کاشان نیوز: در گفتگو با فرماندار شهرستان ویژه کاشان و معاون استاندار اصفهان در دو بخش قبل مسائل و مشکلات شهرستان مطرح شد و اکنون آخرین بخش این گفتگو را به نظر شهروندان گرامی میرسانیم:
کاشان نیوز: و اما در حوزهی ورزش بانوان خصوصاً والیبال، قبل از عید با یکی از مربّیان مطرح والیبال دختران مصاحبهای داشتم، در مورد محدودیتهایی که در این حوزه واقع شده و خواستههایی که باید آنها را منعکس کنیم، بانوانی که سالن نداشتند، بعد چقدر اینها مدال آوردند و خانوادهها هزینههای اینها را میدادند. میخواستم ببینم در این مورد میشود کاری کرد؟ شما برای حمایت از ورزش بانوان چه برنامهای دارید؟
ما اشخاصی مثل غفور داریم که در حدّ ملّی دارد کار میکند، یک بازیکن مطرح است ولی با امکانات شهری این مرحله را طی نکرده. شما پارک مدنی بروید همهی خانوادهها دارند والیبال بازی میکنند؛ بسیاری از خانوادهها…یعنی به شدّت همهگیر شده است اما امکاناتی درخور وجود ندارد و متأسفانه مشکل بعدی من هم سالنها است که به خانواده اصلاً سالن نمیدهند؛ یعنی غیرقانونی است و …(قطع کلام)
– غیرقانونی نیست، از این قانونهای نانوشتهی محلّی بیهوده است. هر کس گفت بگویید قانون آن را بدهید!
– من بهطور خاص یکبار سالن تختی را گرفتم به بانوان دادم؛ یعنی مسابقات مردان را به سالن خیابان طالقانی فرستادم. خیلی هم به من فشار آمد، همه آمدند با گله و اعتراض که سالها اینجا جام رمضان و… گفتم امسال جام رمضان باید برای خانمها باشد. منتها من اگر نخواهم از موضوع فرار کنم، بگویم کمبود امکانات، بگویم فلان، بخش عمدهای از این در حوزهی فرهنگی ما است. هنوز خیلیها قائل به این نیستند که خانمها هم میتوانند بروند ورزش کنند، بروند دوچرخهسواری کنند، بروند مسابقه ببینند. این باعث یک نوع خودسانسوری برای بخش عمدهای از بانوآنهم شده است، فکر میکنند واقعاً نباید ورزش کنند.
آقای روحانی اخیراً یک مطلبی گفتند که در حوزه اینطور بود که اگر ورزش میکردید میگفتند که این چهکاری است، اگر والیبال میرفتید که دیگر واویلا، اگر میرفتید شنا که …دیگر ایشان خندید؛ یعنی کفر کامل بوده است. هنوز این رگه در جامعهی ما وجود دارد. ما در بخش روستایی برای سالنهای ورزش روستایی خیلی تلاش کردیم. ۱۰-۱۵ سالن را من رفتم هرکدام سه، چهار میلیون هم بود. یک میز پینگپونگ و دو توپ و یک راکت و از این دارتها را گذاشتیم … آنجا هم تأکید من این بود که یک بخشهایی را در هفته کامل به دخترها بدهید، منتها مناسبات در شهر فرق میکند؛ این عارضهی فرهنگی را دارد. تلاشی که ما کردیم این بوده که این سانسها تفکیک شود؛ یعنی اولاً این فضا ایجاد شود که حالا اگر من خانوادگی نمیتوانم بروم یک فرصتهایی باشد برای این موضوع. فعالیت خوب خیّرین هم در آموزشوپرورش اتّفاق افتاده است؛ یعنی دبیرستانهایی که ساخته میشود معمولاً شخص خیّر کنار آن یک سولهی ورزشی ایجاد میکند. در گلابچی هست، در دانش یکی دو تا هست، هاشمزاده هست.
وقتی بنده پذیرفتم از جناح مخالف دولت کسانی بیایند در شهر سخنرانی کنند طبیعتاً جناح موافق دولت هم میآید صحبت میکند. اگر اینجا اجازه ندادید کسی مجلس را به هم بزند آنجا هم کسی اجازه پیدا نمیکند.
میخواهم عرض کنم که این نیاز خیلی زیاد است ولی بخشی از آن بروز پیدا نمیکند، آن بخشی هم که بروز پیدا میکند امکانات آن نیست؛ یعنی شما همین الآن بخواهید استخر شنای اختصاصی کلّاً در هفته، سالن اختصاصی کلّاً در هفته مربوط به بانوان. بعد هم یک کجسلیقگیهایی ما داریم دیگر، مثلاً پیست درست میکنیم، پارک درست میکنیم بیرون شهر، دور آن دو متر و نیم دیوار بتنی میگذاریم. به نظر من برای شروع خوب است، برای اینکه این بینش ایجاد شود که من هم میتوانم بهعنوان یک دختر با لحاظ همهی مسائل اجتماعی ساک ورزشی خود را به دوش بگیرم بروم ورزش کنم. یک بخش این هنوز در خانواده حلنشده است؛ یعنی من وقتی میخواهم بیرون بروم دخترم را خودم میبرم، اگر هم خواست بیرون برود باید کامل به من توضیح بدهد کجا رفت، چهکار میخواهد بکند، چه میخواهد بخرد، چه موقع برمیگردد. این خوب است، نمیگویم این بد است، ولی این نباید در نیازهای اجتماعی بانوان و دختران ما تأثیر بگذارد.
- رأی شورا نشان داد که رنگ کردن و شعار دادن و داد زدن و درجایی که مرکز دیپلماسی شهری است جایی ندارد، صندلی گذاشتهاند برای شما بنشینید منطقی حرف بزنید، اما اگر بایستی سینهچاک کنی و فریاد بزنی نشان داده که حدّاقل بخش عمدهای از مردم دیگر از این کارها متأثّر نمیشوند. معنای رأی شورا این است، معنای رأی ریاست جمهوری این است.
شما فرصتهایی که در شهر در اختیار پسرها است را بگذارید در کنار فرصتهایی که در اختیار دختران است. واقعاً دختران میتوانند در یک کوچهی بنبستی که هیچ رفتوآمدی هم نیست فوتبال بازی کنند؟ من نمیگویم این کار را بکنند، میخواهم بگویم اینقدر این نگاه تنگ و بسته است نسبت به فعّالیّتهای اجتماعی، ورزشی بانوآنکه اصلاً کسی به این فکر نمیافتد. ۵۰ درصد جوانان ما دختران ما هستند، اینها دارند از دست میروند. از دست میروند نه اینکه خداینکرده مریضی پوستی میگیرند میافتند کنار خانه، یعنی آن توانایی فکری که باید در اختیار جامعه قرار بگیرد از دست میرود، درست مثل یک جوان تحصیلکردهی پسر که این فرصت در جامعه در اختیار او است، هرکدام خود همّت دارند، انگیزه دارند، جسارت دارند –ببخشید میخواهم یک مقدار فراتر بروم-بعضی که روی آنها زیادتر است میتوانند این فرصتها را برای خود فراهم کنند، ولی چند نفر اینطور هستند؟
این نوع رفتارها در اکثریت بانوان وجود ندارد، همه جامعه باید بتوانند بطور یکسان از این موقعیتها بهره ببرند و قرار نیست که مثلاً برای ورزش همه بانوان مجبور باشند شرایط ویژهای را سپری کنند!
