کاشان نیوز ــ امیر عموزاده: در ۹ ماهٔ ابتدایی سال ۹۲، روزانه بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کردهاند. در سال ۸۹ آمار خودکشی نسبت به سال ۸۸، ۱۷ درصد افزایش یافته است. به طور میانگین از هر ۱۰۰ هزار ایرانی، ۵ تا ۷ نفر خودکشی میکنند. استان ایلام بیشترین آمار خودکشی در کشور را دارد و از هر ۱۰۰هزار نفر، ۷۱ نفر در سال خودکشی میکنند. این آمار، تنها آمار رسمی مربوط به خودکشی در کشور است.(۱) عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جسمی، خانوادگی و … در اقدام به خودکشی نقش دارند.
همه خبر خودکشی دانشجوی دانشگاه کاشان و همچنین فضای رسانهای برای لغو بورس وی را شنیدهایم. «ایوب آقایی»، دانشجوی دکترا و اهل ایلام (که بیشترین آمار خودکشی را در کشور دارد). برخورد سیاسی با این مورد خاص باعث شد تا مطالبهگری از مسئولان درخصوص مشکلات اجتماعی، فرهنگی، روانی و مالی جامعه به حاشیه رانده شده و افرادی که پیشتر قصد داشتند تحت لوای نام «استاد ارزشی» و با پروپاگاندا و فشار رسانهای با معدلهای بسیار پایین و در گروههای درسی که دانشگاه نیاز به هیئت علمی نداشت، به عضویت هیئت علمی درآیند، آنرا همچون پیراهن عثمانی بر سر نیزه کرده و برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.
چگونه میتوانیم مطالبات و سخنان افرادی را بهعنوان مطالبات نمایندگان دانشجویان بنامیم، در حالی که فعالیتهای چند سال اخیرشان در تبلیغ برای کاندیداهای مجلس و یا فشار به دانشگاه برای عضویت افرادی که شرایط عضویت هیئت علمی را ندارند خلاصه شدهاست؟
آیا آرمانهای جنبش دانشجویی این است؟ ای کاش به جای فریاد وامصیبتا سردادن و نوشداروی پس از مرگ سهراب برای آقایی، یکبار در طول سالهای گذشته و از طریقی، به مشکلات دانشجویان و یا جامعه میپرداختند، تا خوانندگان ادعاهایشان بتوانند قسم حضرت عباس آنها را باور کنند.
در دورهٔ زمامداری احمدینژاد، تعدادی بورسیهٔ هیئت علمی جذب شده بودند که مشخص نبود طبق چه ضوابطی این امر صورت گرفته است. به عنوان نمونه، افرادی بورسیهٔ خارج از کشور برای رشتههایی چون علوم و معارف قرآنی یا نهجالبلاغه شدند و سریعاً بورس آنها تبدیل به بورس داخل شده بود و یا با معدلهای بسیار پایین بورس شدند.(۲) بهطور مشخص برخی از این موارد، کیان و استقلال دانشگاه را هدف گرفته بود. با وجود افرادی اینگونه و تغییر ترکیب اعضای هیئت علمی، خروجی دانشگاه چه میشد و آیا دانشگاه میتوانست مبدأ همهٔ تحولات باشد؟ بهطور مشخص جواب منفی بود.
با این وصف چگونه به این سرعت و بدون اعلام رسمیِ دلیل خودکشی از جانب مراجع قانونی، بهصورت غیراخلاقی دلیل خودکشی متوفی از سوی افرادی با سوابق جناحی مشخص در مصاحبه با خبرگزاریها اعلام میشود؟ اخلاقی این بود که اجازه داده میشد خانوادهٔ وی در صورت صلاحدید در مورد دلایل مرگ وی صحبت کنند. نه اینکه بلافاصله نامهنگاری با اغراض سیاسی شروع و نمک به زخم داغ خانوادهای پاشیده شود که عزیزی از دست دادهاند.
در جواب این پروپاگاندای رسانهای باید پرسید آیا خودکشی فردی، به معنای صدور مجوز برای افرادی است که شرایط بورس و یا عضویت در هیئت علمی را ندارند؟ آیا سیستم دادرسی و قضایی ما توانایی رسیدگی به تضییع حقوق احتمالی افراد را ندارد که برخی اصرار دارند با فشار و هجمهٔ رسانهای به اهدافشان برسند؟ مواردی که در گذشته احکام اخراج هیئت علمی با حکم دیوان عدالت اداری لغو شده است موجود است. آیا راه اعتراض و شکایت به روی ایشان بسته است که از کفن میت برای اثبات حقانیت خود و اهرم فشار استفاده میکنند؟
افرادی در ماجرای مرگ «آقایی» به مشکلات مالی وی اشاره کردند. خرسندیم که اینان بالاخره واقعیت وجود فقر در جامعه را پذیرفتند. زیرا که همین افراد حامیان و کارگزاران سیاستهای دولتی بودند که رییس آن زمانی میگفت در ایران هیچ گرسنهای نداریم.
