اصرار ارشاد بر تأسیس «انجمن فرهنگی روزنامه‌نگاران کاشان» برای چیست؟
دایه‌های دلسوزتر از مادر
دلیل دل‌سوزی ارشاد و مخصوصاً ریاست محترمش که عَلَم نهضت تأسیس «انجمن فرهنگی روزنامه‌نگاران کاشان» را خودش یک تنه بر دوش گرفته چیست؟
کاشان نیوز– جابر تواضعی:برگزاری دومین جلسه هم‌اندیشی «انجمن فرهنگی روزنامه‌نگاران کاشان» و تعیین زمان و مکان برگزاری انتخابات مجمع عمومی این انجمن، نشان می‌دهد مسئولین اداره ارشاد با وجود گذشت بیش از دو ماه از اولین جلسه این انجمن و با وجود انتقادات موجود، هم‌‌‌‌چنان عزمشان جزم است تا در واپسین روزهای حیاتشان، کلنگ این انجمن یا تشکل فرمایشی را به زمین بکوبند و به زعم خود باقیات صالحاتی از خود به جا بگذارند. در این بازه زمانی دوماهه، گفتمان حاکم بر جامعه و به تبع آن بسیاری از مناسبات کشور و جامعه تغییر کرده و رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. بسیاری از تنش‌های چندین و چندساله جای خود را به آرامشی امیدوارانه داده که حتی اگر زبانم لال موقت و پوچ و توخالی هم باشد، مثل یک آرام‌بخش برای همه‌مان لازم و ضروری است. نمودهای عینی این تحول در عرصه فرهنگی کم نیست. بازگشایی خانه سینما که بسته بودنش در این چند سال روان سینماگران و اهالی فرهنگ را خراشیده بود و حتی مردم عادی هم نسبت به آن دغدغه‌مند شده بودند، قطعاً به عنوان یک اتفاق بزرگ و نویدبخش برای اهالی فرهنگ در تقویم فرهنگی کشور ثبت خواهد شد. زمزمه‌هایی برای احیای نهادهای صنفی مثل انجمن صنفی روزنامه‌نگاران شنیده می شود و روزنامه‌های مسقل برای انتشار دوباره دورخیز کرده‌اند. در کاشان راه‌اندازی خانه تئاتر را داریم که بلافاصله با برگزاری مجمع عمومی و انتخابات و با پشتوانه رأی هنرمندان این حوزه، به عنوان اولین شعبه یک نهاد صنفی مستقل یعنی خانه تئاتر تهران کارش را شروع کرد و این امید را زنده کرد که بعد سال‌ها رکود یا فعالیت‌های پراکنده و فصلی، تئاتری‌ها بتوانند روزهای خوب، پرنشاط و پرتحرکی را داشته باشند. اتفاقی که فارغ از فال بد و قضاوت درباره آینده‌اش، در کاشان و حتی در کشور بی‌سابقه است. اما در این میان انگار هنوز از خواب خرگوشی‌شان بیدار نشده‌اند و هنوز نمی‌خواهند تغییر شرایط را بپذیرند. حداقل به عنوان یک کنجکاوی شخصی خیلی دوست دارم بدانم دلیل دل‌سوزی ارشاد و مخصوصاً ریاست محترمش که عَلَم نهضت تأسیس «انجمن فرهنگی روزنامه‌نگاران کاشان» را خودش یک تنه بر دوش گرفته چیست؟ کدام تلنگر، کدام احساس نیاز و خلاصه چه عاملی باعث شده ایشان در این دقایق آخر که قاعدتاً وقت خداحافظی و حلالیت طلبیدن و جمع کردن عاقبت‌به‌خیری است، تصمیم گرفته‌اند بر سرِ همیشه بی‌کلاه جماعت خبرنگار و رسانه‌ای شهر دست نوازش بکشند؟ چرا در طول این سال‌ها با وجود پی‌گیری‌های متعدد آن‌ها قدمی از قدم برداشته نشده؟ و چرا همه چیز باید در خفا و پشت پرده و تحت تدابیر امنیتی و در بایکوت خبری باشد؟ آگهی فراخوان عمومی تأسیس و دعوت از خبرنگاران شهر در کدام رسانه محلی یا غیرمحلی منتشر شده؟ چرا بر اساس آمار اعلام شده از طرف خود آقای صباغی در گذشته، همه ۶۰ خبرنگار فعال شهر به این مراسم دعوت نشده‌اند؟ شرط بودن در حلقه حواریون و نُواب حاضر در جلسه تعیین هیات مؤسس چیست؟ چرا باید وقتی خبر تشکیل یک جلسه خودمانی برای تعیین هیأت مؤسس در رسانه‌های مستقل لو رفت، خبرش در مصاحبه با یک خبرگزاری دولتی اعلام شود؟ و بالاخره چی؟ اسمش انجمن صنفی است یا انجمن فرهنگی یا قرار است همین اسم هم یک در میان تغییر کند؟ این که خودمان هم نمی‌دانیم چی می‌خواهیم تأسیس کنیم، نشانه چی می‌تواند باشد؟ ارشاد کاشان چرا باید بعد از «شاهین‌شهر و میمه» و «لنجان»، سومین شهرستانی باشد که با اساس‌نامه واحد و هم‌سانی که به زبان خودمانی از طرف اداره کل «ابلاغ» شده، این نهاد مثلاً صنفی را علم کند؟ از همه اینها که بگذریم، فکر می‌کنم یکی از ما در تعریف «کار و فعالیت صنفی» و «سازمان مردم‌نهاد» دچار سوء‌تفاهم شده. تا جایی که عقل من قد می‌دهد، «سازمان مردم‌نهاد» یعنی سازمانی که صدر تا ذیلش را خود مردم و ذی‌نفعانش پایه‌گذاری کنند و ادامه بدهند. وظیفه دولت در قبال چنین حرکت‌هایی، به غیر از تشویق، بسترسازی برای شروع و حمایت از ادامه کار آن‌ها است و لاغیر. هرجور حرکت دیگری از جانب دولت، اصل و فلسفه کار صنفی و مردمی را زیر سؤال می‌برد و نقض غرض حساب می‌شود تا چیز دیگر. خدا به آقای احمدی‌نژاد سلامتی بدهد که خاطرات نوستالژیک زیادی از دوران ۸ ساله‌اش برایمان به‌جا گذاشت. یکی از توانایی‌های ایشان استفاده بهینه از ضرب‌المثل‌های شیرین و گویای زبان فارسی حتی در مذاکرات خارجی بود. قضیه آن شیء خاص و لولو که یادتان هست؟ داستان آب ریختن بر آن موضع خاص چه‌طور؟ حالا به نظرتان طرح مستقیم تأسیس شوکه‌کننده خانه تئاتر کاشان و بیان تلویحی این نکته که ارشاد آن را به رسمیت نمی‌شناسد، با ضرب‌المثل دومی ربط ندارد؟ به نظرتان تأسیس نهادی «شبه‌مردم‌نهاد» با عنوان انجمن صنفی یا فرهنگی، علاج واقعه قبل از وقوع نیست؟ طبیعی است نهادی صنفی که با نظر و سیاست خودمان تشکیل شود، به مراتب کم‌خطرتر و کنترل شونده‌تر است از یک سازمان مردم‌نهاد واقعی. از قدیم هم گفته‌اند در نومیدی بسی امید است. پس نباید با وجود رویکردها سنگر خالی بشود. حرف مرد یکی است. با همه این اوصاف بنا است جلسه مجمع عمومی انجمن برای تعیین هیئت مدیره ساعت ۱۶ تاریخ ۹۲/۷/۲۷ در سالن آزادی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان برگزار شود. خب، مبارک است. راستش من شاید بیش‌تر از ۱۰ نفر از اهالی رسانه بزرگوار شهرم را نشناسم و باور کنید حتی نمی‌دانم کدام یک از بزرگواران در جلسات حضور داشته‌اند و ترجیح داده‌اند آب جوی کم‌رمق و کم‌توان جریان رسانه‌ای شهر را به آسیاب این حرکت سفارشی و جهت‌دار ارشاد بریزند. ولی یادمان باشد که در تحقق این اتفاق و تبعات ناصوابش، هیچ‌کس بیش‌تر از مایی که چشم بینا و گوش شنوای جامعه هستیم، مقصر نخواهد بود.
سمن و سازمان مردم نهاد در ایران از همان روز اول پالانش کج بوده یا بهتر بگویم به مذاق حکومت خوش نمی آمده. از همان اولش می گویم؛ میرزا ملکم خان و فراموشخانه و اینها.
