کاشان نیوز– دکتر علی اصغر شیره پز- دکتر امیر اشنویی:
۱- رقابت مناطق
اقتصاد جدید برآیند «فشردگی زمان- مکان» است که بر اطلاعات، دانش و مدیریت فضا استوار است. با تغییر جهت فعالیتهای اقتصادی از تولید صنعتی به عرصه خدمات و تغییر شیوه زندگی مبتنی بر تولید به مصرف و جابجایی الگوهای برنامهریزی و مدیریت متمرکز به سمت مشارکت و عدم تمرکز موجب شده است تا الگوهای کاربری زمین، شیوه حملونقل، اشکال کار و سکونت و شیوه گذران فراغت و تفریح در شهرها نیز رو به تحول نهادهاند. شرایط جدید فرهنگی، اقتصادی و فناوری، رقابت روزافزونی را بین مناطق کشور پدیدآورنده است. هیچ منطقه و شهری در کشور نمیتواند در بلندمدت به حفظ جایگاه و نقش سنتی خود در سطح ملی مطمئن باشد. شرایط جدید اقتصادی و فناوری امکان القا یا احراز کارکردهای تازهای برای شهرها فراهم آورده است. این کارکردها شهر را ۱- مرکز فرماندهی و اتصال با اقتصاد ملی و بینالمللی ۲- مکان کلیدی برای تأمین سرمایه و شرکتهای خدمات تخصصی سطح بالا، ۳- محیط نوآوریها در صنایع پیشرو ۴- بازار مهم عرضه محصولات و نوآوریها مینماید.
۲- معرفی ناحیه کاشان
ناحیه کاشان متشکل از ۵ شهرستان است که در بسیاری از وجوه طبیعی، اقتصادی، اجتماعی از همگنی و مشابهت زیادی برخوردارند. اگرچه وضعیت شهرستان کاشان تا حدود زیادی از بقیه شهرستانها متفاوت است، ولی در مورد دیگر شهرستانها، مواردی چون پایین بودن نرخ رشد جمعیت و عدم توانایی شهرستانها در حفظ جمعیت طبیعی، مهاجر فرستی شدید روستایی، میزان برخورداری هر یک از شهرستانها درزمینهٔ جمعیتی، اشتغال، آموزش، بهداشت و درمان، آب و کشاورزی، صنعت و معدن این همگنی و مشابهت به خوبی مشاهده میشود.
مجموعه شهرستانهای ناحیه کاشان از یک همگنی طبیعی و جغرافیایی برخوردار هستند. قسمت غرب ناحیه را ارتفاعات، قسمت مرکزی را پهنهها و دشتهای حاصلخیز و قسمت شرق و شمال شرق را پهنههای خشک و بیابانی در برگرفته است. این ویژگی طبیعی تأثیر پایهای در شکلگیری ساختار فضایی و کل نظام ناحیهای گذاشته است. به علت هموزن بودن نسبی تمرکز و ضعف بنیانها و توانمندیهای لازم، هیچیک از شهرستانها نتوانستهاند نقش جدیتر و قویتری در ناحیه ایفا کنند. به نحوی که هریک از شهرستانها به استثنای کاشان به صورت یک نظام مستقل با مرکز استان ارتباط برقرار میکند.
مجموعه عوامل مؤثر اعم از طبیعی، جغرافیایی، اقتصادی، انباشت سرمایه، برنامهریزی توسعه و… در ناحیه کاشان یک ساختار فضایی تک هسته را شکل داده که کلیه شهرها و روستاهای اقماری و نقاط دورتر، نقش پسکرانه شهر کاشان را به عهده گرفتهاند. در چندین دهه گذشته، تمرکزگرایی به سمت کاشان گرایشی بوده که بهشدت در تمامی جنبههای اداری، اقتصادی، جمعیتی و… ادامه داشته است. وجود محورهای متعدد ملی و ناحیهای که ارتباط شهر کاشان را با مرکز استان اصفهان، تهران و یزد برقرار میکند، موقعیت قابلتوجهی در سطح ملی و ناحیهای برای شهر کاشان فراهم کرده است. بررسی شاخصهای اقتصادی، اشتغال، وضعیت نیروی انسانی، تأسیسات و تجهیزات، میزان برخورداری از خدمات آموزشی، بهداشتی، وضعیت سواد، اشتغال، نسبت شهرنشینی و دیگر شاخصهای جمعیتی، اقتصادی و خدماتی نشان میدهد که فاصله قابلتوجهی بین این شهر و دیگر شهرهای شهرستان و کل ناحیه موردنظر وجود دارد؛ به طوری که در بسیاری موارد پس از شهر اصفهان، شهر کاشان رتبه دوم را در استان دارا است. با این حال به نظر میرسد که الگوی توسعه در ناحیه به سمت قطبی شدن و تمرکز هرچه بیشتر در شهر کاشان میل داشته و ناحیه از الگوی رشد و سازمان فضایی شدیداً تمرکزگرا به مرکزیت کاشان تبعیت کرده است که طی آن علاوه بر توسعه کالبدی و رشد جمعیتی فراوان شهر کاشان، نقاط جمعیتی چندی در حوالی نزدیک آن تحت تأثیر پتانسیل شهر کاشان قرارگرفته و رشد فراوانی داشتهاند.
