کاشان نیوز–امضاء محفوظ: نامه سرگشاده یک استاد دانشگاه درباره کارنامه سیدجواد ساداتی‌نژاد در دانشگاه کاشان.
«به نام خدا
الف) سند راهبردی و شعار سازمانی
۱- درباره برنامه و تعیین چشم‌انداز دانشگاه که آقای ساداتی ابتکار، تهیه، تصویب و اجرایی‌شدن آن را به نام خود تمام کرده است، باید گفت که تدوین برنامه راهبردی دانشگاه در همه دور‌ه‌ها از آغاز تا کنون وجود داشته و اساسا دانشگاه نمی‌تواند بدون برنامه باشد. ثانیا برنامه‌ای که آقای ساداتی مدعی انجام آن است سه سال بعد از وی (سال۹۳) در دوره آقای دکتر زراعت پس از بررسی‌ها و جلسات کار‌شناسی و توجیهی فراوان تصویب و دستور اجرای آن ابلاغ شده است.
۲- شعار سازمانی آقای ساداتی‌نژاد که بر اساس آن دانشگاه کاشان باید در سال ۱۴۰۴ جزو ۵ دانشگاه بر‌تر کشور باشد، شعاری پوشالی بیش نبود و اکنون مورد تمسخر دانشگاه‌های دیگر نیز قرار گرفته است؛ چون اساسا زیرساخت‌های موجود در دانشگاه و شهر کاشان در مقایسه با دانشگاه‌های بزرگ ایران به‌ویژه در پایتخت و بسیاری از مراکز استان‌ها تحقق چنین وعده‌ای را کاملا غیرعملی می‌کند. این ادعای گزاف چنان امروز بی‌وجه است که روابط عمومی دانشگاه در فراخوانی درخواست تعیین شعار راهبردی جدیدی داده است.
ب) ساخت فضای کالبدی و جذب خیرین
۳- در مورد ساخت بناهای جدید در دانشگاه باید گفت که دانشگاه کاشان از دوره آقای دکتر شامخی به بعد روند رو‌به‌رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. در دوره ساداتی‌نژاد که پول‌های کلان نفتی به هر طرف سرازیر شده بود، نصیبه‌ای هم به دانشگاه کاشان رسید. اما در مورد طرح‌های خیریه که دوره ایشان به انجام رسید باید گفت که این امر میسر نبود الا با همت و کمک کسانی مانند آقای الماسی رئیس ستاد توسعه دانشگاه و مدیران توانا و سر‌شناسی مانند دکتر زراعت و… که با خیرین آشنا بوده و عمده این فعالیت‌ها به همت و تلاش این دوستان صورت گرفت و الا در سال‌های آغازین چهار سال مدیریت آقای ساداتی‌نژاد اصلا کسی وی را نمی‌شناخت و در واقع این دوستان دانشگاه بودند که هم عامل معرفی وی به خیرین بوده و هم جلب رضایت آن‌ها را به ساخت بناهای خیریه و موقوفه در دانشگاه کردند، امری که اکنون با سرعت بیشتر ادامه دارد.
۴- با این اوصاف از این جهت دوره ایشان دوره ممتازی نبود، زیرا اکنون که دوره بی‌پولی و محاصره اقتصادی است و رکود بر کشور حاکم است نیز ۱۶ طرح خیرخواهانه در دانشگاه در حال انجام است که در هیچ دوره‌ای سابقه نداشته است. ضمن این‌که تفاوت آن با دوره ساداتی‌نژاد این است که این موقوفات طرح‌های خیرین صرفا ساختمان‌سازی نیست بلکه به لحاظ کیفیت نیز ارتقاء پیدا کرده و دانش‌محور است؛ همچون تاسیس کرسی‌های بین‌المللی، برگزاری کلاس‌های آنلاین، تجهیز آزمایش‌گاه و تاسیس کتاب‌خانه تخصصی.
۵- درباره برخی از پروژه‌های دوره مدیریتی ایشان هم به خاطر سوء‌مدیریت و بی‌تدبیری دانشگاه متحمل خسارت شد. چنان‌که پیمان‌کار دانشکده علوم انسانی که آقای ساداتی‌نژاد طلب ایشان را نداده بود، اقامه دعوا کرده و دادگاه دانشگاه را به پرداخت دو برابر طلب یعنی حدود ۱ میلیارد و ششصد میلیون تومان محکوم کرد.
