کاشان نیوز- امیر ملکی، وحید پرهیزکاری: چندی است شهرداری کاشان عملیاتی ساختمانی را درست در وسط میدان کمالالملک، یکی از میدانهای اصلی کاشان واقع در بافت تاریخی این شهر آغاز کرده است. از زمان شروع این پروژه و پس از تخریب آبنمای میانی چند ماهی طول کشید تا اطلاعات و تصاویری مختصر، ذیل خبری کوتاه در فضای مجازی منتشر شود که از خلال آن مشخص شد هدف از این ساختوساز احداث کوشکی در دوطبقه با الهام از باغ فین و باهدف ایجاد نگارخانهای برای آثار نقاش معروف کاشانی کمالالملک است.
جدا از اینکه اطلاعرسانی به این شیوه تا چه میزان درست و حتی قانونی است، این پروژه از جنبههای گوناگون میتواند موردنقد و بررسی مفصل قرار بگیرد اما با توجه به کمبود مدارک و اطلاعات لازم برای چنین نقدی، در این نوشته سعی میشود با استناد به طرحهای منتشرشده تنها به بررسی مختصری پیرامون چالشها و امکانات این محدوده در مقیاس شهری و سپس ایدهی اصلی بهکاررفته در طراحی یعنی کوشک، میزان انطباقپذیری آن به لحاظ تاریخی و همینطور به لحاظ کاربری موردنظر یعنی نگارخانه پرداخته شود.
عملکرد و توسعهی تاریخی میدانها
میدانهای شهری از بااهمیتترین فضاهای شهری هستند که از دیرباز در معماری و شهرسازی شهرهای کهن همچون کاشان به آنها توجه میشده است. در شهرهای قدیمی این میدانها که در محل تقاطع شریانهای اصلی احداث میشد، بهطورمعمول بهوسیلهی بناهایی عمومی همچون مسجد، حمام، مدرسه، دارالشفاء، دارالسیاده و … محصور میشدهاند و عرصهی باز میانی بهعنوان محلی برای گردهماییهای گوناگون استفاده میشده است. بهاینترتیب این میدانها از طریق گرد هم آوردن کاربریهای گوناگون، طیف وسیعی از نیازهای مردم را پاسخگو بوده و پویایی قابلتوجهی را درون خود فراهم میآوردهاند. از نمونههای ارزشمند میدانها تاریخی میتوان به میدان نقشجهان و میدان عتیق در اصفهان، میدان گنجعلیخان در کرمان و میدان ولی سلطان، میدان میرعماد (سنگ)، میدان امیر و میدانگاه آقا در شهر کاشان نام برد که برخی از آنها هنوز هم باقوت به زندگی خود در بافت شهری ادامه میدهند.
با توسعهی شهرها در دوران پس از مشروطه، ورود اتومبیل و احداث خیابانهای شهری، چهرهی شهرها دگرگونشده و طی این خیابانکشیها ساختار بههمپیوسته بافتهای تاریخی ازهمگسیخته و بسیاری از میدانها بهتدریج نقش اجتماعی پیشین خود را از دست دادند؛ اما شهر بار دیگر برای به دست آوردن تعادلی جدید به تکاپو افتاد و در این میان میدانهای جدیدی در دورهی پهلوی احداث شد که علاوه بر تکمیل شبکه تردد سواره در داخل شهرها با اهدافی نزدیک به اهداف میدانها تاریخی و با ساختار و مناسبات اجتماعی اقتصادی جدید در شهرها به وجود آمد که برخی از آنها به دلیل جانمایی مناسب، جداره سازیهای خوب و نگاه یکپارچه حاکم در طراحی آنها تاکنون نیز پاسخگوی نیازهای شهری بوده و با گذر زمان جایگاه خود را در ساختار شهر تثبیت کردهاند. ازجمله این میدانها میتوان به میدان توپخانه و حسنآباد در تهران و یا میدان مرکزی (امام) همدان اشاره کرد. میدان کمالالملک در کاشان به لحاظ جایگاه تاریخی به این دوره تعلق دارد.