اینها واقعاً دردهای اجتماعی است. من هیچ امکان خاصّی را نه در ردیف اعتبارات نه در بودجهها دیدم برای بانوان نه چیزی، ولی یک دورهای خیلی حوزهی بانوان را فعّال کردیم، قبل از انتخابات یک افولی کرد و اخیراً الحمدلله یک گشایشی ایجادشده است، یک نیرویی در سطح ملّی داریم پیگیری میکنیم که بیایند به این جنبهها هم توجّه کنند، ولی باز من فکر میکنم در آن جهتدهی که الآن برنامهی آن در شهرستان برای خیریهها وجود دارد باید آنجا کار کند. خود مردم، من وقتی این احساس را دارم که خانم من و دختران من از مواهب اجتماعی در حوزهی ورزش، در تفریحات سالم در پارکها بهرهمند نیستند بیایم و یک اقدامی بکنم. در این قضیه منتظر اعتبارات دولتی نمیشود بود. الآن الحمدلله بعد از همهی فشارها برای حضور بانوان در سالنهای ورزشی یک گشایشهایی شده است. به من هم دیروز گفتند برگزاری فوتسال هنرمندان با نابینایان موافقت شورای تأمین را میخواهد که خانوادهها بروند یا نروند، من مجوّز دادم. چرا اینقدر ما را از این موضوع میترسانند؟
من فکر کنم آن پیروزی واقعی اتّفاق افتاده است، منتها نمود آن در تعداد آراء نبود. بالاخره در جریانسازی بهاصطلاح مقبولیت دولت بوده که محقق شده است. شما افراطیترین جریانهای مخالف دولت را در کاشان داشتید. بدترین موضعگیریها، بدترین نسبتها را شب قبل از انتخابات کسانی به این دولت دادند، ولی باز میبینید که جریان دولت متوقّف نشد.
یک سولهی ورزشی در دانشگاه با آن شرایط خاص، ایمن، کاملاً فضا بسته، استانداردهای ورزشی در آن فراهمشده، حالا میخواهند یک فوتسالی بازی کنند. بنده آنجا فوتسال بازی میکنم، پیشکسوتان هنرمندآنهم هستند. مثلاً من ۶۰ سال دارم الآن خانم من میخواهد بیاید آنجا یک فوتسال ببیند، منافع آنهم عاید جامعهی نابینایان میشود. به نظر من باید یک مقداری تابوها را شکست. نه اینکه خداینکرده تعرّضی به حوزهی فرهنگی بشود. این ظرفیت وجود دارد بعضی نمیخواهند بپذیرند، مردم را متّهم میکنند.
شما فوتبال سال گذشته را ببینید روز تاسوعا بود، چقدر به این قضیه تاختند. اینها همان جوانهایی هستند که میگوییم شام عاشورا خدا پدرشان را بیامرزد آمدند سینه زدند، همانها هستند که میگوییم احسنت به این بصیرتشان روز ۲۲ بهمن میآیند؛ اما همانها وقتی میخواهند بروند فوتبال ببینند چرا متّهم میشوند؟! اینها مشکل است وگرنه باید اقرار کرد که امکانات اختصاصی خیلی کم است، ولی این امکانات را میشود با مدیریّت زمان در اختیار بانوان گذاشت. باید از اطراف ورزش بانوان، تحرّک اجتماعی بانوان، حضور بانوان در جامعه، این فضاهای تنگنظری را، این سایههای سنگین تعصّب را برداشت، آنوقت ببینید چه اتّفاقات خوبی میافتد.
- من در یکی از مصاحبهها همان اوایل که آمده بودم (در خصوص چاههای غیرمجاز) گفتم روحانیون به کمک ما بیایند. این اگر انفال است به آقایان بگویند حرام است. خوردن آن، برداشتن آن، سود آن، درآمدهای آنهمه حرام است، به مردم بگویند. ما هنوز متأسفانه قانونگریزی را هنر میدانیم، زرنگی میدانیم
– آقای دکتر شما با این دیدگاه خود در شهری زندگی میکنید که الآن یک پارک بانوان بیشتر نداریم و از همین هم الآن دارند ورودی میگیرند!
– شنیدم، حالا إنشاءالله این را دارم پیگیری میکنم.
بخش عمدهای از این را میروند مینشینند، پیادهروی میکنند باید دیوار بتنی باشد؟ مثلاً شما در بلوار دانش پیادهروی میکنید مشکلی برای شما ایجاد میشود؟ حتماً باید آنجا دیوار بتنی باشد؟
مسئله این است که ما بپذیریم که دیگران هم صاحب عقل و شعور هستند، دیگران هم به مسائل فرهنگی اهمّیّت میدهند. بهصرف قضاوت من نیست که رفتارهای مردم را قضاوت میکنیم. شما ممکن است خیلی دوست داشته باشید کنج یک سردابی بنشینید و زهد پیشه کنید. اشکالی ندارد، برای خود بروید این کار را بکنید. شما نمیتوانید این را به جامعه تحمیل کنید. اشکال ما این است که خیلیها میخواهند موهومات خود را به جامعه تحمیل کنند، جامعه را الّا و لابد کردند که البتّه پایگاه اجتماعی آنها الحمدلله ازدسترفته است.
– جناب آقای مؤمنیان حالا یک مقدار در مورد مسائل شهری جزئیتر صحبت کنیم. ما در کاشان دچار بحران آب هستیم. الآنکه بحث بحران آب پیش میآید هر جا تبلیغی میخواهند بکنند به مردم توصیه میکنند شما مصرف نکنید، شما کممصرف کنید، شما صرفهجویی کنید، ولی ما میبینیم رأساً و مشخّصاً شهرداری در آبیاری فضای سبز اصلاً دقّت نمیکند، در سازههایی که استفاده میکنند رعایت شرایط را نمیکنند و از طرفی هم فضای سبزی که در کاشان وجود دارد فضای سبزی نیست که با شرایط آب و هوایی کاشان هماهنگ شده باشد.
