کاشان نیوز- بهراد بهشتی: «مردم شهر پس از یک روز جشن و پایکوبی و شادخواری به مناسبتِ پیروزی بزرگ، مست و خراب افتاده، در خوابی سنگین فرو رفته بودند. نیمههای شب بود که در چوبین کوچک گشوده شد و شماری از زبدهترین جنگاوران از پلکان نهانی پایین آمدند و دروازههای شهر را به روی مهاجمان که در تاریکنای شب بازگشته بودند، گشودند. حمله آغاز شد؛ غفلتی کوچک در به خانه آوردن اسب چوبین فاجعهای بزرگ رقم زد و پس از ده سال مقاومت جانانه، محاصره شهر در هم شکست و شهر زیبای تروآ به تصرف یونانیان در آمد.»
در پی رد صلاحیت گسترده و بیسابقه اکثریت قریب به اتفاق اصلاح طلبان و حامیانِ دولت که برای شرکت در انتخابات مجلس نامزد شده بودند، جبهه اصلاحات رسماً اعلام کرد که همچنان فعالانه در صحنه میماند و حتی اگر هیچ یک از چهرههای برجسته این جریان بخت حضور در میدان رقابت را نیابند، با حمایت از فهرستهای حداقلی، اجازه نخواهد داد مجلس شورای اسلامی به تصرف افراطیون جنگ افروز و تندروهای خشونت طلب در آید. اتخاذ این راهبرد در جبهه اصلاحات ناشی از تجربه تلخ غارتگری منابع عمومی، تحقیر ملی، فرصت سوزی و ناکارآمدیی بود که حاکمیت یکدست اصولگرایان در طول هشت سال دولت احمدینژاد و مجالس هفتم، هشتم و نهم رقم زده و کشور را تا لبه پرتگاه تحریم و جنگ و نابودی سوق داده بود. نگرانی ژرف اصلاح طلبان و دلسوزی آنان برای نجات کشور و حفظ منافع ملی البته ستودنی و کاملاً قابل درک است اما راهبرد «فهرست حداقلی» مانند هر راهبرد دیگری در کنار فرصتهایی که به ارمغان میآورد، تهدیدهایی را هم در پی دارد که نباید از آن غافل بود.
تهدید اصلی این راهبرد، طراحی و سازماندهی پروژه «نفوذ» انتخاباتی توسط رقبای تندرویی است که قسم خوردهاند به هر شکل ممکن دولت روحانی را زمینگیر کرده و با یک دورهای کردن آن، اجازه پیشبرد برنامههایش را ندهند.
اخبار جسته گریخته از فعالیت دستهای پشت پرده و نیمه پنهان افراطیون و نگاهی به تحرکات آشکار و نهان این جریان از جمله خبرسازیهای تفرقه افکنانه و انتشار فهرستهای دروغین و مزورانه به نام جبهه اصلاح و اعتدال، نشان میدهد که آنان عزم خود را جزم کردهاند برخی از چهرههای ناشناخته خود را به عنوان اعتدالگرا و حامی دولت معرفی کرده و در غیاب چهرههای برجسته و شناخته شده، به عنوان نفوذی در این «فهرست حداقلی» بگنجانند. مراجعه برخی از این افراد نفوذی به ستادهای اصلاح طلبان و حامیان دولت در روزهای اخیر و تلاش آنان در جهت معرفی خود به عنوان چهرههای میانه رو، این گمانه را به شدت تقویت کرده و ضرورت هوشیاری اصلاح طلبان در برابر پروژه «نفوذ» را دو چندان میکند.
از یاد نبریم که تجربه ناگوار حضور افرادی مانند الهه راستگو در فهرست اصلاح طلبان مسبوق به سابقه است، نفوذیهایی که با سوءاستفاده از پایگاه رای و محبوبیت اصلاح طلبان به نهادهای انتخاباتی راه یافتند و در بزنگاه حساس سیاسی عهد مروت شکستند و پرده از رخ برافکندند و به حامیان خود خنجر از پشت زدند؛ تفاوت اینجاست که اگر در انتخاباتهای گذشته چنین مسائلی به شکل موردی مشاهده میشد، جبهه اصلاحات در انتخاباتِ پیشِ رو با پروژه «نفوذِ سازمان یافته» افراطیون روبروست که میکوشند با به تاراج بردن پایگاه اجتماعی این جبهه مهرههای خود را در صفحه شطرنج سیاست ایرانی بچینند و البته مقابله با این پروژه خطرناک به هوشیاری و مراقبت بسیار بیشتری نیازمند است.
برای مقابله با این پروژه اصلاح طلبان باید به شدت مراقب باشند که از هول حلیم در دیگ نیفتند و در قحط الرجال اصلاح طلبان بنام و برجسته، به هنگام بستن فهرست حداقلی خود، وجود معیار و شاخصِ حداقلی را در نامزدهای مورد حمایت خود به دست فراموشی نسپارند. در یک برآورد واقع بینانه این شاخصِ حداقلی را میتوان در دو بخش ایجابی و سلبی شناسایی کرد که نامزدهای مورد حمایتِ اصلاح طلبان و حامیان دولت باید ضمن ادا وامضای سوگندنامهای متعهد شوند به این معیار پاییند و متعهد باشند و ضمانتهای لازم نیز از آنان اخذ گردد.
این شاخصِ حداقلی در بخش ایجابی عبارتست از دفاع و حمایت از برنامههای انتخاباتی حسن روحانی که در حماسه سیاسی سال ۹۲ مورد اقبال مردم قرار گرفت؛ و در بخش سلبی عبارتست از مخالفت با هرگونه افراطیگری و تندروی در عرصه سیاست داخلی و خارجی که حقوق و آزادیهای اساسی مردم و صلح و ثبات کشور را هدف گرفته است. چنین سیاستهایی به ویژه در نیمههای پنهان و آشکار اقتدارگرایان افراطی در عرصه سیاسی کشور متبلور شده که از نظر آگاهان کاملاً شناخته شده است. به دیگر سخن فقط نامزدهایی باید بختِ حضور در فهرستِ حداقلی اصلاحات را داشته باشند که تعهد آنان برای حمایت از برنامههای اتخاباتی حسن روحانی و نیز مخالفت آنان با هرگونه افراطیگری و ماجراجویی داخلی و خارجی احراز گردد. البته ناگفته نماند که حمایت ازبرنامههای انتخاباتی حسن روحانی لزوماً نباید با حمایت از همه دولتمردان روحانی یکی پنداشته شود چون تجربه نشان داده است مدتی که از عمر دولت اعتدال سپری شده است، به جز شخص حسن روحانی و شماری از دولتمردان که متین و استوار بر شعارها و برنامههای انتخاباتی ایستادگی و تاکید کردهاند، برخی از دولتمردان، برای حفظ مقام و صندلی خود، شعارها و برنامههای دولتِ تدبیر و امید را در زد و بندهای پشت پرده به قربانگاه وادادگی و فرصت طلبی بردهاند.
با چشمان باز مراقب باشیم که اسب پیشکشی افراطیونِ اقتدارگرا را به تروآی دولت و اصلاحات نبریم!
با سلام مطلب قشنگی بود. ممنون از شما و نگارنده محترم.
ممنون از مطالب دلسوزانه شما