کاشان نیوز- عباس تراب زاده: دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم رویدادهای بیشماری را به خود دیده است. این رویدادها انسان را وامیدارد تا دربارهی آنها بیندیشد و برای شناخت آنها بکوشد، درواقع یکی از موضوعهایی که همواره برای ما انسانها مطرح بوده است یافتن پاسخهایی به این پرسشهاست که از کجا آمدهایم؟ آمدنمان برای چه بوده؟
به قول مولانا:
زکجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر؟ نمایی وطنم
برای یافتن این پرسشها، انسانها در سراسر تاریخ زندگی خود به افسانهها، اسطورهها و فرهنگ روی آوردهاند و حتی بیشتر از تجربههای حاصل از مشاهدههای دقیق خود به آنها اقبال نشان دادهاند. مردمشناسی شاخهای از انسانشناسی فرهنگی است که بر اساس دادههای مردمنگاری به مطالعه جامع فرهنگها و تجزیهوتحلیل آنها ازنقطهنظر مقایسهای و تاریخی آنها میپردازد. علم مردمشناسی میکوشد تا رابطه متقابل انسان، طبیعت و فرهنگ را بشناسد و با کارکرد روشها و شیوههای نوین و استفاده از دستاوردهای جدید علمی به پرسشهایی چون همانندیها و ناهماهنگیهای زندگی اجتماعی فرهنگی انسان پاسخ بدهد.
انسانشناسی بیش از ۲۰۰ سال است که با رویکرد علمی که بتواند به این پرسشها پاسخ دهد پدید آمده است. ازآنجاکه مردم شناسان برای فهم رفتار اجتماعی انسانها از همان روشهایی که دیگر دانشمندان به کار میبرند، استفاده میکنند، میتوان مردمشناسی را بهعنوان یک علم بهحساب آورد. مردم شناسان نهادهای اجتماعی و روابط افراد جامعه را بهعنوان اعضای آن جامعه موردمطالعه قرار میدهد و بر اساس یافتههای خود امیدوار است تا بتواند الگویی برای رفتار انسان ارائه کند.
مردمشناسی بنا بر روش علمی آن، دانش جوانی است که در غرب پدید آمد، ولی پیدایی آنچنان ناگهانی نبود که ریشهای در تاریخ و فرهنگ گذشته نداشته باشد. مطالعه فرهنگ و تمدن ملل مختلف در یونان از سده ششم قبل از میلاد شروع شد و محیط را برای رشد و بالندگی چنین اندیشههایی آماده ساخت. یونانیان را میتوان پایهگذار این روشها دانست، از نویسندگان لاتین و یونانی که سهم به سزایی در شناخت و معرفی مردمشناسی داشتهاند عبارتاند از:
«هومر» نامدارترین حماسهسرای یونانی قرن هفتم قبل از میلاد در دو منظومه بزرگ حماسی ایلیاد و اُُُُُدیسه از موقعیت جغرافیایی و شیوههای زندگی، آدابورسوم و ویژگیهای اخلاقی اقوام کوتاهقد در آفریقا اطلاعات سودمند و مفیدی در اختیار مردم شناسان قرار میدهد.
«هرودُت» (484 ـ ۴۲۰ ق ـ م) که به پدر علم تاریخ معروف است مردم مختلف، آدابورسوم، عادات آنان، مذاهب ملتها و جنگ و ستیزهای اقوام گوناگون را وصف کرده است. شرح مسافرتها و زندگی مردمی که دیده، او را ردیف پایهگذاران مردمنگاری قرار داده است.
از قرن چهارم و پنجم (هـ. ق) که دوران شکوفایی سرمایههای علمی و توسعه تفکرات فلسفی در جامعه اسلامی بود، متفکران و دانشمندان و مردم نگارانی چون این فضلان، ابوریحان بیرونی، ابنبطوطه، ابن خلدون و دیگران آثار سترگ و گرانقدری درزمینهٔ فرهنگ و تمدن ملل مختلف به جامعه علمی تقدیم کردند.
