کاشان نیوز- فهیمه استادیان: یکشنبه شب ساعت ۲۲:۳۰ برای دیدن نمایش عروسکهای غول پیکر به محوطه تاریخی سیلک رفتیم. از سیلک خاطرات خوبی دارم و بهترینش اپرای آخرین درخت فرش در اردیبهشت سال ۹۶ است و شاید همین خاطرات خوب باعث شد تا با وجود مشغلههای زیاد، خودم را به این اجرا برسانم. یک هفتهای میشد که در فضای مجازی برای این اجرا تبلیغ شده بود. عروسکهای غول پیکر به کارگردانی حمیدرضا اردلان بخشی از برنامههای نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی سنتی بود که این روزها در کاشان در حال برگزاری است.
عنوان عروسکهای غول پیکر و این که اولین بار است این نمایش اجرا میشود و تماشای آن رایگان است، خیلیها را وسوسه میکرد که بیایند و ببینند چه خبر است. فضای نشستن کاملاً پر بود و هیچ صندلی خالی دیده نمیشد تا اینکه بالاخره جایی برای نشستن پیدا کردیم. نظم نسبتاً خوبی حاکم بود و این نشان از رشد فرهنگی مردم برای کارهای جمعی است. عده زیادی هم به دلیل نبود صندلی ایستاده تماشا میکردند. برنامه با تأخیر اندکی آغاز شد و مجری توضیحاتی درباره نمایش داد. عنوان نمایش را اعلام کرد ” تنها یک زمین داریم” و گوشزد کرد که آیا ما انسانها جای دیگری برای زندگی داریم؟ و این سؤال را چندین بار تکرار کرد و گفت اگر همه در پاسخ مشارکت نکنید ما اجرا نمیکنیم. وقتی اکثریت جمعیت حاضر با صدای رسا پاسخ دادند نخیر، تشکر کرد و داستان نمایش را خلاصهوار تعریف کرد و بعد عروسکها آمدند.
ابعاد بزرگ عروسکها باعث شد به محض ورودشان به صحنه همه سکوت کنند و محو تماشا شوند. رنگ آمیزی عروسکها، نورپردازی و موسیقی هماهنگ بود و قصهای بدون کلام در موضوع حفاظت از زمین، تنها با موسیقی و نور و رنگ و حرکت عروسکها روایت شد. چند کودک در نزدیکی ما بودند و برایم جالب بود که این قصه برای آنها هم کاملاً قابل فهم و شفاف بود و قصه را برای یکدیگر بازگو میکردند:
ببین این غولا بد هستن اون فرشته میاد حیوونا رو نجات میده!
اجرای این نمایش هرچند در حد خیلی عالی نبود اما در نوع خود منحصر به فرد بود و در اجراهای بعدی نقصهای اندکی مانند کیفیت صدا و موسیقی حتماً رفع خواهد شد.
در حین تماشای نمایش به اطرافم نگاه میکردم. چقدر حال همه خوب بود و تجربه این نشاط جمعی و این همه انرژی مثبت میتواند چندین روز، روحیه این جمع را سرحال و زنده نگه دارد.
زمانی که برای پایان نامهام با موضوع برند شهری تحقیق میکردم مقالات فارسی و لاتین زیادی را در رابطه با نشاط شهری و شهروندی مطالعه کردم که بیان میکرد یکی از عوامل سازنده هویت یک شهر بدون شک شهروندان آن هستند و ادراک و تصویری که شهروند از شهر خود دارد میتواند نقش مهمی در تصویرسازی برند شهر در نگاه مخاطبانی مانند گردشگران داشته باشد. اگر شهری ادعای برند شدن و مشهور شدن دارد لازم است برای ایجاد نشاط شهری و به نمایش گذاشتن چهره مطلوب از خود تلاش کند و تا زمانی که شهروندان یک شهر پرنشاط، صمیمی، یکرنگ و همدل نباشند نخواهند توانست یک شهر شاد را در نظر مخاطبان به نمایش بگذارند. امروزه با توجه به مشکلات رفاهی و معیشتی و شرایط سخت زندگی شهری ناشی از مدرنیته، اکثریت مردم خموده و افسرده هستند؛ اما فقدان امکانات تفریحی و شادی بخش نیز در این مورد بی تأثیر نبوده است. یکی از راه های برون رفت از این معضل، ایجاد فضاهای فرح بخش عمومی منطبق با نیازهای مردم است تا شهر تبدیل به مکانی امن برای گسترش ارتباطات سالم اجتماعی و بالا بردن امنیت روانی جامعه شود.
ایجاد سرزندگی در شهروندان با بهره گیری از فضاهایی این چنین و برگزاری جشن ها و آیین ها رویکردی است که باید مدنظر مدیران شهری قرارگیرد. نمایش عروسک های غول پیکر و مراسم های مشابه آن می تواند باعث تزریق شادی و نشاط در کالبد شهر شود و تلاش مسؤلان در برگزاری این نوع برنامه ها به حق ستودنی است. در کل هر جا ردپایی از موسیقی و شعر و رنگ است حال همه خوب است چرا که رسالت هنرغیر از این نیست.
عکس از ابوالفضل سبزهئی
دیدگاه شما