شهرستان کاشان علیرغم نسبت بالای شهرنشینی، باسوادی و اشتغال و تمرکز شدید عملکردهای تجاری، خدماتی، صنعتی، آموزشی و گردشگری هنوز از آنچنان قدرت جاذبهای که بتواند به عنوان یکقطب اقتصادی و یا یک گزینه جدی در مقابل مرکز استان (شهر اصفهان) و تهران در سطح ناحیه مطرح باشد، برخوردار نیست.
۳- آینده ناحیه کاشان
سناریوی ۱-مرکزیت کاشان
این سناریو، مبتنی بر الگوی رشد و سازمان فضایی شدیداً تمرکزگرا به مرکزیت شهر کاشان خواهد بود که طی آن علاوه بر توسعه کالبدی و رشد جمعیت فراوان شهر کاشان، نقاط جمعیتی چندی در حوالی نزدیک آن تحت تأثیر پتانسیل شهر قرار خواهد گرفت. مهاجر فرستی نقاط شهری و روستایی افزایش خواهد یافت و سمتوسوی بخش قابلملاحظه آن به سوی شهر کاشان خواهد بود. این سناریو، تعادل ساختاری ناحیه کاشان را به هم خواهد زد.
سناریوی ۲- پراکندگی
در این سناریو، هر کدام از شهرستانهای ناحیه کاشان به صورت جداگانه و ناهماهنگ با توسعه سایر مناطق، اهداف توسعهای خود را دنبال خواهند کرد. رقابت بین این شهرستانها افزایش خواهد یافت و شکاف شاخصهای توسعهیافتگی میان شهرهای کوچک و متوسط بهطور محسوس عمیقتر خواهد شد. همافزایی در فرایند توسعه تضعیف خواهد شد و هرچند که هر شهرستان به اهداف توسعهای خود به صورت نسبی دست خواهد یافت اما از نظر همبستگی اجتماعی و توسعه پایدار نتیجه درخشانی حاصل نخواهد شد، زیرا بخشی از منابع شهرستانها برای رقابت با سایر مناطق اختصاص خواهد یافت.
سناریوی ۳- تعامل محدود
در این سناریو بعضی از شهرستانها درباره موضوعات معین با شهرستانهای دیگر به تفاهم خواهند رسید. این همکاریها و مشارکتها بین شهرستانها در چارچوب یک طرح کلی توسعه نخواهند بود. هرچند بین بعضی شهرستانها، انسجام و تفاهم صورت خواهد گرفت اما این انسجام میتواند به رقابت درون ناحیهای منجر شود و موجب تضعیف همافزایی در سطح ناحیه خواهد شد
سناریوی ۴- توسعه متوازن
شهرستانهای مختلف ناحیه کاشان بر حسب فرصتها و قابلیتها، راهبردهای متفاوتی را دنبال خواهند کرد. شهرستانهای مختلف خواهند کوشید تا بر محور یکپارچگی در سطح ناحیه بر ارزشهای انسجام و همبستگی تأکید ورزند و راهبردهای خود را در قالب یک طرح توسعه ناحیهای محقق و اجرایی سازند. این امر موجب همافزایی بین فعالیتهای توسعهای شهرستانهای مختلف کاشان خواهد شد. محدوده همگن طبیعی و جغرافیایی ناحیه کاشان به هم پیوندی اقتصادی و عملکردی منجر خواهد شد. بنیاد این سناریو به جهتگیری عملکردی همسوی شهرستانهای شکلدهنده ناحیه کاشان و تشکیل یک کل منسجم با ارتباطات درونی گسترده و توجه به وزن فعلی قابلتوجه شهر کاشان استوار خواهد بود. این سناریو به تعادل فضایی مطلوب و توسعه متوازن ناحیهای منجر خواهد شد.
