کاشان نیوز– جعفر پیوسته کاشانی*: مسئله قتل و سربریدن دختر اهوازی همچون قتل رومینا اشرفی بار دیگر تکرار شد. این نه اولین و دومین، نه آخرین خواهد بود. بلکه باز شاهد چنین قتلهایی خواهیم بود و این خون بس تمامی ندارد… .
در رفتارشناسی اینگونه قتلها باید تمام هنجارهای رفتاری فرد مورد واکاوی قرار گیرد که در حیطه روانشناسان و کارشناسان است و در این مقال نمیگنجد؛ اما چیزی که قابلفهم و درک برای عامه خوانندگان و مردم است این است که در چند سال اخیر اتفاقاتی را شاهد هستیم که قبلاً شاید حتی شنیدنش برایمان هم سخت بود و تنها در فیلمهای تخیلی و ترسناک تصورش میسر بود.
اما حالا بهراحتی حتی بچههای کوچک ما هم در شبکههای اجتماعی فیلم را میبینند و ماهم بقول مرحوم زندهیاد منوچهر نوذری بازمیگردیم به روال عادی زندگی.
ما در جامعه دچار یکسری روزمردگی ها و روزمرگیها شدهایم که خیلی سخت و تنفرسا میباشد.
از صحبت با چند تن از دوستان که در جایگاه اجتماعی بالایی قرار دارند و سطح زندگی مرفهی دارند گرفته تا آن دستفروش کنار خیابان همه از شرایط خویش ناراضی هستند و دیگر هیچ چیز برایشان جذابیت ندارد.
چراکه میدانند قرار نیست هیچ اتفاق خوبی برایشان رقم بخورد و صفحه زندگیشان ورق بخورد…ما همه در جامعه دنبال یک فنجان حال خوب هستیم نمیدانم کی قرار است حالمان خوب شود.
این شرایط ناخرسند را مردم به حاکمیت و دولت نسبت میدهند درحالیکه شاهد بودند با تغییر دولت نیز این درد و الم تسری چندانی نیافت. این شرایط و ناملایمات ماحصل تقابل دو دورهی سنتی و مدرنیته است در زمانی که این تقابل و فشار به اوج میرسد و بار این پسامد بر دوش مردم سنگینی میکند که در زیر این دو سنگ آسیا خرد میشوند.
در جامعهای که از سنت به مدرنیته تغییر فاز رخ میدهد همهچیز متزلزل میشود شکست و ناکارآمدی سنتها بالا میرود و در ذهن نوجوانان و کودکان سؤالاتی پیش میآید که دیگر والدین را تابوتوان پاسخ دادن آن نیست و اذهان جوانان تشنه این سؤالات است گسلهای فکری و عقیدهای در ذهنها ایجادشده و این فاصله روزبهروز بیشتر شده، در تقابل با ایده و افکار همدیگر برمیآیند.
این گذار از سنت به مدرنیته برای پدرها و مادرها خیلی سخت و ناگوار میباشد چراکه برای پذیرفتن و نفی باورهای قدیمی خویش باید دچار یک التهاب و کنکاش درونی گردند چهبسا افرادی که با پدر و مادر به مشاجرات پرداخته و تا نفی همدیگر پیش رفته باشند.
برای نفی باورهای غلط در جامعه باید تعصبات کورکورانه را به خاک سپاریم. در جامعهای که اصول و قواعد علم و مبتنی بر قانون جایگزین نباشد و یک سری باورها بر مبنای علوم انسانی جاری و ساری باشد بجای حاکمیت قانون و منطق جهل و تعصب حاکم میباشد.
در توصیف این احوال بدین نکته بسنده میکنم که اگر در هر گوشه دنیا یک نفر با شما در مورد اینکه ۲+۲ میشود ۵ بحث کند سعی میکنید تا دوستانه و از روی دلسوزی او را از جهل و نادانی خویش آگاه سازید که حاصل ۴ میشود؛ اما در توجیه الهیات و باورهای سنتی و دینی همین بس که هر یک از ادیان خدا را از آن دین خود میخوانند و چنانچه در جهت رد یا نفی تفکرات و باورهایشان کوشش نمایید شما را مستفیض نموده و تا مرز ارتداد و کفر پیش خواهند برد.
برای همین امر باید دیدگاهها و باورهای غلط رد شود و تفکرات نو اندیشانه و مترقی در جامعه رواج یابد که با اصول انسانی و حقوق اجتماعی انسانها در تناقض نباشد.
کلماتی در فرهنگ واژگان ما کمکم در حال منسوخ شدن هستند کلماتی نظیر غیرت تعصب کلماتی که دیگر نمیتوان برای نوامیس و حتی زنها از آن استفاده کرد. ایکاش این غیرت و تعصب در جهت آسایش و رفاه بانوان ایران مصرف شود و با این سلاح همچون آنهایی که رفتند تا جان و مال و ناموس ما را در برابر بیگانگان و دشمنان حفظ کردند در راستای تأمین امنیت زنان سرزمینم گام برداریم نه اینکه سری را در خیابان بگردانی تا کفتارهای سیاسی همهچیز را به دین و مردها نسبت دهند.
در این گذار تاریخی و تقابل سنت و مدرنیته زنها بیشترین فشار را متحمل میشوند چراکه هنوز خیلی از مفاهیم و گفتارها بار سنگین و عمیقی بر روح و روان آنان دارد.
هنوز یک زن مجرد باید نگاه سخت اطرافیان را تحمل کند.
هنوز یک زن یا دختر نمیتواند آنجور که دوست دارد شاد باشد و راحت و آزاد زندگی کند و این نگاههای سنگین بر روح و جسمش خدشه وارد میکند.
هنوز این واژه غیرت و تعصب در تضاد با آزادی آنهاست.
هنوز در تعریف و توصیف مفاهیم ساده دموکراسی و حقوق اجتماعی بازماندهایم و نیاز به سالها تفکر و تأمل در بازخوانی سنتهای دیرین داریم باید کنکاشی در ذهنمان کنیم و برخی عقاید و رسومات کهنه و مضمحل و باطل را دور بریزیم تا خدایی ناکرده تفکرات تعصب گرایانه مان را متضاد با آزادی زنان سرزمینمان نیابیم جایی که گفتار تعطیل گردد تعصب جاری میشود؛ و ابن ملجم ها فرقها را میشکافند.
باید داشتههایمان را ارج نهیم و برای حقوق و کرامت دیگران احترام قائل شویم.
به امید فرداهایی بهتر در سایه مطالعه و تعقل بیشتر. ان شاالله…
*مطالعات و پژوهش تاریخ معاصر ایران
دیدگاه جالب و قابل ملاحظه ی هست.و باعث مباهاته تا این موضوعات تو مطبوعات منطقه ما مورد بحث قرار بگیره بنظرم خوبه تا یه فراخوان مقالات و نشر آثار برگزار بشه دیدگاهتون مانا و متعالی باد
عالی بود. کاش بشه همه یه روزی فکرشون باز بشه
مطلب ساده و دلنشینی بود.فکر کنم حرف همه ی ما بود.ب امید روزی که فقط احترام و محبت در جامعه حاکم باشد