کاشان نیوز: «محمدعلی خرمی مشکانی» مدیرمسئول رسانههای «مردم کویر» و «مشکات آنلاین» میگوید همزمان با شروع نمایشگاه بینالمللی مطبوعات با مهندس محلوجی تماس گرفته تا از او برای حضور در غرفه «مردم کویر» دعوت کند. مهندس محلوجی در این گفتگوی تلفنی به او توصیه کرده که به وعده دیگران دلخوش نباشد.
محلوجی با اشاره به تجربه خود در بنیاد فرهنگ کاشان، آب پاکی را روی دست خرمی میریزد و میگوید: هیچکسی به ما برای انتشار کتاب، کمک نمیکند فقط وقتیکه کتاب چاپ شد همه «بهبه» میگویند و از آن تعریف میکنند. شما هم مطمئن باش هرکسی که به سراغت بیاید فقط احسنت و بارکالله خواهد گفت اما کمکت نخواهد کرد. این وضعیت همه فعالیتهای فرهنگی در کاشان است.
خرمی پس از نمایشگاه مطبوعات میهمان تحریریه کاشان نیوز بود. حضور همکار قدیمی کاشان نیوز در محل این رسانه، فرصتی شد تا با او درباره مسائل پیشآمده در نمایشگاه مطبوعات سخن بگوییم.
تنها نماینده کاشان در بخش استانی نمایشگاه بینالمللی مطبوعات، از رفتار مسئولان کاشانی گلایهمند است؛ اما قبل از آغاز بحث میگوید: مسئله، یک مسئله شخصی نیست. یک بحث صنفی است. من چندین سال در کنار رسانههای مختلف غیر کاشانی در نمایشگاه حضورداشتهام؛ اما این بار علاقهمند بودم که از تجربه و نام خود و رسانهام جهت نشان دادن ظرفیت رسانه ایی و معرفی منطقه فرهنگی کاشان به کمک مسئولان برای اولین بار اقدام کوچکی انجام داده باشم و در بزرگترین رویداد رسانهای کشور شرکت کنم.
اگر برای خود میخواستم وارد این رویداد بزرگ فرهنگی کشور شوم موقع ثبتنام در قسمت «فرهنگی و هنری» نمایشگاه حضور پیدا میکردم و بهتر دیده میشدم اما بخش استانی را انتخاب کردم تا منطقه فرهنگی کاشان هم در این رویداد بزرگ نمایندهای داشته باشد؛ پس من برای کاشان رفتم.
خرمی ادامه میدهد: دوستان خبرنگار بنده لطف کردند و دعوت ما را پذیرفتند و برای بازدید به نمایشگاه آمدند. همهی غرفههای استانی را دیدند. سردر همه غرفهها تبلیغ رسانه شرکتکننده در نمایشگاه بود اما ما در سردر غرفه ما، عنوان «استان کاشان» را نصب کردیم؛ یعنی بحث ما بحث منطقه بود نه بحث معرفی یک لوگو.
مدیرمسئول مشکات آنلاین میگوید: وقتیکه شخصی بهعنوان نماینده کاشان در این نمایشگاه حضور پیدا میکند و داوطلبانه این موضوع را با مسؤولین هم در میان میگذارد قاعدتاً منطقی است که مسوولان منطقه از این ظرفیتی که خودساخته بوده و نقشی در پرورش و ایجاد آن نداشتهاند بهره ببرند و با حمایت از آن رسانه و استفاده از ظرفیت مادی و معنوی پستی که در آن قرار دارند آنها همجهت معرفی شهرستان کاشان اقدام کنند و منتی هم بر سر آن رسانه گذاشته باشند چنانکه ما درباره سایر غرفههای همجوارمان این موضوع را مشاهده کردیم که مسئولین سایر شهرستانها از رسانههایشان یا حمایت مادی داشتند یا با حضور خود در نمایشگاه حمایت معنوی خود را ابراز میکردند؛ اما اینکه بنده میگویم من بحث صنفی است این است که برخی مسئولان اگر هیچگونه حمایت هم نکردند لااقل میبایست حرمت یک رسانه را حفظ میکردند.