نگرش پایه پیشرفت ناحیه کاشان، نیاز به یک تحول اساسی دارد تا در فضای جدید ناحیهای، ملی و بینالمللی نقش رهبری ایفا کند. اگر این ناحیه قصد دارد تا هویت اسلامی- ایرانی و کیفیت زندگی را برای ساکنان، گردشگران و سرمایهگذاران و سایر ذینفعان خود بهبود بخشد، وضع موجود نمیتواند یک انتخاب باشد. اصطلاح «شهر- ناحیه» انطباق بیشتری با ساختار محتوای شهر کاشان در شرایط حاضر دارد. شهر- ناحیه محدوده وسیعی است یا عناصر و کارکردهای متنوع شهری که مرزهای آن بر حسب فعالیتهای اقتصادی درون آن تعریف میشوند. هر شهر- ناحیه از یک مجموعه فضایی شهری شده که در میان روابط نامشخصی با پس کرانهها محصورشده است تشکیل میشود که شبکهای ناپیوسته از مراکز شهری در آن مشاهده میشود. بافت شهر- ناحیه در مقیاس ملی عمل میکند و شبکهای جهانی از مبادلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شکل میدهد. این ساختار فضایی جدید اندکاندک نفی و طرد الگوی قدیمی مرکز- پیرامون را آغاز کرده است.
پدیده نوظهوری در بیشتر شهرها و شهرستانهای ناحیه کاشان در حال پدیدار شدن است. این پدیده ناشی از یک فرایند عدم تمرکز گسترده از شهر کاشان به شهرهای جدید و قدیمی کوچکتر مجاور است. این شکل، شکلی جدید است: مجموعهای از تمام آنچه مابین ۱۰ تا ۵۰ شهر و شهر کوچک قرار دارد که بهطور فیزیکی مجزا ولی از نظر عملکردی به یکدیگر پیوستهاند، اطراف یک یا چند شهر مرکزی بزرگ یعنی کاشان گرد آمده و کشش اقتصادی عظیمی را از یک تقسیم کار عملکردی جدید نشان میدهند. این شهرها و شهرستانها همچنین به صورت موجودیتهای مستقل جداگانه قابلتعریفاند، کار در آنها بیشترِ ساکنان در محل کار میکنند و بیشترِ شاغلان ساکنان محلی هستند و به عنوان بخشی از یک ناحیه شهری عملکردی وسیعتر به وسیله جریان متراکم اطلاعات به یکدیگر مرتبط هستند.
سناریوی توسعه متوازن را میتوان منطقه شهری چند مرکزی نامید. چند مرکزیتی، حداقل به سه مقیاس فضایی (شهری، بین شهری و فرا منطقهای) اشاره میکند. در مقیاس بین شهری، از این مفهوم با عنوان «مناطق شهری چند مرکزی» یاد میشود و در چارچوبهای مختلف برنامهریزی ملی و منطقهای در این کشورها به کار گرفتهشده است. منطقه شهری چند مرکزی، از مجموعهای از شهرهای همجوار تشکیل یافته که به لحاظ تاریخی، اداری و سیاسی از یکدیگر مستقل هستند. این شهرها به وسیله زیرساختهای مناسب به خوبی با یکدیگر در ارتباط میباشند و سلسلهمراتب روشنی را به لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جنبههای دیگر در میان خود نشان نمیدهند. بر همین اساس، نمونههای مختلفی در مقیاسهای کوچک یا بزرگ در دنیا شناساییشدهاند. از نمونههای کلان-مقیاس میتوان به منطقه رانشتات در هلند، ناحیه راین روهر در آلمان اشاره کرد که از آنها به عنوان نمونههای کلاسیک نیز نام میبرند.
