محافظه کارانه بزرگواران یاد شده همخوانی ندارد، ولی هیچیک از اینها دلیل و مجوزی برای تخطئه و مخدوش شمردن زحمات طاقت فرسای فعالان نجیب مطبوعاتی کاشان نمی شوند.
۵٫ اگرچه هستند کسانی در کاشان که از فعالیت مطبوعاتی و سابقه رسانه ای خود برای ارضای غریزه قدرت طلبی و بالا رفتن از نردبان مدیریت استفاده می کنند (و شاید که چنین اطلاعات نادرست و مغشوش را همین عده به شهردار و قائم مقام شورای شهر منتقل کرده اند) ولی با این همه عموم فعالان رسانه ای کاشان با سعه صدر و علو طبع با تمام بی تفاوتی ها و نامهربانی ها کنار آمده و به خاطر عشق و باور درونی خود همچنان از کوره در نمی روند!! بدیهی است چنین نگاه و رویکرد بزرگ منشانه ای نباید عده ای از مدیران و قدرت مداران شهر را دچار سوءتفاهم نموده تا اینگونه ساده و راحت به قضاوت سطحی در حوزه ای بپردازند که هیچ اطلاع دقیقی از آن ندارند.
۶٫ واقعیت آن است که در جهان سوم (و طبعاً ایران و کاشان خودمان) نشستن بر صندلی قدرت و مدیریت گاه آن چنان چسبندگی و دلدادگی ایجاد می کند که مدیران از خود متشکر را در ارزیابی قابلیت های فردی و فنی خود دچار سوء تفاهم می کند. به حدی که این عزیزان تصور می فرمایند که مادر گیتی تاکنون همچون ایشان نزاده است!! تردیدی وجود ندارد که امروزه کثیری از نیروهای جوان و تحصیلکرده شهر با قابلیت ها و مهارتهای فنی و ارتباطی بالا استحقاق نشستن بر صندلی های مدیریتی شهر را در حوزه های مختلف دارا هستند. ولی متاسفانه به دلیل بسته بودن حلقه های مدیریتی کاشان و سیطره جناح بازی و سیاست گرایی در گزینش و انتخاب و انتصاب مدیران و ائتلاف های باند محور، فرصتی برای نقش آفرینی اینان در شهر فراهم نمی گردد.
۷٫ اگر چه در جلسه شب خبرنگار برخی حضار از جمله محمود ساطع و به ویژه جواد جهان آرایی تلاش کرد با توضیحات صریح و سریع خود پاسخی درخور به صحبت های شهردار و قائم مقام شورا داده و تصور و برداشت غلط آنها را تصحیح نمایند، ولی قطعاً نمی توان این مسئله را خدمت همگان و از جمله این دو عزیز نگفت که اصولا عمل به کارکرد اصلی رسانه ها در هر شهر و منطقه و کشوری نیاز به بسترهای اجتماعی مساعد به ویژه از نظر وجود فضای امن و آزاد گردش اطلاعات دارد. بعید است که دو مدیر مذکور با این الزام و شرط حیاتی و بدیهی فعالیت های مطبوعاتی آشنا نباشند و یا ندانند که وجود چنین فضایی همچون هوا و اکسیژن شرط اصلی حیات و بقا آدمیان و در اینجا فعالان مطبوعاتی است. سوال محوری آن است که آیا این دو بزرگوار واقعا می توانند تائید کنند که آیا در طول سالهایی که خود درگیر فعالیتها و امور شخصی و کاری خود بوده اند، چنین فضا و بستر اجتماعی وجود داشته است یا خیر؟ با این همه، فعالان رسانه ای کاشان در طول سالهای مورد اشاره از هیچ تلاش و کوششی در راه انجام رسالت مطبوعاتی خود کوتاهی نکرده اند. اگر چه که دیگرانی بهره و نصیب آن را برده اند! بنابر این، ضرورت جدی وجود دارد که بزرگواران در سکوت و طمأنینه فعالان رسانه ای شهر، جای بدهکار و طلبکار را با هم عوض نکنند!
* استاد دانشگاه کاشان و مدیرمسئول آرمان کاشان
دیدگاه شما