۶- آقای ساداتی همچون رئیس جمهور وقت بدون هیچ برنامه‌ریزی و صرفا بنا بر دل‌خواه خود دست به کارهایی زده‌اند که شاید در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته باشد؛ از جمله الف) تاسیس دانشکده منابع طبیعی بدون حتی یک عضو هیات علمی و خرید تجهیزات چند میلیاردی برای این دانشکده که بعد از چند سال از جلد هم بیرون نیاورده‌اند که مصداق هدر دادن بیت‌المال است. ب) تاسیس دانشکده مدیریت با یک عضو هیات علمی. در حالی که در هر گروه علمی در داشکده باید ۵ عضو هیات علمی داشته باشد. این کار به قدری بدون برنامه بود که در دوره کنونی این دانشکده کذایی تبدیل به گروه شده و در دانشکده علوم انسانی سازمان‌دهی شد. ج) ضمن این‌که در زمان ایشان دانشکده‌هایی تاسیس شد که هرگز ساخته نشد؛ مانند دانشکده شیمی، نساجی و پژوهشکده نجوم. البته این دانشکده‌های نامرئی بیلان کاری خوبی برای آقای ساداتی‌نژاد بود.
ج) نیروی انسانی
۷- در بعد جذب نیروی انسانی آقای ساداتی به ویژه برای بر هم زدن ترکیب اصلاح‌طلب دانشگاه و تشکیل باند و تحقق شعارهای پوشالی دولت وقت به استخدام صد‌ها کارمند دست زده که هزینه سنگینی بر دانشگاه تحمیل کرده است، چنان که اکنون که چند سال از دوره مدیریت وی می‌گذرد با این‌که دانشگاه هیچ نیروی کارمندی جذب نکرده و توسعه بیشتری نیز پیدا کرده است، حدود صد نیروی مازاد دارد که با رفتن آن‌ها هیچ نقصانی در عملکرد دانشگاه حس نخواهد شد.
۸- درباره تامین هیات علمی که بد‌ترین ضربه‌ها به بدنه علم و دانش و منطقه کاشان وارد شد. آقای ساداتی‌نژاد که از برنامه دراز مدت و رساندن دانشگاه در میان ۵ دانشگاه بر‌تر کشور دم می‌زند در جذب هیات علمی هیچ معیاری جز خط و ربط سیاسی نمی‌شناخت. کسانی در دوره ایشان به عنوان هیات علمی پذیرفته شده بودند که معدل آن‌ها زیر سیزده بود و یا این‌که سه ترم مشروط شده بودند و حتی برخی موارد نیروهایی جذب شده بودند که در مجموع بیش از ۱۰۰ واحد درسی دوره‌های تحصیلشان، نمره زیر ۱۰ داشت.
۹- از طرفی آقای ساداتی‌نژاد با اعمال نفوذ و تحمیل عقیده بر کمیته‌های تخصصی بررسی صلاحیت علمی درخواست‌کنندگان ترکیب هیات علمی را به شدت به سوی نیروهای همسو اما کم‌سواد سوق می‌داد. (گر چه خوشبختانه در دوره کنونی بسیاری از این بورسیه‌ها که صلاحیت علمی و کارنامه‌های قابل قبولی ندانشتند از گردونه ارزیابی‌های نهایی علمی خارج شدند.)
۱۰- از طرف دیگر آقای ساداتی بسیاری از نیروهای متخصص و متعهد به این مملکت را علی رغم سوابق درخشان علمی و پژوهشی از چرخه بورس یا استخدام حذف می‌کردند و این ظلمی عظیم به جامعه علمی و به بیت‌المال و ستم در حق کسانی بود که تمام عمر عزیز خود را صرف مجاهدت‌های علمی کرده بودند.
۱۱- در این‌باره مواردی وجود داشت که حتی کسانی که تمام مراجع استعلام رسمی دوره احمدی‌نژادی هم صلاحیت آن‌ها را تایید کرده بود، از روی غرض شخصی و جناحی از حقوق شهروندی محروم می‌کردند.