ابعاد و مؤلفههای مناطق شهری چند مرکزی
۴- راهبردهای ارتقای نقش و جایگاه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کاشان در سطح ملی و بینالمللی
الف- ارتقای رقابت کاشان در سطح ملی و بینالمللی
ناحیه کاشان دریک موقعیت حیاتی تاریخی و جغرافیایی واقعشده است. این ناحیه هم در سطح محلی وهم در سطح ملی و بینالمللی با تغییرات عمدهای (مانند تغییر در ساختار اقتصادی، ماهیت رقابتی شهرها و مناطق و تحولات فناوری) روبرو شده است. همه این چیزها دستکمی از یک تحول در چند سال اخیر نداشتهاند. تغییرات ساختار اقتصادی و تحولات فناوری، رقابت روزافزونی را بین نواحی و شهرها پدیدآورنده است. رقابت شدید برای بهتر شدن به این معنی است که همیشه بهترینها، بهتر میشوند، زیرا که رقبا دائم در حال حرکت به سمت جلو میباشند. برای ارتقای توان رقابتی باید شهرها و نواحی برای بهتر بودن تلاش کنند. مناطق در حال پیشرفت بهطور عام و ناحیه کاشان بهطور خاص نیز ناگزیر در معرض این تحولات در مناسبات فرهنگی و اقتصادی جدیدی قرار خواهند گرفت و تنها در صورت زمینهسازی برای جای گیری مناسب در نظام نوین رقابت است که میتوانند جریان پیشرفت خود را به پیش برند و از فرصتهای گستردهای که در عرصه ملی و بینالمللی ایجادشده است بهرهمند گردند. در شرایط رشد شتابان پیشرفتهای فنی، گسترش بازارها و شکلگیری رقابت شدید در سطح بینالمللی، رقابتپذیری به منزله یکی از اهداف و اولویتهای مهم پیشرفت مطرح است؛ بنابراین بررسی تطبیقی عملکرد ناحیه از دیدگاه رقابتپذیری و شناخت عوامل ساختاری تأثیرگذار بر این عملکرد را باید از الزامات مهم انتخاب الگو و اتخاذ راهبرد مناسب پیشرفت قلمداد کرد.
در زمان حاضر شهر کاشان علاوه بر مرکزیت اقتصادی ناحیه کاشان باید به کانون اصلی تولید و توزیع علوم و فنون، افکار و اندیشههای خلاق، آثار عالی هنری، ادبی و فرهنگی و مرکز همایشها و جشنوارههای مهم ملی و بینالمللی تبدیل شود. این کارکردها ضرورتاً با خلق نهادها، فضاها و فرهنگهای شهری جدیدی همراه شده است که بر حفاظت از محیط، زیبایی منظر، ارزشهای بومی، فضاهای با هویت و تقویت میراث فرهنگی تأکید میورزد. همه اینها به نظر میرسد که این تحولات نهتنها ساختار فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کاشان را در معرض تغییر قرار دادهاند، بلکه ساختار فضایی آن را نیز به پذیرش تغییرات کیفی ناگزیر کردهاند. در این شرایط مفهوم و معنای فضا، اصطلاح «شهر- ناحیه» انطباق بیشتری با ساختار و محتوای شهرهای بزرگ امروزی دارد. شهر- ناحیه محدوده وسیعی است با عناصر و کارکردهای متنوع شهری که مرزهای آن بر حسب سطح فعالیتهای اقتصادی درون آن تعریف میشوند. در قالب برنامه «شهر- ناحیه»، شهر اصلی و نقاط جمعیتی اطراف آن به صورت یک مجموعه واحد منطقه شهری دیده میشود و دو نیاز این مجموعه شامل توسعه ظرفیتهای جدید سکونتی و تأمین عدالت فضایی به صورت عام و عدالت اجتماعی به صورت خاص به صورت همزمان و منطبق باهم موردتوجه قرار میگیرد.
