کاشان نیوز-احمدرضا جعفری فرد بیدگلی: نظری بر سبک و شیوه آموزش و آوازخوانی استاد سید احمد حلّی.
بزرگداشت استاد عزیز جناب آقای سید احمد حلّی از پیشکسوتان با اخلاق آواز اقدامی قابل تقدیر بود که جامعه هنری شهرستان کاشان در اردیبهشت ماه امسال در دانشگاه کاشان برگزار نمودند.
این کار نیک با همّت جمعی از هنرمندان و هنردوستان انجام گرفت و حضور باشکوه مخاطبان شاهدی بود بر قدرشناسی مردم از این استاد اخلاق و آواز
در آن جلسه به طور مفصل از طبع لطیف و اخلاق هنری ایشان سخنها رفت و الحق که استاد شایسته چنین تعاریفی نیز هستند و بنده از سالهای دور که افتخار شاگردی ایشان را داشته ام با اخلاق نیکوی ایشان کاملاً آشنا میباشم.
امّا آنچه که باعث نگاشتن این مطالب از طرف بنده شده است بررسی جنبه فنی و شیوه خوانندگی و آموزش آواز توسط استاد حلّی است که متأسفانه در طول جلسه بزرگداشت و حتی در ویژه نامه چاپ شده به آن اشاره قابل توجهی نشده بود.
بنده در حدّ توان در این نوشتار سعی خواهم نمود تا در مورد سبک و شیوه استاد حلّی مطالبی را عنوان نموده و ویژگیهایی که در صدای استاد میباشد و در سرکلاس درس از ایشان در یاد دارم به نگارش درآورم.
قبل از شروع بحث در مورد شیوه استاد حلّی لازم است تا مختصری در مورد تاریخ و سبکهای خوانندگان از قدیم تا دوران جدید را بررسی نمایم.
با توجه به اینکه تاریخ مدّون و مکتوبی در مورد آواز و خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی از گذشته های دور وجود ندارد در این بررسی به معرفی بعضی از خوانندگان شاخص از حدود یکصدو اندی سال پیش تا زمان حاضر میپردازم.
با توجه به اینکه موسیقی اصیل و سنّتی ایران در اواخر دوره قاجار تا حدودی تدوین و تثبیت گردید خوانندگان را از آن زمان تاکنون به سه دوره کلّی طبقه بندی مینمایم.
دوره اول:
خوانندگان اواخر سلطنت قاجار
دوره دوم:
خوانندگان رادیو و دهۀ ۳۰ و ۴۰
دوره سوّم:
خوانندگان دهه ۵۰ تاکنون
اکنون به توضیح مختصر و قابل درکی از سه دوره میپردازم. دوره اوّل شامل خوانندگانی مانند سیدرحیم اصفهانی قربان خان شاهی ـ سید علی نایب السلطنه ـ قمرالملوک وزیری ـ طاهرزاده و اقبال آذر و…. هستند که آثار آنها در صفحه های گرامافون قدیمی ثبت شده است و مشخصه خوانندگان آن دوره صداهای زیر و بلند و همچنین آوازهای پرتحریر بوده است که در اکثر آثار به جا مانده از آن زمان اشعار به صورت نامفهوم و سریع و در میان تحریرهای فشرده اجرا گردیده است.برای خوانندگان آن دوره مهارت استفاده از تحریر و صدای اوج جایگاه خاصی داشته است و به نظر میرسد که موسیقی بر شعر و کلام ارجحیت دارد.
ویژگی مهم خوانندگان این دوره این بود که محوریت آنها روی آواز خوانی بود و ضربی خوانی و تصنیف در جایگاهی بعد از آواز قرار داشت و خوانندگی در آن دوره اصطلاحا آواز محور بود
اکثر این خوانندگان از تعزیه خوانان بودند که با صدای بلند در تعزیه ها نقش آفرینی میکردند و دو نماینده اصلی این دوره اقبال آذر و طاهرزاده بودند.
البته شیوه و سبک خوانندگان این دوره بحث مفصّلی دارد که در این مجال نمیگنجد.
دوره اوّل را میتوان با دوره کلاسیک در موسیقی غرب مقایسه کرد و در حقیقیت در این دوره میتوان گفت موسیقی دستگاهی بصورت یک رپرتوار برای ساز و آواز ایرانی تثبیت گردید و اکثر خوانندگان در آثار خود ردیف دستگاهی را مو به مو اجرا میکردند و به نظر بنده فرصت کوتاه صفحه های گرامافون باعث شده تا خوانندگان آن دوره تحریر و آواز را فشرده اجرا کرده و دست به نوآوری در آواز نزده و بیشتر ردیف را اجرا نموده اند.
دوره دوم که در حقیقت دوران طلایی آواز بوده است مربوط به دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی است.
با تأسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ شیوه آوازخوانی تغییر کرد و در آن دوره دیگر صدای زیر و تحریرهای شلوغ و سریع ملاک خوانندگی نبود.
