کاشان نیوز-علی خالویی: کرونا منحوس است، بد است، ویرانگرست، بسیاری از خانوادهایمان را داغدار میکند، دوستانمان را، خانوادههایمان را بدون پدر، بدون مادر ، پیکره کارشناسی کشور را بدون کارشناسانی که در آرامی چراغشان تمام میشود، ولی آیا میشود جوری دیگری هم به کرونا نگاه کرد؟ جوری که خودمان با خودمان کردیم و «خود کرده را آیا تدبیری هست»؟
نگرش نخست:
دخالتهای بشرِ خودخواه و زیادهِ طلبِ امروز، که به هیچ زیستگاهی در طبیعت رحم و مروتی نمیکند و خود را مالک زمین میپندارند، در دامِ «خود کرده» میافتد، و از قدیم میگویند: «خود کرده را تدبیر چیست؟»
ورود به زیستگاه و اکوسیستمهای تمام موجودات، از آسمان گرفته تا زمین، از اعماق دریا؛ از بیابان و کویر گرفته، تا تالابها و کوهستانها، خاصه این آخری، زیستگاههای همچون خفاشها، که مایه مُحیرالعُقولست؛
یادمان نرفته، و نخواهد رفت؛ همین یکی دو ماه قبل بود، به قول «اسماعیل کهرم»، فعال محیطزیست ، عمداً ۱۷٫۰۰۰ قطعه پرنده، را همین ما ایرانیهای با اَصل و نَسب به کام مرگ کشانیدیم، نه تنها «تالاب میانکاله» را بلکه، دریای مازندانمان را خونین کرده به خون کشیدیم، به این مقدار اقدام دهشتناک نیز بسنده نکردیم، به نقل از «علی اکبر یداللهی»، معاون فنی اداره کل محیطزیست مازندران، اجساد پرندگان زبان بسته را، جهت مصرف گوشتش، بر سر سفرهئ هم نوعمان، در بازار پرنده شهر فریدونکار، سه بار، عرضه کردیم.
به نظر خواننده محترم آیا طبیعت این اندازه ظلم و ستم را بی پاسخ میگذارد؟ قطعاً خیر
برگردیم به اصل موضوع، زیستگاههای خفاشها به لحاظ تاریکی مطلقش در غارها، انباشت است از ویروسهای خطرناک، که با توجه به ساختار بدنی خفاشها، آنها قادرند، با هم و در کنار هم مسالمتآمیز، زندگی کنند. ولی ماجرا از جائی شروع میشود، که وقتی بشر این اکوسیستمها و زیستگاهی منحصر بفرد را مثلاً برای گردشگری و جذب توریست، تخریب و یا نورافشانی میکند، و خفاشهای را که قرارست شباهنگام، دفع کننده میلیونها آفات و بیماریهای جوامع مسکونی و مزارع کشاورزیمان باشد را از زیستگاههایشان فراری میدهد،
و متعاقباً آن نمیشود، که میشود!
کرونای بیماری همه گیر و جهانی میشود. شوربختانه اینکه در این حوالی این جانور میشود، غذای سر سفرهئ «انسانِ تَنوعِ طَلب».
نگرش واپسین:
در کاشانمان، به قول جانشین ستاد بحران، ۴۵ درصد مصرف سوخت خودروهای شخصی کاهش پیدا کرده است، مهندس مزروعی مدیریت مرکز بحران شهرستان، این را میگوید.
با خاموشی خودروها و وسائط نقلیه، صنایع تولیدی و صنایع آلاینده های محیطزیست، بالطبع «گازهای گلخانهای» به خاموشی گرائیداند! شاید که خیر، از دید نُخست، وَضعیت اقتصادی کاشان، ایران و جهان متأثر و منفی خواهد شد، حتی پیش بینی شده است، «صنعت گردشگری» ویران شده و بیشتر نیز خواهد شد.
ولی از منظر مثبتش اینکه، چندین سالست، تمام نشستهای تخصصی جهانی، دغدغههای کارشناسان برای کاهش «گازهای گلخانهای» نتیجهی نداده، حتی «پیمان پاریس» و دهها پیمان جهانی و منطقهای و یا کشوری دیگر،
ولی این ویروس حدود ده میکرونی باعث شده زمینمان، قدری نَفس بکشد، حتی به بهای به شماره افتادن نفس بر سینهئ ساکنانش. تا درختانش و خودش نفسی بکشند و تا زنده بمانند.
چگونه میشود جلوی «افزایش گرمایش زمین» را گرفت؟
راستش را بخواهی، هیچ اهتمام جهانی برای کاهش این رخداد و اتفاق لازمالاجرا نبوده و نیست! شاید سَمَنها و اهالی این کره زمین بخواهند ولی بدون همکاری دولتها این مقدور نیست و نخواهد بود.
لُومُوند در گزارش آورده، از زمان شیوع ویروس کرونا، انتشار CO2 و آلودگی هوا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است؛ شیوع این ویروس همچنین باعث کاهش ۲۰۰ میلیون تن انتشار CO2 در این دوره زمانی شده است.
در گزارش لوموند آمده: میزان ذرات ریز نیز در چین در فوریه در مقایسه با سال گذشته ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش یافته است. ذراتی که متأسفانه هرساله باعث مرگ زودرس، ۹ میلیون نفر در جهان میشود!!!
روند افزایش «گرمایش زمین» را نمیتوان، هیچگونه جلویش را گرفت، و یا اینکه رشدش را متوقف نمود، بالاخره به قول حضرت مولانا، از آنجا که سوی ما میآید نداها را صدا، نداهای مُخرب و ویرانگرِ طبیعتِ ستیز نوع بشر امروزی؛
بلاخره داغانمان کرد.
از پای درآورد مان.
نفسهایمان را به شماره انداخت،
خانه نشینمان کرد،
از خوراکمان انداختَ .
از گردشگریهایمان، از طبیعتگردیهایمان، و بلاخره از لذت انسان بودنمان،
از این دید میشود گفت کرونا، انتقام طبیعت است از ساکنین زمینش،
باید صبور باشیم و مُطیع «قانونمندی زمین و طبیعتمان» باشیم.
به قول آن دوست گرامیمان:
این روزها،
خانه،
خانقاهِ سالکان است.
باید چلهای نشست،
به اندیشیدن،
به بازخوانی خویش،
به فهمیدنِ آنچه نامش، زندگی ست.
آنجا که سهراب «زندگی» را «هندسهئ ساده و یکسان نفسها» میداند،
آنجا که «لمس تنهائی ماه»، «شستن یک بشقاب»، و «تجربهئ شب پره در تاریکی» ، «یک چَنار پُرِ سار» و «بارش عید» میداند.
تا آنجا که میگوید:
«و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد،
و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت»،
با زمینمان دوست باشیم با طبیعتمان برای خاطر فرزندانمان مهربان باشیم.
دیدگاه شما