پیشینه و عناصر تاریخی پیرامون میدان
میدان کمالالملک در مرکز بافت تاریخی کاشان، در مجاورت بازار و با تخریب کامل یکی از محلات تاریخی این شهر به نام محلهی کَلِهَر در دوران پهلوی ساخته شد و برای این منظور بخش اعظم این محله شامل بناهایی همچون گذر و سِیپَک (پایاب-محل دسترسی عمومی به آب قنات در قدیم) تخریب شد. حضور بازار بهعنوان ارزشمندترین بنای تاریخی کاشان پس از تپههای سیلک، شاید مهمترین پتانسیل این محدوده و رمز بقای آن از زمان احداث بوده است. علاوه بر این بناها و محوطههای تاریخی دیگری چون مسجد-مدرسه شاه و حمام گذر نو در گوشهی شمال شرقی؛ میدانگاه ماشرف در مجاورت بازار پانخل و در گوشهی شمال غربی وجود دارند که هرکدام میتوانند امکانهای خوبی را برای پویایی هر چه بیشتر این محدوده فراهم کنند. متأسفانه نه در زمان احداث میدان و نه بعدازآن توجهی به این پیشینهی تاریخی نشده است درحالیکه بهخوبی میتوان از هر یک از این آثار بهعنوان پتانسیلهای موجود برای غنا بخشیدن به کیفیت فضایی محدوده میدان بهرهگیری کرد.
از طرف دیگر با توجه به موقعیت ویژه میدان کمالالملک بهعنوان دروازهای برای ورود به قسمتهای مختلف بافت تاریخی ارزشمند شهر کاشان و عناصر تاریخی متعدد پیرامون آن، هرگونه ایده برای طراحی در این محدوده لازم است که علاوه بر در نظر گرفتن کاربری امروزی، ارزشهای موجود در این بافت را خدشهدار نکند. نوسازی همراه با تقلید از معماری گذشته و نامربوط به این محدوده از مخربترین این ایدهها است.
جدارهها
با توجه به آنچه گفته شد تعریف یک میدان و از آن مهمتر پویایی آن بیش از آنکه به ساخت عناصری خاص در میانهی میدان معطوف باشد، به جدارههای اطراف و کارآمدی آنها بستگی دارد. امروزه باگذشت بیش از ۶۰ سال از زمان احداث میدان کمالالملک، هیچ ساختمان خدماتی و عمومی ویژهای جز یک دفتر بیمه و یک مرکز پیشخوان دولت در اطراف میدان احداث نشده است و هیچ نوع جداره سازی در آن صورت نگرفته بهطوریکه با نگاهی گذرا به جدارههای میدان بههیچوجه قابلتشخیص نیست که این جدارهها مربوط به یکی از بزرگترین و مهمترین میدانهای شهر کاشان است. تنها تحول قابلمشاهده در جدارهها نوسازیهای پراکنده چند پلاک شخصی و البته مثل همهجا حضور چند بانک در این محدوده است.
حال آنکه باکمی تأمل در نحوهی جانمایی این میدان، جهتگیری و اندازهی آن میتوان آیندهنگری به نسبت خوبی در طرح اولیه مشاهده نمود که امکان طراحی و توسعه بیشتر را فراهم میآورد. با نگاهی به میدانهای تاریخی همدوره و سیر تحول آنها و با در نظر گرفتن نیازهای امروزی از سوی دیگر، میتوان دریافت که طراحی جدارههای کارآمد از مهمترین فوریتهای طراحی در این محدوده است.
عبور و مرور
نبود پارکسوار تاکسی برای مراجعین بازار و از طرف دیگر پراکندگی و بینظمی پارکسوارهای دیگر در جا تا جای میدان با اشغال فضای اطراف، باعث ترافیک همیشگی در محدوده میدان، بهویژه در ورودی بازار پانخل (خیابان بابا افضل) شده و باگذشت سالها هیچ اقدامی برای رفع آن صورت نگرفته است. از سوی دیگر پیاده راههای کمعرض و مقطّع پیرامون میدان سبب شده که عابرین در نقاطی از میدان کناره خیابان را برای تردد خود انتخاب کنند که سبب بینظمی ترافیکی بیشتر برای میدان شده و همینطور عدم رونق جدارههای تجاری میدان را به همراه داشته است.