در این دوره علاوه بر صدای زیر و تحریرهای فشرده صداهای بم و تحریرهای فاصله دار مورد استفاده قرار گرفت و به شعر اهمیّت بیشتری داده شد و اشعار با کیفیت خوبی اجرا میشدند.
خوانندگان مطرح این دوره افرادی مانند تاج اصفهانی ، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری ـ قوامی ـ ایرج و گلپا و بنان و مرضیه هستند که هر کدام طرحی نو درانداختند و همگی از خوانندگان برنامه گلها بودند.
در آوازهای این خوانندگان ردیف آوازی با برداشتی کاملاً آزاد و رها اجرا میشدند و خواندن جزء به جزء ردیف مدنظر نبود.
ویژگی دیگر این دوره مانند دوره قاجار آموزش سینه به سینه و بدون نت بود در این دوره میتوان از خوانندگانی مانند ایرج ـ گلپا و بنان به عنوان نمایندگان اصلی نام برد که به لطف حضور نوازندگان بزرگی چون جلیل شهناز ـ فرهنگ شریف ـ پرویز یاحقی ـ مرتضی خان محجوبی و دیگران سه شیوه کاملاً شناخته شده را بوجود آوردند.
نوآوری های لطیف در آواز گلپا-صدای پرطنین و تحریرهای زلال در آواز ایرج و صدای کم حجم اما پرتکنیک و مخملی بنان از نمونه های
کم نظیری هستند که نقطه عطفی در تاریخ آواز خوانی میباشند
دوره دوم را میتوان با مکتب رمانتیک در موسیقی کلاسیک غرب مقایسه کرد زیرا خوانندگان این دوره به لطف وجود دستگاههای صدابرداری و همچنین رادیو قادر بودند از تمام امکانات تارهای صوتی نظیر صدای بم و زیر و تحریرهای مختلف که گاهی حالت نمایشی نیز داشتند استفاده کنند و این امکانات همراه با انتخاب اشعار مختلف باعث برانگیختن عواطف و احساسات شنوه گردید
اکنون به بررسی دوره سوّم میپردازم.
دوره سوّم در حقیقت ادامه دوره دوّم است. با این تفاوت که خوانندگان این دوره تأکید ویژهای در استفاده از ردیف آوازی دارند.
در این دوره به لطف وجود افرادی چون عبدالله خان دوامی و نورعلی برومند وداریوش صفوت خوانندگانی پرورش یافند که آواز آنها بر مبنای ردیف دستگاهی بود.
اکثر خوانندگان و نوازندگان این دوره دارای تحصیلات علمی موسیقی بودند و برعکس دوره اول و دوم که آموزش با روش سینه به سینه بود در این دوره موسیقی علمی و دیکته شده نقش اصلی داشت. استفاده از نت نگاری در این دوره باعث شد که بسیاری از آثار گذشتگان که در حال فراموشی بود مکتوب گردد و موسیقی علمی منجر به شکل گیری رشته آهنگسازی در دانشگاه شد. از خوانندگان و ردیفدانان این دوره میتوان محمود کریمی ـ صالح عظیمی ـ رضوی سروستانی ـ پریسا ـ هنگامه اخوان و محمدرضا شجریان را نام برد. از میان این خوانندگان محمدرضا شجریان بر قله افتخار ایستاد. شجریان علاوه بر تسلط کامل بر ردیف آوازی همانند خوانندگان دوره دوم دارای سبک و سیاقی مخصوص خود بود.
خوانندگان این دوره اکثراً از مرکز حفظ و اشاعه موسیقی که وابسته به رادیو و تلویزیون ملّی بود برخاسته بودند.
اکنون که مختصری در مورد تاریخ و شیوه های آوازخوانی توضیح دادم به بحث اصلی خود که بررسی شیوه استاد سید احمد حلّی است میپردازم. البته لازم به توضیح است که در مورد مکتبهای آوازی دسته بندیهای دیگری همچون مکتب آواز اصفهان ـ تبریز و تهران هم وجود دارد که فرصتی مفصّل و مجزا میطلبد.
استاد حلّی در زمینه آوازخوانی ویژگیهای هر دو دوره دوم و سوم را دارا میباشد.
ایشان اشعار آواز را به گونه ای ادا میکنند که در آن کلمات بسیار شفاف بیان میشود و شنونده اشعار را کاملاً واضح دریافت مینماید.
تأکید بر روی کلمات بسیار مهم است و بنده در سرکلاس همواره آنرا به هنرجویان خود گوشزد مینمایم.اصطلاح آن اینگونه است که میگوییم خواننده باید شعر را واضح و کامل تحویل شنونده بدهد
این مورد از مشخصات مکتب اصفهان است که حتی نقطه های یک کلمه نیز با تأکید و تفکر ادا گشته و مانند دوره قاجار اشعار در میان تحریم گم نمیشود و کاملاً مفهوم اجرا می گردد.