۱۲- دستگاه گزینش آقای ساداتی برای کسانی که از مریدان و همپالگی‌های ایشان نبودند تبدیل به یک دستگاه مخوفی شده بود که بعد از سال‌ها معطلی در ‌‌نهایت یا درخواست‌کننده صاحب صلاحیت را خسته و ناامید کرده و مجبور به پیگیری استخدام در دانشگاه‌های دیگر می‌کرد، یا به صورت اعلام غیر رسمی رد می‌کرد، چون این رد صلاحیت‌ها هیچکدام قانونی نبود و جرات نداشتند به صورت رسمی آن را اعلام کنند. از این رهگذر ایشان و دوستانشان دانشگاه را از وجود استادان برجسته و صاحب‌نظر فراوانی که می‌توانستند منشا اثر باشند محروم کرد.
۱۳- همچنین با کمال بی‌رحمی و بی‌انصافی استادان مدعوی را اخراج کرد که بیش از ۲۰ سال در دانشگاه‌های کاشان و اصفهان تدریس کرده و منشا خدمات علمی و فرهنگی فراوانی بودند. همچنین برخی کارمندان که با حسن سابقه لقمه‌نانی برای زن و بچه خود می‌بردند، اما در راستای تمایلات ایشان حرکت نمی‌کردند اخراج شدند.
۱۴- مسئله دیگر تبدیل بورسیه‌های تبدیل به داخل بود. وی با اعمال نفوذ و باندبازی کسان نالایقی را ابتدا بورسیه خارج از کشور می‌کرد، آن‌گاه ظرف ۵ دقیقه تبدیل به داخل کرده و با تحمیل هزینه‌های بسیار سنگین مالی در چرخه قرار می‌داد، در حالی که تبدیل بورس خارج به داخل با احراز تمامی شرایط علمی باید حداقل بعد از یک‌سال اقامت صورت پذیرد.
۱۵- بی‌قانونی دیگر که در چارچوب بی‌قانونی‌های دولت احمدی‌نژاد صورت گرفت، مامور به تحصیل کردن کارمندان بی‌صلاحیت برای استفاده از بورس دکتری بود. علی‌رغم وجود کارمندان تاثیرگذار که در توسعه دانشگاه سهم مهمی داشتند، آقای ساداتی‌نژاد رفقای خود را بدون داشتن حداقل شرایط لازم با پارتی‌بازی که رویه معمول ایشان بود برای تحصیل دکتری گسیل داشت. در این‌باره حتی کارمندانی با سابقه یکی دوساله قراردادی به خاطر خوش‌خدمتی به جناب ساداتی‌نژاد از این سهمیه استفاده کردند.
د) ابهامات مالی
۱۶- اما در دوره ساداتی‌نژاد ابهامات مالی فراوانی نیز وجود داشت؛ از جمله مشخص نشد مبالغ کلان و چندین میلیاردی دریافتی از قبل طرح پژوهشی کلان دانشگاه مربوط به انرژی خورشیدی در کجا و چگونه خرج شد.
۱۷- همچنین طرح قرآنی ۴۰۰ میلیونی که مورد مصرف آن در ابهام جدی است.
۱۸- همچنین این‌که در آستانه انتخابات رئیس جمهوری سال ۹۲ مبلغ چهارصد میلیون کارت هدیه از طرف دانشگاه صادر و در تهران به شخثی تحویل شد اما محل مصرف آن به هیچ وجه مشخص نشد. خوب است ایشان در این مورد توضیح داده و همه را روشن نمایند.
۱۹- اما دانشگاهی که در سال ۹۲ تحویل مدیریت جدید شد بیش از ۲۲ میلیارد تومان سند بدهی دارد و بیش از صد نیروی مازاد و همچنین بسیاری افراد ناکارآمد که به واسطه زد و بندهای و معاملات سیاسی و یا برهم زدن ترکیب دانشگاه و ایجاد مجموعه‌ای امنیتی وارد دانشگاه شده بودند.
البته این بخشی از مواردی بود که حاصل مدیریت آقای ساداتی در دانشگاه و پس از آن در مقام معاونت وزارت صورت گرفته است. آقای ساداتی‌نژاد گر چه آدم با انگیزه‌ای است اما همه این تلاش‌ها عمدتا به شکل غیر‌قانونی و در چارچوب اهدافی صورت می‌گیرد که در ‌‌نهایت منتهی به ضررهای جبران‌ناپذیر برای منطقه و کشور می‌شود، اگر بخواهیم توضیح و تحلیل شیوه مدیریتی ایشان را مختصر کنیم باید ایشان را با رئیس جمهوری مقایسه کنیم که ساداتی‌نژاد در مصاحبه اخیر خود به وی نمره عالی داده است- محمود احمدی‌نژاد.