کاشان نیوز – سعید غلامیان: ۲۹ اسفند اهمیتش را از ملی شدن صنعت نفت نگرفت و نه حتی از مصدق! شهرت این روز از اجتماع چندین گزینه در یک موقعیت تاریخی در کنار یکدیگر به یک روز و دستاوردی جهانی و ابدی بدل شد اما به دست مصدق. اگر وقت شناسی و درایت مصدق نبود این فرصت از دست ملت ایران رفته بود.
۱- نفت ثروتی سرزمینی است و متعلق به ملتی که تعلق سرزمینی به نقطهای از کره خاکی دارند.
۲- کشور انگلستان ابرقدرتی بود که آفتاب در مستعمراتش غروب نمیکرد و کسی را یارای ایستادن در برابرش نبود
۳- شاه در ایران قدرت بلامنازع سیاسی را کنترل و در اختیار داشت و نفت پولتوجیبی وی محسوب میشد.
۴- اجرای قانون و صدور حکم در دادگاه لاهه علیه یک کشور صاحب نفوذ در ذهن عامه مردم ایران امری خلاف قاعده بود که کسی گمان نمیکرد صورت پذیرد.
مصدق اما توانست با اجتماع سیاستمداران، تحتفشار گذاشتن شاه، تحریک افکار عمومی به نفع ایران و جلبتوجه جهانی، رأیی را به نفع کشور بگیرد که در تاریخ کره زمین ماندگار شد. اگرچه با مصوبه اخیر مجلس و اجازه تهاتر نفت با بدهیهای دولت این سابقه نیک مخدوش شده است و بهنوعی دستدرازی به اموال ملت رقم خورده است اما هیچکس این تاریخ را فراموش نخواهد کرد.
از زیرکی و درایت مصدق همین بس که میگویند مصدق در دادگاه لاهه بر صندلی هیئت انگلیسی نشست و به اعتراض ایشان وقعی ننهاد و سر بر میز گذاشت و پاسخ ایشان را نداد. هیئت انگلیسی که قصد مظلومنمایی و تحت تأثیر قرار دادن جو دادگاه را داشتند، با صورت حقبهجانب بالای سر مصدق ایستاده و تا حضور قضات دادگاه از عدم آدابدانی مصدق و ایرانیان سخنها گفتند و پس از حضور قضات نیز رجزخوانیها کردند!
بعد از حضور قضات، به مصدق تذکر دادند که جای هرکسی مشخص است و وی باید بهجای خودش بنشیند.
مصدق رو به قضات دادگاه پاسخ داد؛ شما تصور میکنید من جایگاه و جای خود را نمیشناسم! خیر اینطور نیست. قصد من این است که این هیئت انگلیسی بداند بر جای دیگران نشستن چقدر ناپسند و دردآور است وقتی ایشان از چنددقیقهای که من برجای ایشان نشستم اینچنین برآشفته و ناراحت هستند ملت ایران از اینکه انگلستان بر نفت و ثروت ملیاش سالیان سال است چنبره زده چه حالی دارد؟
شیرینی و استحکام این استدلال دادگاه را تحت تأثیر قرار داد و نهایتاً هم رأی به نفع ایران صادر شد.
از جمله محاسن این رأی این بود که ازیکطرف دست یک کشور خارجی را از حاکمیت بر نفت ایران کوتاه کرد و از طرفی نیز هزینه کردن پول نفت فقط با نظر تصویب مجلس امکانپذیر شد، آنهم در قالب بودجه کشور.
خدمتی که مصدق کرد و نام خود و روز ملی شدن صنعت نفت را جاودان ساخت.
اما متأسفانه در زمانه ما با تصویب اینکه؛ «دولت مجاز است خالص بدهیهای قطعی خود را از طریق تحویل نفت خام و بر اساس قیمت بورس انرژی تسویه کند» در قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کشور ما را به قبل از ملی شدن صنعت نفت برد. این حرکت قهقرایی نیز بهپای نمایندگان دوره یازدهم «مجلس شورای اسلامی» نوشته شد.
دیدگاه شما