ویژگی دیگر استاد حلّی استفاده از تحریرهای متنوع و به جا میباشد و ایشان در اجرای تحریر، کلمه و شعر را فدای تحریر نمیکنند و تحریرها به موقع در ابتدا و انتهای اشعار در آواز ایشان مورد استفاده قرار میگیرد. ویژگی دیگر آواز استاد استفاده از هر دو محدوده صوتی زیر و بم است که در شیوه خوانندگان دوره دوم و خوانندگان گلها مورد استفاده قرار میگرفت. استاد حلّی در زمینه آموزش و خوانندگی همانند خوانندگان و ردیف دانان دوره سوم تأکید ویژهای روی ردیف دارند و آموزش آواز را بر شالوده ردیف بنا نهاده اند.
ایشان از شاگردان صالح عظیمی میباشند که خود از ردیف دانان برجسته و از شاگردان اقبال آذر هستند
آموزش سینه به سینه ردیف برای هنرجویان لازم است و خوانندگانش که در پی نوآوری هستند ابتدا باید ردیف را مو به مو فرا گیرند و نوآوری زمانی دارای اصالت است که ریشه عمیقی در ردیف دستگاهی داشته باشد. استاد حلّی مبنای آموزش خود را بر پایه ردیف استاد دوامی بنا نهاده اند.عبدالله دوامی از ردیف دانان و ضربی خوانان برجسته بودند و خوانندگان دوره سوم در مرکز حفظ و اشاعه اکثراً از همان ردیف بهره گرفته اند.
استاد حلّی در واقع رابط و پلی میان نسل دوم و سوم باهنرجویان آواز هستند رابطی که ویژگیهای مثبت هر دو دوره را به نسل جدید انتقال دادند.
هر چند فعالیت ایشان بیشتر در زمینه آموزش ردیف میباشد و این آموزش نیز با اصول ردیف دانان دوره سوم سازگار است اما ذکر این نکته لازم است که استاد حلّی در زمینه آوازخوانی نیز سرآمد بوده و شیوه خوانندگی ایشان یادآور خوانندگان دوره دوم و خوانندگان برنامه گلها میباشد.
تحریرهای استاد حلّی نمونه ای از خوانندگان دوره دوم است و ایشان در آواز تحریرهای خوانندگان گلها را به خوبی اجرا میکنند و تحریرهای دندانه دار منظم و پرقدرت در آوازخوانی ایشان مشهود است و استاد تحریرها را از جای درست حنجره بکار میبرند. تحریرهای چکش و بلبلی استاد حلّی نمونهای مثال زدنی هستند که در صدای خوانندگانی همچون ایرج و گلپا وجود داشته و تحریرهای استاد حلّی را در میان خوانندگان هم دوره و متأخرین ایشان کمتر شنیده ام.
در زمینۀ آموزش به هنرجویان آواز نیز ایشان در سرکلاس
برای هر گوشه تحریر مخصوص ارائه میدادند که این ویژگی نیز در شیوه اساتید آواز دوره سوم مورد استفاده قرار میگرفت.
یکی از مشکلات رسانه های آموزشی و بعضی اساتید ردیف دان داشتن محدوده صدایی محدود میباشد اما استاد حلی به دلیل گستره صدایی بالایی که دارند قادر به اجرای گوشه ها در گام های مختلف بوده و این ویژگی این امکان را فراهم می آورد که در سر کلاس مطابق با صدای هر هنرجو گام صدای خود را تغییر دهند.به طور مثال از ردیف استاد محمود کریمی نام میبرم.استاد کریمی با اینکه گوشه ها را به خوبی شرح داده است اما وسعت پایین صدای وی باعث میشود تا خانم ها و یا افرادی که محدوده صوتی بالایی دارند به طور مطلوب گوشه ها را درک نکنند و میتوان گفت که استاد حلی همان ردیف استاد کریمی را متناسب با گام صدای هر هنرجو به وی منتقل میکند.
استاد حلی در هر دو مقوله آواز و ضربی خوانی مهارت دارند اما زمینه فعالیت ایشان بیشتر حول محور آواز میباشد و به عقیده بنده مشغله و دغدغه ایشان برای آموزش آواز به هنرجویان از یک طرف و شخصیت فروتنانه و عدم تمایل به شهرت مجال و تمایلی برای ایشان در عرصه تصنیف خوانی و ضبط آثار فراهم ننموده است.
در مورد شیوه آواز و آموزش استاد سید احمد حلّی نکات ظریف دیگری نیز وجود دارد و مطالبی که بنده عنوان نمودم بررسی مختصری بود جهت قدردانی از فعالیتهای ارزنده استاد حلّی و پاسداشتی است برای لحظاتی که از محضر ایشان تلمذ نموده ام.
با آرزوی سلامتی برای ایشان
*سرپرست گروه موسیقی چهل حصاران – مدرس تار و سه تار و سرپرست کانون موسیقی بنیاد فردوسی شاخه کاشان و آران و بیدگل
دیدگاه شما