ب- همسویی و توافق بر منافع مشترک از سوی کلیه عناصر و ذینفعان ناحیه کاشان
اکنون، در اوایل هزاره سوم، اکثر برنامه ریزان شهری و اندیشمندان صاحب نفوذ عدالت اجتماعی که در این زمینه کار میکنند حرفشان این است که ما در میانه دورۀ دیگری از تغییرات حاد ساختاری به سر میبریم که شهرها را مثل دوره صنعتی شدن و پیامدهای آن عوض خواهد کرد؛ اما بر سر اینکه از دل آنچه ما اکنون شهر مینامیم، چه بیرون خواهد آمد، اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. ما فقط میدانیم که در اوج تغییر قرار داریم. نهادهای کهنهای که ما زیر چتر آن زندگی کردهایم خیلی دگرگون یا وارون شدهاند. این احساس به روشنترین شکل در کاربرد ما از اصطلاح «پسا-» برای توصیف شرایط کنونی مشهود است. ما در «شهر پساصنعتی» زندگی میکنیم بافرهنگ «پسامدرن» و در نظامی از اقتصاد سیاسی که اغلب «پساـ فوردی» نامیده میشود. برخی برنامه ریزان و اندیشمندان عدالت اجتماعی معتقدند که اصطلاح «پسامتروپلی» را برای توصیف منطقه شهری امروزی میتوان مناسب دانست.
مطالعات ناحیهای کاشان نشان میدهد که تفرق سیاسی و اجتماعی مهمترین چالش فراروی اداره و حاکمیت ناحیه کاشان است که برخورد با آن مستلزم اتخاذ و اجرای سیاستهای متناسب ناحیه گرایی برای اداره ناحیه کاشان است. مطالعات قلم رویی، نهادی، منابع مالی و اقتصادی انجامشده حاکی از وجود تفرق اجتماعی و سیاسی در ناحیه کاشان است بهگونهای که تعداد قلمروهای مدیریتی در ناحیه کاشان افزایشیافته است. این در حالی است که هیچ سازوکار مدیریتی برای هماهنگی و همسویی بین قلمروهای مدیریتی درون ناحیهای اتخاذ نشده است. این امر موجب گسترش بیشتر اثرات سو تفرق مدیریتی در ناحیه کاشان شده است. توان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ناحیه کاشان در شرایط تفرق مدیریتی و فقدان نگرش ناحیهای و اقدام یکپارچه اقتصادی و فضایی مانع از آن خواهد شد تا کاشان در رقابت با سایر مناطق به جایگاه شایسته دست یابد. در شرایط حال و آینده آنچه بیش از همه در کاهش تفرق سیاسی اجتماعی و مدیریتی کاشان مهم مینماید همسویی و توافق بر منافع مشترک از سوی کلیه عناصر و ذینفعان مدیریت ناحیه کاشان است. تنها از این طریق است که توانمندیهای متعدد ناحیه کاشان به همافزایی و ارتقا توان رقابتی ناحیه منجر خواهد شد.
بنیاد آینده کاشان برجهت گیری عملکردی ناحیه و تشکیل یک کل منسجم با ارتباطات درونی گسترده و توجه به وزن فعلی قابلتوجه شهر کاشان است. مدل توسعه کاشان در آینده باید محدوده همگن طبیعی و جغرافیایی کاشان را به سوی هم پیوندی اقتصادی و عملکردی سوق دهد تا از این بابت به ناحیه انسجام دست یابد. هماکنون جوانههای چنین وضعیتی بهطور خود به خودی در سطح ناحیه مشاهده میگردد. ناحیه در طول گسترشیافته و فواصل زیادی از مسیر طول ناحیه در حول جاده اصلی تهران، نائین، یزد و… عاری از کاربری است، ولی مهم است که طی چهار دهه ۴۵ ـ ۸۵ به ویژه در دهه اخیر گرایش مشهودی به استقرار فعالیت و کاربریها در مجاورت این محور ترانزیتی به وجود آمده و حتی رشد نقاط جمعیتی پیرامون محور از دیگر نقاط جمعیتی ناحیه بارزتر بوده است. وجود یک محور ارتباطی قوی در سطح ملی که شاهراه ارتباط تهران با جنوب کشور است، پس از گذشتن از کاشان، اردستان، نائین به سمت یزد پیش میرود. این شاهراه ملی شهرهای مرکزی ناحیه را غیر از نطنز به یکدیگر مرتبط کرده و قطعاً در سهل و روانتر شدن ارتباط درون ناحیهای از نظر اقتصادی، اجتماعی، عملکردی در آینده، تأثیرات خود را بجای خواهد گذاشت. به این معنی که این محور ارتباط ملی میتواند نقش تعیینکنندهای در رشد موقعیت شهرهای مستقر در این محور ایفا کند، همچنان که در وضع موجود نیز تا حدودی شاهد این تأثیرات هستیم.
