کاشان نیوز-عباس شافعی: در عصری زندگی میکنیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم زندگی امان سبک پذیر نیست و این «بی سبکی» موجب بههمریختگی و آشفتگی انسان امروزی شده است تا جایی که از «آرامش» به عنوان کیمیایی دست نایافتنی یاد میکند و آن را آه میکشد و اغلب به آرامبخش پناه میبرد تا کوتاه زمانی از این آشفتگی، شلوغی و سرگشتگی رهایی یابد و به آرامشی ساختگی و زودگذر برسد.
در این وانفسای آشفتگی و ناآرامی آدمهایی هستند که گویا در این دنیا زندگی نمیکنند یا چنان به آن بیتوجهاند و آن را به سخره گرفتهاند که رفتارهای ساده و آرامشان برای خیلی از ما میتواند الگو باشد، الگو و روشی که با بکار بستن آنها انرژیهای منفی را از خود دور کنیم و با جذب نیروهای مثبت و دفع استرس و ناآرامیها به آرامشی طبیعی برسیم.
دوستی دارم که در درازنای ۴۰ سال گذشته مگر شبهایی که برف از آسمان میباریده هرگز زیر سقف نخوابیده و سقف آسمان را بالای سرش برگزیده و با آسمان بستگی داشته و من همیشه به آرامش، سامان و سلوک رفتاری او غبطه خوردهام…
دوست دیگری دارم که با درخت و طبیعت دوستی دیرینه دارد و بیش از نیمی از زندگیاش را زیر درخت گذرانیده است با آنها حرف میزند آنها را نوازش میکند و خلاصه با گیاه دوستی دیرینه دارد…
… آشنای دیگری دارم که پس از خدمت سربازی به کوه و دشت پناه برده و اکنون بیست سال است که سکوتش بانوای زنگوله گوسفندان رنگ میگیرد و نوای نیاش در دره و دشت میپیچد و آرامشی حسرت بار دارد.
راننده تریلی را میشناسم که وقتی از راه تهران بندرعباس عبور میکند در بیابانهای یزد تکدرختی را نشانکرده که از تهران برایش با گالنهای ۲۰ لیتری آب میآورد، تریلیاش را کنار راه پارک میکند گالنها را یکییکی برمیدارد و خود را بهپای درخت میرساند و با ارجمندی و ادب به درخت آب میدهد و با فروتنیای باورنکردنی از درخت عذرخواهی میکند که؛ ببخش مرا که این سفر کمی دیرتر رسیدم و تشنه ماندهای … و آرام میشود آرامشی مثالزدنی…
مدیر باسابقهای را میشناسم که سالهاست تلفن همراه دارد ولی همیشه خاموش است، هر وقت به او زنگ بزنید خاموش است و در هیچ شبکه اجتماعی و مجازی هم عضو نیست هنگامی از او میپرسم خوب این تلفن همراه را که همیشه دنبال خودداری به چهکارت میآید؟ با لبخندی آرام – که من آرزوی آن رادارم- پاسخ میدهد این تلفن برای آرامش من است نه برای اینکه آرامشم را برهم بزند، هر وقت باکسی کاری دارم روشن میکنم و بعد دوباره خاموش میکنم. همین آقا سنتی نیکو دارد که این روزها کیمیاست برنامهای منظم دارد برای سر زدن به کسانی که دوستشان دارد و هر از چند گاهی به من هم سر میزند! و چه اندازه آرام میشوم و حتی هنگامیکه نیستم یادداشتی با خطی خوش مینویسد که: «آمدم برای دیدارتان تشریف نداشتید» و خدا میداند این خط خوش و یادداشت چه اندازه آرامبخش است.
یکی را میشناسم که هیچگاه نیست هر وقت سراغش را میگیرم با بچههای محک است یا با کودکان یتیمخانهای گرگمبههوا بازی میکند و یا لب تاپش را برده بر بالین یک جوان سرطانی و دارد وبلاگش را بهروز میکند و از امید و آرامش مینویسد. دیروز چهار سالمند را برده بود برای شنا در استخر موجهای آبی!