خرمی در پاسخ به این پرسش که «آیا امکان دارد واضحتر درباره این موضوع سخن بگویید؟» توضیح داد: اول لازم است بگویم در دفترچه یادبود غرفه ما بیش از ۱۵۰ امضاء از شخصیتهای فرهنگی، هنری، سیاسی، ورزشی و نظامی کشور وجود دارد. روزانه حداقل ۱۰۰ بازدید عمومی را هم داشتهایم. ۲۵۰ نسخه شماره سوم ماهنامه ما در دو روز اول نمایشگاه تمامشده است. پس اگر این موضوع را مطرح میکنم از این باب نیست که غرفه ما کم رونق بوده؛ باافتخار میگویم در اولین حضورمان یکی از شلوغترین غرفههای بخش خود بودیم؛ بحثِ میزان توجه مسئولان شهر به موضوع رسانه است. قبل از رفتن با بیش از ۱۰۰ مسئول شهرستان کاشان تماس گرفتیم و از همه آنها برای حضور در نمایشگاه دعوت کردیم. برای برخی از مسئولان شخصاً دعوتنامه رسمی بردم؛ اما مجموع مسئولانی که از نمایشگاه بازدید کردند به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد؛ آقای قپانی پور معاون سیاسی فرماندار، آقای خاندایی معاون برنامهریزی فرماندار که رسماً گفتند از طرف فرماندار آمدهاند، آقای خیمه کبود رئیس هیئت فوتبال کاشان و آقای صفری مسئول محترم دفتر نماینده کاشان که بنده شخص آقای صفری را هم برای حضور در نمایشگاه دعوت کرده بودم و آقای استرکی و نظافتی از کارمندان اداره ارشاد کاشان که بنده شخصاً این دو بزرگوار را هم جدای از سیستم اداری برای حضور دعوت کرده بودم. البته یکی از کارمندان بخش روابط بینالملل شهرداری کاشان هم که از همکاران محترم ما هستند زحمتکشیده بودند که بنده نمیدانم این چند مورد آخر با توجه به دعوت شخصی ما آمده بودند و یا از طرف ارگانهای خود؛ همراه با دوستان خبرنگار ما در غرفه حاضر شدند.
نماینده رسانههای کاشان در نمایشگاه مطبوعات افزود: غرفه ما روبروی غرفه روزنامه «صبح ساحل»، یکی از رسانههای بوشهر بود. شما فاصله بوشهر تا تهران را بافاصله کاشان تا تهران مقایسه کنید. تعداد مسئولان بوشهری که از این غرفه بازدید کردند بسیار بیشتر از تعداد مسئولانی بود که از کاشان به نمایشگاه آمده بودند. بنده بیش از ۲۰ مرتبه به یکی از این آقایان مسئول تماس گرفتم. بعد از پاسخ دادن تلفن همراه، گفتهاند در ایام نمایشگاه کاشان خواهند بود اما وقتی بنده بررسی کردم دیدم که چهار روز اول شروع نمایشگاه، در تهران بوده و به نمایشگاه نیامده است. برداشت شما از این رفتار چیست؟
