کاشان نیوز- علیاکبر ارشدی ابیانه: هفت کتل به ارتفاع ۲۶۲۰ متر دارای هفت دندانه است که از شمال بهصورت شیب هفتاد درجه و درههای سخت و خطرناک و از جبههی جنوبی بهصورت دیواره تا امتداد شروع سیاه کوه کشیده شده است. در دامنهی شمالی آن صخرهی نیم مخروطی قرار دارد که در پشت آن در ارتفاع ۲۱۵۰ متر ایوان بزرگی نقش بسته است و به قلعه ترشک معروف است.
سنگهای این کوهستان از جنس آهک میباشند و بسیار برنده هستند. صعود به این کوهستان بسیار خطرناک است و برای رسیدن به آن چندین مسیر وجود دارد که من موفق شدم با گروه یاران آرش در روز ۳ اسفند و از طریق جاده برزک و پشت کارخانه سیمان با حدود ۷ ساعت پیادهروی از این قلعه بازدید داشته باشم.
این اثر برای نخستین بار در سال ۱۳۸۵ توسط خانم زهرا ساروخانی باستانشناس و محقق مورد بازدید و شناسایی قرار گرفت و در سال ۱۳۹۰ آقای فرهاد صولت باستانشناس بازدیدی از این اثر داشته و سنگنوشتهها و نقوش حجاری آن را موردمطالعه قرار میدهد که تصویر چند نمونه آن را در ادامه مطلب آوردهام.
خانم ساروخانی در کتاب سفال و باستانشناسی کاشان مینویسد آنچه از پایین ارتفاعات به چشم میآیند صخرهای مرتفع عظیم به همراه یک طاق قوسی شکل بزرگ در دل آن و دو حفره احتمالاً دستکند مسکونی در بخش تحتانی ارتفاعات است در سطح این صخره که از پایین استوانهای شکل بوده و به نظر میرسد که سطح آن صاف شده باشد آثاری شامل فضاهای معماری و نقش کنده مشاهده میشود. پس از طی یک مسیر یک کیلومتری و در سمت چپ دره دو پناهگاه در دل کوه به چشم میخورد که هر دو بهصورت طبیعی ایجاد شده است و درواقع طبقه اول مجموعه آثار قلعه ترشاب را شامل میشود.
پناهگاه فوقانی به شکل یک ایوان بزرگ است که در داخل و زیر سقف آن فضاهای معماری بهصورت اتاقهای متعدد ساخته شده با سنگ و ملات گل به چشم میخورد در قسمت شمالی این ایوان و بدنه صخره ۴ تورفتگی به شکل جای «پیسوز» نمایان است در زیر این آثار و در قسمت شمالی آن آبانباری به شکل مربع و در دل کوه ایجاد شده است که از داخل با مصالح سنگ و ملات ساروج دورچینی شده است. در ضلع جنوبی شرقی آبانبار و بر روی دیواره کوه نقش نمادین به شکل پاپیون به همراه سه ردیف نوشته به خط پهلوی ساسانی حک شده است در سمت راست آن تصویری شبیه نعل اسب و تصویر دیگر به شکل دایره که نقشی شبیه ماهی در میان آن در دل کوه حفر شده به چشم میخورد.
به اعتقاد اهالی محل نام ترشاب برگرفته از نام ترشه دختر عبدالملک عطاش از داعیان بزرگ اسماعیلیه در قرن ۵ ق است. به گفته اهالی ترشاب به همراه برادرانش به چپاول و غارت گری مسافران روستای مرق، برزک و سده مشغول بودند و اشیاء قیمتی را به این قلعه میاوردند اما این موضوع به نظر میرسد که جنبه افسانه داشته است و با توجه به رودی که از بالای کوه سرازیر بوده و خشک شده شاید قلعه نام خود را از این رود محلی گرفته است. در مسیر به سمت قله، آثار حفاریهای غیرمجاز نیز دیده میشود.
البته شایع نیز هست که این قلعه مخفیگاه نایب حسین کاشی و گروهش هم بوده است و مأموران حکومتی به دلیل صعبالعبور بودن مسیر توانایی مقابله با آنها را نداشتهاند که به دلیل نداشتن مستند محکم و قابلاعتماد ضعیف به نظر میرسد.
کتیبههای پهلوی کشف شده در این مکان در ابعادی کوچکتر، قابل قیاس با نقش برجستههای دوره ساسانی است و اولین کتیبههای پهلوی ساسانی در فلات مرکزی ایران است، این کتیبهها با توجه به شواهد موجود، احتمالاً به اواخر دوره ساسانی و فرمانروایی یزدگرد سوم و یا به نخستین ماهها یا سالهای پس از سقوط ساسانیان مربوط میشود.
علاوه بر کتیبههای کشفشده، نقوش مختلفی مانند یک سوارکار در حال شکار شیر، بز کوهی با شاخهای بلند به عقب برگشته و نمادهای مختلفی ازجمله نقش پاپیون شکل، نعل اسب و ماهی روی ارتفاعات شناساییشده است.
به اعتقاد افشنگ پرهیزی راد، کارشناس ارشد پژوهشکده زبانشناسی، نوع خط، ظرافت و دقت بهکاررفته در حکاکی نقوش و کتیبهها احتمال سلطنتی بودن آنها را تقویت میکند و آثار دیگر مانند آجرهای خشتی مربع شکل متعلق به پیهای ساختمان و قطعات سفال پراکنده که در سطح و قله این ارتفاعات شناساییشده است، احتمالاً متعلق به یکی از قلعههای ساسانیان است. وجود این کتیبهها در صورت اثبات فرضیات اولیه با کمک بررسیهای زبانشناختی و کاوشهای باستانشناختی، میتواند گویای این مطلب باشد که یزدگرد یا دستکم بخشی از سپاه یا نزدیکان وی با از دست دادن سلطنت، مدتی را در ارتفاعات فلات مرکزی ایران پناه گرفته بودند.
دیدگاه شما