کاشان نیوز – مرضیه گیلاسی: امیرکبیر از رجال تأثیرگذار ایران در اوایل دورهی قاجار در عهد ناصری است. مردی کمنظیر، صادق و فداکار در بین سیاستمداران ایران، خوشفکر و فرانگر که خود را موظف میداند دروازههای دانش و علم و فنون جدید را برای کشورش و مردمانش بگشاید. متأسفانه همیشه کسانی سودجو و فرصتطلب هم هستند که اگر اقدامات مصلحانه و مترقی اینچنینی مانع دست یازیدن به منافع بیشتر باشد حتماً نیرنگ میکنند و چنین اشخاصی را از میدان به درمیکنند دقیقه همانگونه که برای امیرکبیر رخ داد.
خلعید کردن میرزا تقیخان فراهانی از مقام صدرات، تبعید ایشان به کاشان و قتل ایشان پس از ۵۰ روز و ماجرای قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان آنقدر تند و سریع رخ میدهد که همین گواه آن است که امیر مسیر را درست میرفت و با سرعت ولی برخی اینگونه مانعش شدند.
این یک فرمول اثبات شده است هر جا در کشور جهان سومی فردی راه را برای توسعه و پیشرفت هموار کرد آن فرد حتماً متوقف خواهد شد.
۲۰ دیماه مصادف با صدوهفتادمین سالگرد قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان است.
ماجرای قتل محمدتقیخان فراهانی آنقدر ادلهی محکم و مستند برایش هست که باوجودآنکه در کلیه کتب تاریخی دوران ناصرالدینشاه نوشتند که صدراعظم خلع شده در اثر بیماری مرده است نشد که تحریفش کنند.
مطلب پیش رو قصد دارد به جریان پس از قتل امیرکبیر و محل دفن ایشان بپردازد.
در کتاب «میرزا تقیخان امیرکبیر» تألیف عباس اقبال آشتیانی در خصوص دفن کردن امیرکبیر در کاشان اینگونه مینویسد: پس از «فوت» امیر نعش او را احترام با حضور اعیان کاشان به پشت مشهد کاشان منتقل کردند و در جوار قبر «حاجی سید محمدتقی پشت مشهدی» مدفون ساختند. بعدازاینکه عزه الدوله ۱ به طهران برگشت از ناصرالدینشاه اجازه گرفت که نعش شوهر را به کربلا بفرستد. این اجازه تحصیل شد و جسد امیر را بعد از چند ماه که از قتل او گذشته بود به کربلا فرستادند… .
محمد جمالی محقق جوان کاشانی در سال ۱۳۸۸ به خاطر نگارش کتابش در مورد «تاریخچه بقعهی حبیب بن موسی» در کاشان به تحقیق و بررسی میپردازد و به شواهد و قرائنی دست مییابد که تردیدهایی در خصوص مدفن امیرکبیر در مکان بقعه به وجود میآید.
محمد جمالی در کتابش به این موارد که در ادامه خواهد آمد اشاره میکند و بهشدت پیگیر میشود.
این محقق جوان معتقد است که بنا به نقلقولهایی که از متولیهای بقعه سینهبهسینه تا به الآن روایتشده امیرکبیر در امامزاده دفن شده است و روزی که فرستادهی شاه برای نبش قبر امیر میآیند «مهدی باقر کربلایی» که متولی وقت بقعه بوده است اینطور تعریف میکند: پس از دفن پیکر ایشان، عدهای به بقعه آمدند تا جسد امیر را از قبر بیرون آورده و به عتبات عالیات ببرند که سید اسماعیل پشت مشهدی (متوفی ۱۳۰۲ ه ق) اجازهی این کار را به آنان نداده و نبش قبر را در اسلام حرام دانسته است و از آن افراد خواسته تا به شاه بهدروغ بگویند جنازه را انتقال دادهاند.
محمد جمالی در ادامهی توضیحاتش استناد به نقلقول «سید باقر مواظب» میکند که ایشان در سن صدوبیست سالگی به سال هزار و سیصد و هشتادوهشت هجری شمسی درگذشته، «مهدی باقر کربلایی» را دیده است و چنین نقلقولی را از مهدی باقر کربلایی در خصوص شبی که پیکر امیرکبیر را به بقعه آوردند اینطور روایت میکند:
همان شب که امیر به قتل رسید در محل سکونت خود که در صحن بقعه واقع بود، خوابیده بودم که ناگهان اشخاصی در بقعه را زدند و وقتی در را گشودم دیدم که جنازهی امیرکبیر را به داخل بقعه آوردند و در جوار قبر «سید محمدتقی پشت مشهدی» مانند همهی مردگان دفن کردند و به نشانه، سنگ بزرگی که شکل گُلی بر آن حکاکی شده بود بر روی قبر قراردادند.