از خرمی میخواهیم تا درباره مسائل حمایتی مسئولان کاشان، از تنها غرفه کاشانی حاضر در نمایشگاه بینالمللی مطبوعات توضیح دهد. لبخندی میزند و میگوید: شهرداری کاشان به ما وعده حمایت داد. قرار شد ما یک کار رپورتاژ برای آنها آماده کنیم و در عوض مبلغی را بگیریم. بنده با یکی از دوستانم تماس گرفتم و طی یک صحبت، مبلغی را برایش تعیین کردم تا او زحمت تهیه این کار را بکشد. ما به تهران رفتیم اما هرچه با شهرداری تماس گرفتیم، مسئول مربوطه تلفن ما را جواب ندادند. برایش پیام فرستادم که حکایت ما در اینجا حکایت کارگران شرکت ریسندگی کاشان است که با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتند. این دوست ما هم که کار را آماده کرده بود، دائم تماس میگرفت که اگر پول چاپ را بهحساب نریزیم نمیتوانیم کار را منتشر کنیم. با واسطههای مختلف با شهرداری ارتباط میگرفتیم و هر دفعه با حرفهایی مانند «نیم ساعت دیگر پول را به حسابشان میریزیم» و یا «تا آخر وقت اداری صبر کنند» روبرو میشدیم. شرایط مالی ما خیلی بحرانی بود. دوستان به ما وعده داده بودند، ما بر اساس وعده آنها برنامهریزی کرده بودیم. اگر یکی از دوستانم مقداری به ما کمک نمیرساند پول ناهار میهمانان غرفه را هم نداشتیم. این در حالی بود که غرفههای مجاور ما کاملاً پشتیبانی میشدند. باور کنید از نیروهایی که در غرفه ما تلاش میکردند خجالت میکشیدم. جواب ندادن تلفنهای نماینده شهرداری تا شب سهشنبه طول کشید. طراح با من تماس گرفت که از شهرداری با او تماس گرفتهاند و گفتهاند تا فردا صبح نشریه را میخواهند و پولی هم بهحساب نریختهاند. این دوست طراح گفت اگر شما مبلغی را که با من توافق کردهای قبول میکنی من نشریه را برایشان بفرستم. بلافاصله پس از تماس طراح، نماینده محترم شهردار که تا صبح همان روز هر وقت با او تماس گرفتیم تماسمان را بیپاسخ گذاشته بود، با بنده تماس گرفت و خواست نشریه همزمان با حضور خبرنگاران کاشان، در نمایشگاه توزیع شود؛ یعنی الآن هم که با ما همکلام میشدند برای استفاده خودشان بود؛ واقعاً شما بودید چه پاسخی به آنها میدادید؟ از او خواستم که مبلغِ توافق ما با طراح را بهحساب او بریزد و نشریه را خودش به چاپخانه ببرد.
صبح که دوستان خبرنگارم به نمایشگاه آمدند به من گفتند که ما دو ساعت منتظر نشریه «سیلک» شدیم و باید زودتر از کاشان حرکت میکردیم. گفتم که شهرداری قرار بوده نشریه «مردم کویر» را هم با خودش بیاورد. وقتیکه دوستانمان رفتند دیدم یک جوان، با قیافه کاملاً مظلوم، گوشه غرفه ما ایستاده و نشریه «سیلک» را توزیع میکند. گفت از طرف شهرداری آمده است. وقتی نشریه را دیدم شوکه شدم، خستگی به تنم ماند؛ متوجه شدم آقایان پس از دریافت فایل، لوگوی «مردم کویر» را برداشتهاند و بهجای آن، لوگوی نشریه «سیلک» را قرار دادهاند. تأسفبارتر آنکه حتی یک کادر تبلیغی را که برای دعوت از مردم برای حضور در غرفه مردم کویر بود را حذف کرده بودند و بهجای آن لوگوی نشریه «سیلک» را قرار داده بودند و نوشته بودند از غرفه فلان دیدن فرمایید.