پ- همگرایی ناحیهای
پدیده جدید و نوظهور شهرها و مناطق شهری چند هستهای و چند مرکزی، امروزه در بیشتر حوزه مناطق شهری جهان در حال پدیدار شدن است. منطقه شهری شهرهای بزرگ چند مرکزی ناشی از یک فرآیند عدم تمرکز گسترده از شهرهای مرکزی بزرگ به شهرهای جدید و قدیمی کوچکتر است. شهرهای چند مرکزی گرچه بهطور فیزیکی از هم جدا هستند، ولی از نظر عملکردی به یکدیگر وابستهاند و اطراف یک یا چند شهر بزرگ مرکزی استقراریافتهاند. این شهرها عمدتاً به لحاظ اشتغال، جریانهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و ارتباطی و اطلاعاتی که از طریق راهها، خطوط ریلی پرسرعت و کابلهای ارتباط از راه دور میگذرند به یکدیگر مرتبط هستند. بیشک این پدیده نوظهور فرم شهری قرن بیست و یکم است. امروزه تراکم جمعیت شهری بیشتر در شهر مرکزی و حوزههای اطراف آن قرار دارد. ویژگی اصلی این حوزهها و نواحی، درجات متفاوت چند مرکزی بودن آنها است. در این الگو شهرها به صورت شبکهای به هم مرتبط شدهاند و اطلاعات بیشتر از شهر مرکزی به حوزهها و نواحی پخش میشود. درواقع در سطح منطقهای پدیده چند مرکزی در راستای نظریه انتشار عمل میکند که نهتنها فضای مکانها، بلکه فضای جریانها را تعیین مینماید. در حقیقت مفهوم کامل چند مرکزی بیشتر وابسته به مقیاس است.
با پذیرش این موضوع که ناحیه کاشان باید نقش مهمی در شکلگیری تمدن نوین اسلامی، اعتلای هویت اسلامی- ایرانی و ارتقای اقتصاد ناحیهای، استانی و ملی ایفا کند، آینده کاشان دامنه وسیعی از ذینفعان را دربرمی گیرد. همه ذینفعان باید به صورت جمعی فعالیت نموده تا اهداف کاشان رقابتپذیر را محقق نماید. این به معنی تضمین عملکرد منسجم همه شهرها و شهرستانها به منظور حمایت از پیشرفت ناحیه است. تمام اهرمهای موجود در ناحیه، بدون توجه به اینکه کجا قرار میگیرد، باید بهگونهای هماهنگ بسیج شوند تا علاوه بر ارتقای رشد شاخصهای فرهنگی، یک چرخه نوین پیشرفت اقتصادی و کیفیت زندگی بنا گردد. بدین ترتیب در ناحیه کاشان، همگرایی به عنوان یک وضعیت خاص اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اکولوژیکی برای افزایش وفاداریها و همبستگیها در قلمرو ناحیه باید مورد تأکید قرارگیری. این همگرایی که ناشی از پیوندهای مشترک قومی، زبانی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و اقتصادی در قلمرو ناحیه کاشان است. الگوهایی را شکل میدهند که تبیینکننده جریانات مختلف ناحیهای و تمایز آنها با یکدیگر است. میزان همگرایی معلول عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و سازمانی در قلمرو معین جغرافیایی است و این همبستگیها بر تشابه و همگنی در ابعاد چهارگانه برای ایجاد همبستگی و یا نا همبستگی ناحیهای بستگی دارد. بدین ترتیب تشابهات و تجانسات در قلمرو معین مشوق تحکیم همگرایی بوده و میتواند در صورت تقویت آنها همبستگی ملی و توسعه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اکولوژیکی یا آمایشی و یا توسعه ملی را رقم زند.
ت- نمایندگی مستقل برای شهرستان آران و بیدگل گامی برای تعدیل تمرکز سیاسی، اقتصادی و جمعیت در سطح ناحیه
شهر کاشان از دیرباز در کانون تحولات عمده منطقهای، ملی و حتی بینالمللی بوده است که نهتنها با پس کرانههای محلی خود تعامل داشته است، بلکه به مرور با سایر شهرهای دیگر نیز در یک ساختار سلسله مراتبی وارد عرصه مناسبات اقتصادی و اجتماعی شده است.
