کاشان نیوز– ابوالفضل نجیب: آنچه از صحنه موجود و سیگنالهای متناقض مسئولین دولت سیزدهم در خصوص مذاکرات برجام شاهد هستیم، همچنان نشان از سیاست نعل و میخ درباره مهمترین چالش در سیاست خارجی و تبعات ان بر زندگی و معیشت مردم دارد.
معضلی که اقای رئیسی در بازه رقابت های انتخاباتی با قول تعامل با جهان و ادامه مذاکرات تا حدی حامیان او را نسبت به اینده خوش بین نمود و اما بعد از کسب کرسی ریاست جمهوری با دهها نشانه و کد رویکرد تعاملی را به مقاومت در عرصه سیاست خارجی تغییر و تنزل داد. در ۳۱ خرداد امسال در یادداشت روزنامه اعتماد با عنوان این گوی و این میدان درباره اینده پیش روی مردم و دولت رئیسی یادآور شدم؛
…آنچه درباره اینده می توان اشاره کرد، گویای این واقعیت است که موجودیت و مشروعیت و تقدیر جمهوری اسلامی و بالمال سرنوشت مردم ایران تمام قد در اختیار یک جریان خاص که در ادبیات سیاسی به اقتدارگرایان اطلاق میشوند، گره خورده است. و انچه به عنوان سهم مردم از صحنه موجود می توان اشاره کرد دل خوش کردن به وعدههای های این جریان و سپردن سرنوشت تمام قد کشور به دست کسانی است که تمامی مشکلات هشت سال گذشته را به ناکارآمدی دولت، فساد سیستماتیک، تبعیض و سوء مدیریت و به تعبیر برخی کاندیداها خیانت دولتمردان نسبت می دادند. در تقابل با ادعای دولتی که برای لعن و نفرین مسبب واقعی شرایط موجود به درست یا غلط ادرس کاخ سفید را به مردم میدهد.
آنچه از صحنه موجود و رویکرد دولت در قبال وعدههای حداقلی از جمله کاهش تورم و ارزش پول ملی و مبارزه با گرانی و ایضن به فرجام رساندن مذاکرات برجام شاهد هستیم، با بیشترین خوشبینی نه تنها نشانی از تعدیل وضعیت مشاهده نمی شود، که همان آمار و ارقام رسمی و ایضن پائین امدن ارزش پول ملی از تشدید وضعیت گذشته حکایت دارد. وضعیتی که اقای رئیسی مسئولیت ان را به تمام و کمال نه تحریم ها که در ناکارآمدی و سوئ مدیریت و فساد دولتی ارزیابی میکردند.
انچه بعد از انتخاب آقای رئیسی در اظهارات حامیان دولت ایشان از راس تا ذیل و همان اندازه از جانب مسئولین دولت سیزدهم به گوش میرسد ناظر بر این معنی است که مردم نباید انتظار تغییر وضعیت معیشت و سفرههای خالی خود تا یکی دو سال اینده داشته باشند. این اظهارات که از همان نخستین روزهای روی کار آمدن رئیسی مطرح شد، و البته روزنامه کیهان در مقام سخنگوی این جریان ان را کلید زد، گویای این حقیقت بود که بر خلاف آنچه اقای رئیسی در جریان انتخابات مبنی بر داشتن برنامه و مطالعات میدانی در چند سال گذشته حاصل کرده، در خوش بینانهترین فرض کمترین اطلاع از دلایل واقعی وضع موجود می باشد. یا در واقع بینانه ترین فرض
بر این باور بوده که می توان معضلات موجود را با سیاست کج دار و مریز حداقل کاهش داد. انچه امروز از موکول کردن وعده های رئیسی و مسئولین دولت او به یکی دو سال اینده می شنویم، ناظر بر فهم میدانی از دلایل واقعی وضع موجود است.
این که مواجهه دولت رئیسی با چنین وضعیتی در متقاعد کردن ایشان به دلایل واقعی وضع موجود تاثیر خواهد داشت یا خیر، نشانه ها همچنان بر ذهنیتی دلالت دارد که تلاش می کند برجام را از موضع بالا به فرجام برساند.
تنش های موجود با نماینده آژانس و همزمان شرط و شروطی که وزارت خارجه گاه از موضع بالا دستی و در عین حال از موضع ملاحظه کاری و محافظه کاری اتخاذ می کند، بر این ذهنیت تاکید دارد. این وضعیت البته برای بسیاری هم قابل پیش بینی و هم قابل درک است. انچه اما تلاش می شود به ذهنیت جامعه القا شود، همچنان همان ادعاهای بی پایه و اساس در معرفی عاملیت و آمریت دولت روحانی در وضع موجود است. غافل از این که دولت پیش رو حداقل چهار سال فرصت خواهد داشت تا ضمن اثبات دعاوی اینچنین تاثیر وجودی خود را بر زندگی و معیشت مردم ثابت کند. فرصتی که تا اینجا جز تشدید معضلات اقتصادی و یاس مضاعف حاصلی نداشته است.
آنچه اما مایه تاسف است تلاش های خزنده برای بستن دهان منتقدین و یا حداقل طرح صورت مسئله ای است که راه حل آن پیش از ان که به دولت روحانی و رئیسی مربوط باشد، می باید در جایی بیرون از چارچوب دولت ها و توانمندی ها و صلاحیت های فرضی آن ها جستجو کرد. که متاسفانه به تلویح و یا تاکید مهر ممنوعه بر آن خورده است.
القای همین رویه در خصوص نقد تبعات ناشی از تصمیمات و عملکردهای شتابزده دولت رئیسی را جز در امتداد همین رویکرد نمی توان ارزیابی کرد. انچه از اینده این روند می توان پیش بینی کرد، چنانچه کیهان با تهدید دوختن دهان منتقدین دولت بر ان تاکید می ورزد، وضعیتی است که اراده و اجماع تمام قد نهادهای قدرت بر همه امور و از جمله رسانه ها را به نمایش خواهد گذاشت.
دیدگاه شما