کاشان نیوز-محمدرضا جمالی*: حکایت حال مدیران و مسئولان آموزش و پرورش ما حکایتی غریب است که چون قدرت به آنها تفویض شده است در خود هیچ احساس نیازی به دیگران نمیبینند. نه اهل مشورت و همفکری هستند و نه به احساسات و روحیات دیگران توجه میکنند.
به شکایت و اعتراض دیگران وقعی نمینهند. و مرتب بر طبل استبداد و خودرایی خود میکوبند.
مدیران نظام وتعلیم و تربیت به ویژه در این سالهای اخیر بدون توجه به لطافت وحساسیت روحی دانش آموزان و با تکیه بر قدرت تفویضی خود، مستبدانه به ارائه طرحها و نظراتی میاندیشند که، نشانهٔ بارز این تغییرات و تحولات، افت تحصیلی و بار علمی است که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره نمودهاند علاوه برآن بیتفاوتی و سردر گمی است که در بین دانش آموزان به ویژه در مقطع متوسطه اول و دوم مشاهده میکنیم. آنها آیندهای مبهم و تاریک در پیش روی خود تصور میکنند.
دبیران و معلمین نیز در تغییرات هر ساله کتب و یا سیستم آموزشی که مجال پرداختن به تک تک آن در این نوشتار نیست، دچار حیرت و شگفتی هستند. گویی هیچ یک از اصول روانشناسی در این تصمیمات رعایت نمیشود و بدون توجه به لطمات روحی و روانی که متوجه آنها میشود، به کار خود ادامه میدهند. این مدیران، آموزش و پرورش را آزمایشگاهی میدانند که باید در آن با آزمون و خطا حرکت نمود و از کار مطالعات و تحقیقات در آن خبری نیست. که البته این مسائل و اتفاقات را فقط باید در ایران مشاهده نمود و در دیگر کشورها به ندرت قابل مشاهده است.
یکی از این اشتباهاتی که به عدم شناخت مسئولین و عدم توجه به حساسیت روحی دانش آموزان مربوط میشود و ما در این سالها زیاد آن را مشاهده میکنیم، بحث جابجایی و یا تخریب مدارس است.
مسئولین و مدیران مناطق آموزش و پرورش اعمال مدیریت و یا قدرت مدیریت خود را در این میبینند که به سرعت مدرسهای را تخریب و یا آنرا جابجا نمایند و مرغان این آشیانهها را پراکنده در دیاری دیگرنمایند. این اقدام باعث ترا کم و انباشت حجم دانش آموزی یک آموزشگاه میگردد که، مهمتر از آن ضربهٔ روحی وروانی است که به پیکر این گلهای لطیف و حساس وارد میشود که به یقین جبران آن سخت و یا غیر ممکن است. متاسفانه این گونه مدیران به این جنبه مهم کمتر توجه دارند.
افت تحصیلی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و دیگر عوارضی که دچار روح و روان یک نوجوان میگردد از جملهٔ این اقدامات شتابزده و عجولانه میباشد.
باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم/ آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
رهزن دهر نخفتست مشو ایمن ازو/ اگر امروز نبردست که فــردا ببــرد
بنابراین بهتر است این گل رعنا را به دست باد خزان نسپاریم که آن همان بازتاب و انعکاس نور است در آئینه. هر آنچه به فرزندانمان ضربات روحی و جسمی وارد نماییم دگربار همان صدمات متوجه ما خواهدشد. زیرا آیندهای جامعه بدست آنان است.
امروز که دردست توام مرحمتی کن/فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
هر گونه تغییر و نقل مکانی پذیرش روحی و روانی میطلبدکه از قبل باید زمینهٔ آن را فراهم نمود. به صرف یک تصمیم و با تکیه برقدرت و استبداد رای نمیتوان مکانی را جابجا نمود. چنانچه همهٔ ما در نقل مکان منزل مسکونی خود اینگونه عمل نمیکنیم. زیرا جز خسارت و ضرر ثمری در برندارد.
مدیران آموزش و پرورش در تمام و یا اکثر مناطق در این اتفاقات و رویدادها سرعت عمل را چاشنی کار خود قرار میدهند تا قبل از اطلاع و آگاهی اولیا، آن کار انجام شده و اولیا در برابر کار انجام شده قرار گیرند.
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست/کفرست در این مذهب خودبینی و خودرایی
امیدواریم در هرگونه تصمیم گیری به ویژه در نطام تعلیم و تربیت، سلامت و آرامش روحی و روانی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد و از ایجاد صدمات وضربات روانی تا حدامکان جلوگیری شود. باید توجه داشت که آموزش و پرورش، وزارت مسکن و شهرسازی و یا راه و … نیست که با یک تصمیم بتوان آن را عملی ساخت. آنکه گوهر معرفت و علم اندوحته، در هر تصمیم و ارادهای تمام جوانب یک کار را میسنجد و به انباشتن زر و سیم و پر کردن جیب خود و یا احیانا به تشویقات صوری دیگران توجهی نمیکند.
گوهر معرفت آموز که با خود ببری که نصیب دگرانست نصاب زر و سیم
*دبیرآموزش وپرورش کاشان
این یک حقیقتی که شما بیان کردید میدوارم مسئولین آموزش و پرورش به آن توجه کنند