جایی خواندم که رییس اداره ارشاد کاشان درباره تشکیل خانه تآتراین شهر که بالاخره باسماجت همه اهالی این هنر سرپاشدگفته است که این تشکل غیرقانونی است وازنظرارشادکاشان وجاهت ندارد!میخواستم ازراه دورازجناب صباغی بپرسم اگرمثلآشما مثل خبرنگاران بینوا ازتآتریهادعوت میکردیدکه بیاییدتابرایتان انجمن تشکیل بدهیم!!کارشان خیلی وجاهت دارمیشد!اما حالا که خواسته اندبدون اطلاع اقابالاسرهاسقفی برای خودشان واینده شان تشکیل دهندبی هویت هستند؟!!!!!!وسوال دیگراینکه اگرهمین انجمن به اصطلاح بی هویت نخواهدازخرشیطان!پیاده شودوارشادهم نخواهدانهارابه همین شکل بپذیردایاگروه تاتری دیگری درکاشان هستند که مثل خانه سینمای دوم که دست نشانده دولت دهم بودجایگزین گروه تاتری اصیل وشناسنامه داراصلی که جمع حاضرراتشکیل میدهندشود؟!!!!
این جناب آقای رفیعی اینقدر اولا دوما سوما کردند که گویا یادشان رفته که منظور آقای تواضعی چیست > اگر جناب آقای رفیعی چند صباحی در تهران یا یکی از مراکز استانها قلم فرسایی نمایند فرق بین انجمن فرمایشی مطبوعات با انجمن صنفی روزنامه نگاران را متوجه می شوند.
یا درست از اداره ارشاد کاشان دفاع کنید یا به این شکل، تابلو (سفارشی) نباشد.
اولین مولفه تشکیل یک انجمن به اصطلاح فرهنگی!خبرنگاران داشتن طاقت شنیدن نقدهای هرچندکوچک ازجانب همه فعالان عرصه خبروروزنامه نگاری است.اماظاهرآبرخی ازبه اصطلاح دوستان به ظاهرمطبوعاتی!که مدتی است همه چیزاین شهررااززاویه آب!!میبینندوبدرستی هم معلوم نیست که اولآچراتا2ماه پیش خبری ازاصرارانان برای تشکیل یک انجمن صنفی مطبوعاتی نبودودومآچه کسی به انان پست معاونت حقوقی ارشادکاشان رامحول کرده!!!!کاری ندارندجز برقراری ارتباط باچندی ازمنتقدان شیوه تشکیل انجمن ونه کلیت ان ومتهم کردن انان به انواع واقسام جراِِئم شبه فاشیستی!!!!براستی این افرادکجای نقشه روزنامه نگاری کاشان هستندکه خودراخط کش محاسبه خبرنگاربودن یانبودن کسی میدانند؟!!!!!!آیابهتروعین ثواب این نیست که ماکه مابه اصطلاح خبرنگاران ونسخه پیچان جامعه،انتقادپذیری وتحمل شنیدن انتقادرادرخودمان نهدینه کنیم تانوبت به مردم برسد؟
اگر رسانه اي با كوچكترين ملاحظه اي همه جور توهين، افترا، اراجيف و فوحش و ناسزا در مورد مطلبي روا دارد و كوچكترين نظري را طاقت نياورد نهايت كم طاقتي و تنگ نظري و حقارت و ضعف و ذلت و حماقت است. البته كاشان نيوز اينگونه نيست.
به یک نفر گفتند چرا ناراحتی؟ گفت از این که سیگارمی کشم ناراحتم. گفتند اگر سیگار بد است چرا می کشی؟ گفت: چون ناراحتم سیگار میکشم!
حالا این شخصِ شخیصِ فرهنگیِ مودب و حتماً روزنامه نگار اینهمه فحش داده که بگوید فحش بده؟
کاشان نیوز نبایست چنین اشخاصی را به این شکل مطرح کند. اینها...[حذف توسط مدیر سایت] دارند و با این روشها می خواهند خودشان را در جامعه مطرح کنند.
دوست عزيزم جناب آقاي تواضعي
سلام و احترام
لازم مي دانم چند مطلب در پاسخ به دستنوشته حضرتعالي عرض كنم.
نكته اول
آن كه اصول حرفه اي حكم مي كند روزنامه نگار جانب ادب نگاه داشته و از شخصيت هاي موجه و غيرموجه سياسي كه غيرمسئولانه با ادبياتي ناشايست آب و خاك اهورايي ما را به اين روز نشانده اند تبعيت نفرمايد.
