کاشان نیوز ــ محمدعلی خرمی: خورشید از انتهای مشرق تاریکی شب را کنار زده و برق بوسههایش بر گنبد طلایی حرم هر لحظه بیشتر میشد که «سید احمد» به سوی حرم گام برمیداشت.
«سید» اهل زنجان بود. او دورههای مقدمات و سطوح درس حوزه را در زادگاهش به پایان رسانده و در این مدت از محضر بزرگانی همانند؛ شیخ زینالعابدین زنجانی، میرزاعبدالرحیم فقاهتی، میرزا ابراهیم فلکی حکمی و شیخ عبدالکریم خویینی استفاده کرده بود.
او پس از چندین سال تدریس علوم دینی در زنجان برای سیراب شدن از چشمه جوشان علم و عبادت، حضرت آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۳۰۶ شمسی (۱۳۴۶ ه. ق) همراه با همسرش به قم مهاجرت کرد.
«سید احمد» صبح روز یازدهم اسفندماه مقابل حرم که رسید، ایستاد و دست ادب به سینه گرفت و درحالی که لبخند رضایت بر لب داشت نگاهش را به حرم دوخت.
سلام و عرض ادب به ساحت مقدس کریمه اهل بیت علیهمالسلام، در آغاز هر روز، سنت دیرینه علماء و متدینین قم است اما نگاه روز جمعه، یازدهم اسفندماه سید احمد به حرم با نگاه دیروز او متفاوت بود.
مدتها بود که نگاهش سرشار از دعا و توسل و تمنا شده بود و چهرهاش مضطرب از یک انتظار. هرچه از اسفند میگذشت و روزها از شمیم خوش بهار سرشارتر میشد اضطراب انتظار سید هم فزونتر میشد تا اینکه این انتظار به پایان رسید و آن اتفاق شیرین رقم خورد.
صبح روز جمعه، یازدهم اسفندماه وقتی که سید احمد نگاهش را به حرم دوخت نه منتظر بود و نه مضطرب. او پدر فرزندی شده بود که روز گذشته، دهم اسفندماه سال ۱۳۰۶ (ه. ش) منزل او را روشنایی میداد.
حالا نگاه سید به حرم نگاهی سرشار از تشکر و دعا برای آینده اولین فرزندش بود.
او به پیشنهاد همسرش و به شکرانه همجواری با حرم دختر حضرت موسیبنجعفر علیهمالسلام فرزندش را «موسی» نامید.
«سید موسی» اولین فرزند پسر «سید احمد زنجانی» به مرور زمان سخن گفتن آموخت و برای اولینبار واژه «آب» را بر زبان آورد: «پدرم میگفت یک روز که به وشنوه رفته بودیم، کنار جوی آب که رسیدیم گفتی آب»
او از همان دوران کودکی پرشور و حال بود.
یک روز سید احمد وقتی که از درس و بحث فارق شد، سید موسی را درحال بازی کردن بر لبه پشتبام دید. دستش را رو به پسر برد و با صدای بلند گفت: میافتی.
سید موسی با لحن شیرین کودکانه جواب داد: دیروز رفتم پس چرا نیفتادم؟
و پدر مبهوت میماند که چگونه پاسخ این استدلال را بدهد و پسرش را متوجه این قضیه کند که نیفتادن دیروزت دلیل بر نیفتادن امروزت نمیشود.
آیتالله سید احمد زنجانی استدلال شیرین سیدموسی را در حاشیه کتاب الکلامش مینویسد.
یک اتفاق تاثیرگذار
شور و حال کودک سید احمد زنجانی زبانزد مردم محله بود و همه «سید موسی» را با این وصف میشناختند تا اینکه روزی شیشه خانه یکی از همسایهها شکست.
همسایه ندیده بود که چه کسی شیشه را شکسته است اما شهرت سید موسی باعث شد او برای گلایه و شاید گرفتن غرامت در خانه آیتالله را بکوبد. آیتالله در حضور همسایه فرزندش را صدا زد و از او پرسید که آیا شیشه همسایه را شما شکستهاید؟
سید موسی به پدر گفت: من که تمام امروز در خانه کنار میهمانان شما بودم.
استدلال سید موسی ادعای همسایه را خنثی کرد اما از آن روز دیگر میل رفتن به کوچه و خیابان در درون او از بین رفت چرا که این شور کودکانه باعث شده بود تا دیگران به او اتهام بزنند.
او بعدها باز هم گفت: شور خاصی داشتم اما آن شیشه را من نشکسته بودم.
