کاشان نیوز ــ محمد بیدگلی: بسیار جالب و دوست داشتنی صحبت میکند از قدیمیها میگوید از قدیمیهای خیلی دور. از کشاورزیهای شوهرش. از دشت قاضی.
حتی از ازدواج پدرش میگوید که دو زن گرفته بود و از هر دو زن تنها یک فرزند پسر داشت که نام او را گذاشته بودند «رضا»
«رضا شمسآبادی» شهیدی که در کاخ مرمر برگهای به کتاب تاریخ ایران اضافه کرد.
بیشتر از همه صحبتهایش دوست داری از آن هنگامه بگوید. هنگامهای که ملت ایران را به تعجب انداخت.
پدر، مادر، شوهر، خواهرها، و اغلب همسن و سالهایش به رحمت خدا رفتهاند و او تنها بازمانده از خانواده شهید «رضا شمسآبادی» است و آن واقعه بزرگ را هنگامه میگوید اگر چه چند سال پیش یکی از پسرهایش به رحمت خدا رفت و داغی سنگین بر دلش نشست اما باز هم آن هنگامه سخت، اسفناک و بسیار دشوار در دلش زنده است و میگوید که یگانه برادرش در خدمت سربازی به طرف شاه مملکت تیر انداخت.
میگوید ما که از جایی خبری نداشتیم. آمدند و بستگان ما را بردند. گفتیم چه خبر است؟ مگر ما چه کردهایم؟ گفتند: بعداً متوجه میشوید!.
ادامه میدهد: بعداً متوجه شدیم که برادرمان به طرف شاه تیراندازی کرده و میخواسته شاه را بکشد و حتی یکی از نگهبانهای شاه را هم کشته است. (در آن درگیری استوار«بابائی» او را مورد هدف قرار داد، اما شمسآبادی او را به قتل رساند)
میگوید: نمیدانی که تا چند ماه چه روزگاری داشتیم! خبرش در همهجا پیچیده شده بود که پسر فلانی تیر به طرف شاه انداخته است. نه میتوانستیم از خانه بیرون برویم نه رویمان میشد یا کسی حرف بزنیم. کسی را هم نداشتیم که با او درددل کنیم، جرات هم نداشتیم بگوییم حالا برادرمان کجا هست؟
خواهر شهید «شمسآبادی»همچنان با یاد و خاطره برادر بزرگوارش در کوچه پس کوچههای محله «دروازه» شهرستان آران و بیدگل در آن خانه قدیمی و خشت و گلی زندگی میکند. هنگام غروب آفتاب در گوشه ایوان خانه خود مینشیند و خورشید را نگاه میکند که در پشت کوههای کرکس کاشان فرو میرود و هنوز هم دوست دارد کسی خبری از برادرش بیاورد که چه بر سر او آوردند.
موقعی که پسر این زن که نسبتی با من دارد، آن واقعه را تعریف میکند؛ یاد دوران کودکی خود میافتم که در زمان شاه، این جریان را در روزهای مخصوص در مدرسه برایمان میگفتند و از ما میخواستند برای سلامتی شاهنشاه، هورا بکشیم و ما هم با همان حالت بچگی با صدای بلند میگفتیم: هورا…….. هورا…….. هورا……
آن زمان «باباییان» را شهید و «شمسآبادی» را ملعون میگفتند.
زمان چه زود عوض میشود!
رضا شمسآبادی، در ۹ اردیبهشت ۱۳۲۱ در قلعه شمسآباد نوشآباد کاشان به دنیا آمد. پدر وی علیاکبر مادرش سیده منور نام داشت.
وی در خدمت سربازی عضو گارد شاهنشاهی بود که در تاریخ ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ به سمت شاه تیراندازی کرد و بلافاصله پس از ترور نافرجام محمدرضا شاه پهلوی، توسط محافظان شاه به شهادت رسید.
سلام آقای غلامیان خداقوت تنها سایت منطقه که بنده به عنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار از آن بازدید میکنم و به آن اعتقاد دارم، سایت شماست. راستش امروز با خواندن این مطلب شنیدنی کمی متعجب شدم! امیدوارم اصطلاح نوش آباد کاشان در اسرع وقت اصلاح شود باتشکر موفق باشید
همکار گرامی، بزودی با روندی که در پیش رو داریم، اگر قلعه شمس آباد هم ساکنینی داشته باشد اعلام استقلال کرده و خواهند گفت ننویسید شمس آباد نوش آباد. الان با نوشتن کلمه «نوش آباد کاشان» هیچ شأنی از نوش آباد کم نشده و هیچ اعتباری هم به کاشان اضافه نشده!. فقط نوشتن اینگونه مطالب نشاندهنده عمق جدایی طلبی و خودمحوری ما است. ما همه در کشور ایران و در استان اصفهان زندگی میکنیم، دوست داشته باشیم یا نه. قبلاً هم توضیح داده شد که نوش آباد در زمان تولد شمس آبادی در حوزه تقسمات کشوری تعلق به کاشان داشته است.
نوش اباد چند ساله که جزو تقسیمات اران شده در سال 1324 که شمس ابادی به دنیا امد نوش اباد که هیچ ، اران وبیدگل هم که هیچ استان مرکزی هم جزو کاشان بود ... به شناسنامه خودت و پدرت نگاه کنی صادره از کاشان است
قرار نیست که هرخبری که به نفع شما نیست حذف کنید .نوش آباد از توابع آران وبیدگل است نه کاشان.صداقت در اطلاع رسانی خیلی مهم است .حالا اگربه صلاح ومنافع شماست منتشر کنید وگرنه به شیوه خودتان خبر بنویسید