دوست دیگری دارم که هر بامداد زنگ میزند و از همنشینی و هم کلامیاش با پیرمرد یا پیرزنی برایم میگوید که بر سفره ساده اشان مهمان شده است و دارد از بودن با آنها جان میگیرد. همین دیروز ظهر بود که زنگ زد و با شور و وجد و حالی وصفناشدنی پشتگوشی گفت: «آگه گفتی الان کجا هستم … آگه گفتی الآن کی پیشم نشسته …» و من که او را میشناسم زود به پاسخ میرسم و کشف کردم که امروز رفتگری را سوار ماشین کرده و باهم به شیکترین رستوران شهر رفتهاند و باهم ناهار خوردهاند و چه اندازه آرام شده است…
همین دیشب دوستی میگفت: «چراغ که سبز شد حرکت کردم ناگهان جوانگی با موتورسیکلت چراغ سُرخ روبرو را رد کرد و راهم را بست زدم روی ترمز و جوان ناگهان شروع کرد به ناسزاگویی و چه اندازه به مادر بیچارهام بددهانی کرد و من مات و شگفتزده کنار خیابان ایستادم و ده دقیقهای برای آن جوان! گریه کردم و چه اندازه آرام شدم…»
اینها و صدها آدم ساده و آرام دیگر واقعیتی هستند که هستند و در این زندگی شلوغ و ناآرام در کنار ما زندگی میکنند و نهتنها آرامند بلکه به انبوهی نیز آرامش هدیه میدهند؛ شناخت این آدمها خیلی سخت نیست همه آنها در یک شاخصه باهم اشتراک دارند آنها مهربان هستند و همیشه لبخندی زیبا بر لب داند برخی از آنها را که من میشناسم خیلی مهرباناند و من نامشان را گذاشتهام بیش مهربانان! همه آنها نگاهی به آسمان دارند و من بارها دیدهام هنگامیکه نگاهشان بر آسمان است پایشان بر زمین نیست!
دستاویز نوشتن این یادداشت دیدار شب گذشته با جوانانی بود که ما را برای رصد آسمان به جمع خودشان دعوت کرده بودند جوانانی که سادگی صفا و آرامش در چهره و گفتارشان موج میزد. این روزها و در هجوم تکنولوژی و گرفتاریهای آن کمتر جوانی را میبینی که آرامشی واقعی داشته باشد آرامشی که ناخودآگاه بر دلت بنشیند و بدون آنکه بدانی و بخواهی آرامت کند.
جماعتی دورهم جمع شدهاند تا به ما یادآوری کنند که «گاهی به آسمان نگاه کنیم» و چه زیبا و دلنشین این نگاه همیشگیشان به آسمان را با همه به اشتراک میگذارند و انرژی مثبتی را که از مکاشفه آسمانی دریافت کردهاند به زمینیان انتقال میدهند.
در کنار تمام دانستنیهای ارزشمندی که در«انجمن نجوم سپهر» و در این دیدار آموختم سادگی، گشادگی در چهره و مهربانی در گفتار و آرامش درونی جوانان این جمع برایم گوار بود و من دوستانی یافتم و به جمع دیگر دوستان اضافه کردم که همه یک وجه مشترک دارند آنها همه مهرباناند و نگاهشان به آسمان است.
اجتماعی , اخبار , علم و فناوری , فرهنگ و هنر , یادداشت
برای جوانان انجمن نجوم سپهر؛
آنها نگاهشان به آسمان است
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=48988
دسته بندی : برچسب ها:
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
زر در دستان شماست
-
رعایت حرمت مهمان واجب تر بود
-
برخوردی که با میهمانان در کاشان صورت گرفت مشکل خاصی نبود، لجبازی بود!