نكته دوم
بسيار از اين پرسش هايي كه مطرح فرموده ايد نشان از ناآگاهي جنابعالي است. كافي بود كه با يك تماس به هر كدام از اين دايه هاي دلسوزتر از مادر به تعبير از حضرتعالي به حداقلي از اطلاعات دست پيدا كرده و آنگاه دست به قلم مي شديد.
نكته سوم
بفرماييد مادران مد نظر شما چه كساني هستند تا جامعه رسانه اي كاشان از جهالت مدنظر شما به دربيايند.
نكته چهارم
مطلبي كه در ارتباط با خانه تئاتر از زبان رئيس ارشاد مطرح شد كاملاً ساختاري فني داشت و شايسته است پاسخ به آن نيز فني بيان شود و نه با بازي با كلمات و توهين و اهانت از قلم يك فرهنگي پاسخ گفته شود.
نكته پنجم
اين نهاد در حال تأسيس كاملاً مردمي است ولي حضرتعالي از اين حداقل اطلاع داريد كه ما در ايران زندگي مي كنيم نه در سوئيس و نهادهاي مردمي نيز از طريق ساز و كارهاي تعريف شده شكل مي گيرد. و موفقيت آن در تعامل سازنده با كليه دستگاههاي مرتبط است. مگر اين كه شما معتقد به تقابل نهادهاي مدني با ساختارهاي حكومتي باشيد كه بحثي است جدا و قلم بنده در جوابگويي به آن قاصر است.
نكته ششم
به گفته نماينده هيئت موسس همه مديران مسئول يا نمايندگان وي به اين جلسه دعوت شده بودند و تا آنجايي كه اطلاعات حقير اجازه مي داد جاي خالي به جز يكي دو نفر در اين جمع ديده نشد. چگونه شما به خودتان اجازه مي دهيد به جمعي از مديران مسئول رسانه هاي كاشان را به اين راحتي توهين و تهمت و افترا روا داريد.
نكته هفتم
يكي از دلايلي كه نهادهاي مدني نتوانسته است در كاشان ايجاد و پيشرفت كند نظرات سليقه اي غيركارشناسانه و غيرمسئولانه اين چنيني است كه از افراد كه از دور دستي بر آتش رسانه كاشان دارند وارد مي شود.
نكته
....
دوست عزيزم آقا يا خانم رفيعي
اول ابن‌که فرقي نمي‌كند اسمت حقيقي باشد يا مجازي. بعد هم ممنون كه مطلب را با دقت خوانده‌اي و وقت گذاشته‌اي و نظر داده‌اي. راستش من چیز دیگری برای گفتن ندارم. اگر گویا نیست یا مغرضانه است یا هرچی، به ضعف دانش و منطق و استدلال من برمی‌گردد. نکاتی که شما هم گوش‌زد فرموده‌اید پیش روی مخاطبان است و آن‌ها به راحتی می‌توانند ببینند کدام مطلب چیزهایی را که خود از آن‌ها دم زده نقض کرده است.
سپاس‌گزارم
اگربین مجموعه خبرنگاران کاشان مثل اهالی تیاتراین شهراتحادوانسجام وجودمیداشت،انجمن صنفی روزنامه نگاران وخبرنگاران کاشان بایدسالها پیش بصورت خودجوش تشکیل میشدتاحالاارشادمثل دایه مهربانترازمادربفکرتشکیل انجمن باصطلاح فرهنگی برای خبرنگاران نباشد..!آخرکجای دنیایک انجمن صنفی که قاعدتآبایدبصورت مستقل فعالیت کند،بافراخوان نهاددولتی سروشکل میگیرد؟!!!لبته درناامیدی بسی امیداست....خوش بحال اهالی خانه سینما که انقدرپای مواضعشان ایستدندتاحقشان راگرفتند...
سمن و سازمان مردم نهاد در ایران از همان روز اول پالانش کج بوده یا بهتر بگویم به مذاق حکومت خوش نمی آمده. از همان اولش می گویم؛ میرزا ملکم خان و فراموشخانه و اینها.
آقایان خودتان را خسته نکنید .............خلاصه مطلب این است که دعوا سر لحاف ملاست .