طرح کوشک
گذشته از باطل بودن اصل این اقدام در مقیاس شهری، طرح معماری که تهیهشده بازسازی بسیار ابتدایی و ضعیف از یک کوشک صفوی است که بههیچوجه از منظر معماری و زیباییشناسی قابل دفاع نبوده و بیشتر به یک کاردستی شبیه است.
در معماری سنتی کوشکها بناهای منفردی هستند که بهطورمعمول در محل تقاطع محورهای اصلی باغها و آنهم در بیرون از شهر و اطراف آن در مناطق خوش آبوهوا احداث میشدهاند و هدف از آن گذران اوقات فراغت شاهان و یا بزرگان بوده است. اصول طراحی کوشک پیوند جدانشدنی با معیارها و اصول باغسازی ایرانی دارد بهطوریکه تعریف هیچیک از آنها بدون دیگری امکانپذیر نیست. کارکرد این کوشکها که معمولاً در دوطبقه بنا میشدند فراهم آوردن محلی امن و دنج در طبقه بالا برای استراحت و استفاده از دورنمای باغ و نهرهای روان آن بوده است. باغ فین یکی از شاخصترین نمونههای این نوع معماری است که بهتازگی در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است. محوطه وسیع و سرسبز باغ و محصوریت آن با دیوارهای بلند و همچنین قرارگیری آن در محدودهای خوش آبوهوا خرد اقلیمی معتدل به وجود آورده که امکان چنین معماری را با توجه به آداب و اصول معماری سنتی ایران فراهم کرده است. حال آنکه در وسط یک میدان شهری چنین امکانی وجود ندارد.
کدام ویژگی نوآورانه طرح کوشک را به مدلی امروزی بدل کرده است تا بتوانیم دربارهی الهام گرفتن از معماری سنتی صحبت کنیم؟ کدام تمهید این طرح را با موقعیت و شرایط خاص این میدان تطبیق داده است؟ بریدن یک طرح از جایی و قرار دادن آن در جای دیگر بدون در نظر گرفتن جوانب آن بیش از آنکه ارزشگذاری به میراث گذشته باشد نوعی دهنکجی به طرحهای سنتی بهحساب میآید. از همین روست که در منشورهای حفاظتی مختلف بینالمللی طی صدسال اخیر با تأکید فراوان تقلید از معماری گذشته در ساختوسازهای جدید را بهطور کامل منسوخ اعلام کرده است. برای مثال این مطلب در منشور آتن در سال ۱۹۳۳ میلادی اینطور عنوانشده:
«هیچگاه بازگشت به گذشته به وقوع نپیوسته و هیچگاه انسان از راهی که بهپیش رفته بازنگشته است.» شاهکارهای گذشته به ما نشان میدهند که چگونه هر نسلی طریقه ویژه ابداعهای خود، اندیشههای خود، زیباییشناسی خود را داشته و به مجموعه منابع فنی ویژه دوره خود توجه کرده است. تقلید عاجزانهی گذشته همان تن دردادن بهدروغ بوده و به معنای بالا بردن بدل تا حد اصل است…با به کار بردن فنون جدید برآرمانی که امروزه پشت سر گذاشتهشده، به چیزی جز از تقلیدی که خالی از هرگونه زندگی و تحرک است نمیتوان رسید…با مخلوط کردن بدل با اصل … به چیزی جز از یک بازسازی تصنعی درراه بیارزش کردن همان شواهد اصیلی که دفاع و حفاظتشان موردنظر است، نمیتوان دستیافت.”۱
حال سؤال اصلی اینجاست که بههرروی ساخت یک کوشک در میانه این مسائل چه کمکی به حل مشکلات ذکرشده میکند؟ ایده موضعی بدون توجه به یکپارچگی طرح، بدون در نظر گرفتن عرصه میدان و کلاننگریهای لازم، یک موضوع طراحی شهری را در بهترین حالت به یک طرح معماری بیمصرف و تزئینی تقلیل داده است.
طرحهای سهبعدی منتشرشده علاوه بر اینکه حتی با یکدیگر همخوان نیستند، جزئیات منسجم چندانی را ارائه نمیکنند بنابراین ما از پرداختن به جزئیات دیگر آن بهطور مشخص صرفنظر کردیم، اما موارد نامأنوس و عجیب دیگری نیز مانند باغچههای مثلثی شکلی که اطراف کوشک را فراگرفتهاند، نیز در طرح مشاهده میشود.
