کاشان نیوز-ضحی کاظمی*: به دعوت کانون شاعران جوان کاشان، برای جلسه نقد کتاب «شاخههای عزیز اناربن» نوشته میثم خیرخواه، میهمان دوستان عزیز کاشانی بودم. از بدو ورود به کاشان تا انتها، از پذیرایی عالی و دلنشین این دوستان بهخصوص عطیه جوادیراد و همسر گرامیشان محمود ساطع، بهره بردم، پذیراییای که فرهنگ مثالزدنی میهماننوازی ایرانی را برایم معنا کرد. اقامت در «خانه تاریخی احسان» کاشان، تجربهای لذتبخش از فضا و معماری بینظیر کاشان بود، همراه با هوای معتدل زمستانه، صدای زیبای بازی گنجشکان کنار حوض و انارهای هنوز باقیمانده روی درختهای حیاط.
جلسه نقد هم با همان گرمی و میهماننوازی همراه بود. جلسهای پرشور و نشاط که دستکم ۵۰ نفر از علاقهمندان داستان در آن حضور داشتند. خودشان میگویند «۵۳ نفر» هستند که در تمام جمعهای ادبی و هنری دور هم جمع میشوند. همه همدیگر را میشناختند و جلسه برایشان مهم و جدی بود.
دبیر جلسه حسین طبسی، نویسندهای که همچنان منتظر انتشار کتابش رمان «گریستگان» است، با متانت و خوشرویی جلسه را پیش برد. در ابتدای جلسه نقدهای مکتوب دوستان نویسنده خوانده شد.
عطیه جوادیراد، نویسنده رمان «وارونگی»، در نقدش با توجه به تعریف دکتر پاینده بیشتر به توصیف زمان و مکان در داستانها و استعاری شدن زمان و مکان در برخی از داستانهای خیرخواه پرداخت.
سپس جابر تواضعی خوانش شخصی خود را از داستانهای مجموعه ارائه داد.
بعد از آن هم فاطیما فاطری، نویسنده و مدرس کارگاه داستان در کاشان، نقد خود را برای جمع خواند.
این نقدها به مرور در خبرگزاریها و نشریات ادبی منتشر خواهد شد. در ادامه احمد غلامی و من، روی کتاب صحبت کردیم. با توجه به دیدگاه من بهعنوان نویسنده، جلسه با بحث و گفتوگو پیرامون چگونگی روند نقد تخصصی ادامه داشت.
دوستان جوان حاضر در جلسه به این روند که به گفتهشان نقد «تکنیکال» روی داستان بود، انتقاد داشتند. محمود ساطع، از پایهگذاران و ادامهدهندگان راه کانون سپهری، که میزبان این برنامه بود، امکان بازدید از محل جدید کانون سپهری و کتابخانه آنجا را فراهم کرد. وی در دهه ۷۰ فعالیت خود را در این کانون آغاز کرده و اوج فعالیتش در دهه ۸۰ بوده است با برگزاری همایشهای بزرگی مثل همایش سهراب سپهری در سه دوره، همایشهایی برای گرامیداشت دهخدا، جلال آلاحمد و پرویز تناولی، همینطور برگزاری نشستهای نقد کتاب با حضور نویسندگان نامآشنا یا کمترشناختهشده.
متاسفانه بیش از پنج سال است که برای فعالیتهای فرهنگی ادبی کانون سپهری مجوز داده نمیشود. شور و نشاط حاضر در جلسه نقد و استقبال بینظیر علاقهمندان داستان از این نشست، برای من که از پایتخت رفته بودم، غبطهبرانگیز بود. تولد هر کتابی آنجا عزیز و مهم شمرده میشود، نقدها و نظرها با تبریک، تحسین و تشویق همراه است. در حالی که جلسات نقد در تهران با استقبال کم روبهرو میشود و نقدها بیشتر افراطی و تند هستند. برای این ۵۳ نفر، ادبیات به واقع حیثیتی بود. برایش زحمت میکشند، خود را در مقابلش مسئول میدانند، هزینه میکنند و هزینه میپردازند. به امید اینکه چراغ جلسات فرهنگی هنری کاشان همواره روشن باشد و دوستداران آن با همین شور و نشاط راهشان را ادامه دهند.
*داستاننویس
منبع: روزنامه فرهیختگان
برای محمود عزیزم آرزوی صحت و سلامت دارم.
به امید ارایه مجوز کانون عالی سپهری ..... همچنین ارزوی موفقیت برای تمام بچه های عرصه ادب فرهنگ کاشان.