آقای مادر دایه شما که ادعای حیثیت می کنید بروید خداراشاکر باشید که بعد از دهه ها بالاخره شمای به اصطلاح خبرنگار هم جایتون معلوم بشه آقای جابر
جایی خواندم که رییس اداره ارشاد کاشان درباره تشکیل خانه تآتراین شهر که بالاخره باسماجت همه اهالی این هنر سرپاشدگفته است که این تشکل غیرقانونی است وازنظرارشادکاشان وجاهت ندارد!میخواستم ازراه دورازجناب صباغی بپرسم اگرمثلآشما مثل خبرنگاران بینوا ازتآتریهادعوت میکردیدکه بیاییدتابرایتان انجمن تشکیل بدهیم!!کارشان خیلی وجاهت دارمیشد!اما حالا که خواسته اندبدون اطلاع اقابالاسرهاسقفی برای خودشان واینده شان تشکیل دهندبی هویت هستند؟!!!!!!وسوال دیگراینکه اگرهمین انجمن به اصطلاح بی هویت نخواهدازخرشیطان!پیاده شودوارشادهم نخواهدانهارابه همین شکل بپذیردایاگروه تاتری دیگری درکاشان هستند که مثل خانه سینمای دوم که دست نشانده دولت دهم بودجایگزین گروه تاتری اصیل وشناسنامه داراصلی که جمع حاضرراتشکیل میدهندشود؟!!!!
این جناب آقای رفیعی اینقدر اولا دوما سوما کردند که گویا یادشان رفته که منظور آقای تواضعی چیست > اگر جناب آقای رفیعی چند صباحی در تهران یا یکی از مراکز استانها قلم فرسایی نمایند فرق بین انجمن فرمایشی مطبوعات با انجمن صنفی روزنامه نگاران را متوجه می شوند. یا درست از اداره ارشاد کاشان دفاع کنید یا به این شکل، تابلو (سفارشی) نباشد.
اولین مولفه تشکیل یک انجمن به اصطلاح فرهنگی!خبرنگاران داشتن طاقت شنیدن نقدهای هرچندکوچک ازجانب همه فعالان عرصه خبروروزنامه نگاری است.اماظاهرآبرخی ازبه اصطلاح دوستان به ظاهرمطبوعاتی!که مدتی است همه چیزاین شهررااززاویه آب!!میبینندوبدرستی هم معلوم نیست که اولآچراتا2ماه پیش خبری ازاصرارانان برای تشکیل یک انجمن صنفی مطبوعاتی نبودودومآچه کسی به انان پست معاونت حقوقی ارشادکاشان رامحول کرده!!!!کاری ندارندجز برقراری ارتباط باچندی ازمنتقدان شیوه تشکیل انجمن ونه کلیت ان ومتهم کردن انان به انواع واقسام جراِِئم شبه فاشیستی!!!!براستی این افرادکجای نقشه روزنامه نگاری کاشان هستندکه خودراخط کش محاسبه خبرنگاربودن یانبودن کسی میدانند؟!!!!!!آیابهتروعین ثواب این نیست که ماکه مابه اصطلاح خبرنگاران ونسخه پیچان جامعه،انتقادپذیری وتحمل شنیدن انتقادرادرخودمان نهدینه کنیم تانوبت به مردم برسد؟
اگر رسانه اي با كوچكترين ملاحظه اي همه جور توهين، افترا، اراجيف و فوحش و ناسزا در مورد مطلبي روا دارد و كوچكترين نظري را طاقت نياورد نهايت كم طاقتي و تنگ نظري و حقارت و ضعف و ذلت و حماقت است. البته كاشان نيوز اينگونه نيست.
به یک نفر گفتند چرا ناراحتی؟ گفت از این که سیگارمی کشم ناراحتم. گفتند اگر سیگار بد است چرا می کشی؟ گفت: چون ناراحتم سیگار میکشم! حالا این شخصِ شخیصِ فرهنگیِ مودب و حتماً روزنامه نگار اینهمه فحش داده که بگوید فحش بده؟ کاشان نیوز نبایست چنین اشخاصی را به این شکل مطرح کند. اینها...[حذف توسط مدیر سایت] دارند و با این روشها می خواهند خودشان را در جامعه مطرح کنند.