در شرایط فعلی و آینده، برنامهریزی و مدیریت شهر و ناحیه کاشان در چارچوب الگوهای رایج قبلی و با الگوهای ذهنی قبلی امکانپذیر نیست. آینده شهر کاشان تا حدود زیادی به نحوه نگرش به شهرستانهای ناحیه و سیاستگذاری و مدیریت ناحیه وابسته است. کاشان باید نقش خود را به مرکز فرماندهی و کنترل فرهنگ و اقتصاد ناحیه ارتقا دهد. کاشان باید بکوشد تا تبدیل به مکانی شود که از لحاظ فناوری در مرتبهای بالا قرار داشته باشند تا برای نواحی وسیع کمهزینه و جدید تولید صنعتی که همچون قارچ در اطراف آن سبز شدهاند، کاشان مرکز مدیریت پیشرفت ناحیه است. شهر و شهرستان کاشان باید همچون پل ارتباطی میان توسعه ملُی و ناحیهای، دوسویه عمل نموده و انتشار عوامل توسعه به دیگر شهرهای ناحیه کاشان را پشتیبانی کند. چگونگی برنامهریزی در درازمدت و نحوه سازماندهی فضایی و اداری ناحیه کاشان نقش اساسی را در پیشرفت شهر کاشان به عهده دارد، اما این فرایند با مسائل و مشکلات خاص خود مواجه است. یکی از موضوعات مهم کاشان، تعدیل تمرکز سیاسی، اقتصادی و جمعیت در سطح ناحیه است. تمرکزگرایی شدید در سطح شهر کاشان سبب فشار بر زیرساختهای شهر کاشان و تضعیف سرمایه اجتماعی ساکنان سکونتگاههای شهری و روستایی پیرامون میشود. طرح نمایندگی مستقل شهرستان آران و بیدگل در مجلس شورای اسلامی در راستای تعدیل تمرکز سیاسی کاشان از یکسو و پذیرش ارتقای نقش سیاسی کاشان در سطح ملی (به ویژه استان کاشان) و ارتقای اعتماد اجتماعی ساکنان شهرستانهای ناحیه کاشان است. این طرح، موجب تعادل بخشی در پهنه ناحیه، تراکم زدایی سیاسی واداری از شهر کاشان، تقویت نقش شهرهای کوچک مستعد در خارج از محدوده مجموعه شهری کاشان برای پذیرش برخی از نقشهای محلی و ناحیهای خواهد بود. در ارتقای جایگاه سیاسی اقتصادی کاشان در سطح ملی و بینالمللی، تمرکززدایی سیاسی و استفاده از مزیتهای همه شهرستانهای ناحیه و ایجاد سرمایه اجتماعی و اعتماد از پیششرطهای اساسی به شمار میرود. شهر کاشان باید با پاسداری از هویت فرهنگی خود، راهگشای همبستگی ناحیهای بجای واگرایی شود و سخن آخر اینکه آنچه شهرها را هماکنون میسازد، در مقیاس کلان میتواند بهتقریب آینده آنها را تعیین کند؛ اما فرض ما این است که در محدودهای معین، شهروندان میتوانند به انتخاب خود شهرها را بسازند.
ث-نقش مدیران کاشان
مدیران، مؤثران و جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کاشان نیز نیاز دارند تا تفکرشان در مورد ناحیه کاشان را به عنوان یکی از معدود مناطق کشور دارای برند جهانی در عرصه فرهنگ و هنر دوباره شکل دهند و بر مبنای نگرش جدید تصمیمگیری نمایند. ایجاد چنین تغییر مفهومی به معنی متفاوت اندیشیدن درباره نقاط قوت ناحیه کاشان در مقایسه با دیگر مناطق رقیب میباشند.
کارکردهای اصلی کاشان در آینده باید بر کارکرد در مقیاس ملی، کانون فناوری، خدمات برتر، گردشگری، کانون انباشت سرمایه، دانش و فن اطلاعات، کانون علمی، فرهنگی، ارتباطات با تأکید بر باز توزیع ثروت و توسعه باشد. ساختار فضایی بر الگوی شبکهای، روابط شبکهای و تعاملی، توسعه چند مرکزی و چندبخشی متکی باشد. برنامهریزی و مدیریت کاشان باید بر برنامهریزی در مقیاس شهر- ناحیه، برنامهریزی مشارکتی و محلی، برنامهریزی راهبردی و همهجانبه مبتنی باشد. لذا راهبرد و سیاستهای اساسی عبارت از هماهنگی بین ناحیهای درزمینهٔ تصمیمگیری و استفاده از منابع و قابلیتهای مشترک در امور توسعهای و با توجه به دیدگاههای آمایشی است.