مدیرمسئول پایگاه خبری مشکات آنلاین افزود: ندادن پول مهم نیست. من ۱۲ سال است در این شهر روزنامهنگاری میکنم. این دوستان یک مورد سراغ دارند که من به آنها رو انداخته باشم که پول بدهید؟! مسئله، حرمتشکنی است؛ نه حرمتشکنی یک شخص، بلکه حرمتشکنی یک رسانه، یک رسانهای که بهعنوان نماینده رسانههای یک منطقه مشغول انجاموظیفه است. اگر پول و بودجهای را که در اختیار دارید و طبق وعده خود نمیخواهید بدهید و یا سلیقهای میخواهید خرج کنید، خب درست و صادقانه بگویید نمیدهیم؛ مثلاً بگویید ما الآن درجایی بهتر و بزرگتر از نمایشگاه بینالمللی مطبوعات برای یک رسانه سراغ داریم و آنجا جهت معرفی منطقه فرهنگی کاشان بودجه سازمان خود را هزینه میکنیم. آن جوان عزیزی که از طرف شهرداری برای توزیع نشریات آمده بود، مؤدبانه تلاش میکرد دل ما را به دست بیاورد، عذرخواهی میکرد و میگفت شهرداری پول ندارد و از طرفی هم نمیخواستهاند به شما نه بگویند. برفرض اینکه این توجیه را بپذیریم، خب این امروز و فردا کردنها چه بود؟ این جواب تلفن ندادنها چه بود؟ این تغییر لوگو چه بود؟ طراح من سالیان سال است طراحی را کنار گذاشته و در این سالها فقط چند کار را انجام داده که یکی از آنها مردم کویر است. وقتی موضوع را متوجه شده، با من تماس گرفته و میگوید آیا حق من نیست که نخواهم اسمم بالای این نشریه باشد؟
خرمی با اشاره به شکایت شهرداری از پایگاه خبری کاشان نیوز گفت: آقای شهردار گفته بودند این فیش حقوقی را که کاشان نیوز منتشر کرده، درست نیست و اگر درست در ذهنم مانده باشد کاشان نیوز به کذب گویی متهم شده بود. خب آقای شهردار رفته بودند شکایت کرده بودند. الآن سؤال من از آقای شهردار این است که اگر شهرداری با رسانهای برخورد توهینآمیز داشته باشد این رسانه باید به کجا شکایت کند؟ اگر رسانه شهرداری در این رویداد شرکت کرده بود باز پول نداشتند و یا سرتاسر شهر را از بنر پر میکردند که ما جهاد گونه افتخار آفریدیم؟! ما قضاوت را به افکار عمومی واگذار میکنیم.
مدیرمسئول ماهنامه مردم کویر افزود: البته دوستان ما در شهرداری با هماهنگی اداره ارشاد زحمت آماده کردن زمینه حضور خبرنگاران را کشیده بودند که از این بابت از آنها تشکر میکنم. البته این پیشنهاد را خود بنده زمانی که رفتم دعوتنامه آقای جوادی را بدهم به وی ارائه کردم و خواستم خبرنگاران شهر را به نمایشگاه بیاورند تا با فضای حرفهای بیشتر آشنا شوند. بعدازاین رفتارها هم برایم پیغام فرستادند و گفتند جبران میکنیم اما من نمیدانم چه چیزی را میخواهند جبران کنند.
خرمی که چندی پیش تلاشهایی را برای نزدیکی رسانههای کاشان آغاز کرده بود میگوید: این نمونه رفتارها کم نیست. وقتی رئیس روابط عمومی یک اداره بعدازاینکه یک سال یک خبرنگار را دور سر میگرداند و هزینه آگهی او را هم نمیدهد نباید او را سرزنش کرد، بلکه باید رسانههای کاشان را سرزنش کرد. از ماست که بر ماست. در رسانههای کاشان نگاه سیاسی بر نگاه صنفی مقدم است درحالیکه این روش درست نیست. اقدام همزمان پورتال و کاشاننیوز باعث شد برخی علیالظاهر به خودشان بیایند. رفاقت شخصی بنده با آقای ملکآبادی و جناب شافعی و غلامیان و سایر خبرنگاران شاید عامل این اقدام هماهنگ بوده اما نباید اینچنین هم باشد. باید نگاه صنفی بر همهچیز مقدم شود. یادم میآید یکزمانی در طوبی از شورای شهر انتقاد میکردیم، یک رسانه دیگر، همه آگهیها را برای خودش جمع میکرد. این کار یعنی اقدام علیه همکاران. باید این روش، تغییر کند تا وقتی یک خبرنگار با فلان مسئول تماس میگیرد، او خود را ملزم به پاسخگویی بداند نه اینکه جواب این خبرنگار را ندهد و از رسانه دیگر علیه رسانه او استفاده کند. شرایط بدی در کاشان حکمفرماست. دوستان ما باید بدانند این مسئولی که امروز با او رفیق است چند روز دیگر میرود و مسئول دیگر با نگاه متفاوت میآید و ممکن است همین برخوردی که با همکار او میشود فردا با او بشود.
