کاشان نیوز– ابوالفضل نجیب: آنچه میباید درباره دلایل فاجعه و تراژدی مرگ دهها هزار قربانی کرونا بدانیم در اظهارنظرهای دو سه روز گذشته از زبان بالاترین مقامات سیاسی، بهداشتی و … گفته و شنیده شد.
این اظهارات بینیاز از هر توضیحی عملکرد یک سال و نیم گذشته مسئولان ردهبالای کشور در قبال بحرانی را نشان میدهد که فیالحال بسیاری از کشورها نهتنها از آن عبور کرده که شرایط اجتماعی جامعهشان را به وضعیت پیشاکرونا تبدیل کردهاند.
آنچه در این خصوص از زبان مسئولان ریزودرشت کشور شنیدیم در خوشبینانهترین حالت اذعان به قتل حداقل غیر عمد شهروندان است؛ که در هرکجا تبعات حقوقی و سیاسی خود را به همراه دارد.
استعفا و کنارهگیری و عذرخواهی کمترین و محاکمه و دادگاهی کردن عوامل این فاجعه میتواند پیامد شدید این تبعات باشد. آنچه در این میان مغفول خواهد ماند بیشک سهم رسانهها در این فاجعه است.
اگر یادمان باشد از همان آغاز ظهور کرونا مسئولان دولتی رسانهها درباره کرونا را معطوف به دادههای ستاد مبارزه با کرونا و منابع دولتی نمودند؛ و از موضع بالا به رسانهها و مطبوعات هشدار و درواقع تهدید کردند که انتشار هرگونه خبر و آمار جز از طریق منابع مورداشاره، با برخورد مواجه خواهد شد؛ و باز فراموش نکنیم رئیس دولت منتقدین و مخالفین سیاستگذاریهای کرونایی را آشکار به بازی در زمین بیگانگان و تلویحاً مزدور و وابسته به آنها معرفی کرد.
از همان زمان روشن بود رویکرد حاکمیت در اطلاعرسانی درباره کرونا، متأثر از ملاحظات سیاسی و امنیتی است. هرچند بعدها تلاش شد این رویکرد باهدف تأمین امنیت روانی و روحی توجیه شود. رویکردی که در ماهیت امر بر اختفای آمار و ارقام جانباختگان و دامنه شیوع کرونا و البته بستن مستقیم و غیرمستقیم دهان منتقدان و کارشناسان دلسوز و نگران تأکید داشت.
در این رابطه آنچه میتوانست به اسباب پیشگیری و برانگیختن حساسیت جامعه در قبال موضع انفعالی و سکوت عامدانه منجر گردد، توجه و تمرکز رسانهها و روزنامهها نسبت بهصورت مسئله و مهمتر نقد کارشناسانه سیاستها و البته تمرکز بر آمار واقعی بهمثابه یک عامل هشداردهنده و پیشگیرانه بود.
رسالتی که به دلیل نگاه مدیریت شده بر رسانهها باعث محافظهکاری و رویکرد دستبهعصای آنها گردید. در این خصوص شاید ارزیابی میزان توجه و نحوه برخورد رسانهها با موضوع بتواند سهم آنها را در بروز فاجعهای که امروز بر آن اجماع نظر است یادآوری کند.
در این رابطه رسانهها و روزنامهها را میتوان به سه طیف روزنامههای مخالف و منتقد دولت، روزنامههای حامی یا متمایل به دولت و اندک روزنامههای به نسبت مستقل تقسیمبندی کرد. آنچه در نگاه اول میتوان نتیجهگیری کرد رویکرد همسویانه روزنامههای مخالف و حامی دولت در انعکاس اخبار و موضوعات مربوط به کرونا است.
آنچه مواضع این دو جریان در ظاهر مخالف را به همسویی در موضعگیری و در ماهیت امر انفعال و سانسور و پنهانکاری سوق میداد، نگاه توأمان امنیتی هر دو جریان بود. این رویکرد با همین انگیزه در هر دو جریان رسانهای به اشتراک موضعگیری و پنهانکاری در قبال آنچه به صلاحاندیشی تعبیر میشد، منجر گردید.
نکته قابلتأمل موضع بهمراتب محافظهکارانه کیهان و یکی دو روزنامه اصولگرا و مخالف جدی دولت در رابطه باسیاستهای حاکمیت بود. روزنامههای دولتی و حامی دولت نیز کموبیش به همین دلیل و بهطور مضاعف حمایت از دولت روحانی همان رویکرد را دنبال کردند.
در این میان حساب برخی روزنامههای مستقل از این چرخه را باید جدا ارزیابی کرد. رویکرد آنها حداقل در این اندازه که به جریان تبلیغاتی و پروپاگاند ملحق نشدند، قابلتقدیر است. در این میان البته جریان رسانهای در فضای مجازی که اغلب هم در حاشیه فعالیت میکردند، جدا است.
ازاینرو با هر توجیهی ولو حتی تهدیدات مورداشاره نمیتوان و نباید نقش منفعلانه روزنامههای دو طیف مخالف و حامی و متمایل به دولت را حداقل در کالید شکافی فاجعهای که مورد تأکید و هشدار بسیاری دلسوزان بود نادیده گرفت.
دیدگاه شما