کاربری
عدم تناسب کاربری پیشنهادی یعنی نگارخانهی آثار استاد کمالالملک با ویژگیهای فضاییِ معماری کوشک و موقعیت مکانی آن از دیگر نواقص بنیادین این طرح است و با توجه به اطلاعاتی که از طرح منتشرشده، گمان نمیرود که اصولاً بتوان چنین کاربری را در آنجا داد. بهعنوانمثال در اصول طراحی نگارخانهها، بهویژه نگارخانههای نقاشی آمده که به دلیل شرایط خاص نگهداری، بایستی نور فضاها بهصورت غیرمستقیم تأمین شود و پیش از آن، البته میباید جدارههای کافی برای نصب تابلوها وجود داشته باشد؛ حالآنکه کوشک اصولاً طرحی باز و با گشودگیهای زیاد است؛ به این صورت که بیشترین در و پنجرههای ممکن را رو به فضاهای بیرونی دارد و فضای ارتباطی مرکزی آن بین طبقه بالا و پایین کاملاً باز است. بهاینترتیب درحالیکه نگارخانهها نیاز به فضاهای جانبی متعدد دیگری نیز علاوه بر محل نمایش آثار دارند، این طرح حتی در نمایش آثار هم با مشکل مواجه خواهد بود.
این آثار چطور قرار است نگهداری و نمایش داده شوند؟ این نگارخانه گنجایش چند نفر را خواهد داشت؟ چطور امنیت این آثار در دل یک فضای عمومی شهری تأمین خواهند شد؟ برای بار ترافیکی حاصل از این نگارخانه در میدانی که خود در حال حاضر بهاندازهی یک پایانهی مسافربری برای نقاط مختلف کاشان و حومه پر از مسافران و اتومبیلهای سرگردان است، چه امکانی اندیشیده شده است؟ یادبود کمالالملک به شیوههای مختلف دیگری که البته عملیتر و کارآمدتر باشد میتوانست صورت گیرد.
جمعبندی
امروزه عرصههای عمومی، معابر و میدانها در طرحهای جامع شهری و تفصیلی، با در نظر گرفتن کلیات و اهداف کلان برنامهریزی شهری، همچنین ارزشهای مربوط به بافتهای تاریخی و باهدف تأمین زیرساختهای لازم برای حضور و بروز زندگی اجتماعی انسانها در شهر طراحی و جانمایی میشوند و اصولاً هرگونه ساختوساز حجیم در چنین عرصههایی منتفی است. بیشترین چیزی که در وسط این میدانهای شهری ساخته میشود محدود به آبنماها، فضای سبز و یا المانها و مجسمههایی است که بانام میدان و حافظه تاریخی آن نسبتی برقرار کنند. میدان کمالالملک با توجه به پتانسیلها و مشکلات آن نیاز به طرحی جامع داشته که بتواند این مسائل را حل کند و در برخوردهای موضعی تنها صورتمسئله خود را بیشتر نشان میدهد.
نکتهی دیگر اینکه اگر بنا به استفاده از معماری بومی در طرحهای امروزی است میبایست نخست به ویژگیهای محدوده از همان منظر تاریخی توجه نماییم. بر این اساس و در راستای ایجاد تحولی در عرصهی میدان کمالالملک میتوان از نمونههای موفق میدانهای همدوره بهره برد که ساختار مشابهی داشته و پس از ساماندهی و بهسازی توانستهاند کارکردهای معاصر را نیز پاسخگو باشد؛ با این توضیح میتوان دریافت که بهرهگیری از معماری کوشکهای صفوی تناسبی با هیچکدام از موارد مطرحشده نداشته و نمیتواند در توسعه و بازطراحی میدان نقشی داشته باشد.
با نگاهی اجمالی به سایر پروژههای عمرانی در دست اجرا در سطح شهر میتوانیم بهوفور نمونههای دیگری ازایندست پیدا کنیم که بهجای درمان دردهای اصلی و نیازهای زیربنایی تنها به بَزَک کردن سیمای شهر پرداخته میشود و بهاینترتیب شهر به صحنه نمایشی تبدیلشده که در هر جای آن دکوری در ابعاد مختلف در حال ساخت است.
