کاشان نیوز: شفقنا پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه به مناسبت اربعین حسینی گفتگویی پیرامون ” عقلانیت در زیارت اربعین ” با آیت الله حسین عرب انجام داده که کاشان نیوز آن را عینا منتشر می کند.
شفقنا- کاشان شهری است که سابقه طولانی در پذیرش تشیع دارد. این شهر در طول تاریخ توانسته است چهره های علمی فراوانی را به جهان اسلام تقدیم کند.
حوزه های علمیه این شهر هم اکنون نیز از استادان عالم و زاهد اما گمنام بهره مند است. یکی از این استادان آیت الله حسین عرب است. او مدتی در دانشگاه به تدریس فلسفه مشغول بود و سپس تمام وقت خود را به تربیت طلاب جوان کاشان اختصاص داد. طلاب سطوح عالی حوزه علمیه کاشان هم اینک از درس های فلسفه، اصول و خارج فقه او بهره می برند.
خبرنگار شفقنا با آیت الله عرب عقلانیت در زیارت اربعین را به بحث گذاشته است.
آیت الله عرب در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) تاکید کرد: «در حکومت های قبلی آن قدر فکر و عقل اجتماعی و تحلیلی را از مردم گرفته بودند که حکومت به آسانی می توانست امام حسین علیه السلام را از بین ببرد و برایش مجلس ختم هم بگیرد یا بگوید او را جنیان کشته اند و قتل امام را به گردن جنیان بیندازند. اگر جامعه عقلانیت تحلیلی خود را از دست داد حتی اگر از لحاظ اصطلاح علمی و علوم اصطلاحی رایج بشری در حد اعلا هم باشد می توان همه چیز را به خورد او داد”.
او تاکید به عقلانیت را یکی از ویژگی های زیارت اربعین دانست و درباره اهمیت زیارت اربعین توضیح داد: مضمونی که در زیارت اربعین است خود می تواند جزو ویژگی های تفکر شیعی باشد. لذا گفته اند زیارت اربعین جزو نشانه های مومن است. اهداف امام حسین، اینکه دشمنانش چه کردند، تا چه اندازه سلب انسانیت و اخلاق انسانی شد از آنها، همگی در زیارت اربعین نشان داده می شود.
استاد حوزه علمیه کاشان با اشاره به روایات وارده در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام گفت: برای زیارت امام حسین خصوصا در روزهایی مانند عاشورا و اربعین تاکید فراوانی شده است. به طور قطع می توانیم بگوییم تاکیداتی که برای زیارت امام حسین شده است، برای هیچ معصوم دیگری حتی برای زیارت خود پیامبر هم نشده است. پیامبر – صل الله علیه و آله- فرموند هرکس حج برود و به زیارت من نیاید جفا کرده است. با توجه به این حدیث، باز هم زیارت امام حسین – علیه السلام- در میان زیارت سایر معصومین از حیث سفارش و تاکید، رنگ و تاکید بیشتری دارد و ثواب هایی که ذکر شده جای تحلیل خود را دارد.
او در ادامه افزود: اگر بخواهیم نهضت یک رهبر انقلابی را بررسی کنیم باید در متون اصلی که مربوط به اوست جست وجو کنیم و زیارت اربعین به خوبی نقش و هدف امام حسین – علیه السلام -در تاریخ را بیان می کند. من فقط یک جمله از آن را توضیح می دهم. خطاب به خدا می گوییم: “و بذل مهجتهوا فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله”. “مهجه” با “دم” به معنای خون فرق دارد. مهجه به معنای خون قلب، خون دل است. امام حسین علاوه بر اینکه خون تنش را داده، خون دلش را هم داده تا اسنتقاذ کند بندگان تو را از جهالت.
او در توضیح این فراز زیارت اربعین گفت: استنقاذ به کسی می گویند که در دریا افتاده و مرگ را جلوی خود مجسم می بیند. فردی ناگهان به عنوان نجات دهنده از راه می رسد که حتی فرد گرفتار تصور رسیدن آن را هم نمی کرده است. دست او را می گیرد و او را از مرگ حتمی نجات می دهد. این را استنقاذ می گوییم.
