کاشان نیوز: دل نوشته دکتر مصطفی جوادی ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان بمناسبت تشییع شهدای غواص
جنازه ها را که بیرون آوردیم به پیکرهایی رسیدیم که با لباس غواصی در خاک شنا می کردند خاک ها را کنار زدیم یک ،دو،سه ،…….. نه ۱۷۵ غواص کنار هم آرمیده بودند.
۱۷۵ شهید با لباس رزم تا اینجا همه چیز عادی است اما ناگهان چشمانمان به سیم هایی افتاد که دست غواصان را بسته است نمی دانم می دانی اگر غواص باشی دستت هم بسته باشد چگونه می توانی شنا کنی آن هم در میان خروارها خاک اما این دریا دلان سال ها در اقیانوس آرزوهایشان با دست های بسته غوطه ور بودند.
غواصان بیست واندی سال در دامان خاک گرم جنوب آرمیدند . و این صحرا در دل خود گنج هایی را نگاه داشت که متعلق به مادران صبور ایرانی ، نه متعلق به یک ملت بودند.
امروز غواص هایی که از جزیره ام الرساس گذشته و به تهران رفته بودند و در دریای بیکران اشک هزاران ایرانی شنا کرده بودند به کاشان رسیده اند.
امروز غبار غربت پیکر این دریا دلان با اشک گرم من و تو در کاشان زدوده می شود.
امروز غواص ها در بحر بیکران اشک من وتو با لباس غواصی و با دستان بسته شنا خواهند کرد.
این چند بیت به روح پاک شان تقدیم می شود :
سفر کرده ام تا بجویم سرت را و شاید در این خاک ها پیکرت را
من اینجایم ای آشنا ای برادر همانجا که دادی به من دفترت را
همانجا که با اشک واندوه خواندی برایم غزل واره ی آخرت را
همین تپه را باید آیا بکاوم که پیدا کنم نیمه دیگرت را
تفنگ و پلاکت همین جا است اما ندیدم تسبیح و انگشترت را
چگونه تو با دست بسته گرفتی به زانو سر مرد همسنگرت را
پس از این من ای کاش هرگز نبینم نگاه به در مانده مادرت را
مصطفی جوادی مقدم
دیدگاه شما