کاشان نیوز– جابر تواضعی: این روزها کاشان غیر از آبوهوای دلبرش برای اهالی هنر هم چیزهای خوب و دندانگیری دارد. حداقل اینکه همزمان سه نمایشگاه در حوزه هنرهای تجسمی در حال برگزاری است. نمایشگاه عباس اکبری تازه افتتاح شده و سر فرصت دربارهاش مینویسم و نمایشگاه مهدی اسدزاده را هم هنوز ندیدهام؛ اما سومی که فردا ۲۸ آبان تمام میشود و امیدوارم تمدید بشود، نمایشگاه تصویرسازیهای علی وفایینژاد و عاطفه شجاع است با عنوان «فتلی شاه و رجال قاجار».
ریش و کلاه علی وفایینژاد که دستکمی از همان رجال قاجار ندارد، برای اثبات آرتیست بودنش کافی است، چه رسد به اینکه سالها است با تصویرسازیهایش و تدریس این رشته دارد قدمهای بزرگی برمیدارد. یکی از خروجیهای این قدمهای بزرگ، همین نمایشگاهی است که بهصورت مشترک با یکی از هنرجوهایش برگزار کرده و البته بیش از هشتاد درصد کارها هم مال همین خانم هنرجو است. عاطفه شجاع بعد از یکی دو سؤال درباره کارهایش با خنده از جواب دادن استعفا میدهد و علی توضیح میدهد که فقط چهار پنج ماه است کارش را شروع کرده. این یعنی هم جوان است و هم تازهکار. منظورم جنبه مثبت تازهکار بودن است؛ چیزهایی مثل استعداد، ذهن بیذهنی، میل و ولع یادگیری و ازایندست چیزهای خوب. سطح بالای کارهایش و البته خامی اجرا در بعضی جاها من را یاد آن حرف پیکاسو انداخت که نقل به مضمون میگوید یک نقاش بعد از اینکه همه دورهایش را زد، تازه مثل یک کودک نقاشی میکند.
خود وفایینژاد هم در کارهای سیاهوسفیدش به سراغ «فتلی شاه» (دقیقاً با همین املا) و از زوایای طنزآمیز مختلفی با آن روبهرو شده. امضای ثابت او پای همه کارها، مردی است با لباس دربار که پشتش به ما است و تا کمر جلو شاه قاجار خم شده و البته جای یک کفش به نشانه تیپا و طرد هم پشتش دیده میشود. نماد رعیت بلهقربانگویی که باوجود اطاعت بیچونوچرا از حکومت، بالاترین چیزی که از تفقد ملوکانه نصیبش میشود، تیپا و اردنگی است و صدالبته نسلش بعد دوره قاجار منقرض شده است.
سالها است ندیدهام کارتونیست و تصویرسازی یک شخصیت خاص را بهعنوان امضا پای کارهایش بگذارد. مشهورترین کسی که این کار را میکرد، ناجیالعلی کاریکاتوریست فلسطینی بود که در لندن به قتل رسید. شخصیت کارتونی او یک کودک دهساله پابرهنه و ژندهپوش فلسطینی به اسم حنظله – به معنی سیب تلخ- بود که در همه کارهایش پشت به ما دستهایش را قلاب کرده بود و داشت به سرنوشت غمانگیز هموطنانش در تصویر اصلی نگاه میکرد. فرق المان علی وفایی با حنظله این است که مجبور است آنقدر خم بشود که حتی نمیتواند ببیند جلویش چه اتفاقی میافتد.
گالریای که این نمایشگاه در آن برگزار شده، برگ برنده دیگر آن است. «جواهرخانه» در محله ملکآباد و حوالی طاهرومنصور، خانه کوچک و دنج و جمعوجور و دلچسبی است که دیدن خودش بهتنهایی حال دلتان را خوب میکند. مخصوصاً که حسین بیتا بهعنوان برپاکنندهاش زیر نمنم باران یک بعدازظهر پاییزی از برنامههای دور و درازش در آینده برایتان بگوید. این هم آدرس: ملکآباد، کوچه عباسیان، پلاک ۸۹٫
دیدگاه شما