او درباره واژه جهالت توضیح داد: واژه جهالت در فرهنگ قرآن، در مقابل واژه علم نیست بلکه باید بگوییم در اکثر موارد در مقابل عقل به کار می رود. در کتاب های اصلی مانند اصول کافی، مرحوم کلینی وقتی که ابواب کافی را تنظیم کرده، یکی از باب های آن “کتاب العقل و الجهل” است. ممکن است کتاب علم و جهل داشته باشیم، ولی چیزی که در متون اصلی ما وجود دارد، واژه جهل به معنای فقدان علم نیست، بلکه به معنای فقدان عقل است. این عقل هم، عقل مخصوصی است یعنی قدرت تحلیل عقلی از جامعه سلب شده بود. در اثر حکومت حاکمان فاسد مانند بنی امیه که بیش از هشتاد سال حکومت کرده بودند، جامعه به سمت و سویی رفته بود که عقلانیت تحلیلی خود را از دست داده بود و داشت برای همیشه می مرد و در دریای جهالت غرق می شد. امام حسین – علیه السلام- آمد و با برپا کردن این نهضت جامعه را به شکل اول برگرداند.
آیت الله عرب با نقد تحلیل های انجام شده درباره اهداف حرکت امام حسین علیه السلام گفت: عمدتا دو نوع تحلیل قبل از انقلاب اسلامی بیان می شد. آیت الله صالحی نجف آبادی (ره) در کتابی تحلیل کرده بود که امام حسین – علیه السلام- برای تشکیل حکومت قیام کرده و مطالبی در خصوص علم و آگاهی امام به سرنوشت کار خود مطرح کرده بود و از برخی بزرگان نقل کرده بود که آنها منکر علم امام بودند. در حوزه علمیه قم فضایی به وجود آمد و غوغایی شد. یکی از مراجع معاصر در مقابل کتاب “شهید جاوید” ایشان، کتابی به نام “شهید آگاه” نوشت. آن زمان این دو نگاه که آیا امام حسین – علیه السلام- برای شهادت قیام کرد یا برای حکومت مطرح بود. در حالی هر دو نگاه ناقص و نارساست. باید بگوییم امام حسین – علیه السلام- نه برای شهادت قیام کرد نه برای حکومت. شهادت یا حکومت هدف امام نبود. هدف امام حکومت نبوده است چرا که از متون اسلامی و قرآنی فهمیده می شود که حکومت از دیدگاه دین ارزش ذاتی ندارد و ارزش آن ارزش ابزاری است. امیرمومنان – علیه السلام- در نهج البلاغه تعبیر تندی برای سبکی و بی ارزشی ذاتی حکومت دارد و همگی بارها شنیده ایم. ابن عباس می گوید در “ذی غار” با امام ملاقات کردم. او در حال وصله زدن به کفش خود بود، امام فرمود: این کفش چه ارزشی دارد؟ گفتم هیچ ارزشی ندارد. امام فرمود: حکومت من بر شما از این کفش وصله خورده بی ارزش تر است مگر آنکه بتوانم با حکومت حقی را احقاق کنم یا باطلی را زائل کنم و از بین ببرم. بنابراین خود امام حسین– علیه السلام- هم در بیانی می فرماید “من برای تصاحب حکومت و رسیدن به قدرت قیام نکرده ام”. پس حکومت نمی تواند به عنوان هدف امام باشد. حکومت می تواند به عنوان ابزاری باشد که امام می تواند در راه احقاق حق از آن استفاده کند. شهادت هم نمی تواند هدف امام حسین – علیه السلام- باشد. یعنی امام حسین – علیه السلام- قیام نکرد که فقط شهید شود. شهید شود که چه بشود؟ هدف این است که جامعه را از فقدان عقلانیت نجات دهد؛ لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله؛ از سرگردانی و گمراهی نجات دهد.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه کاشان ادامه داد: اگر ما بخواهیم معنا و مفهوم زیارت اربعین را بفهمیم باید نگاهی به قبل بکنیم و اینکه چرا امام حسین – علیه السلام- در مدینه نماند و قیام کرد و به کربلا آمد. امام چرا در مدینه نماند؟ چرا در مکه نماند؟ آنجا که پایگاه اهل بیت– علیهم السلام- بود، می توانست در آنجا بماند و مرکز قدرت و انقلاب خود قرار دهد. در حکومت های قبلی آن قدر فکر و عقل اجتماعی و تحلیلی را از مردم گرفته بودند که حکومت به آسانی می توانست امام را از بین ببرد و برایش مجلس ختم هم بگیرد.