در جهاد کشاورزی سالها است بحث تغییر الگوی کشت است، ولی ما میبینیم عملاً هنوز پنبه، هندوانه و محصولاتی داریم که فکر نمیکنم در شمال کشور هم بهصرفه باشد و ازنظر آبدهی مناسب باشد.ترافیک شهر کاشان ترافیکی است که اعصاب برای مردم نگذاشته است. بحث پارکینگ بحثی است که واقعاً جدّی است ولی شهرداری یا هر متولّی دیگر به آن نپرداخته است. کنارگذر کاشان –من همهی اینها را دارم میگویم که من میل داشتم و میخواستم که موردی در مورد آن صحبت کنیم که با توجه به طولانی شدن این گفتگو فکر نمیکنم امکانپذیر باشد- کنارگذر کاشانکه محل مناقشهی بسیار بزرگ و محل اختلاف با دو شهرستان دارد تبدیل میشود. یک روز کنارگذر کاشان جدا شد، یک روز آران و بیدگل جدا شد، یک روز باهمدیگر قرار شد انجام شود و الآن هم که آران و بیدگل دارد راه خود را میرود.
بودجه و عوارض شهر کاشان برآیند بیرونی آنچنانکه باید ندارد و نداشته و دیده نمیشود. بحث نورپردازی شهر است وقتیکه ما نزدیک بزرگترین رصدخانهی ملّی ایران هستیم میبینیم که اصلاً توجّهی به این قضیه در مدیریّت شهری نمیشود. بحث ورزش است که شهرداری متولّی ورزش همگانی در شهر است، ولی میبینیم که با تیمداری و ورزش حرفهای، ورزش همگانی به کنار رفته است. اینها مشکلاتی است که در سطح جامعه واقعاً بروز عینی و جدّی دارد. شما بهعنوان فرماندار در این موارد چطور میتوانید ورود کنید و آیا ورود کردید یا نه؟ آیا میتوانید کاری انجام بدهید؟
– آنچه در حوزهی شهرداری اتّفاق میافتد از طریق شورا باید باشد؛ یعنی شورا محمل قانونی برای سؤال کردن، تذکّر دادن، استیضاح کردن، تذکّر راجع به مدیریّتها در حوزهی شهرداری را دارد. یک عارضهی بزرگی که این دوره –دورهی چهارم- وجود داشت و خود دوستان هم به آن معترف بودند هماهنگی کاملی ما در این قضیه شاهد نبودیم. بعضاً تصمیماتی که خارج از حوزهها و رویههای قانونی بود شهر را متأثّر کرد. من نمیخواهم بگویم این تصمیمات الزاماً بد بود، ولی به هر صورت باید بر محمل قانونی خود سوار میشد. آنجا که حوزهی نظارتی فرماندار بوده است ما ورود پیدا کردیم. بزرگترین نمود آن سال ۹۵ بود تعرفهها که به هر صورت حدود ۱۲ مورد را ما تذکّر دادیم، بعضی از آنها حل شد، بعضی از آنها اصلاح شد.
- من به جهت اینکه قائل نبودم که ما ورود تحکّمی به دانشگاه داشته باشیم واقعاً صادقانه این را میگویم هیچوقت هیچ فشاری روی دانشگاه نداشتم
یک نکتهی مهم در این مسائلی که شما اشاره کردید این است که باز ما بپذیریم که برای این مسائل دورهم بنشینیم. گاهی بدبختانهی آن اینجا است که اینها متأثّر از مسائل سیاسی میشود. ما فکر میکنیم اگر نظر دولت را عمل نکردیم یا دولت را کنار گذاشتیم و طور دیگری رفتار خود را تعریف کردیم، مثلاً منافع حزبی در این تأمین میشود، درصورتیکه یک شهر یک کلونی بههمپیوسته است؛ و اما از مسائلی که شما گفتید من بروم سراغ آب که برجستهترین آن است. این را در شورای حفاظت منابع آب ما همهی اعضای قانونی و آنهایی که مرتبط بودند را نشاندیم، الآن چه اتّفاقی افتاده است؟ الآن بیش از ۸۰ درصد آبیاری فضای سبز از طریق آبیاریهای مدرن است. این به شدّت مصرف آب را کاهش میدهد. البتّه برای شهرداری هم هزینه داشته ولی بالاخره بحران آب است دیگر. یا ساعتهای آبیاری را از ظهر و صبح که معمولاً آسفالت آبداده میشد و عکس گرفته میشد و اینها بردیم مواقعی که آفتاب آن تابش شدید را ندارد، در شب.
یک اتّفاق خوب در حال اتّفاق افتادن است. ما برای فضای سبز غیر مثمر آبهای غیرمتعارف و پساب تصفیهخانهی فاضلاب را داریم جایگزین چاههای آب شهرداری میکنیم. از حدود ۲۱ چاه که شهرداری دارد دو چاه آب قابل شرب بوده که ما آنها را بستیم. در حوزهی اجرا باید یک اتّفاقی بیفتد تا این پساب به فضای سبز کاشان برسد، در منطقهی راوند دارد این اتّفاق میافتد. اینجاهایی که تجربهشده همه لذّت میبرند. دورهم نشستیم اشکالی ندارد آن منتقد دولت است، بنده هم نمایندهی دولت هستم، ولی آب که نمیتواند تحت تأثیر این مسائل قرار بگیرد. شهرداری دیده است که عجب، بحران آب جدّیتر از اینها است که آب شرب شیرین را در اختیار داشته باشد، با آن چمن آب بدهد؛ آمده این را اصلاحکرده، حتّی با تانکر آبداده است. آن چاه را چهکار کردیم؟ ما بر اساس قانون پیگیری کردیم بر اساس اصول پدافند غیرعامل در اختیار آب و فاضلاب شهری گذاشتیم تا در شرایط بحران با اجازهی فرماندار بتواند برای جبران آب استفاده کند.
در خصوص کشاورزی من مثال آبیاری تجمیعی را زدم. اصلاح الگو کشت الآن رویکرد است تا نیاز آن فرهنگ نشود اتّفاقی نمیافتد. الآن در بخش نیاسر منطقهی علوی، حسنارود، اینها متوجّه شدند که یک هکتار زعفران ۳۰ میلیون تومان درآمد دارد. یک هکتار گندم خیلی خوب درآمد داشته باشد با زحمت چند برابر، با آبیاری چند برابر ۶-۷ میلیون در هکتار دارد. آبیاری زعفران در خارج از فصل گرما است، از ابتدای پاییز است. گیاهان دارویی اینطور است. همین دیروز و روز قبل از آنکه ما برزک بودیم یک بخش عمدهای دارد به کشت گیاهان دارویی اختصاص پیدا میکند.
