آن شب وقتی من آمدم، آقای رضا صدر، آقای سید احمد زنجانی وعده ای دیگر بودند خوب یادم هست منبر رفتم. بدون آنکه خطبه بخوانم گفتم: “این دغل دوستان که می بینید مگسانند گرد شرینی!” بعد گفتم شما نشستید تا نواب را بکشند؛ آن وقت بیایید بشینید پلو بخورید و اینجا سور مرگ نواب را بخورید؟!” خلاصه صحبت کردم و خیلی تند شدم. هنگامی که از منبر پایین آمدم آقای رضا صدر گفت: فلانی به جدم، میخواهی باور کن، میخواهی باور نکن! من اقدام خودم را کرده ام. گفت وقتی پدرم فوت شد، شاه بوسیله علم، او هم به وسیله عباس مسعودی، قرآن و عصایی برای من فرستادند و از آنجا یک چنین آشنایی پیدا شد. عباس مسعودی، مکرر میخواست مرا به دربار بکشاند، اما من نرفته بودم. در قضیه فداییان اسلام و نوبا من به عباس مسعودی پیغام دادم، که میخواهم اعلی حضرت را ببینم. حالا تو به هرکس که میخواهی بگو! به جدم طفره رفتند و اجازه ملاقات ندادند تا صبح روزی که نواب اعدام شد؛ ماشین فرستادند که اعلی حضرت برای اسکی، به آبعلی رفتند تو برای ملاقات بیا آنجا! گفتم: اکنون دیگر موضوع منتفی شده است.
آنچه نقل شد خاطره ای از مرحوم حجة الاسلام و المسلمین گلسرخی کاشانی و نقل منبری است که ایشان در سالگرد ترحیم مرحوم نواب صفوی در منزل مرحوم واحدی، ایراد کرده اند. حرکت نواب صفوی و فدائیان اسلام به دلیل داشتن پشتوانه دینی و خلوص نیت شخص نواب صفوی، سبب شکل گیری و پدید آمدن حرکات و حمایت های مختلفی از سرتاسر کشور شد. این مطلب به خصوص در شهرهای با سابقه مذهبی، بیشتر به چشم میخورد. از آنجا که کاشان را دارالؤمنین می نامند و همچنین به سبب نزدیکی به حوزه علمیه قم، خیلی زود تحت تاثیر حرکت فدائیان اسلام قرار گرفته است. زمانی که مرحوم آیت الله خالصی زاده مدرسه سلطانی را که سالها در دست دولت بود پس گرفت به تربیت شاگردان فراوانی در کاشان پرداخت. شاگردان وی در این میان علاوه بر فراگیری علوم حوزوی به علت شخصیت مبارز ایشان به شدت تحت تاثیر قرارگرفته و پایه های نهضت انقلاب اسلامی در کاشان شکل می گیرد. آیت الله خالصی زاده نتنها تعداد زیادی طلبه جوان مبارز و متعهد را به پیکار علیه شاه فرستاد بلکه تعداد زیادی از مردم و مبارزین غیر معمم را تربیت کرد که از آن جمله می توان از مرحوم حاج آقا محمد رسول زاده نام برد که مبارزی خستگی ناپذیر در عین حال ساده و بی آلایش بوده است. وجود روحانیونی که با روحیات انقلابی درمدرسه خالصی زاده کاشان تربیت شده بودند و همجنین نفوذ فراوان بهاییت در کاشان سبب شکل گیری فدائیان اسلام درکاشان می شود. شکل گیری فدائیان اسلام در کاشان به این صورت است که مرحوم گل سرخی کاشانی که یک جوانی هفده هجده ساله بیش نبوده است به قم آمده و در جرگه مریدان نواب صفوی قرار میگیرد. خود مرحوم گلسرخی در این باره میگوید:”قدری بزرگتر شدم، قم آمدم و درجرگه مریدان حضرات نواب صفوی در آمدم. به صف فدائیان اسلام پیوستم در آن زمان هم چه کشیدم، خدا می داند. با اینکه با رتبه سوم قبول شده بودم و جزوه درس مرحوم آقای بروجردی را خودم نوشته بودم، ارائه داده بودم و شهریه میگرفتم. چند مرتبه به جرم فدایی