کاشان نیوز-زهرا رسول زاده: سالهاست دوست عزیز و ادیبی از قول استادی بزرگ میگوید از آسمان کاشان آتش میبارد و از زمینش بخل، من این روزها هر چه پیش میرود به این گفته ایمان بیشتری میآورم. زخمی کهنه که گاهی به نمک نگاه خودمان تازه میشود این بار با دنیایی از شوق یا بهت در فضای مجازی کنسرت محمد معتمدی را با گروه تیام جامعه نابینایان را دنبال میکردم. خواننده کاشانی که در شهر خودش غریب است به همراه نابینایان عزیزی که سالها به برکت دل گرم استادشان مشق موسیقی عشق کردهاند در پایتخت روی سن میروند بیآنکه قدر محمد معتمدی دانسته شود یا حتی نامی از استاد مهربان گروه تیام مهران مبینی برده شود، مبادا قدرشناسی رسم شود.
هرچه را در این شهر میبینیم غریبه پرستی است و قدرناشناسی، از حضور و دعوت زودبهزود هنرمندان غیربومی عرصه موسیقی در مراسم مختلف گرفته تا طرد شاعران مطرح کشوری چون مهدی فرجی و سارا جلوداریان و…میلیونها تومان خرج هنرمندان خارج از شهر و این روزها خارج از کشورمی کنیم و به هنرمندان شهر جز بیمهری و قدرناشناسی سهمی نمیرسد.
باافتخار از مدیران میانی همشهری در کشور میگوییم که از این آتش بخل سوختهاند و عطای کار در هر جا را به لقای شهرشان بخشیدهاند. عباس جمالی، مهدی صفاری نژاد و…هنرمندان تئاتری که دور از بخل و تنگنظری و قدرناشناسی شهر در پایتخت حالا از چهرههای موفق هنرند. گویی ما مردمان این شهر در راندن خوبان از شهر و خالی کردن عرصه از بزرگان خبرهی روزگاریم.
کافیست کسی در کاری یا هنری بدرخشد آنگاه است که قلمها و نگاهها و زبانها در فرو انداختن درخت وجودشان به کار میافتند و تا ریشهاش را در دل این خاک نخشکاند دل آرام نمیگیرند.
مثال اینکه بخش گردشگری هم در دعوت بزرگان موسیقی بی نگاهی به خستگی مخاطب از اینهمه اشباع هنری که بازار اندک شهر را از هنرمند بومی میگیرد، گونهای رقابت میکنند که انگار کمربستهاند به خشکاندن نهال هنر بومی.
هوای کدورت در سینه شهر رسوبکرده و در همهی عرصههای اقتصاد و هنر و ادبیات و …در قدرناشناسی گوی سبقت از هم ربودهایم. چشمان جوانان شهرمان به امکان رفتن دوختهشده و متولیان هر عرصه بهجای کشف و پرورش استعداد چنان عرصه را بر اهل آن تنگ میکنند که گریزی جز گریز از این قفس برایشان نمیماند.
چه بسیارند افراد موفقی که حسرت همراهی با مردمان شهرش به دلشان مانده و ما مردمان قدرناشناس شهر چون معشوقی سنگ دل چشم نازک میکنیم و زبان به عیب آنها میگشاییم.
گاهی روزنه امیدی هم اگر باشد و کسی بهرسم مهر از هنرمندان شهر و بزرگان هر حیطهای دعوت به همکاری کند نگاه بخیل شهر به اعتراض از سفرهای که برایش پهن نشده به بهانههای هزار رنگ تا جان در تن دارد به سرکوب همشهریاش تلاش میکند.
این شهر را پیشازاین به شهر ادب و هنر و تمدن میشناختند نه به خاکش که از مردمانش؛ اما اینگونه قدرناشناسی و ناسپاسی، شهر را از مردان هنر و ادب و صنعت خالی میکند و جز ویرانهای برای یادبود چیزی نمیماند.
اجتماعی , اخبار , فرهنگ و هنر , یادداشت
کاشان را پیشازاین از مردمانش، به شهر ادب و هنر و تمدن میشناختند نه به خاکش
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=68029
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
پلمب دو سفرهخانه متخلف در کاشان
-
لیست باربری های تبریز به کاشان
-
پست اکسپرس و حملونقل دریایی؛ سریعترین راه حمل بار از چین به دبی
-
موزه «فرهنگ عکاسی و فیلم» کاشان در شهر برزک آغاز بکار کرد
-
نگاهی به پیکره امیرکبیر در باغ تاریخی فین
-
لحظه تخریب سردرب کاروانسرای بازار نطنز در پی زلزله امروز
-
موجودی اعتبار کالابرگ برای سرپرستان خانوار پیامک میشود
-
غار مِرِجنون بَرزٌک؛ کشف راز هزارساله در دل کوه
-
۱۰ ماه اضافه یا ۱۰ ماه اضافهتر
-
مرمت سردر خانقاه عبدالصمد مسجد جامع نطنز انجام شد
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
پلمب دو سفرهخانه متخلف در کاشان
-
لیست باربری های تبریز به کاشان
-
پست اکسپرس و حملونقل دریایی؛ سریعترین راه حمل بار از چین به دبی
-
موزه «فرهنگ عکاسی و فیلم» کاشان در شهر برزک آغاز بکار کرد
-
نگاهی به پیکره امیرکبیر در باغ تاریخی فین
-
لحظه تخریب سردرب کاروانسرای بازار نطنز در پی زلزله امروز
-
موجودی اعتبار کالابرگ برای سرپرستان خانوار پیامک میشود
-
غار مِرِجنون بَرزٌک؛ کشف راز هزارساله در دل کوه
-
۱۰ ماه اضافه یا ۱۰ ماه اضافهتر
-
مرمت سردر خانقاه عبدالصمد مسجد جامع نطنز انجام شد
متاسفانه جامعه نابینایان خیلی وقته آدمایی که بعنوان همدل باهاشون همکاری میکنن رو بهشون بی احترامی میکنه.خیلیا با نیت کمک میان و بعد باناراحتی میرن.جای تاسف برای مدیریت جامعه نابینایان
شرم آور بود توی کل برنامه ی کنسرت نابینایان از همه دعوت شد که بیان رو سن الا کسی که خودش گروه را پایه گذاشته بود مسولین جامعه شرط ادب و قدر شناسی را بجا نیاوردند لا اقل آن خانم باصطلاح خواننده انقدر وجود داشت که نامی می آورد از کسی که گروه را آماده شده ازایشان تحویل گرفته بود
چقدر عالی نوشتید خانم رسول زاده کاش ما قدر هنرمندانمون رو بیشتر بدونیم
درود بر شما خانم رسولزاده عالی بود زحمات استاد مبینی برای معلولین این شهر برکسی پوشیده نیست اما واقعا جای تاسفه برای جامعه نابینایان که زحمات یک استاد گرانقدر رو زود فراموش میکنه
جای تاسف بود واقعا گروه حاصل تلاش استاد مبینی و یه عده همچین رفتار میکردن انگار همه کاره ی گروهن
بسیار سخن بجا و درستی بود و به نکته ظریفی اشاره فرمودید سپاس فراوان
از معدود یادداشتهاییه که چندین بار خوندمش....ممنون خانم رسولزاده
بسیار متن زیبایی بود.. احسنتتت