کاشان نیوز ــ محمد ثابتایمان: در پاسخ به پوستری که این روزها از نمایش هنرمندی مدیران ما در حفظ جان مردم میگوید.
خدا نکند برتری و کارآمدی دولتها بر سر میزان کشتهشدن مردم به مسابقه گذاشته شود. اگر فرهنگ شود باید منتظر مچگیریهای بیشتری باشیم. مچگیریهایی که به بهای جان انسانها تمام میشود. هزاران گسست و روزن نادیده در تعریف فرآیندها و دستورالعملهای عمودی و افقی سیستمها، وجود دارد که بهواسطهٔ غلبهٔ حواشی بر متن، سالهاست دچار اصلاح و بازتعریف نشده است.
در چنین فضایی امکان هر خطا و ایجاد هر مشکلی وجود دارد. نقش آگاهان در بروز این حوادث، مچگیری از رقیب به هر بهانه نیست. وقتی نتیجهٔ عملکرد بر دوش خسته و فرسوده جامعه سوار میشود، راهی جز پافشاری بر اصول اصلاحی وجود ندارد. باید فقط به مردم و شرایط زیست بهتر ایشان فکر کرد. و الا سوءتدبیر مدیران و بروز حادثه در طول این خط فرمان ناکارآمد، امری بدیهی و لاجرم به نظر خواهد آمد.
سیستمی که در فرآیندهای ریز و درشت عملیات خویش، دچار اصلاح و بازپروری و بازتعریف جدی مطابق با شرایط روز نیست، در قوهٔ نظارت و کنترل خویش هم از فساد و بیانگیزگی و نگاه بطئی به مسائل قطعی بینصیب نخواهد ماند. و نتیجه آن خواهد شد که میبینبم.
_فرسودگی زیرساختهای خرد و کلان
_شرایط اقتصادی از بالاترین حد خودش در آن بالا بالاها تا ریزترین اتفاق موثر در تعویض بهجای لاستیک یک اتوبوس در آن پایین پایین
_ فشارهای روحی و روانی فردی _ خانوادگی و اجتماعی عوامل موثر در بروز حادثه
_ضعف جدی سیستم در تامین بار یکسان بر قوه نظارت و کنترل سیستمی هوشمند و مداوم و به روز در طول خط فرمان مدیریت تا مرحله و امکان بروز خطا در ویترین اتصال به مردم و اعمال نتیجه.
_ غلبه حواشی بر متن در طول خط فرمان مدیربت، به هزار و یک متغیر دیده و ندیده که گاها و حتما مدیران را دچار پدیدهٔ هیولای مدیریتی میکند و از پرداختن به وظیفه اصلی باز میدارد.
_ عبور سادهٔ مدیران ارشد سازمانی از مقولهٔ نظام احسن پاداش و تنبیه براساس عدم تمیز سره از ناسره در عملکرد پرسنل سازمانی.
_ نبود عدالت در تخصیص منابع
_ عدم توجه جدی به مهمترین مسئلهٔ سازمانها در نگاه به انسان و منابع انسانی و ظرفیتهای مادی و معنوی آن در تعریف نظام دینی مبنی بر ارتقاء کیفیت زندگی مادی و معنوی همشهریان بویژه پرسنل هر سازمان، به عنوان شهروندان و عناصر موثر در تعین سرنوشت زندگی مردم
_همه و همه و بسیار دلائل دیگر که بعنوان متغیر خاموش یا مشخص بر کارکرد عوامل در بروز حوادث اثرگذار هستند باید بدور از حب و بغضهای معمول سیاسی مورد توجه قرار بگیرند.
پاسخگویی مدیران باید مسئلهٔ اول مطالبهگری مردم قرار بگیرد. هر مسئله راهحل خودش را دارد. یادمان نرود که سستی در پرداختن به جریانهای مذکور، نباید دسته و جناح مورد توجه ما را دچار خطا یا سستی در اعمال وظیفه کند. باید فرهنگ پاسخ به مردم را به رسم: ادب از که آموختی، گفت: از بیادبان؛ بدون توجه به حاشیههای سیاسی مورد توجه قرار دهیم. در این صورت است که در دیده و وجدان آگاه مردم به تماشا خواهیم رسید. قضاوت خواهیم شد. و به انتخاب خواهیم رسید. این نگاه است که به پایداری مدیریت شایستگان بر مردم کمک خواهد کرد. والا چرخهٔ باطل مچگیریهای منفی و نمایش آن، پایهگذاری یک فرهنگ غلط و بدعت نابهجا بهشمار خواهد آمد که شاید نتیجه و عکسالعمل آن، در کمکاری، خرابکاری و تضعیف سایر پروسههای عملیاتی آینده، از سوی بخش نابخرد و نابلد رقیب، مورد توجه قرار گیرد.
هوشمندانه و بدون تعصب، از مدیران منتخب خودمان، پاسخ بخواهیم. و در این پاسخها به دنبال اصلاح امور و رضایت مردم باشیم و بس.
سلام. از نگاه صحیح و انسانی تان صمیمانه سپاسگزارم.