دوست عزيزم جناب آقاي تواضعي سلام و احترام لازم مي دانم چند مطلب در پاسخ به دستنوشته حضرتعالي عرض كنم. نكته اول آن كه اصول حرفه اي حكم مي كند روزنامه نگار جانب ادب نگاه داشته و از شخصيت هاي موجه و غيرموجه سياسي كه غيرمسئولانه با ادبياتي ناشايست آب و خاك اهورايي ما را به اين روز نشانده اند تبعيت نفرمايد. نكته دوم بسيار از اين پرسش هايي كه مطرح فرموده ايد نشان از ناآگاهي جنابعالي است. كافي بود كه با يك تماس به هر كدام از اين دايه هاي دلسوزتر از مادر به تعبير از حضرتعالي به حداقلي از اطلاعات دست پيدا كرده و آنگاه دست به قلم مي شديد. نكته سوم بفرماييد مادران مد نظر شما چه كساني هستند تا جامعه رسانه اي كاشان از جهالت مدنظر شما به دربيايند. نكته چهارم مطلبي كه در ارتباط با خانه تئاتر از زبان رئيس ارشاد مطرح شد كاملاً ساختاري فني داشت و شايسته است پاسخ به آن نيز فني بيان شود و نه با بازي با كلمات و توهين و اهانت از قلم يك فرهنگي پاسخ گفته شود. نكته پنجم اين نهاد در حال تأسيس كاملاً مردمي است ولي حضرتعالي از اين حداقل اطلاع داريد كه ما در ايران زندگي مي كنيم نه در سوئيس و نهادهاي مردمي نيز از طريق ساز و كارهاي تعريف شده شكل مي گيرد. و موفقيت آن در تعامل سازنده با كليه دستگاههاي مرتبط است. مگر اين كه شما معتقد به تقابل نهادهاي مدني با ساختارهاي حكومتي باشيد كه بحثي است جدا و قلم بنده در جوابگويي به آن قاصر است. نكته ششم به گفته نماينده هيئت موسس همه مديران مسئول يا نمايندگان وي به اين جلسه دعوت شده بودند و تا آنجايي كه اطلاعات حقير اجازه مي داد جاي خالي به جز يكي دو نفر در اين جمع ديده نشد. چگونه شما به خودتان اجازه مي دهيد به جمعي از مديران مسئول رسانه هاي كاشان را به اين راحتي توهين و تهمت و افترا روا داريد. نكته هفتم يكي از دلايلي كه نهادهاي مدني نتوانسته است در كاشان ايجاد و پيشرفت كند نظرات سليقه اي غيركارشناسانه و غيرمسئولانه اين چنيني است كه از افراد كه از دور دستي بر آتش رسانه كاشان دارند وارد مي شود. نكته ....
دوست عزيزم آقا يا خانم رفيعي اول ابن‌که فرقي نمي‌كند اسمت حقيقي باشد يا مجازي. بعد هم ممنون كه مطلب را با دقت خوانده‌اي و وقت گذاشته‌اي و نظر داده‌اي. راستش من چیز دیگری برای گفتن ندارم. اگر گویا نیست یا مغرضانه است یا هرچی، به ضعف دانش و منطق و استدلال من برمی‌گردد. نکاتی که شما هم گوش‌زد فرموده‌اید پیش روی مخاطبان است و آن‌ها به راحتی می‌توانند ببینند کدام مطلب چیزهایی را که خود از آن‌ها دم زده نقض کرده است. سپاس‌گزارم
جناب رفیعی ، بدون تعارف من با نکته هشتم شما بسیار موافقم .
اگربین مجموعه خبرنگاران کاشان مثل اهالی تیاتراین شهراتحادوانسجام وجودمیداشت،انجمن صنفی روزنامه نگاران وخبرنگاران کاشان بایدسالها پیش بصورت خودجوش تشکیل میشدتاحالاارشادمثل دایه مهربانترازمادربفکرتشکیل انجمن باصطلاح فرهنگی برای خبرنگاران نباشد..!آخرکجای دنیایک انجمن صنفی که قاعدتآبایدبصورت مستقل فعالیت کند،بافراخوان نهاددولتی سروشکل میگیرد؟!!!لبته درناامیدی بسی امیداست....خوش بحال اهالی خانه سینما که انقدرپای مواضعشان ایستدندتاحقشان راگرفتند...
ملاک انتخاب اعضای «انجمن فرهنگی روزنامه‌نگاران کاشان» و حضور در جلسه چیست؟
باید صبر کرد تا مشخص شود٬ظاهرا معرفی نامه از رسانه های فعال کاشان٬اما هنوز شرط عضویت برای فعالان رسانه های کاشان هم در تردید و ابهام است.