یک عدّهای هنوز در ابرها هستند، حاضرند از جیب مردم، مردم گرسنگی بکشند. آقای روحانی گفتند که اشکال ندارد شما تحریم میپسندید هزینهی آن را از جیب خود بدهید نه از جیب مردم
بله ما گزارش داریم، برآورد کردیم یک نیسان طالبی که به سمت قم یا تهران میرود یکمیلیون لیتر آب را در حقیقت دارد با خود میبرد؛ یعنی پول آب آن برنمیگردد؛ هندوانه کاری، سبزیکاری. بههرحال این را بپذیریم که بخشی از اقتصاد خانوادهی ما در این است؛ یعنی این تولید انبوه نمیکند. دارد مثلاً یک جریب هندوانه میکارد، خود او و چهار نفر داماد و عروس و فامیل خود را تأمین میکند، دو بار آن را هم میآورد میفروشد. چاههایی را من سراغ دارم نزدیک خانهی خود ما است، در طول سال این آب دارد میرود پای درختانی که در آخر یک جعبه قیسی و زردآلو میخواهد بدهد. آب شیرینی که من به خاطر دارم ۱۵ سال پیش که آنجا شیر گذاشته بودند مردم میآمدند بهعنوان بهترین آب با گالن میبردند. الآن آن آب را شما بخورید احساس میکنید شور است، تلخ است. در شهرک امیرالمؤمنین چاه حاج رمضان علی یک فضای سبزی روبروی رستوران رز هست، البتّه آن روزها رستوران رز نبود، یک کارخانهی رز بود. یکباریکهای هست درون جوی آب آن بهترین آب بود؛ یعنی گاهی پای این شیر سه، چهار نفر ایستاده بودند گالنهای خود را پر کنند. الآن آن شیر را کندند، آب درون آن جوی میرود، نصف آن حجم آب تلخ است.
تا فرهنگ ایجاد نشود تا من متوجّه نشوم این آب را دارم از فرزند خود، از نوهی خود دریغ میکنم هیچ اتّفاقی نمیافتد، ولی جریان آن شکلگرفته است، به شدّت این جریان دارد توسعه پیدا میکند، به شدّت… مصداق دارم؛ سه، چهار سال قبل ما حدود دو هکتار، سه هکتار کلّ شهرستان زعفران داشتیم، امسال دارد بالغبر ۱۲۰ هکتار میشود. گیاهان دارویی به همین ترتیب. هم سود دارد هم آببری آن کمتر است، هم زحمت آن کمتر است. من موقع برداشت زعفران پارسال به علوی رفتم گزارش بگیرم که یک تشویقی برای زعفران کاری باشد واقعاً خوشحال بودند، میگفت سه بار این محصول را آبیاری میکنند، نه آن شرایط دارویی میخواهد، نه آفتهای آنچنانی میزند، بعد هم برداشت آن در هکتار حدود این میلیون تومان داده است. به من گفتند فعلاً برداشتی که داریم سیصد کیلو در سال است.
رشد فرهنگی قرار است کجا اتفاقاً بیفتد؟ قرار است اگر یک کاریکاتوری برای فرماندار کشیدند، یکحرفی «ناپسا» به قول کاشانیها به او گفتند از خود ظرفیت نشان بدهد. حالا فوری برود شکایت کند او را دستگیر کنید به کجا میرسد؟ میشود همان قهقرایی که هفت، هشت سال پیش داشتیم، چیزی به دست نمیآوریم.
بالاخره باید این فرهنگ ایجاد شود. ما هنوز در کشاورزی سنّتی نعنا میکاریم، من هم به جهت مسائل اجتماعی میروم در جشن نعنا شرکت میکنم، ولی آنجا دو حرف در حرفهای خود به آنها میزنم، میگویم این آب را همینطور پایین نفرستید. این آب تا در جویهای خاکی میآید یکچهارم آن به نعنا میرسد. جایگزین برای نعنا پیدا کنید سود آنهم بیشتر است. نعنا هم داشته باشیم، در باغچهی خانهی خود، در باغچهی کنار باغمان که زیر سایه است.
البته یک محذوریتهایی هم وجود دارد، من در قمصر چاه سراغ دارم همهی احکام قضایی هم روی آن صادرشده است، در شورای حفاظت منابع آب چون فرماندار این اختیار را دارد از دادستان خواهش کند که حکم را نگهدار، دو سال است که حکم را نگه داشتیم. یک چاهی ۵۰ سال قبل زده شده، قبض برق دارد که پول برق آن را داده است، پروانهی این چاه نیست، بر اساس قانون من باید پلمپ کنم ولی میبینم ۵۰ تا ۶۰ خانوار کشاورز ۵۰-۶۰ ساله پای این است، یعنی ما یکجاهایی گیر میکنیم واقعاً نمیشود تصمیم گرفت
– این استثناء است، آن چاههای غیرمجاز چه؟
– حالا همین را میخواستم عرض کنم. چاههای غیرمجاز در هر استان سهمیهبندی شده است برای ما هم هست. ما متأسفانه در سالهای گذشته اصلاً به این نپرداختیم؛ یعنی سال ۹۲ اگر اشتباه نکنم از سهمیهی ۳۰ چاه غیرمجاز برای شهرستان کاشان یکی مسدود شد. به اصلاح خودشان مسلوب المنفعه شد. ما یک حکم عام از دادستان گرفتیم که چاههای غیرمجاز را میبندند، دیگر نیاز به هماهنگی و اینها نیست، خیلی خوب هم برخورد شده است. نمونهی آن بهبود آب چشمهی سلیمانیه است. دو چاه غیرمجاز بالای چشمه پلمپ شد. اصلاً پیدا است که آب بهتر شده است. شکایات زیادی داشتیم، خود من بازدید رفتم، کسی را فرستادیم شناسایی کردند و مسدود شد.
من در یکی از مصاحبهها همان اوایل که آمده بودم گفتم روحانیون به کمک ما بیایند. این اگر انفال است به آقایان بگویند حرام است. خوردن آن، برداشتن آن، سود آن، درآمدهای آنهمه حرام است، به مردم بگویند. ما هنوز متأسفانه قانونگریزی را هنر میدانیم، زرنگی میدانیم و توصیه میشود. کسانی که مصدر قانونگذاری هستند در موضعگیریهای رسمی خود میگویند که اگر بخواهیم قانونی عمل کنیم که کار پیش نمیرود. این خلاف سوگند و امضای ما است. ما هر امضایی که میکنیم در حقیقت داریم سوگند یاد میکنیم که پایبند به قانون باشیم آنوقت خلاف آن عمل میکنیم و به این برجستگی و تشخّص اجتماعی دادیم. پنهانی از دست پلیس فرار کنیم و جریمه را ندهیم، دور بزنیم.
یک موضوع دیگ اینکه یک مشکلی که فکر میکنم ارتباط مستقیم با فرمانداری داشته که لغو سخنرانیهای متعددی در سال گذشته بود… .