آغاز مسیر علمی در دوران نوجوانی
همین اتفاق مسیر زندگی فرزند آیتالله سید احمد زنجانی را تغییر داد. از سال ۱۳۱۹ (ه. ش) بود که همه، موسای دیگری را به چشم خود میدیدند. او در عالم بزرگان پا گذاشته بود. با وقار و آرام با کتابی که زیر بغل داشت از کوچه و خیابان رد میشد و کارش درس و مدرسه شده بود.
او دیگر بزرگ شده و راه بزرگی، را در پیش گرفته بود. کسی دیگر سید موسی را در عالم کودکی نیافت.
او در این دوران با چهرههایی هم صحبت شد که هر کدام از آنها از عالمان تراز اول زمانه خود بودند.
وی در اینباره میگوید: «یکی از اسباب توفیق، رفقای صالح بود. من رفقای صالح خوبی داشتم که همگی قابل استفاده بودند. مرحوم آقای مجتهدی ـ رضوانالله تعالی علیه ـ رفقای من را دیده بود و میگفت: این رفقایی که شما دارید، من در تبریز سراغ ندارم. ایشان وقتی صفا، صمیمیت و خلوص رفقای ما را دید و میدید که رفاقت ما مثل رفاقت سایر اشخاص نیست، خیلی خوشش میآمد.»
امام موسی صدر، و آیات عظام حاج آقا رضا صدر، حسینعلی منتظری، سید مهدی روحانی، احمدی میانجی، آذری قمی، جوادی، مشکینی و شهید مرتضی مطهری از دوستان و همصحبتان آیتاللهالعظمی شبیری بودند که ایشان در سخنان خود همواره از آنان به نیکی یاد میکند.
«آقا موسی صدر اولین هممباحثه من بود و یکی از عواملی که من را به دروس حوزه علاقهمند کرد، همین بحث با آقاموسی بود. به خاطر ویژگیهایی که در او بود، مطالب علمی زود برای هر دویِ ما حل میشد و مطلبی که ممکن بود یک هفته با دیگران دربارهاش بحث کنیم و شاید آخر هم به جایی نرسیم، با آقا موسی در مدت چند دقیقه حل میشد. فکر ما نزدیک به هم بود. گاهی در مورد بعضی از رفقا این اصطلاح را به کار میبردیم که فلانی مقدماتش خراب است؛ یعنی محتاج به مقدماتی است که در آنها با ما همفکر نشده است. من و آقا موسی صدر در مقدمات مسائل بحث نمیکردیم و فقط مباحثه ما در نتایج بود؛ لذا زود در مباحثه به نتیجه میرسیدیم و مطلب حل میشد.»
آیتالله شبیری زنجانی در طول این مسیر طاقتفرسا از دو نعمت دوستان صالح و استادان عالم برخوردار شد که خود از این نعمتهای الهی با عنوان «اسباب ذیقیمت خداوند» نام میبرد.
استادان
اولین فرزند پسر «سید احمد زنجانی» دروس سطح و مقدمات حوزه را با حمایتهای مادی و معنوی و علمی پدر در طول چهار سال به پایان رساند؛ حاشیهی ملاعبدالله را نزد شهید مرتضی مطهری آموخت و شرح لمعه را نزد آیتالله سیدعبدالجواد جبلعاملی فراگرفت. قوانینالاصول و رسائل شیخ مرتضی انصاری را از در محضر آیتالله سیدرضا بهاءالدینی خواند و در بخشی دیگر از رسائل از محضر امام خمینی سود برد. اندکی از مکاسب و کفایه را در محضر آیتالله مرتضی حائری یزدی آموخت و در مطول از شاگردان آیتالله سیدمرتضی علوی فریدنی بود. همزمان در درس دکتر محمد محقق لاهیجی نیز که علوم نوین را تدریس میکرد حضور یافت. او مدتی نیز نزد حضرت علامه طباطبایی به فراگیری فلسفه مشغول شد و پس از آن طی دروس مقدمات و سطوح حوزه، در حالی که هفده سال بیشتر نداشت، به درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدرضا صدر راه یافت و از شاگردان آن مرجع شد. بعد از آن به محضر آیتاللهالعظمی سیدمحمد حجت کوهکمری و آیتاللهالعظمی سیدحسین بروجردی رسید و از درس خارج فقه و اصول آنان بهرهمند گردید. سپس مدت ۲۱ سال از درس خارج اصول آیتاللهالعظمی سیدمحمد محقق داماد بهرهمند گردید.