بله. ما خواستار این هستیم که تمام مسببان فجایع خودکشی مشخص شوند. مشخص شود که چه کسانی در مناصب مختلف و حتی در دانشگاهها، با برخورد با منتقدان باعث شدند تا مشخص نشود درآمدهای میلیارددلاری حاصل از فروش نفت خرج چه شده است که پس از اتمام دولتی که درآمدهای نفتی آن از مجموع درآمدهای نفتی دولتهای پس از انقلاب بیشتر بود، دولت در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت و به اذعانِ خودِ شما افرادی به خاطر مشکلات مالی اقدام به خودکشی میکنند.
آیا وقت آن نرسیده که به خود آیند و بگویند زمانی که ما تمام ارکان قدرت را در اختیار داشتیم، آمار خودکشی، طلاق، اعتیاد و شاخصهای اجتماعی چگونه رشد کرد و ما به جز برخورد با منتقد و ساکتکردن آنها چه کردیم؟ جز آنکه برای مصلحت همقطاران، سر خود را چون کبک داخل برف کردیم و چشم بر تمام اتفاقات بستیم؟ همان دورهای که دلواپسان امروز در مسند قدرت بودند و اجازهٔ انتشار نشریات مستقل را در دانشگاه نمیدادند. شوربختانه نگارنده در دورهٔ زمامداری دلواپسان امروز در دانشگاه حضور داشته است. بر اساس آمار و همچنین تجربهٔ شخصی، رکود نشریات دانشجویی، برخوردهای قهرآمیز با فعالان و تعلیق و تنبیه، تکصدایی مطلق، رکود فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی صنفی، مقالهگرایی بیهدف و … تنها بخشی از مسائل آن دوران سیاه دانشگاه بود.
سوال دیگر ایناست که در کدام مرجع قضایی و انتظامی، دلایل خودکشی ایوب آقایی اعلام شده است که دلیل آن را به لغو بورسشدن وی ارتباط میدهید؟ آن هم بورسیهای که لغو نشده! آیا اینطور به ذهن متبادر نمیشود که با اینکار به دنبال مظلومنماییِ افرادی هستید که قصد داشتهاند با استفاده از اهرمهای فشار، خود را به عضویت هیئت علمی دانشگاه کاشان درآورند؟
اگر دانشگاه کاشان و مدیران آن در هر دورهای با پول بیتالمال افرادی را خارج از ضابطه و تحت فشار، بورس نمایند و یا به عضویت هیئت علمی درآورند، به طور قطع در حق بیتالمال و مردم و دانشجویان ظلم کردهاند و از آنان انتظار داریم قانون را تمام و کمال و به دور از واژههای مبهم و بدون دال مشخصی چون «استاد ارزشی» برای همه اجرا کنند.
آنچه که نگارنده را مصمم به نوشتن این نامه کرد، نه دفاع از فرد یا سیستمی خاص بود (که خود نیز به آن انتقاداتی دارد، البته نه با هدف سهمخواهی از آن) که دفاع از حقیقتی بود که در پشت موجهای رسانهای در حال گمشدن است. مسألهای که پس از صحبت با فردی که از سال ۹۲ در راهرو متوفی سکونت داشت و به مشکلات روحی وی از همان سال ۹۲ و پیش از مباحث بورسیه آگاه بود، برای نگارنده محرزتر شد.
ـــــــــــــــــــــــــ
۱- لینک آمارهای مربوط به خودکشی
http: //www. tabnak. ir/fa/news/۵۸۷۱۰۲/%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷-%D۸%A۲%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AE%D۹%۸۸%D۸%AF%DA%A۹%D۸%B۴%DB%۸C-%D۸%AF%D۸%B۱-%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۸%A۸%D۸%A۷-%DA%A۹%D۸%B۴%D۹%۸۸%D۸%B۱%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۸%AF%DB%۸C%DA%AF%D۸%B۱
۲- صحبتهای رضا فرجی دانا در جلسهٔ استیضاح
آقای عموزاده چنان با تندی و بدون در نظر گرفتن جوانب امر بر همه تاختین که ...شما تا چه حد از زندگی و مرگ ایوب میدانید؟؟؟؟؟
اقای عمویی شما باید جواب ابروی رفته شده بورسیه های قانونی و خون این جوان ریخته شده را بدهی
آقای عموزاده شما نیز تند رو هستید مثل گروهی که به آنان نقد کردید نه شما به در د این جامعه میخورید نه گروهی که شما نقد کردید هردو باید متعادل شوید که رییس دولت اصلاحات که شما سنگ اش را به سینه میزنید سفید سفید بود نه احمدی نژاد سیاه سیاه هردوخدماتی داشتن ونقاط ضعفی این که شما هردو گروه ناعادلانه بهم بتازید به جایی نمیرسید ایوب اقایی مرد حالا یا با فشار وزارت علوم یا مشکلات دیگر شما نیز نباید مرگ اش را بهانه کنی وبه دولت قبل بتازی مثل گروه مقابل تان که به دولت روحانی میتازند
اگه موافق باشید این مورد رو هم نسبت بدیم به دولت قبل. چطوره؟