«ابن فضلان» از مراسم زناشویی و شرایط آن، مهریه، وضع مسکن، خوراک، پوشاک، ادای دین، وضع بدهکاران، مراسم کفنودفن، مهمانداری و پذیرایی از مردم غریب و نیز رسوم کشورهای روس، بلغار و ترک را در قرن دهم میلادی توصیف نموده است.
«ابوریحان بیرونی» با شیوه مردمنگاری، به مشاهده و مطالعه پدیدههای اجتماعی و فرهنگی جامعه هند پرداخت و آن را با ویژگیهای فرهنگ ایران مقایسه و تفاوتها و همانندیهای آنها را بیان کرد. وی در کتاب «آثارالباقیه» جشنها و آدابورسوم و مذاهب ایرانیان (مردم فارس)، سغد، سمرقند، خوارزم، سیستان، مصریان، رومیان، یهودیان، زرتشتیان، مسیحیان و اعراب را مطالعه و ثبت نموده است.
«ابنبطوطه» (13:1370) در مسیر حرکت خود را بسیاری از نقاط ایران را ندیده بود ولی داستان زندگی مردمی را که با آنها دیدار کرده، مردمی که جوانمردیها و شوخطبعیها و زیرکیها و وارستگیها و مهربانیهای آنان شیفتهاش میساخته را بیان داشته است.
«ابن خلدون» (732 ـ ۸۰۸ هـ. ق) ازجمله پیشگامان مردمشناسی است. او پدیدههای اجتماعی جامعه مصر را بررسی و آن را با جامعههای دیگر مقایسه میکند و علل اجتماعی تشابهات و تفاوتهای فرهنگی را بیان میدارد.
در قرنهای نوزده و بیست مردم شناسان اروپایی و آمریکایی از بررسی آثار بازمانده قرنهای پیش و نیز از سفرنامهها و گزارشهای میسیونهای مذهبی، مأموران نظامی و سیاسی، آثاری که درباره فرهنگ مردم دنیا مثل چین، ژاپن، هند و دیگر ملتها و نشانهها و آثاری که از انسانهای اولیه وجود داشت، به مطالعه درزمینهٔ دانش مردمشناسی پرداختند.
در نیمه نخست سده بیستم کشورهای شوری (سابق) و آمریکا به مطالعات و تحقیقات وسیعی درزمینهٔ شناخت اقوام و ملل پرداختند. کشور انگلستان بهعنوان مهد مردمشناسی اجتماعی شناخته شد.
بعد از جنگ جهانی در سال ۱۹۲۵ اولین انستیتوی مردمشناسی در دانشگاه پاریس تأسیس یافت. در آمریکا با توجه به تحقیقات و مطالعات تجربی قوم شناسان انگلیسی، درس اتنولوژی تحت عنوان «باستانشناسی و مردمشناسی آمریکا» در دانشگاه هاروارد تدریس شد.
در کل مردمشناسی همانند دیگر علوم اجتماعی از مغرب زمین آغاز شد و پس از طی فراز و نشیبهایی به ایران وارد گردید. در دورههای صفویه و قاجاریه بعضی از جهانگردان، باستان شناسان و مردم شناسان اروپایی به ایران آمدند و هر یک آثاری در مورد تاریخ و فرهنگ ایرانی به ثبت رساندند. در دوره اخیر، هنری فیلد به مردمشناسی و مردمنگاری تطبیقی میان مردمان گوناگون پرداخته که مطالعهاش بیشتر جنبه جسمانی داشته است.
در عصر حاضر متفکران و نویسندگان ایرانی هم درزمینهٔ شناخت و بررسی ویژگیهای زندگی قومی مناطق ایران به مطالعه پرداخته و تکنگاریهایی انجام دادهاند. ازجمله علی هانیبال که در گردآوری آدابورسوم و ترانهها و تعزیهها، قصهها و جمعآوری وسایل زورخانه نقش مهمی ایفا کرد.