– من کامل اینها را موضعگیری کردم. خانم فاطمه هاشمی در دانشگاه بود؛ یعنی تصمیم دانشگاه بود که بنده هم معترض آن قضیه بودم، ولی به هر صورت میدانید دانشگاه بر اساس قانون یک هیئتی دارد که آنها تصمیم میگیرند مجوّز بدهند یا ندهند. قبلاً خیلی ورود به دانشگاه میشده، دوست داشتند تحکّم بشود، تأثیرگذاری بشود. من به جهت اینکه قائل نبودم که ما ورود تحکّمی به دانشگاه داشته باشیم واقعاً صادقانه این را میگویم هیچوقت هیچ فشاری روی دانشگاه نداشتم. آنجا یک مصدر قانونی فراشهرستانی است که به هر صورت نخبگان جامعه در آنجا متمرکز هستند و خود آنها این حدّ تشخیص را شاید بهتر از ما هم در بسیاری از دانشگاهها دارند که مصالح دانشگاه چیست و چه اقتضاء میکند.
البتّه ممکن است آن تصمیم ازنظر من اشتباه بوده که بعضاً هم بوده است، ولی در سطح شهر هیچ سخنرانی که انجام بشود و کسی خلاف قانون بخواهد آن را به هم بزند مطلقاً اجازه ندادیم. نمیگویم ما اجازه ندادیم و نشده است، من فکر میکنم این ظرفیت در کاشان وجود دارد. وقتی بنده پذیرفتم از جناح مخالف دولت کسانی بیایند در شهر سخنرانی کنند طبیعتاً جناح موافق دولت هم میآید صحبت میکند. اگر اینجا اجازه ندادید کسی مجلس را به هم بزند آنجا هم کسی اجازه پیدا نمیکند.
من فکر میکنم الآن اصلاً ظرفیت آن ایجادشده است. باید بپذیریم آقای شریعتمداری میآید سخنرانی کند سخنرانی کند، از آنطرف هم آقای عارف میآید سخنرانی میکند، فردا هم آقای مطهّری بخواهد، کسی درخواست بدهد از مسیر قانونی طی بشود ما مجوّز میدهیم. اینکه عرض میکنم ظرفیت آن ایجادشده است اصلاً زیبندهی کاشان همین است. کاشان هفت هزار سال تمدّن و این ادّعاهایی که میکنیم باید نتیجهی آن همین باشد، ولی جلساتی که تعطیلشده است ما در سطح شهر نداشتیم. یک نوبت من در تأمین مخالفت کردم سر دعوت یک نفر و اصلاً نرسید به اینکه دعوت هم بشود. مطرح کرده بودند شفاهاً اظهارنظر کنید بنده هم مخالفت کردم.
یک عارضهی بزرگی که این دوره –دورهی چهارم شورا و شهرداری- وجود داشت و خود دوستان هم به آن معترف بودند هماهنگی کاملی ما در این قضیه شاهد نبودیم.
– آقای شریعتمداری؟
– خیر، آقای احمدینژاد.
– در مورد حضور آقای شریعتمداری همصحبتهایی بود.
– حالا من واقعاً به خاطر ندارم، ولی این درخواستها را ما از این منظر بررسی میکنیم که حاشیهی امنیتی درست نکند. فرض کنید آقایی آمد در گرامیداشت شهدای روحانی کاشان فتوای مقام معظّم رهبری را بهزعم ما مسخره کرد که آقا گفتند حرام است ولی استاد ما مثلاً چه گفتند. من اینها را تا بتوانم اجازه نمیدهم؛ یعنی کسانی که از مدار منطق خارج هستند. ما دست منتقد را میبوسیم. رئیسجمهور گفت مخالفها بیایند طرح بدهند ولی کسانی که فحّاشی میکنند به قول فرمایش مقام معظّم رهبری، اصلاً چیزی غیر از تخریب و رفتارهای هیجانی و به هم زدن نظم اجتماعی ندارند هیچکس از هیچ جناحی نمیپذیرد. منتقد هستند، مخالف هستند بیایند نقد و نظر داشته باشند، اصلاً ما فرصت ایجاد میکنیم. آیتالله مطهّری میگوید یک کمونیست پیدا کنید که واقعاً به کمونیسم اعتقاد دارد بیاید ما در دانشگاه تهران یک کرسی استادی به او بدهیم. ما همچنین ادّعایی داریم واقعاً بیایند منطقی نقد کنند.
– کسانی که سابقهی خاص دارند مثل سردار قاسمی وقتیکه آن توهین را به رئیسجمهور کرد باز اینجا مجوّز گرفت و سخنرانی کرد!
– نه ما مجوّز ندادیم، خلاف قانون انجام شد، منتها جریان کنترل شد؛ یعنی من از اهرمهایی که برای کنترل ایشان بود استفاده کردم. اهرم که عرض میکنم یعنی مسیرهایی که میشد روی نظر ایشان تأثیر بگذارند و فکر میکنم تأثیر جدّی داشت؛ یعنی آن موضعگیریهای افراطی را اینجا یک کنایهای زد.
– ولی اگر مجوّز نداشت چطور توانست بیاید سخنرانی کند؟
– مثل آمدن خانم فاطمه معتمدآریا. آمد سخنرانی کرد، البتّه ما آن را از مبنای حقوق شهروندی قائل بودیم که نمیتوانیم مانع آمدن او شویم، چون قرار نیست اینجا سخنرانی کند و درخواستی هم نبود، ولی این اتّفاق افتاد.
من از این اهرمها در جریانهای بعدی استفاده میکنم؛ یعنی همین ابزاری برای جلوگیری از به هم زدن جلسات میشود؛ یعنی اینطور نیست که حالا که اتّفاق افتاد من بهجای اینکه بروم یکی را دست دادستانی بدهم یک هیاهویی علیه دولت برای او درست کنم این را نگه میدارم، بهجای مناسب از همان ظرفیتسازی میکنم. واقعاً این کار را کردم. آن دورهای که آقای شریعتمداری آمد بعدازآن آقای عارف آمد. شما دیدید کسانی رفتند در مسجد میرنشونه نوشتهای دست گرفتند که نتانیاهو چه گفته است، ولی کسی جرئت نکرد آنجا داد بزند. من از این بهعنوان یک ظرفیت یاد میکنم.
بپذیریم در دموکراسی این فضا باید وجود داشته باشد. من از شخصی متنفّر هستم، نظرات او را نمیپسندم، باید بیایم بگویم، نباید همهجا مانع گفتن من بشود. باید بیایم بگویم یک شرایطی دارد، آنهم که این را رصد میکند باید یک شرایطی را ملاحظه کند. حقوق شهروندی این را باید ملاحظه کند. تا گفت تو، نگوییم منظور تو این بود، آن بود، برای تو پرونده درست کنیم. این هم که میخواهد بیاید بگوید تو، فحش ندهد. بیاید نقد و نظر بدهد، بیاید داد بزند، درد خود را بگوید ولی یک حدّاقلهای حقوق شهروندی را برای مخاطب خود رعایت کند.
