کاشان نیوز: از سلسله مطالب جمع آوری شده در رسانههای کاشان به مناسبت «روز خبرنگار» گفتگوی مشکات آنلاین با مهدی سلطانی راد خبرنگار کاشانی است که با بیشتر رسانههای کاشان تجربه همکاری دارد و در حال حاضر مدیریت «کاشان آنلاین» را بعهده گرفته است:
مشکات آنلاین: مهدی سلطانیراد روزنامهنگار جوان کاشانی فعالیت رسانهای خود را چهارده سال قبل با یادداشت نویسی در روزنامه سراسری البرز ورزشی با موضوعات فوتبالی و اغلب نوستالژیک آغاز کرد.
او سپس برای صفحه ورزشی روزنامه های فرهیختگان، جهان صنعت، زاینده رود و روزگار نوشت و همزمان با همکاری با رسانههای سراسری در سال ۱۳۹۰ همکاری با هفته نامه محلی آرمان را آغاز کرد.
او در آرمان پا را از موضوعات ورزشی فراتر گذاشت و در انعکاس سوژههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی قلم زد اما همچنان عاشق رویکردهای نوستالژیک ماند.
او همکاری با رسانههای محلی نسل فردا، شمس کاشان،کاشان نیوز، کاشان آنلاین، سیلک و مردم سیلک را در کارنامه دارد ولی امروز بیشتر او را با نام کاشان آنلاین میشناسند.
به مناسبت روز خبرنگار از جوان رسانهای کاشان پرسیدیم:
– وضعیت روزنامهنگاری کاشان را چطور ارزیابی میکنید؟
بنظرم تنگناهای مالی، سلایق و انگیزههای مختلف عمدتأ متصلبانهی صاحبان نشریات و محافظه کاری حکمرانان محلی که به رسانه ها نگاهی تردید آمیز و شکاک دارند مانع از رشد بیش از پیش روزنامه نگاری در کاشان شده است. متأسفانه برخی رسانه های مکتوب محلی چه در گذشته و چه حال قائل به نوآوری و الگوبرداری از رسانه های مکتوب سراسری در تیترزنی و صفحه بندی نیستند. در وهله بعد از آن جا که روزنامه نگاری مرتبه بالاتری از کار خبر و خبرنگاری است، در این بخش تعداد بسیار کمی از دوستان در کاشان مشغول به کار هستند. اگر وضعیت کلی شهر کاشان با همه ساختار و ابعاد کمّیِ اجتماعی، مردمی، فرهنگی و .. را در نظر بگیریم گمان می کنم این تعداد روزنامه نگار برای این شهر کفایت می کنند و همین عده نیز علی رغم همه کمبودها و فشارهای پیدا و پنهان برای ندیدن برخی موضوعات خوشبختانه توانسته اند با کنش و تحرک خود در شهر تأثیرگذار باشند.
– مهمترین نقدها به حوزه خبری کاشان را چه میدانید؟
کمبود نیروی آموزش دیده در حوزه خبر. آنهایی که در این حوزه –خبرنویسی و نه روزنامه نگاری- دارای جایگاه هستند و ردپایی از خود بر جا گذاشته اند بی گمان از دوره کودکی و در ناصیه ی خود پتانسیل ورود به این حیطه را داشته اند و شاید بعد از سالها مطالعه روزنامه و تجربه گرایی توانسته اند به سطح مطلوب تنظیم یک خبر برسند.
این قشر با اندک حضوری در یک ورک شاپ دو روزه آموزشی به یک خبرنویس متبحر تبدیل میشوند اما بقیه چطور؟ ما امروز و در حوزه خبر شهرستان، برخی همکاران را میبینیم که در همه برنامهها و رخدادهای خبری شهرستان حضور دارند اما جدا از سطح نازل تنظیم خبر، قدرت تشخیص امیرعباس مهندس از امیرعباس هویدا را ندارند! این نه آن که بنده علامه دهر هستم اما خب …
دوم این که در بین همکاران رسانه ای شهرستان، کمبود حس مسؤلیت اجتماعی به شدت احساس می شود. این که بخش اقتصاد رسانه هم مهم است قبول، اما همه چیز پول نیست.