صادق هدایت را میتوان از پایهگذاران مردمشناسی در ایران دانست. وی در سال ۱۳۱۰ در کتاب اوسانه و نیرنگستان به گردآوری ترانههای عامیانه، قصهها، لالاییها، متلها و باورهای عامیانه و روش جمعآوری آنها پرداخت
OLYMPUS DIGITAL CAMERA استاد انجوی شیرازی را باید بهحق از ادامهدهندگان راه صادق هدایت در گردآوری و تدوین فرهنگ مردم دانست. درواقع استاد انجوی درسامان دادن به پژوهشهای فرهنگعامه و آگاه بنیانگذاری مرکز فرهنگ مردم نقش برجستهای در تاریخ و فرهنگ این مرزوبوم به یادگار نهاد.
مردمشناسی در ایران (۱۳۱۳) با درس «علمالاجتماع» در رشته فلسفه دانشگاه ادبیات و دانشسرای عالی تدریس شد. دولت ایران برای نخستین بار در اردیبهشت ۱۳۱۴ دربند هفتم اساسنامه فرهنگستان اول به امر مردمشناسی توجه کرد. در سال ۱۳۱۵ فعالیتهای اداره نوپای مردمشناسی آغاز گردید و در سال ۱۳۱۶ اساسنامه موسسه به تصویب شورای عالی معارف رسید و اندکی بعد هم به «بنگاه مردمشناسی» تغییر نام داد. محمدعلی فروغی، غلامرضا رشید یاسمی، ویلیام هاز آلمانی، مسعود کیهان، دکتر قاسم غنی، دکتر شفق، نصرالله فلسفی، علی هانیبال و کوهی کرمانی، کارگزاران، مشاوران علمی و کارشناسان آن بودند. مهمترین دستاوردهای بنگاه مردمشناسی در سالهای ۱۳۱۵_۱۳۳۰، بنیاد موزه مردمشناسی و گردآوری نزدیک به ۴ تا ۵ هزار برگ یادداشت مردمنگاری توسط دانشآموزان و آموزگاران بود که بازماندههای آنها تا به امروز حفظشده است. در آغاز دهه ۱۳۳۰ با تشکیل اداره کل هنرهای زیبای کشور در وزارت فرهنگ، بهتدریج مطالعات مردمشناسی از کار موزه مردمشناسی جدا شد و نخستین مجله تخصصی «مردمشناسی» در سالهای ۱۳۳۵ _ ۱۳۳۸ به همت علی هانیبال از سوی این اداره کل منتشر شد. در سال ۱۳۳۷ دکتر صادقکیا «اداره فرهنگعامه» را سامانی بخشید و با گزینش و آموزش پژوهش گران جوان توانست در دهه ۱۳۴۰ مطالعات منظم و علمی مردمشناسی ایران در دو حوزه تاریخی و میدانی را عملی سازد. دستاوردهای پژوهشی این دورانِ اداره فرهنگعامه در «مجله هنر و مردم» و یا بهصورت کتاب منتشر گردید و یا در آرشیو مردمشناسی بایگانی شد. در سال ۱۳۵۲ سازمان اداری و علمی اداره فرهنگعامه گسترش یافت و بهعنوان «مرکز ملی پژوهشهای مردمشناسی و فرهنگعامه ایران» در درون وزارت فرهنگ و هنر به کار خود ادامه داد. مرکز یادشده تا سال ۱۳۵۷ درحالتوسعه بود و توانست بهعنوان یک مرکز علمی موردتوجه مراکز بینالمللی قرار بگیرد و در حوزههای انسانشناسی زیستی، مردمشناسی تاریخی، مطالعات میدانی قومشناسی و مطالعات ایلات و عشایر ایران، مطالعه جامعه شهری و همکاری با پژوهشگران خارجی فعالیت عمدهای داشته باشد. از مهمترین دستاوردهای این مرکز میتوان اعزام دانشجو به خارج کشور برای تحصیل در مردمشناسی، انتشار مجله تخصصی «مردمشناسی و فرهنگعامه» نشر کتابها و مقالات تخصصی درباره مردمشناسی ایران و گردآوری اسناد و مواد پژوهشی فراوانی از وضعیت فرهنگی نقاط مختلف کشور یاد