به نظر من اینها دارد حل میشود؛ یعنی رأی مردم نشان داد. حالا اگر بخواهیم منطقهای آن را هم نگاه کنیم رأی شورا نشان داد که رنگ کردن و شعار دادن و داد زدن و درجایی که مرکز دیپلماسی شهری است جایی ندارد، صندلی گذاشتهاند برای شما بنشینید منطقی حرف بزنید، اما اگر بایستی سینهچاک کنی و فریاد بزنی نشان داده که حدّاقل بخش عمدهای از مردم دیگر از این کارها متأثّر نمیشوند. معنای رأی شورا این است، معنای رأی ریاست جمهوری این است. همهی آنچه همهی جناحها داشتند به میدان آوردند، فاصلهی آرای آقای روحانی ۵۰ درصد کلّ آرای رقیب او است. اینها موارد مثبتی است که باید به آنها پرداخت و البتّه ما هم باید مراقبت کنیم واقعاً وارد فضای بگیروببند نشویم.
گاهی به من فشار میآورند چرا اینجا تحکّم نکردی. اگر قرار باشد من هم همان رفتارها را بکنم که ظرفیتسازی نمیشود. رشد فرهنگی قرار است کجا اتفاقاً بیفتد؟ قرار است اگر یک کاریکاتوری برای فرماندار کشیدند، یکحرفی «ناپسا» به قول کاشانیها به او گفتند از خود ظرفیت نشان بدهد. حالا فوری برود شکایت کند او را دستگیر کنید به کجا میرسد؟ میشود همان قهقرایی که هفت، هشت سال پیش داشتیم، چیزی به دست نمیآوریم.
– جناب مؤمنیان واقعاً این تفاوت آرایی که در کاشان با سراسر ایران بود، علّت این به نظر شما کمکاری نبود؟
– آرای این دورهی آقای روحانی ۳۰ هزارتا بیشتر از دورهی قبل بود.
– در کاشان چه؟
– در شهر کاشان آرای آقای روحانی هزارتا بیشتر بود. در شهر کاشان و بخش مرکزی برابر بود؛ یعنی حدود دویست و خوردهای باهم متفاوت بود. در شهرستان کاشان حدود سه هزارتا یا اگر اشتباه نکنم سه هزار و دویستتا. به نظرم این خیلی اهمّیّت ندارد. یا مثلاً تعبیر سوئی که از موضعگیری من کردند علیه کسانی که همشهریان من هستند، در انتخابات به آقای رئیسی رأی داده بودند. آنها هم مثل بقیه در این شهر اصل و نسب دارند. من ۲۴ سخنرانی قبل از انتخابات کرده بودم. روشن بود که مثلاً توهینی نشده است یا قصد توهینی که اینهمه دو نفر تلاش کردند در شهر آن را برجسته کنند بهجایی نمیرسد، منتها به نظر من اهمّیّت این دورهی انتخابات درصد مشارکت آن بود. در کلّ کشور اتّفاقی که باید به نفع دولت میافتاد افتاد، منتها آنجایی که رأی آقای روحانی پایینتر بوده یا آنجایی که رأی آقای روحانی بالاتر بوده هر دو یک پیام مشترک دارد و آن سطح مشارکت بالاتر است. ارزش این به نظر من خیلی خیلی بالا است. امتداد این جریان است که باید حفظ کرد. میگویند دوست خوب پیدا کردن خیلی سخت نیست، دوست خوب نگهداشتن سخت است. ما باید تلاش کنیم این جریان بالندهی اجتماعی امتداد پیدا کند.
به من هم دیروز گفتند برگزاری فوتسال هنرمندان با نابینایان موافقت شورای تأمین را میخواهد که خانوادهها بروند یا نروند، من مجوّز دادم. چرا اینقدر ما را از این موضوع میترسانند؟
دورهی بعد کس دیگری کاندیدا است، اصلاً آقای روحانی نمیتواند کاندیدا باشد. قانوناً نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری باشد، ولی این جریان میتواند کسانی را بیاورد که مثل آقای روحانی بالنده به این کشور نگاه کنند. الآن همه اذعان میکنند که آقای روحانی حاضر نشده کار کارشناسی را فدای جریانات احساسی و رأی آوری و اینها کند، ولی رأی خود را هم آورد. همین اخیر من در اخبار دیدم که یکی از مخالفین دولت این را اقرار کرده بود که دولت کار کارشناسی را رها نکرده است. اینها پیروزی بزرگ است. حالا هزارتا کاشان بیشتر است، یک جای دیگر… نه مصداق کمکاری من نمیدانم.
واقعاً اگر کار را به معنای اینکه شما جهتدهی کنید، مهندسی کنید تا آرا بالاتر برود باشد ما این کار را نکردیم. اگر قبلاً میکردند من قائل به این نبودم و اجازه هم ندادم. بله طبیعی است من هیئت اجرایی را کسانی انتخاب میکنم که همراه دولت هستند چون میخواهیم کار بکنند. نمیشود که من مخالف دولت را بیاورم در هیئت اجرایی که قانون مشخّص زماندار ساعت انتخابات است در آن اخلال ایجاد کند. بعد همهی کسانی که هیئت اجرایی هستند تأیید هیئت نظارت را دارند. کدام در هیئت اجرایی بودند که تأیید ندارند؟ به نظر من اسم این کمکاری نیست. ما تلاش نکردیم که به خلاف قاعدهی قانون رأی آوری ایجاد کنیم و با رفتارهای غیرقانونی هم برخورد کردیم، بازرسی ما فعّال بود، نظارت فعّال بود، سایر نهادهایی که در بحث هدایت آراء ممکن بود برنامههایی اجرا شود نظارت کردند، کنترل کردند، برخورد داشتیم.
اشکال ما این است که خیلیها میخواهند موهومات خود را به جامعه تحمیل کنند، جامعه را الّا و لابد کردند که البتّه پایگاه اجتماعی آنها الحمدلله ازدسترفته است.
این دوره میدانید به نظر من برای کاشان افتخار بزرگی رقم خورد، برای هرجایی که انتخابات الکترونیک بود،
آن حجم سنگین آموزشها، برای هر شعبه سه، چهارتا از این صندوق سوار کردن، فعّال کردن. شما اگر بدانید هرکسی که در این شهر کامپیوتر میدانست ما آوردیم برای اینکه واقعاً روز انتخابات چالش جدّی نداشته باشیم، صندوقی تعطیل نشود. یک صندوق ما اشکال سختافزاری داشت که تا ظهر معطّل بود. خوشبختانه دو تا صندوقهای نزدیک آن فعّال بودند. آنهایی که در آن صندوق که اگر اشتباه نکنم جایی در ناجی آباد بود نمیتوانستند انتخابات شوراها رأی بدهند، ریاست جمهوری رأی میدادند چون آن دستی بود و برای رأیگیری شوراها هدایت میشدند به فاصله دویست، سیصد متری آن دو شعبه بود.