او به تفاوت حکومت علوی با حکومت خلفاء پرداخت و گفت: من این نکته را زیاد گفته ام که در حکومت خلفای گذشته، بعضی افراد بیعت نکردند. این هم یک تفاوتی است بین حکومت امیرالمومنین – علیه السلام- و خلفا. در زمان امیرالمومنین– علیه السلام- بعضی ها بیعت نکردند. امام هیچ محدودیتی برای آنها قائل نشد. نه آنها را زندان کرد، نه حبس کرد، نه تحت نظر قرار داد و نه خانه و خانواده شان و رفت و آمدهایشان را کنترل کرد. آنها بیعت نکردند، هیچ کاری هم به آنها نداشت. ولی در حکومت بعضی از خلفا مانند خلیفه دوم، سعد بن عباده که رییس قوم خزرج بود با حکومت و خلیفه بیعت نکرد. برای آنکه جانش محفوظ بماند فرار کرد و به شام رفت و آنجا را به عنوان مأمن خود انتخاب کرد با این وجود حکومت وقت دو نفر را به آنجا فرستاد و او را کشتند؛ بعد گفتند که جنیان او را کشتند. مرگ او را به دوش جنیان افکندند و جامعه هم قبول کردند. از قول جنیان یک بیت شعر هم ساختند که ما او را کشتیم و حکومت مبرا از قتل سعد ابن عباده است. آن قدر عقلانیت تحلیلی از بین رفته بود که به راحتی می شد کسی را بکشی و بگویی جنیان آن را کشتند.
استاد فلسفه حوزه علمیه خاطر نشان کرد: اگر امام حسین– علیه السلام- در مدینه می ماند، او را می کشتند و بعد هم مجلس ختم می گرفتند. اگر در مدینه می ماند آب از آب تکان نمی خورد. اگر در مکه می ماند او را می کشتند و می گفتند حرمت حرم را از بین برده است. ناچار بود از این دو شهر مقدس خارج شود و فریاد هم بزند.
او در پاسخ به اشاره ما به دعوت مردم کوفه توضیح داد: بنده عرض می کنم از منظر تاریخی، امام متوجه شدند که اوضاع کوفه بهم خورده است و انگیزه دعوت مردم کوفه از بین رفته بود. هنوز به اندازه ده روز دیگر تا کوفه فاصله داشتند. نه حری بود نه کسی دیگر. امام به حرکت خود ادامه می دهد تا حرکت خود را بفهماند. از شهر خود بیرون آمده تا فریاد او را بشنوند. مهم این است که امام حسین – علیه السلام- اساس کار را با این رویکرد و هدف قرار دهد که ” لیستنقذ عبادک من الجهاله” . اگر جامعه عقلانیت تحلیلی خود را از دست داد اگر از لحاظ اصطلاح علمی و علوم اصطلاحی رایج بشری در حد اعلا هم باشد می توان همه چیز را به خورد او داد.
آیت الله عرب در پاسخ به این سوال که چگونه جامعه این عقلانیت را از دست می دهد؛ گفت: با تبلیغات مکرر، با پوشاندن حق با باطل، با مخلوط کردن حق و باطل، با تهدید، تطمیع و تبلیغ سوء. اینها باعث می شود که نسل های بعدی واقعیت را متوجه نشوند. بنی امیه با تبلیغات مکرر توانستند در طول 90 سال در بالاترین و رسمی ترین منبرهایشان سب به امیرالمومنین– علیه السلام- را به عنوان یک امر مقدس جا بندازند. یک رسانه، یک روزنامه، یک پایگاه خبری قوی در دست هر کسی باشد، بالاخره وقتی هر روز مطلبی را بگویی، یک عده ای باور می کنند.
