دیری نخواهد پایید که بشراز پای در آید
محیط زیست، وجه اشتراک جانواران و جاندارانی است که بیشترین نتیجهاش دوام حیات انسانها بوده است. ما و حیوانات با واسطه طبیعت وحشی توانستهایم در کره سبز، زندگی خود را تا کنون ادامه دهیم.
سالهایی که انسانها بدون ماشین و انواع دستگاهها زندگی میکردند، برابری در این چرخه وجود داشت. حیوانات، انسانها و طبیعت سبز در یک چرخه متعادل در تکاپو بودند.
اما کشف ماشین و سودجویی و رفاهطلبی و طمع بیش از حد و اندازه بشر، به نابرابری بین حیات وحش و انسانها دامن زد. علاوه بر بهرهبرداری غیرمنصفانه از طبیعت، بشر متمدن بطور دهشتناکی دست به کشتار، تخریب، و تاراج محیطی زد که ریشه حیاتش در آن قرار دارد.
این سالها همهجا صحبت از گرم شدن کره زمین است. حیوانات در گونههای مختلف هر روز رو به انقراض میروند. شهرها، اتوبانها و ریلهای راه آهن، محلهای زندگی جانداران را محدود و از یکدیگر جدا میکنند. بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و معادن مختلف، باعث دورشدن جانوران از محیط اصلی خود، و تغییر عرصه طبیعی بر علیه بشر ناسپاس میشوند. چرای بیرویه مراتع، ساخت و سازهای دیوانهوار، و تغییر مسیر رودها و بستن سدها، گونههای متعدد گیاهان و جانوران را رو به نابودی میبرد.
تولیدات کربنی، گازهای گلخانهای، آلودگیهای صوتی، و زبالههایی که صدها سال برای بازگشتن به طبیعت زمان میبرد، عرصه را بر جانواران و محیط زیست و حتی خود انسانها تنگ کرده است.
کناره دریاها و حوزه رودخانهها و پهنه جنگلها و دامنه کوهها و اطراف چشمهها را برای زندگی انتخاب کرده و درختان را قطع و طبیعت را دستکاری کردیم. سیمان و آهن و آسفالت را بر روی خاک کشیده و جانداران را تا جایی که صدای ماشینها و برد گلولههای آتشین تفنگهای شکاری امکان میداد، دور کردیم، و با جادههای آسفالته، دکلهای مخابرات و برق، محدودههای خود را گسترش دادیم و هر لحظه عرصه را بر شرکای سابق خود تنگتر کردیم و حیوانات را در اطراف خود مضر و مزاحم تشخیص دادیم. غافل از آنکه مالکان باسابقه و عاملان دوام طبیعتی که ما را تا کنون محافظت کرده است، آنها بوده و هستند.
اما گمان نمیکردیم که تراشیدن جنگلها و دستبردن در طبیعت ما را اینگونه در تنگنا قرار دهد، و در آنسوی کره خاکی یخهای قطب را رو به آب شدن ببرد و در این سوی کره به خشکی و وسعت بیابانها بیافزاید.
اکنون در واپسین روزهای حیات جانوران در حال انقراض و طبیعت درحال نزاع و گیاهان در آستانه پژمردگی ابدیاند، و ما سعی داریم با تغییر پوشش گیاهی و کاشتن درخت در اطراف خود، از حیات نیمبندی که با هورمون و سموم و نگهدارندههای شیمیایی ساختهایم دفاع کنیم.
با کمال گشادهدستی میخواهیم مناطقی را به نام مناطق حفاظت شده نگه داریم، تا گونههای گیاهی و جانوریاش را حفظ کنیم. اما فراموش کردیم که اینجانوران بودند که ما را در چرخهای پویا و زنده، زنده و پویا، حفظ کردهاند و حیات را و طبیعت را سبز نگه داشتهاند.
دیری نمیپاید که کره سبز دیگر سبز نخواهد بود. عدم تعادل از نواحی کمآبتر مدتهاست که شروع به حرکت کرده است. دور نیست و فرقی نخواهد گذاشت بین شمالی و جنوبی و شرقی و غربی. خشکی و قحطسالی همه را در کام خواهد کشید شاید با فاصلهای نه چندان دیر.
زمانی که دیگر از انواع بیشمار و متنوع حیوانات جز چند نمونه تنبل و چربیگرفته مانند خودمان در باغ وحشها نباشند، و سرسبزی و طراوت را فقط در آبشارها و فوارههای مصنوعی ساختمانهای آهنی و سیمانی تماشا کنیم. آنزمان خواهیم فهمید که چه خودخواهانه و جاهلانه صاحبان اصلی طبیعت را قتلعام کردهایم و امروز دیگرچارهای جز توسل به انواع و اقسام دارو و هورمون و جایگزینهای شیمیایی نداریم که هر روز عوارض و دردسرهای ناشناخته آنها هم بر ما روشنتر و موثرتر میگردد.
ما چرخه طبیعی و زیبایی را، تبدیل به چرخه بیماریزا و سراسر مبارزه با عوارض ناشناختهای کردهایم که بر آن نمیتوان نامی جز تاوان حماقت و خودخواهی بشر گذاشت.
دیدگاه شما