آیتالله شبیری دو سال هم در حوزهی علمیهی نجفاشرف به کسب فیض از محضر علمای آن دیار پرداخت و مبحث خارج صلاة را نزد آیتاللهالعظمی سیدعبدالهادی شیرازی آموخت و در درس حج آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم نیز حاضر شد. مدتی هم در درس بحث رضاع از فقه آیتاللهالعظمی سیدابوالقاسم خویی بهره برد.
تلاش و مجاهدت سید موسی شبیری زنجانی در راه تحصیل علوم دینی هرگز متوقف نشد. ایشان سرانجام از نجف به قم بازگشت و در این شهر به تدریس علوم دینی پرداخت.
تدریس خارج
آیتالله شبیری زنجانی درس خارج فقه را با تدریس کتاب الحج در زمان حیات استاد خود مرحوم آیتالله محقق داماد (م ۱۳۸۸) آغاز کرد و این درس بیش از پانزده سال گاه بر مدار کتاب عروةالوثقی و گاه کتاب شرائع ادامه یافت.
پس از کتاب حج، با محوریت کتاب عروة کتاب الاجاره و کتاب الخمس مورد بحث ایشان قرارگرفت؛ سپس تدریس کتاب النکاح را آغاز کرد که پس از پایان مباحث کتاب عروة الوثقی در این باب، مباحث آن را بر پایه کتاب شرائع ادامه داد.
تدریس خارج اصول نیز سالها ادامه یافت؛ ولی اکنون اهتمام بیشتر ایشان بر فقه بوده و مباحث لازم اصولی در ضمن بحث فقه بررسی میشود.
آثار
آیتالله شبیری در طول حیات علمی خود آثار علمی جاودانی را از خود به یادگار گذاشتهاند که مهمترین آنان عبارتند از؛ تحریر الجواهر (کتاب حج)، تجرید فتاوی الجواهر (کتاب حج)، شرح بر حج عروةالوثقی (فصل اقسام حج)، حاشیه بر جامع احادیث شیعه مخصوصاً کتاب حج که ایشان بر بسیاری از احادیث این کتاب حاشیههای متنی و سندی ارزشمندی نوشته است تا ساده و قابل فهم باشد، پژوهشهایی در احکام حج، برگزیدههایی از کتب فقهی و حدیثی. دروس خمس، (تقریرات این دروس به تفکیک هر درس در شش جلد تنظیم و منتشر شده که البته تنظیم کاملی نیست).
دروس نکاح، (تقریرات این دروس به تفکیک هر درس به گونه نسبتاً مطلوبی تنظیم شده که تاکنون بیست جلد آن انتشار یافته است).
بحثهایی در تعادل و تراجیح، بحثهایی در قاعده فراغ و تجاوز، کتب مناسک حج (به فارسی و عربی و مناسک مختصری به فارسی با نام مناسک زائر مطابق با فناوای معظم له) حاشیه بر اکثر کتب حدیثی به ویژه درباره سند آنها، بالاخص کتب اربعه، دو تعلیقه بر رجال شیخ: تعلیقه کبیره (تا اواسط باب ما روی عن النبی صلی الله علیه و اله من الحابه) در یک مجلد، و تعلیقه صغیره (تا آخر کتاب) در یک مجلد، تعلیقات بر کتب رجالی همچون کتاب رجال نجاشی، کتاب رجال نجاشی با تحقیق دقیق معظمله انتشار یافته است که البته در آن تنها به ارائه متنی صحیح (نزدیکترین متن به متن مؤلف با توجه به نسخههای موجود) اکتفا شده است، دروس در درایه و قواعد کلی علم رجال، فهارس رجالی بر اسناد اکثر کتب حدیثی (به جز کتب اربعه) در مجلدات بسیار، اسناد اصحاب اجماع با تعیین راوی و مروی عنه (در پنج جلد).
۸۶ سال از روزی که سید احمد زنجانی اولین فرزند پسر خود را روی دست گرفت میگذرد. امروز همگان کودک پر جنب و جوش خانه آیتالله زنجانی را با عنوان «آیتالله العظمی شبیری زنجانی» میشناسند.
آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرزند آیتالله سید احمد زنجانی با تلاش و مجاهدتی که در راه تحصیل علوم دینی داشت، توانست به یکی از مراجع بزرگ و نامی جهان تشیع تبدیل شود.
با سلام .خداوند این مرجع بزرگ را حفظ کند
به کاشان ربط نداشت اما قلم آقای خرمی مثل همیشه جذاب بود