او در توضیح این سوال که آیا تبلیغات تنها عامل ایجاد آن فضای نامطلوب بود ادامه داد: عقل عملی گاهی تحت الشعاع قرار می گیرد. یعنی فرد می فهمد ولی فرصت های دنیوی به او اجازه نمی دهد که اعتراف به واقعیت بکند و بپذیرد. در نهج البلاغه داریم “کم من عقل اسیر تحته من امیر”؛ چه بسیار عقل هاست که تحت اسارت هوا و هوس ها درآمده. بعضی اوقات افراد، مسایل حق و باطل روز و جامعه را می فهمند اما مطامع دنیوی شان به آنها اجازه نمی دهد و عقل عملی شان به اسارت هواها و هوس ها در آمده است. امام حسین – علیه السلام- آمد تا هم در بعد نظری آن عقلانیت تحلیلی را به جامعه برگرداند و هم در بعد عملی بگوید که این طمع ها خلاف ارزش های انسانی است. معنا و مفهوم این جمله بسیار عمیق و جامع زیارت اربعین این است.
او در پاسخ به این سوال که آیا امام حسین توانست با این حرکت عقلانیت را به جامعه برگرداند گفت: بله! هم در دراز مدت و هم کوتاه مدت. این سخن پیامیر (ص) که فرمودند “حسین منی و انا من حسین” را بعضی از علما اینگونه تعبیر کرده اند که : الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقا. اسلام نیروی محدثه اش پیامبر بوده است و قوه مبقیه اش امام حسین بوده است. حکومت می خواست جاهلیت اولی را به شکل مدرن و به یک قالب و فرم جدید به خورد جامعه بدهد. نمی شد یکدفعه بت پرستی را برگرداند. منتها در قالب اسلام بت پرستی و سلطنت پرستی و امثال اینها اوج گرفت. امام حسین -علیه السلام-توانست این سد را بشکند و آینده اسلام را تضمین کند.
آیت الله عرب درباره این سوال که آیا امام نمی توانست راه دیگری انتخاب کند ادامه داد: هیچ گزینه دیگری نبود. یعنی آن خفتگی آن قدر عمیق شده بود که باید یک حرکت سنگین مهیبی در آن جامعه خفته سنگین رخ بدهد تا مردم هاج و واج بشوند بفهمند چه خبر بوده است.
او در پایان درباره راهکارهای بهره مندی از حرکت عظیم امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین در جامعه امروز توضیح داد: با تبلیغات و حرف های مکرر دیگران نباید گول بخوریم، عقلانیت مان تحت الشعاع قرار نگیرد. عقل نیرویی است که ما حتی دین و اصول دین را هم باید با آن تحلیل کنیم و بفهمیم. در اصول دین تقلید ممنوع است و هیچ کس نمی تواند در اصول دین تقلیدی عمل کند و عقل خود را باید تا جایی که می تواند به کار گیرد.
درود بر فقیه عالیقدر آیت اله عرب دام ظله العالی که واقعا با بیان زیباا و شیوائی که دارند از بیت شهید و مجاهد میدان های جنگ باوده و در گمنامی به تمام معنا و مظلومیت تبلیغ رسالات الهی را انجام می دهند خداوند روز به روز بر عزت ایشان بیافزاید و انشالله منتظر مصاحبه های بعدی هستیم
درود بر فقیه روشنگر و روحانی روشن ضمیر حضرت آیت الله عرب که همواره با بیانات و سخنان راهگشا و بیدارگرانه شون سعی دارند اسلام ناب محمدی(ص) را برای مردم تبیین و تشریح نمایند.خداوند ایشان را برای مردم کاشان حفظ کند