سخن روز

 سعید غلامیان-چندین سال پیش جهاد کشاورزی کاشان در کار بهسازی چندین روستا دست به تعریض کوچه‌ها و معابر داخل این روستاها زده بود. در یکی از این روستاها، خیابان اصلی و ورودی هم مشمول این بهسازی شده و اندک آسفالتی که داشت تخریب، و پس از زیرسازی اولیه رها شده بود. مسافتی نزدیک 4 کیلومتر را 5 سال تمام به حال خود گذاشته بودند. مردم چه مصیبتی از این گل‌ولای و ناهمواری که نکشیدند.
روزی تصادفی مسئول پروژه بهسازی را دیدم و از او پرسیدم: کی این گل و لای را از دست و پای مردم جمع خواهید کرد؟ با شگفتی شنیدم که گفت: ما منتظریم در یکی از زمستان‌ها سیلاب جاری شود تا محل‌هایی که نیاز به پل دارد مشخص شود و بعد از پل زدن جاده را آسفالت کنیم!
آن مسئول الان هم حاضر است ولی از جهاد بازنشسته شده است. اما استدلال او برایم بسیار جالب بود. و جالب تر اینکه مدت مدیدی بود که خشک‌سالی مانع بارش و جریان سیلاب شده بود و جاده هم منتظر باران و سیلاب!
این ابتدایی‌ترین روشی بود که آن‌روز بکار گرفته شد، تا مکان درست پل‌ها را پیدا کنند.
 و اما در کاشان سال‌هاست که در همین فصل، با یکی دو بارانی که می‌آید، خیابان‌ها غرق در آب می‌شوند و خانه‌هایی خسارت می‌بینند، و رفت و آمد دچار اختلال می‌شود و مشکلی دیگر به مشکلات شهروندان اضافه می‌شود.
اما شهرداری هیچ‌گاه در تمام طول سال اقدامی جهت رفع این نقیصه نکرده است. این داستان هر سال ماست. امروز که خیابان‌های مملو از آب را دیدم، حتی خیابان‌هایی مانند بلوار اصلی فاز 2 ناجی‌آباد را که به تازگی احداث شده است، بر مدیریت شهری آفرین گفتم؟!
متاسفانه این اشکال اگر متوجه شهرداری و مدیران شهر باشد، ــ با تاسف بیشتر ــ از آن ناشایست تر رفتاری است که از بعض شهروندان سر می‌زند. بارها در طول بارندگی رانندگانی را دیدم که بدون توجه به عابران پیاده، با سرعت در چاله و گودال‌های خیابان که کم هم نیستند زده، و عابران را خیس و ناراحت می‌کردند! دریغ از اندکی هم‌نوع‌ دوستی و رحم و مروت.
 به یاد استدلال همان مسئول پروژه جهاد افتادم. با خود گفتم کاش مسئولان شهرداری کاشان هم حداقل با بکار‌گیری این ابتدایی‌ترین امکان، مکان‌هایی را که امسال دچار آب‌گرفتگی شده‌اند را علامت‌گذاری نموده و در طول سال اندک‌اندک این مشکل را رفع می‌کردند. و کاش شهرداری نظارتی بهتر اعمال می‌کرد تا پیمانکاران در احداث خیابان‌های جدید، به امکان بارندگی و جریان آب در خیابان‌ها هم فکر کنند. آخرچطور ممکن است یک نفر خانه‌ای بنا کند اما برای راه آب حیاط یا بام خانه تمهیدی نیاندیشد؟
گذشته از موارد فوق سوالی که در ذهن من بدون پاسخ مانده است این است که چرا این روزها که شهر در تب و تاب تخریب‌های پروژه بزرگ فاضلاب، می‌سوزد و می‌سازد، در حین این کندن و خرابی، فکری به حال بارندگی و هدایت این آب‌ها نکرده اند؟ واقعاً چرا؟