– چه راهکارهایی مدنظر شماست؟
چون در کاشان کمبود خبرنگار احساس می شود، بنظرم مدیران و نیروهای ارشد حوزه سردبیری رسانه های محلی باید مقداری روی ویرایش تولیدات نیروهای تازه کارشان بکوشند و به موازات آن در پی آموزش دادن نیروهای خود نیز باشند. تلاشی که دوست و همکار پرانرژی بنده آقای خرمی در این حوزه طی سالهای اخیر به خرج داده قابل تمجید است.
شخصأ به رغم مبالغه برخی دوستان و تعدادی از همشهریان، هنوز و بشدت در پی آموختن هستم لذا ممکن است این که فردی طی دو سال و هفته ای دو روز از ۵ صبح تا غروب در مسیر تهران – کاشان با لذت و اشتیاق در پی تحصیل در این حوزه و کسب دانش خبری باشد، برای برخی سخت و دشوار جلوه کند.
-موانع توسعه رسانه در کاشان را چه میدانید؟
هزینههای سنگین سخت افزاری راه اندازی یک بنگاه خبری، کمبود نیروی خبری آموزش دیده، نگاه از بالا به پایین و وارونهی برخی از اصحاب قدرت به حوزه رسانه و .. ؛ به عنوان نمونه متأسفم که فلان مقام مسؤل ارشد شهرستان، اواخر سال گذشته بابت سلسله انتقادهایی مؤدبانه و البته منطقی از لغو یک کنسرت قانونی، بنده و تعدادی دیگر از اهالی رسانه های محلی را با ابزار قانون چند روزی به هول و هراس انداخت! جناب …… شمایی که به قول خودتان قصد «تنظیم» ما چند نفر را داشتید، لطفأ پیگیری کنید پرونده ای که قرار بود با استنطاق ما بعد از عید ۹۸ جدیتر به جریان بیفتد سرانجامش به کجا رسید!!
– آینده کاشان را در عرصه خبر و خبرنگاری، چطور میبینید؟
اولا باید دعا کنیم مسولان محلی بالاخره بین یک فعال حوزه بازاریابی – که به نوبه خود فعالیتی در حوزه رسانه محسوب می شود – با یک خبرنگار و روزنامه نگار حرفه ای که دنبال پاسخ به سوالات خود و همچنین افکار عمومی است تفاوت قائل شوند. در وهله بعد باید دعا کنیم همین چند خبرنگار پرتوان و روزنامه نگار معدود در شهرستان دست از کار نکشند و به سراغ شغل دیگری نروند! اگر دعای مان مستجاب شد و این اتفاق رخ نداد آینده عرصه خبر و خبرنگاری در این شهر کمی بهتر از امروز خواهد بود البته باید باز هم دعا کنیم اوضاع وخیم و روبه موت اقتصادی جامعه روز به روز بهتر شود!
– نگاه شما به رسانههای جدید چیست؟
با رشد رسانههای جدید دو گزاره بیشتر جلوه گری می کند. نخست این که هر فرد و شهروندی برای خود یک پا خبرنگار شده که به شکل حرفه ای به آن شهروند خبرنگار می گوییم.این عده به شرط امتداد علاقه با اندک آموشی می توانند کم کم به خبرنگاری قابل تبدیل شوند. دوم آن که انتشار رویداد و خبر در این بخش بدلیل سرعت انتقال و رسیدن فوری محصول بدست مخاطب، هم کار را برای اهالی رسانه کمی سخت و دشوار و هم به شهرت رسانه آنها کمک کرده است.
– یک خاطره شیرین از دوران خبرنگاریتان برایمان بگویید.
این که گاهی اوقات در مراودات روزمره، شهروندی بابت یک یادداشت من که احساس کرده حرف دلش بوده یا یک گزارش و یا یک مصاحبه ای که با اسم و امضای من به دلش نشسته تشکر می کند، برایم بسیار لذت بخش و شیرین و باعث ایجاد حال خوب برای چند روز متوالی است.
دیدگاه شما