محمد جمالی معتقد است که با توجه به پیشرفت علم ژنتیک میتوان با انجام یک آزمایش ساده بر روی بقایای جسد و استخراج دی ان ای از آن به اطلاعات مهمی در این رابطه دستیابیم تا شبهاتی که در این خصوص وجود دارد از بین رفته و در صورت وجود مدفن حقیقی امیرکبیر در بقعهی حبیب بن موسی، این مکان جایگاهی برای تجلیل از ایشان باشد.
متولی فعلی بقعه حبیب ابن موسی «حاج احمد توفیقی» همهی نقلقولهای فوق از متولیان قبلی بقعه را تائید میکند ولی وی براین باور است که چون در محدودهی موردنظر که احتمال میرود محل دفن امیرکبیر بوده یکی از شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپرده شده است، امکان حفاری و نبش قبر شهید وجود ندارد و این عمل توهین به مقام شهید هست اگرچه وی معتقد است بهاصطلاح قرن آن شخص مدفون شده نیز به سر آمده. ضمن اینکه معتقد است افرادی مثل «علم الهدی» امامجمعه مشهد که معتقد است امیرکبیر پای اجنبی را به خاک کشور ما باز کرده است در سخنانی به امیرکبیر توهین کرده است و چون وی نفوذ زیادی در قدرت حاکمه دارند بعید است بتوانید در این راه موفق بشوید چون آنها با این امر مخالفاند!؟
محمد جمالی طی دو سال تحقیق، نامهنگاریهای زیادی به میراث فرهنگی، دادستانی، نمایندهی مجلس شورای اسلامی که در آن زمان آقای گرانمایه بود انجام داد ولی بهغیراز طرح این فرضیه در روزنامهی شرق و هفتهنامه آرمان کاشان راه بهجایی برده نشد.
محمد جمالی در پایان مقالهاش که در روزنامه شرق مورخ ۸۹/۱۰/۱۰ منتشر شد مینویسد:
… در زمان مرگ امیرکبیر دستگاه شاهنشاهی به علت ملاحظات سیاسی و بیم از حضور مشتاقان بر مزار امیرکبیر، چنین در اذهان مردم جا انداخت که پیکر امیر در عتبات عالیات دفن شده؛ بنابراین در حال حاضر که مردم ایران بهقدر و منزلت این مرد عالیمقام پی بردهاند و مانعی درراه قدردانی و بزرگداشت شخصیتهای بزرگ تاریخی وجود ندارد، بجاست که بدینوسیله دین خود را در برابر این بزرگمرد ایفا نماییم.
تصویر کلیهی نامهنگاریهایی که این محقق جوان انجام داده در ذیل این نوشتار آمده است.
حسین زاده مدیر پایگاه میراث فرهنگی سیلک در پاسخ به این پرسش خبرنگار کاشان نیوز که آیا تجهیزات و یا روشهایی وجود دارد که بتوان وجود اسکلت یا استخوان. را در عمق سه چهار متری تشخیص داد که چندان به حفاری گسترده نیاز نباشد گفت: دو روش وجود دارد که فقط میتوان از طریق آن وجود قبر را تشخیص داد ولی این روشها نمیتواند وجود اسکلت یا بقایای جسد را نشان دهد.
این کارشناس و باستانشناس متذکر شد که در صورت موفق شدن برای نمونهبرداری از اسکلت برای آزمایش دی ان ای که زمانی طولانی از آن گذشته باید نمونه را به خارج از کشور فرستاد و تشخیص دی ان ای زمانهای کوتاهی مثل شهدای مفقودالاثر در ایران میسر است.
بههرحال این پروژه قطعیت مدفن امیرکبیر چه به فرجام برسد یا نرسد جریان به قتل رسیدن امیرکبیر در حمام باغ فین کاشان قطعی و حتمی است و همین جایگاه خود پتانسیل خوبی برای نمادسازی مرد اصلاحات ایران به شمار میرود و حتی اگر جریان مدفن امیرکبیر در ایران هم ثابت نشد همچنان نشانهای در شهر کاشان از امیرکبیر هست تا دوستداران امیرکبیر برای پاسداشت مقامش به سمتوسوی این شهر بشتابند.
به نظر من پاسداشت و احترام به اندیشه های روشن امیرکبیر و حس وطن دوستی ایشان، چندان به اینکه مدفن این شخص بزرگ کجا باشد مرتبط نیست. یادش همواره باید زنده و گرامی باشد.