هیچ اشکالی که واقعاً هیئت نظارت اشکال بگیرد و قانونی باشد در انتخابات پیش نیامد، ولی بعضیها انتظار دارند که صفر تا صدی از انتخابات را در دست خود بگیرند. چنین امکانی را قانون اجازه نمیدهد. بعضیها دوست دارند که مثلاً بر اساس منویّات خود جریان انتخابات باشد. من چنین اجازهای را واقعاً ندادم، نه داخل فرمانداری نه بیرون فرمانداری. ادّعای من هم این است بروید لیستها را ببینید. از هر جناحی هم آمده پختهترین آنها در جریان انتخابات نشسته است. کسانی که از منطق قانونی برای پیگیری کارها برخوردار هستند نشستند آنجا و این کار را کردند.
– مقصود بنده از کمکاری اگر برگردیم به اوّلین سؤالهایی که از شما پرسیدم، بحث مدیرانی که در سطح شهر داشتیم و بحث کسانی که درواقع از دولت قبل در مدیریّت شهرستان و شهر حضور داشتند، آن را میگویم که اگر قبلاً در آن مورد تصمیم گرفتهشده بود آیا به نظر شما بحث این انتخابات به این شکل برگزار میشد، با این آرایی که در سطح کشور داشتیم و مقایسه آن با کاشان؟
– چندین استان داریم که این آراء را بهاینترتیب در آنها دیدیم ازجمله استان اصفهان، منتها به انتخابات قبلی برگردید. من فکر کنم آن پیروزی واقعی اتّفاق افتاده است، منتها نمود آن در تعداد آراء نبود. بالاخره در جریانسازی بهاصطلاح مقبولیت دولت بوده که محقق شده است. شما افراطیترین جریانهای مخالف دولت را در کاشان داشتید. بدترین موضعگیریها، بدترین نسبتها را شب قبل از انتخابات کسانی به این دولت دادند، ولی باز میبینید که جریان دولت متوقّف نشد. نمیگویم نقص نبوده است. من اینها را که میگویم نمیخواهم ما را از بعضی از اشکالاتی که بوده است مبرّی کنم، ولی حالا فرض کنید ما پنج مدیر اداره را هم تغییر داده بودیم کسانی بودند که متفاوت از مسئولین ادارات، خیلی در آراء تأثیر نداشت، چون قرار ما این نبود که خلاف قانون عمل کنیم. این را جدّی عرض میکنم؛ یعنی ما متولّیآن همقسم شده بودیم از روزی که انتخابات مجلس را برگزار کردیم هر دفعه این انتخابات برگزار شد -من فعلاً چهار انتخابات برگزار کردم دیگر- آن سخنی که مقام معظّم رهبری که گفتند مرّ قانون و وظیفهی سازمانی ما رعایت شود. تنها جایی که فرمانداری و فرماندار مسئولیت اجرایی دارند در انتخابات است، بقیه همه نظارت و سرکشی و رصد انحرافات و کنترل اعتبارات و پیشرفت پروژهها و اینها است. اینجا است که متولّی و شخص فرماندار هم هست، در قانون ببینید، استاندار و وزارت کشور نمیتواند دستوری به فرماندار بدهد که اینطور عمل کن، قانون دقیق برای او مشخّص کرده است. در ساعت مشخّصی گفته است شما باید این روز این اقدام را انجام بدهید. جدولی که در قانون است را ببینید. روز هفتم این اقدام؛ یعنی اگر شد هشتم شما متخلّف هستید، شمارا به دادگاه میخوانند به خاطر اینکه این اقدام را نکردید.
بنابراین نبود که ما مثلاً بهواسطهی تغییر مدیریّتها جریانسازی کنیم، چون هنوز هم من همین اعتقاد را دارم، منطقی که بر رفتار دولت حاکم است اگرچه بعضی از نارساییها هنوز در حوزهی اقتصادی برطرف نشده است منطقی است که منطبق با خواست مردم است. بندهای که در تنگنا هستم بهطور مثال حقوق من کم است قائل هستم به اینکه کار بزرگی شد تحریمها برداشته شد، قائل هستم به اینکه باید برای مشکلات دارو سوای از جریان سیاسی کشور تصمیمگیری شود، قائل هستم به اینکه باید چرخ اقتصاد با چرخ هستهای باهم بچرخد.
یک عدّهای هنوز در ابرها هستند، حاضرند از جیب مردم، مردم گرسنگی بکشند. آقای روحانی گفتند که اشکال ندارد شما تحریم میپسندید هزینهی آن را از جیب خود بدهید نه از جیب مردم. مردم این را فهمیدند، بهجای اینکه هر شب منتظر باشند دولت یک ماهی دست آنها بدهد ماهیگیری را یاد گرفتند، فضای کسبوکار واقعی شده است. شما نمیدانید با این یارانههایی که دادند چه اتّفاق وحشتناکی در حوزهی کسبوکار افتاده است. یک نفر که در روستا ۹۰ درصد چرخش زندگی او تهاتری است، مبادلهی کالا با کالا است حالا با دویست هزار تومان او میآید که خیار در شهر بخرد. کسبوکار روستا را تعطیل کردند. همه این را متوجّه شدیم. بعد حالا ببینید چقدر باید هزینه بپردازیم یک کار غلطی را تازه برگردانیم یا بخشی از آن را میخواهیم اصلاح کنیم. این ارزش است. این مهم نیست واقعاً که در یک شهری آراء چه کسی بیشتر است یا نه.
شما نمیدانید با این یارانههایی که دادند چه اتّفاق وحشتناکی در حوزهی کسبوکار افتاده است. یک نفر که در روستا ۹۰ درصد چرخش زندگی او تهاتری است، مبادلهی کالا با کالا است حالا با دویست هزار تومان او میآید که خیار در شهر بخرد. کسبوکار روستا را تعطیل کردند
مقام معظّم رهبری راجع به شهریار یک صحبتی کردند من این را اخیراً یکجایی گفتم. یکزمانی ایراد میگیرند که مثلاً شهریار دورهی جوانی خود دورهی دانشجویی پزشکی عاشق یک نفر شده و اینطور شده و آنطور شده، ایشان میفرمایند جهتگیری زندگی هنرمندان را ببینید. واقعاً جهتگیری رأی مردم را باید دید، اصلاً مهم نیست که در ازوار رأی آقای روحانی بیشتر بود، در نصرآباد… مهم هست، میخواهم بگویم بهپای آن اتّفاقی که در نگاه جامعه به آینده افتاده خیلی برجسته نمیشود. حالا در یک روستای دیگر آرای آقای رئیسی بیشتر است. واقعاً جهتگیری، جهتگیری لذّتبخش و امیدآفرینی است.
