کاشان نیوز ــ امیرحسین ایزدپناه: تجربههای متفاوت تاریخ بشری نشان میدهد که «دموکراسی» بهترین شیوهی ادارهی یک جامعه است. (اگرچه دموکراسی انواع گوناگونی دارد که فعلاً موضوع این یادداشت نیست).
دموکراسی، اگرچه خالی از اشکال نیست و همچنین برای کارآمدبودن نیاز به پیشفرضهای مقدماتی مهمی دارد، ولی عقل بشری در حال حاضر نمیتواند مدل بهتری برای جایگزینی آن پیدا کند.
خوشبختانه مردم کشور ما هم بیش از یک قرن (از دوران مشروطه به این سو) است که دریافتهاند باید برای استیفای حق طبیعی خود، یعنی حق حاکمیت بر سرنوشت خودشان تلاش کنند. تلاشهای آزادیخواهان صدر مشروطه اگرچه به استبدادهای صغیر و کبیر انجامید، اما بذری که کاشته شدهبود، سرانجام در بهمن ۱۳۵۷ بهثمر نشست و با تلاشهای طیف وسیعی از مخالفان حکومت پهلوی، حکومت «جمهوری» جایگزین حکومت «پادشاهی» شد.
دموکراسی مؤلفههایی دارد که در غیاب آنها یا در حضور ضعیف آنها، دموکراسی کارایی خود را از دست میدهد و به یک ظاهر مدرن و درون پوچ، تقلیل مییابد. بنا بر فهم مشترکی که در بنیآدم مدرن شکل گرفته است، به نظر میرسد، «تفکیک قوا»، «حاکمیت قانون»، «احزاب قوی و مورد اطمینان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «مطبوعات مستقل و اثربخش»، «شناخت و مطالبهی حقوق شهروندی»، «آزادی سیاسی»، «نقد آزاد همهی ارکان و اشخاص جامعه» و «انتخابات آزاد» از نمودهای اصلی دموکراسی بهشمار میروند.
هرچه این شاخصها در جامعهای کارآمدتر و عمیقتر باشند، آن جامعه به رشد و پویایی نزدیکتر خواهد بود. بسته به عملکرد مردم و مسئولان و نخبگان یک جامعه، هر کدام از این شاخصها میتوانند توسعه یابند یا محدود شوند. نکته مهم این است که بدانیم دموکراسی یک پروسهی صلحطلبانه، زمانبر، آرام، تدریجی، نافی خشونت، نافی براندازی و در تضاد با هر نوع خشونت فکری و عملی است و باید آنرا گام به گام همراهی کرد و به پیش برد.
جامعه باید در گذر زمان و با آموزشهای مداوم و تدریجی، آمادگی پذیرش دموکراسی را در خود ایجاد کند. حتی اگر این تجربه به نابودی آمالهای چند نسل منجر شود. راهی که غرب، قرنها پیش از ما شروع کرده است و با عبور از چند قرن استبداد، امروز در نقطهی قابل اتکایی قرار دارد. (۱)
دموکراسی باید از پایین به بالا برسد نه از بالا به پایین؛ به این معنی که شهروندان باید «بخواهند» که دموکراسی را انتخاب کنند، نه اینکه حکومتها بخواهند دموکرسی را بهزور ایجاد کنند. (البته که حکومتها میتوانند این خواست مردم را تسریع ببخشند یا کند کنند). پس دموکراسی از درون جامعه بر میخیزد. بنابراین فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، اگرچه در ظاهر هیچ کنش سیاسی در آن دیده نمیشود، ولی به دلیل آموزش شهروندی، میتواند اهرمی باشد که در درازمدت به کمک دموکراسی میآید. و اینجاست که نقش نهادهای مدنی غیردولتی (NGO ها) بیشتر به چشم میآید. تجربه عملی در دنیا هم نشان میدهد که هر کشوری نهادهای مدنی قویتری دارد، از نظر شاخصهای دموکراسی در جایگاه بهتری قرار دارد.
نکتهی دیگر این است که توسعه باید همهجانبه باشد. توجه به صِرفاً توسعهی سیاسی، یک کاریکاتور معیوب از جامعهی مدنی و یک سراب گولزننده برای ما خلق خواهد کرد که عبور از آن سخت خواهد بود و تاوان خواهد داشت. شاخصهای مختلف توسعه، مانند حلقههای زنجیر ِ به هم متصل هستند که در غیاب یکی، بین بقیه هم گسست ایجاد خواهد شد. مثلاً مردمی که در کف خواستههای اولیه و اقتصادی خود مانده باشند، حق دارند که خیلی دربند شعارهای پرطمطراق لیبرال نباشند. یا شهروندان یک جامعه تا زمانی که هویت و تاریخ و ادبیات و فرهنگ عمومی خودشان را به خوبی نشناسند، چطور میتوان انتظار داشت که به رشد و توسعه برسند؟
امروز حتی در تعاریف مدرن، از شاخصهای زیست محیطی بهعنوان یکی از مهمترین نشانههای توسعه پایدار نام برده میشود.
البته که در کنار اینها، بحث استقلال و قدرت پیشگیرانهی نظامی برای حفظ تمامیت ارضی کشور هم مطرح است و نباید آنرا هم نادیده گرفت.
(در بخش دوم و پایانی، به طور مشخص به موضوع «انتخابات» پرداخته خواهد شد.)
———————————
(۱): به عنوان مشت نمونه خروار، نگاه کنید به این دو لینک از ایرنا:
حقوق شهروندی در آلمان
http://www.irna.ir/fa/News/80969665/%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86
حقوق شهروندی در سوییس
http://www.irna.ir/fa/News/80999801/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%B3
مرحوم باستانی پاریزی جایی در یکی از نوشتههایش از قول یکی که یادم نیست، دموکراسی را «بهترین شر» یا «کمترین شر» تعریف میکند. یعنی نهایتا دموکراسی خیر نیست و شر است، اما شری که در نهاد اجتماعی گریزی از توسل به آن نیست بهدلیل آنکه کمترین نتایج بد را برای جامعه در بر دارد.