اسلام بودن شهریه ام را قطع کردند .” آشنایی مرحوم گلسرخی با مرحوم نواب صفوی کافی است تا او که اکنون به عنوان طلبه کاشانی در قم به سر می برد سبب شکل گیری فدائیان اسلام در کاشان شود. نفوذ بهاییت به سرکردگی دکتر برجیس در کاشان که تنها طبیب کاشان محسوب می شده است وبنابر اسناد موجود خیلی جسورانه علیه اسلام و مقدسات آن فعالیت می کرده است، سبب شده است تا مرحوم رسول زاده و چند نفر از دوستان تصمیم تصمیم به قتل او بگیرند. قتل دکتر برجیس همزمان با حضور مرحوم نواب به دعوت آیت الله خالصی زاده در کاشان می شود. سخنرانی مرحوم نواب صفوی درکاشان در روحیه مردم، خصوصا مبارزین اثر زیادی می گذارد تا بالاخره، مرحوم رسول زاده و دوستان وی که سلیمان برجیس را کشته اند خود را معرفی میکنند. محمود صلاحیان میگوید: ” ده نفر طلبه بودیم، آقای راستی، آقای تسلطی، آقای علم الهدی، مرحوم گل سرخی، من و … رفتیم خدمت آیت الله العظمی بروجردی و موضوع راگفتیم. ایشان دستور دادند که هر کدام به شهری بروید و از آن جا علما را وادارید تلگراف بزنند و از آقایان دفاع کنند. مرحوم آیت الله کاشانی هم کمک کردند”. آیت الله بروجردی در نامه ای به آیت الله فلسفی چنین مرقوم می فرماید: “مطلبی هم در کاشان واقع شده طغیان بهائیه در آنجا و توهیناتی که به شرع مقدس نموده اند بلکه میگویند قرآن را سوخته اند باعث شده که هشت نفر بالاجتماع یک نفر بهایی را کشته اند و البته صدمه خوردن این هشت موجب ازدیاد طغیان و علواتها می شود و این معانی علاوه بر اینکه موجب ضعف اسلام و دیانت است مخالف مصالح ممکلت می باشد نوشته جائیکه میگویند از جیب آن شخص بیرون آمده و دلالت دارد که طغیان آنها (بهائیان) بیشتر خواهد شداولیاء امور کانه غالفند از مقاصدیکه بر وجود این فرقه مترتب است. عجالتا حاج احمد را فرستادم که اوراق را برساند مبادا مفقود شود.” همچنین از طرف آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله کاشانی هشت نفر وکیل زبر دست جهت دفاع از مرحوم رسول زاده انتخاب می شود.
هنگام تشکیل دادگاه مرحوم رسول زاده، مرحوم نواب صفوی که تا آن زمان خود مخفی بود و رژیم برای دستگیری او زحمت های فراوانی کشیده بود و حتی رزم آرا برای دستگیری وی جایزه تعیین کرده ولی موفق نشده بود، در جلسه دادگاه مرحوم رسول زاده و دوستان به سبب وفاداری به آنها، شرکت می کند و سپس به طور ماهرانه ای از دادگستری که جهت دستگیری وی محاصره شده، فرار میکند. هرچند پس از مدتی حکم دادگاه مبنی بر تبرئه مرحوم رسول زاده و دوستانش صادر می شود.
دستگیری و اعدام نواب صفوی و همراهانش سبب شد طلاب جوان مدرسه خالصی زاده، که به شدت تحت تاثیر حرکت عمیق فدائیان اسلام قرارگرفتند، با اقدامات خود سبب زنده نگاه داشتن اندیشه نواب صفوی شده به گونه ای که اولین سالگرد شهادت نواب صفوی را برای نخستین بار در یکی از حجره های مدرسه فیضیه برگزار کردند و این چنین نواب صفوی شعله مبارزه با ظلم در وجود این جوانان را روشن کرد و آن ها نیز این شعله را تا پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در وجود خود زنده نگاه داشتند.
دیدگاه شما