——————————————————-
منبع: ۱٫ فلامکی، محمد منصور. منشور آتن. نشر فضا. تهران:۱۳۸۸
با سلام.امیدوارم شهردار محترم کاشان که به حق یکی از مدیران موفق شهری در این چند ساله بوده با درایت خود نسبت به باز گردان میدان کمال الملک به شکل اولیه اقدام نماید.مطمئنا معماران گذشته این میادین با توجه به طرح و دیدگاهشان از معماران و طراحان صاحب نام بوده اند.پس بیدلیل طرح هایشان را به نابودی نکشانیم.و به عنوان بخشی از تاریخ معماری شهری کاشان آن را برای آیندگان نگه داریم.
من فقط دو سه تا سوال یا درخواست دارم: اول اینکه چرا در دوره های قبلی مدیریت شهرداری کسی به فکر میادین نبود؛ و بالاخص این میدان و حاشیه آن و جای پارک موتورها و خدماتی که در حاشیه میدان عرض می شود؟؟ مگر ان دوران را می توان به حساب نیاورد؟ دومین درخواست این است که یک نظر سنجی بزارید تا مردم مشخص کنند از عملکرد شهردار راضی هستند یا خیر؟ البته بعید می دانم سایت شما این قابلیت را داشته باشد... نکته سوم که حائز اهمیت است نحوه اداره این سایت است که کاملاً مشخص است که پول و هزینه آن از کجا تامین می شود. اما اگر نظر سنجی بگذارید مسلماً قلمتان خاموش می شود.
بعضی دوستان در همه ی زمینه ها صاحب نظرند عجیبه! مگر جلسات داستان شما و ادبیاتی که در کاشان راه انداخته اید جنبه ی خودنمایی و نمایش ندارد.... یا خانه های تاریخی اتان همین مناسبات را ندارد؟!
در پاسخ به آقای عرفان باید عرض کنم که در این شهر دو نوع خبرنگار و رسانه داریم یکی رسانه مستقل و منتقد و با شهامت مثل کاشان نیوز که تعداد آنها خیلی خیلی کم است و دیگری رسانه های وایسته ای که با پول و شام و ناهار و هدایای شهرداری اداره می شوند پس شما نباید توقع داشته باشید که وقتی کسی در روز خبرنگار به هتل گلستان دعوت می شود و شام و هدیه و ... می گیرد شهامت یا بی عقلی نقد و زدن حرف حق را داشته باشد من شنیده ام برخی از این رسانه ها برای انتشار هر خبر برای شهرداری و سازمانهای وابسته فاکتور می برند و پول می گیرند ... حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
نگاه کارشناسانه شما بسیار قابل تامل است. امیدوارم تیم مشاوران شهردار اندک وقتی برای خواندن این نکات داشته باشند . اگر چه به نظر می رسد دست بردن به میدان های اصلی مثل میدان معلم و فلکه فین و حالا میدان کمال الملک بیشتر جنبه خودنمایی و نمایش راه انداختن در جاهای شلوغ رادارد. وگرنه خدا می داند این شهر تابستان امسال چند تا کشته و تصادفی داد به واسطه نبود معبر های درست که از وظایف شهرداری است.
با سلام و تشکر از اینکه به صورت تخصصی به این موضوع پرداخته اید؛ نهاد های مسؤل تا چه زمانی می خواهند به سکوتشان در مقابل این پروژه که جز هدر دادن منبع مالی و انسانی چیز دیگری نیست، ادامه دهند؟ شهروندان بسیاری منتظر پاسخ این پرسش هستند و سؤال دیگر اینکه آیا تا به حال دوستان خبرنگار از امنیت و سلامت درختان میدان کمال الملک خبری تهیه کرده اند؟ نشود ماجراهای قبل که درختان قطع شدند و بعد گفته شد درختان خشک بوده اندو باید قطع می شدند! وسؤال آخر: آیا در میان رسانه های این شهر فقط کاشان نیوز پیگیر این موضوع است؟ و اگر پاسخ آری ست چرا سایر رسانه ها سکوت کرده اند؟