شما ببینید دورهی قبل رأی آقای روحانی در همین کشور چقدر بیشتر بوده است؟ از روز اوّل دولت هم یک عدّهای تلاش کردند تخریب شروع کردند که آقای روحانی چهار سال بیشتر نباشد، ولی ببینید دورهی دوم فاصله رأی در کشور چقدر است. همین مردم رأی دادند، همینهایی که آن دوره بودند آقای روحانی بود رأی دادند الآن در همین تنگناها، در همین فحشهایی که به دولت دادند، در همین توهینهایی که به دولت کردند، در همین دروغهایی که سر برجام علیه دولت خلق کردند مردم آمدند هشت میلیون بیشتر به دولت رأی دادند. به نظر من این جهت را باید حفظ کرد.
حالا رؤسای ادارات هم إنشاءالله بهتر کار میکنند. واقعاً نمود بیرونی با آن چیزی که ما گزارش عملکرد میگیریم من قائل به وجود ضعفها هستم ولی خیلی از آنها جریان سیاسی است؛ یعنی یک جریان سیاسی دوست دارد حتماً یک نفر از جریان خودش آنجا باشد، هر چه هم این فرد کار مثبت کند نمیبینند، چون از جریان ما نیست، ولی نگاه ما بیشتر ارزیابی عملکرد است و آنجاهایی که ضعیف بوده واقعاً یکی دو جا را که من تذکّر دادم واقعاً اصلاح شده است؛ میتوانم نام بیاورم حالا نمیخواهم نام بیاورم، ولی جاهایی هم وجود دارد که باید تغییرات انجام بشود.
– بسیار متشکرم. ما یک مقداری هم از وقت اضافه استفاده کردیم. حالا إنشاءالله یک فرصت دیگری بیشتر در مورد مسائل صحبت کنیم. اینها باعث میشود که مردم بیشتر مطّلع شوند و این قطعاً به نفع دولت و به نفع جامعه است.
– حالا من یک سؤالی از شما بپرسم. رفتار رسانهای فرماندار را، سوای اینکه حالا من بهعنوان فرماندار اینجا نشستم، چطور ارزیابی میکنید؟
– نمیخواهم تعارف در آن باشد؛ یعنی رودربایستی هم نباشد.
– حالا بیشتر اشکالات را بگویید، چون تعریف ممکن است…
بسیار خوب، ازجمله اشکالات، جناب آقای مؤمنیان این است که ارتباط نمایندهی دولت با رسانه باید گستردهتر و جزئیتر باشد که الآن این ارتباط را ما نداریم. ما نیاز داریم که از اخبار، از تعاملات، از کارهایی که در شهرستان میشود بهصورت جزئی مردم مطّلع شوند. ببینید شما میفرمایید که ما با مدیران تذکّر دادیم. این تذکّر هیچ نمود اجتماعی نداشته است که شهروندان، من نوعی بتوانیم ببینیم. برگردم به ابتدای گفتگو که گفتم رسانه مشکل دارد، یکی از مشکلات آن همین است که ما نتوانستیم تعامل را برقرار کنیم. یک قسمت آن کوتاهی من بوده، یک قسمت آنهم برای سیستم اداری شما و مدیران بوده است. ما نتوانستیم رسانه را منسجم کنیم به خاطر اینکه حمایت و امکاناتی نداشتیم و این امکانات را چون نداشتیم نتوانستیم اخبار آنگونه که شایسته است منتشر کنیم و تعامل مردم با این سیستم اداری و دولتی قطعشده است. این مهمترین نقطهضعفی است که هم به من رسانهای منتسب میشود هم به شما بهعنوان مدیر. این را باید حل کرد.
اینها همان جوانهایی هستند که میگوییم شام عاشورا خدا پدرشان را بیامرزد آمدند سینه زدند، همانها هستند که میگوییم احسنت به این بصیرتشان روز ۲۲ بهمن میآیند؛ اما همانها وقتی میخواهند بروند فوتبال ببینند چرا متّهم میشوند؟!
– خواهش من این است که به آن نکتهای که من اوّل گفتم خیلی توجّه کنید. ببینید، این مسئله یک داستان تاریخی است که پیرمردی داشت فوت میکرد پسران خود را صدا کرد، گفت یک چوبکبریت به من بدهید، شکست، دو چوبکبریت، شکست، دانهدانه اینها را شکست، هر پنج، شش چوبکبریت شکست ولی وقتی تعداد بیشتر را باهم گذاشت هر چه فشار داد نشکست. این تشکّل صنفی میتواند شمارا تقویت کند. جدّی میگویم. کسانی را که فکر میکنید از یک ظرفیتی برخوردار هستند با آنها شروع کنید. من میدانم مشکل کجا است ولی میخواهم این را بگویم هر حمایتی محکوم به مقطعی بودن است.
– از فرصتی که به ما دادید ممنونم.
گفتگو از: سعید غلامیان، مرضیه گیلاسی، مطهره حاجی زاده
عکس از: محمد حسین کریمی
الان چند سال است میخواهند بیاییند چاه های منطقه سده رو لوله گذاری کنند پس کو کجان همش میگن امسال بعد پیگیر میشی میگن بودجه تموم شد فقط شعار شعار شعار یکی کار میکند بهش تهمت میزنند شهر رو میسازند میگن داره جدول میزاره برا مجلس چقدر افکار کوچک توی این شهره یکم به خودمون بیاییم انتقاد میکنی منعکس نمیشه بعد میخواهیم شهر کاشان استان بشه طاقت مسئولین کم و حب ریاست زیاد به هرقیمتی شده باشد
سعید عزیز، تا الان چند بار مطالب انتقادی خود را برای کاشان نیوز ارسال کردید؟ اگر بوده و منعکس نشده، ماخذی که به آن ارسال شده را بفرستید. ضمناً شما برای لوله گذرای منطقه سده در بخش برزک انتقاد دارید چطور ربطش دادید به جدول گذاری در کاشان؟ شما هم چیزی در خصوص جهتگیری این اقدامات برای نمایندگی مجلس شنیدهاید؟ در خصوص انتقادات شنیده نشده با شما هم عقیده هستیم، از جمله انتقاداتی هم که شنیده نشد یکی مربوط به جدول گذاری کاشان و دیگر اقدامات بی ضابطه است که جوابی تا کنون به آن داده نشده! راستی از جاده کاشان برزک چه خبر؟ با اخبار مکرر و متعددی که از طرف نماینده محترم شهرستان و دیگر مسئولین منتشر شد کار تعریض و آسفالت و رفع پیچهای خطرناک آن به جایی رسید؟