کاشان نیوز-جابر تواضعی: بهرام بیضایی جایی* درباره تفاوت «آرش» سیاوش کسرایی با آرشی که خودش نوشته -نقل به مضمون- میگوید که نمیخواسته مخاطب پای آرش او مثل آرش کسرایی خوابش بگیرد. چرا؟ چون آرش کسرایی قهرمان بهذات است و ناخوانده میدانیم که در پایان داستان موفق خواهد شد.
داستانهای پهلوانی ما پر است از قهرمانهای بهذات. کسانی که از شکم مادر قهرمان زاده شدهاند و در هیچ داستانی از آنها توقع شکست نداریم. پهلوان حق شکست ندارد. یک شکست برای او مساوی است با مرگ. به چنین کاراکتری در درام و ادبیات داستانی تیپ میگویند. رفتارها و کنش و واکنشهای یک تیپ برای ما قابل حدس است.
نقطه مقابل تیپ، «شخصیت» است. شخصیت یک موجود خاکستری است که رفتارها و کنشها و واکنشهایش در بسیاری جاها غیرقابلپیشبینی است. از خطا و اشتباه هم عاری و مصون نیست. آرش کسرایی یک «سپاهیمرد آزاده» و قهرمان بهذات است و آرش بیضایی، یک شخصیت. بیضایی آرش را در شرایط دشواری قرار میدهد که برایش هیچ برنامهای ندارد. از کاری که باید بکند میترسد و حتی دچار تردید میشود، اما در همان شرایط کاری قهرمانانه میکند.
کار امثال ریزعلی خواجوی از جنس قهرمانی بهذات نیست، از جنس قهرمانی در لحظه و برحسب شرایط است. اگر ریزعلی در شب حادثه خودش را به آبوآتش نمیزد، هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد. مثل صدها حادثهای که در رسانهها و صفحه حوادث روزنامهها میخوانیم، خبر ریزش کوه روی قطار مسافری مدتی همه را به خود مشغول میکرد و تمام. تا ابدالدهر هیچکس از وجود ریزعلی هم خبر نداشت که بخواهد او را سرزنش کند که چرا جانش را در تیر نکرده و خودش را درخطر نینداخته و راننده قطار را خبر نکرده. همین است که او را به یک قهرمان تبدیل میکند.
همه ما در روز با شرایط متفاوتی روبهرو میشویم که میتوانیم قهرمانانه از آنها بیرون بیاییم. نه از جنس نجات یک قطار مسافر از مرگ که تا سالها نقل قصهها و کتابها بشود. شاید حتی تا آخر عمر هم نشود با احدی دربارهاش صحبت کرد؛ اما خودمان کموبیش میدانیم که اگر با شرایط مشابهی روبهرو شدیم، احتمالاً چه واکنشی از خودمان بروز خواهیم داد.
دوره اسطورهها، پهلوانهای بیاشتباه و قهرمانهای بهذات گذشته؛ اما تا دنیا دنیا است، «شرایط قهرمانی» و بنابراین «امکان قهرمانی» وجود دارد. همین «امکان قهرمانی»، امید به زندگی را زیاد میکند و این خودش کم نعمتی نیست.
*سر زدن به خانه پدری، به کوشش جابر تواضعی، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۳
در باره دهقان فداکار بسیار عالیست خیلی از مفاهیم تغییر یافته