خرمی میگوید در نمایشگاه مطبوعات به همه اهدافش رسیده است. او امیدوار است در سال آینده شاهد حضور چندین رسانه کاشان در نمایشگاه مطبوعات باشد.
من از سال۱۳۷۲توی کار مطبوعات و خبرنگاری بودهام توی این ربع قرن کار افتخاریام، فقط کمتر از ۵سال است که آقای خرمی را در کار مطبوعات و خبرنگاری دیده و مشاهده کردهام. شایددر مطبوعات مدرسه و یا شهری دیگر فعالیت میکرده که از این لحاظ من چیزی نمیدونم. برای گرفتن حق خود راههای مختلف وجود دارد که اولاً مذاکره حضوری با طرف مربوطه است. بعد مذاکره با بزرگانی که با ایشان ارتباط دارند تا مشکل توسط اینها حل شود . و در نهایت از مجاری قانونی اقدام به گرفتن حق و حقوق گردد. ولی این رسمش نیست که در رسانهای طرف مقابل را که اگر چه ممکن باشد به حق شما شاید ضرر رسانده باشد که به این وآن گفته شود ولی آبرو چیز دیگری است که حتی خود من هم دوست ندارم آبروی هر کسی برده شود.
آقای خرمی اشتباه کرده که روی حرف شهرداری حساب کرده. توی نمایشگاه هم بد عمل کرده، باید مثل خودشون عمل میکرد. باید همونجا سیلک رو میاورد در حضور خبرنگاران کاشانی آتیش میزد. اینها پولشون برای از ایشون بهترونه واقعا آقای شهردار باید خجالت بکشه. درضمن از آقای خرمی انتظار میرفت صریح تر حرف بزنن. اون مسئول کاشانی که در تهرانه کیه؟ آیا نماینده است؟ اون مسئولی که پول اون نشریه رو نداده کیه؟ اینها رو به مردم معرفی کنید تا بشناسدشون. نجابت با این جماعت کارساز نیست
وقتی در یک نهاد «یک شخص» خطایی می کند نباید به حساب کل نهاد گذاشت. همان شخص خطاکار را معرفی کنید تا همه او را بشناسند و مسئولین او هم مجبور به تغییر نظر خود روی شخص نامبرده شوند. انشاءالله.
تازمانی که نگاه شهرداری و بسیاری از مدیران به رسانه ها نگاه ایزاری باشد توقعی بیش از این نیست ولی همه می دانند از شهرداری کاشان که ولخرجی هایی هنگفت در استفاده ایزاری از مطبوعات و رسانه ها دارد و ریخت و پاش های زیادی دارد تاجایی که صداری برخی از اعضای منصف شورا نیز درآمده است توقعی بیش از این می رفت که از این ایزار هم به خوبی استفاده کند... البته آقای خرمی بدشانسی آورده که فامیلی آن ملک آبادی و یا خرم دشتی و یا بخارایی و مدرس زاده و... از این دست فامیلی هایی داشت و کمی ابزار شدنش ملس بود کار به اینجاها نمی کشید...
" باید نگاه صنفی بر همهچیز مقدم شود. " این جمله را باید با آب طلا نوشت. احسنت به این طرز فکر و نگاه صنفی خودشون. بعنوان یک همکار خالصانه بهشون خسته نباشید میگم بابت حضور در نمایشگاه مطبوعات و صد البته رفتار مرکز ارتباطات شهرداری نکوهیده است و باید مرکز ارتباطات و شخص آقای ...[حذف توسط مدیر سایت] باید نسبت به این مورد شخصا پاسخگو باشند