-
فراخوانی گفتگو در نقاشیهای محمد آخوندی ارمکی
-
ستاد انضباط شهری کاشان بدل به ابزار شکنجه شهروندان شده است
-
دشت کاشان در شرایط هشدار نارنجی هواشناسی قرار دارد
-
مهدکودکها و پیشدبستانیها و مدارس کاشان و آران و بیدگل فردا تعطیل شد
-
نگاهی به نقاشیهای آذرخش فراهانی و پانیذ رفیعی مهر در گالری مریم
-
حذف تدریجی بازار سنتی کاشان
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
زر در دستان شماست
-
رعایت حرمت مهمان واجب تر بود
-
برخوردی که با میهمانان در کاشان صورت گرفت مشکل خاصی نبود، لجبازی بود!
-
فراخوانی گفتگو در نقاشیهای محمد آخوندی ارمکی
-
ستاد انضباط شهری کاشان بدل به ابزار شکنجه شهروندان شده است
-
دشت کاشان در شرایط هشدار نارنجی هواشناسی قرار دارد
-
مهدکودکها و پیشدبستانیها و مدارس کاشان و آران و بیدگل فردا تعطیل شد
-
نگاهی به نقاشیهای آذرخش فراهانی و پانیذ رفیعی مهر در گالری مریم
-
حذف تدریجی بازار سنتی کاشان
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
پرسید: در آسمان به دنبال چه می گردی؟ گفتم: من در آسمان به دنبال لذتی از آفرینش خداوندم که در زمین گم شده است...
با سلام و عرض احترام و سپاس فراوان از نهایت لطف شما جناب آقای شافعی آنقدر زیبا قلم را بر صفحه کاغذ حرکت دادید که پس از بارها خواندن هنوز سیرابی برای آن احساس نمی کنم. آری حلقه گمشده که امروز همه ما به دنبال آن می گردیم خیلی ساده و راحت همیشه در کنارمان هست، ولی افسوس که از آن غافلیم! چشمانی که خداوند در خلقت ما قرار داده تا تمام زیبایی ها را ببینیم همان راه رسیدن به آرامش است ، تفاوتی نمیکند این زیبایی ها در زمین باشد یا در آسمان ، مهم آن است در ورای همه آن زیبایی ها ، خالقی زیباتر را ببینیم تا آرامشی که در جهان هستی موج می زند در وجود ما نیز جاری شود. امید که انجمن نجوم سپهر کاشان دوستی نیکو و شایسته برای شما و تمام دوستداران آسمان باشد،ان شاءالله.
چه خوب که هنوز هم برای دل بعضی از مردم این زمانه،دلخوشی باقی مانده... می توانند گاهی به خلوتشان بروند...از وجود خودشان و اطرافشان لذت ببرند...چنین موجوداتی ارزشمندند و تا حدی خوش شانس!
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جناب آقای شافعی مطلب بسیار آموزنده ای را به اشتراک گذاشتید که بسیار آرامش بخش است. واقعا اگر هر انسانی برای هر کار خود در زندگیش هدف خاصی داشته باشد و برای رسیدن به آن هدف تلاش متناسب با آن را انجام دهد،از تمام اعمال و رفتاری که در طی زندگیش رقم میخورد کمال لذت،آرامش،انرژی مثبت و دیگر مسایل خوب را کسب میکند. مهم همون سبک زندگی ای هست که شما در اوایل بیاناتتان به درستی به آن اشاره فرمودید. موفق شاد و سربلند باشید
سلام جناب اقای شافعی بسیار یادداشت قشنگی بود .در دنیایی که زندگی میکنیم ادما باید خلوتی برای خود داشته باشند که به ارامش درون برسند و هر فردی بایک راهی که دوست داره و منو دوستانم با اسمون به ارامش میرسیم وهیچ وقت از دیدن اسمون و تمام انچه درونش هست سیر نمیشویم.