برهمگان هویداست که کاشان از هر لحاظ مستحق استقرار استانداریست . فلسفه بافی و اگر و اماها بازیهای سیاسی مدونیست که مراکز استانهایی چون اصفهان و قم بر آن چیره اند ولی شاخصه ها و پتانسیل کاشان به قدری اعیانست که بر این دسیسه ها چیره خواهد شد به شرط آنکه مردم بخواهند. روند گذشته و کنونی نمایندگان مجلس به قدری ضعیف بوده و هست که شهرهایی نظیر قم ، قزوین ، اردبیل، گرگان، بجنورد و بیرجند که شاخصه های کمتری نسبت به کاشان را دارند استان شدند ولی کاشان هنوز درگیر فلسفه بافی های پوچ و دروغین سیاسیون شده است. شهر کاشان در همه ابعاد (اقتصادی -فرهنگی -علمی - استراتژیک راه و جغرافیایی و ...) جزء ۲۰ شهر اول کشور می باشد یعنی سرآمد ۱۰ الی ۱۱ مرکز استان است. تنها چیزی که ندارد مردم جسور و حق طلب که نماینده ای با چنین اوصافی پرورش دهد . راهکار استان شدن کاشان تجمیع و وحدت مردم کاشان در قالب یک کمپین یا جنبش یا هرچیز دیگه البته با حضور مستمر فیزیکی مردم و حمایت رسانه ای است. حمایت (و فشار) همه جانبه و منطقی مردم بر نماینده مجلس. امیدوارم نماینده مجلس که یکی از مهره های اصلی و کلیدیست در واقع هم جسورانه نماینده مردم و فریاد مردمش باشد و دست هرآنکه حقوق مردمش را سلب می کند قطع نماید. این مهم موقعی عملی خواهد گردید که نماینده مردم ،مرئوس گماشته شده، ترسو بله قربانگو و دستبوس نباشد.مستقل ،شجاع ، نترس، کاربلد ،بلیغ و خوش بیان و مردمی همچون دکتر ساداتی نژاد! نیاز به حمایت مردم دارد.
کاشان تمام شاخصه های استان شدن رو داراست ولی هیچگاه استان نخواهد شد تا : ۱ - «مردمانش» آگاه ، جسور و متحد و حق طلب گردند. ۲- « مسئولان و مدیرانش» بومی ،شجاع و باشهامت شوند نه اینکه برای حفظ سمت ،تن به بله قربانگویی مدیران مرکز استان در دهند ۳-نماینده مجلس نماینده واقعی مردم شهرش باشد ...[حذف توسط مدیر سایت]. کاشان قبل از قروین و اردبیل شایستگی استان شدن را داشته ولی عملکرد متحدانه مردم و مسئولین آن شهرها با کاشانیان قابل قیاس نیست. ...[حذف توسط مدیر سایت]
اقا این ها همه ایده ال است و غیر ممکن !!!!!!!! تازه خود نویسینده آرانی است!!! هدف اران از نماینده مستقل الحالق به استان قم است که اخیرا نماینده قم هم اعلا م کرده است .. چون استان قم کوچک است در طرح افزایش نمایندگان نیست . از این رو مسیولان با هوش اران می خواهند نماینده را از استان اصفهان بگیرند (به علت داشتن سهیمه افزایش ) و بعد از گرفتن نماینده به استان قم ملحق شوند . و کاشان هم بی خیال استان شدن !!! پس این مقالات کاملا غیر علمی است . وقت خود را تلف نکنید .
سلام این که در مطلب ذکر شده منطقه کاشان متشکل از ۵شهر ویا این که مدام در جلسات از منطقه فرهنگی کاشان یاد می شود این قراردادی نانونشته بین این چند شهر است وخیلی از این شهرها متاسفانه به دلیل همان حس ناسیونالیستی معتقد به این واژه هانیستند .در بهترین حالت سناریو ۳در مورد ناحیه کاشان متصور است.