کاشان نیوز: نگار قریبی جزء آن دسته هنرمندانی است که از اهالی امروز است و با تمام افقهای باز نسبت دارد؛ او که سالها ترک دیار کرده بود دوباره به کاشان برگشته ولی این بار با نگاهی متفاوت و کوله باری مملو از تجربه و اشتیاق.
میگوید: «همیشه در این سالها نیروى غریبى مرا بهسوی کاشان میکشید. هرماه خواب کاشان را میدیدم. خواب کاشان کهن با همه جزئیات معمارى و مردمانى که در آن زندگى میکردند.»
این هنرمند نقاش و مجسمهساز که دلش با مهر زادگاهش پیوندی ناگسستنی دارد ادامه میدهد: در این رؤیاها دختربچه کوچکى بودم که در کشمکشهای پایانناپذیر جنگها و خونریزیها، همیشه درجایی نشانهای از زندگى پیدا میکردم، به سمتش میرفتم و سعى میکردم با دستان کوچکم آن کاشیها، گچبریها و سفالهای شکسته را از زیر آوار خرابهها بیرون بیاورم.
قریبی میگوید: «بالاخره به کاشان بازگشتم، خالى از گذشته و هر دستاوردى و در نقطه صفر، خودم را در خانه پدرى یافتم. روزهایم را بامطالعه تاریخ کاشان گذراندم. اوایل ناگزیر شدم در را به روى خود ببندم تا معناى تازهام را بازسازى کنم، اما در همین تنهایى بود که عاقبت دریافتم در اینجا، در این مکان و درست روبروى این بادگیر قدیمى، همانجایی را یافتهام که باید باشم. این همانجایی است که میتوانم همزمان، در دیروزهای کودکیم، در امروز و در رؤیاپردازیهای آیندهام، زندگى کنم.»
این هنرمند جوان و صاحب سبک کاشانی در تشریح تجربه بازگشت اینگونه ادامه میدهد: «اما همهچیز را دوباره باید از صفر شروع میکردم. دوباره مبارزه با نیستى باید شروع میشد. با مشقت بسیار آغاز به ساختن زندگى جدیدم کردم.»
قریبی عقیده دارد؛ خوِد روند زندگى کردن از دشوارترین هنرهاست و هنرمند بودن یعنى راز زندگى را کشف کردن، یعنى هرلحظه زیستن، زندهبودن و همراه با رؤیا سدکردن و وقتى بتوانى با فیلم گرفتن، عکاسى کردن، نقاشى کشیدن، ساززدن و مجسمه ساختن، زبانى براى بیان معناى شخصیات بیابى و داستانت را گزارش دهى، اثر هنرى خلق میشود.
وی ادامه میدهد: «وقتى تاریخ کاشان را میخواندم تأثیر عمیقى بر من میگذاشت؛ تاریخى سراسر مملو از حوادث و بلاهای طبیعی و فجایع خودساختهی وحشیانهای که دستها را هرروز به خیانت و خون بیشترى آلوده میکرد.»
هنرمند نقاش یافتههای خود از شهرش کاشان را اینگونه بازگو میکند: «همین تاریخ میگوید که کاشان قدیم شهرى بوده زیبا و آباد و آراسته، با خانههای بزرگِ مزین به نقش و نگارهای فریبنده، حمامها و کتیبهها و گنبدهای پوشیده از کاشیهای فیروزهای، با بازاری گسترده و مملو از اجناس و قماشهای ابریشمى و قالیهای زربفت. جایى که نظیرش را نمیشد پیدا کرد.»
او عقیده دارد که تاریخ تکرار میشود و دوباره نوبت ویرانى وانهادم میرسد، میگوید: «اینطور است که مردم نجیب و شریف این شهر و این سرزمین بارها و بارها از نقطه صفر شروع میکنند و تکههای پراکندهشده فرهنگشان را با رنج به هم میچسبانند تا زندگى را ارج نهند. تا نشانهای از کار و آگاهى وزنده بودن وزنده ماندنشان را برای آیندگان باقى بگذارند.»
نگار قریبی که این روزها سرگرم پذیرایی از بازدیدکنندگان نمایشگاه اینستالیشن آرت خود با عنوان «نشانهای از زندگی، نشانههایی از تاریخ» در گالری هتل سرای عامریها است دراینباره میگوید: «این نمایشگاه حاصل خاطرههایی از درون من است. استحاله ایست میان رؤیا و واقعیت، میان گذشته و حال، گزارشى است ازآنچه در این دوران از زندگیام لمس کرده و از راه نقاشى و مجسمهسازی بازگویی کردهام.»
وی ادامه میدهد: «نمایشگاه به سبک اینستالیشن آرت ارائه میشود که در آنیک رویداد و تجربه انسانی عرضه میشود و در پایان نقاشیها همراه با اجرای چیدمان معنا پیدا میکند.»
نگار قریبی متولد ۱۳۶۰و دارای مدرک کارشناسی نقاشی از دانشکده هنر و معماری تهران مرکزی است که در کارنامه هنری خود برگزاری چهار نمایشگاه نقاشی انفرادی در نگارخانه شیرازی تهران، هشت نمایشگاه گروهی و سابقه تدریس دروس هنری را دارد.
نمایشگاه نقاشی و چیدمان «نشانهای از زندگی، نشانههایی از تاریخ» تجربهای نو و متفاوت برای بازدیدکنندگان است که توصیه میکنیم تا روز جمعه ۸ بهمنماه که این نمایشگاه برپاست، لذت بازدید و حضور در این تجربه را از دست ندهید!
دیدگاه شما