کرد. پس از انقلاب اسلامی و تحولات اداری پسازآن، بهویژه فروپاشی وزارت فرهنگ و هنر، «مرکز پژوهشهای مردمشناسی و فرهنگعامه» بانام «مرکز مردمشناسی ایران» وابسته به وزارتخانههای فرهنگ و آموزش عالی، سپس فرهنگ و ارشاد اسلامی و سرانجام سازمان میراث فرهنگی کشور، سازمان خود را حفظ کرد. تا اینکه در سال ۱۳۶۷ قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی به تصویب مجلس رسید و اندکی بعد در سال ۱۳۶۹ شورای گسترش آموزش عالی با تبدیل آن به پژوهشگاه موافقت خود را اعلام کرد و بدین ترتیب میراث مردمشناسی ایران در «پژوهشکده مردمشناسی» تداوم یافت. عمدهترین فعالیتهای پژوهشکده مردمشناسی در دوره اخیر همکاری با مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی در جهت آموزش و تربیت نسل جدیدی از پژوهشگران، بهویژه پژوهشگران بومی مناطق مختلف کشور در مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی که هماکنون در بدنه کارشناسی سازمان در حوزه مردمشناسی مشغول به کار هستند.
انتشار گاهنامهها و مجموعه مقالات مردمشناسی.
انتشار دهها جلد کتاب در حوزه مردمشناسی ایران و جهان.
انتشار نشریه و خبرنامه مردمشناسی.
برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی درزمینهٔ مردمشناسی.
برگزاری دهها همایش ملی و بینالمللی در حوزه مردمشناسی ایران.
انجام طرح بزرگ و ملی «مردمنگاری سرزمین» که بیشتر حوزههای فرهنگی و شهرستانهای کشور را موردمطالعه قرار داده است و حاصل آن افزون بر ۳۰۰ عنوان گزارش مردم نگارانه است که در پژوهشکده مردمشناسی نگهداری میشود.
گروههای پژوهشی
وظایف و فعالیتهای پژوهشکده مردمشناسی در قالب چهار گروه پژوهشی سازماندهی شد که عبارت بودند از:
گروه پژوهشی مردمشناسی آرمانی- آئینی
گروه پژوهشی مردمشناسی اجتماعی
گروه پژوهشی مردمشناسی زیستمحیطی
گروه پژوهشی هنرهای سنتی
اندکی بعد گروه پژوهشی «هنرهای سنتی» از پژوهشکده مردمشناسی جدا شد و بهعنوان یک پژوهشکده مستقل آغاز به کار نمود. بهاینترتیب پژوهشکده مردمشناسی با سه گروه پژوهشی به شرح زیر به فعالیت خود ادامه میدهد:
گروه مردمشناسی اسطوره و آیین
گروه مردمشناسی اجتماعی
گروه مردمشناسی زیستمحیطی
فعالیتهای مردم نگارانه و مردم شناسانه اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شهرستان کاشان از سال ۱۳۷۰ به دنبال آموزش، تربیت و فراغت از تحصیل نسل جدید پژوهشگران در مرکز آموزش عالی سازمان میراث فرهنگی شروع شد و تاکنون بر اساس مصوبات برنامههای پژوهشی پژوهشکده مردمشناسی و نیز اقتضای اداری و مدیریت شهری در عرصهی مطالعات فرهنگی، اجتماعی پابهپای سیاستهای کلی پژوهشگاه سازمان انجاموظیفه نموده است که کلیات آن ضمن اشاره به مردمشناسی منطقه کاشان و آران بیدگل در ادامه آورده شده است:
منطقهی کاشان هزاران سال است که محل زندگی اقوام گوناگون بوده و تمدنهای کهن را در خود جایداده است. بر اساس کاوشها و آثاری که از تپههای سیلک بهدستآمده، کاشان مقر قبایل کاسو یا کاشو بوده که معاصر دوران سلطنت حمورابی در بینالنهرین میزیستهاند. نژاد مردم کاشان از ریشه اصیل آریایی است که یکی از دلایل اصالت و پاکی نژاد آنان حفظ زبان فارسی قدیم یا در اصطلاح محلی تاتی و رایجی است که اغلب آبادیهای اطراف کاشان با آن تکلم میکنند. زبان محلی آران بیدگل موسوم به دهی، ابوزیدآبادی، سده برزکی، قهرودی، کامویی، زبان کشکویی kuškuyi جوشقان قالی، ابیانهای، نطنزی، بادرودی و… جزء زبانهای مرکزی و ناشناختهی ایران هستند که با گوناگونی لهجه از یک ریشه سرچشمه میگیرند. بهمنظور معرفی و حفظ جلوهها و نشانههای متعدد فرهنگی و تاریخی منطقهی کاشان و آران بیدگل، واحد مردمشناسی اداره میراث فرهنگی کاشان، طی چند مرحله این منطقه را موردمطالعه مردم شناختی نظیر خوراک سنتی، پوشاک سنتی، مسکن و معماری، حملونقل، راهها و ارتباطات، گاهشماری، شکار، طبابت سنتی، کشاورزی، دامداری، فنآوری بومی و سنتی، بازیهای محلی، ادبیات شفاهی، آیین و مناسک در طول عمر یک انسان از تولد تا مرگ، مراسم سال قمری، مراسم سال شمسی و مناسک متعدد دیگر، موسیقی، هنر و زیورآلات، روابط خویشاوندی تحرکات جمعیت و موضوعهای متعدد دیگر قرار داده که مطالعه، تحقیق، جمعآوری، نمایش و عرضهی آثار و اشیای آنها گامی است در جهت معرفی فرهنگ اصیل و ریشهدار و نیز حفظ هویت فرهنگی این مناطق. کاشان سرشار آیینهای مذهبی و ملی است که به دلیل تعصب و علاقهی دیرینه مردم این منطقه به اهلبیت (ع) و آل طهارت (ع) آیینهای مذهبی آن کماکان پویا و نسل به نسل به جامعهی امروزی رسیده است. در کاشان و مناطق تابعه در طول دههی اول محرم تمام حسینیهها، تکایا و مساجد را با پارچهی مشکی و پیشپردههای مخصوص آذینبندی میکنند و به مدت ده تا شانزده شب به روضهخوانی و عزاداری میپردازند. در طول دهه اول دستههای عزادار سینهزن و زنجیرزن بر اساس زمانبندی قبلی در بازار کاشان و درنهایت در تیمچه تاریخی امینالدوله اجتماع کرده به عزاداری میپردازند. نمادها و نشانههای عزاداری که دستههای عزادار با خود حمل میکنند عبارتاند از بیرق، کُتل، عَلَم، علمات، طوق، جریده یا جریته، نخل ششگوشه (نماد قبر و ضریح ششگوشهی امام حسین ع)، شط فرات، نهرعلقمه، شیرفضه که هرکدام از این نشانهها در روز خاصی از دههی اول محرم با آیین خاص خود، توسط هیئت عزادارش به دوره و بازار شهر برده میشوند. غالب این نشانهها به هیئت و محلهای خاص تعلق دارند. نظیر نخل محلهی سرفره متعلق به هیئت حسینی، نخل محلهی کلهر متعلق به هیئت علیاصغر، نخل محله دروازه فین متعلق هیئت حیدری و… طوق شیخ رضا مربوط به هیئت حسینی محله سرسنگ، جریتهی مسی مربوط به محلهی پامنار، ششگوشه مربوط به هیئت علیاکبری زیارت حبیب ابن موسی (ع) و… آیینهای دیگری نظیر ورود چاووشان عزا به بازار کاشان که در آخرین روز ذیالحجه با ذکر و نوای خاص به بازار کاشان میآیند و فرارسیدن ماه محرم را به کسبه و اهالی خبر میدهند، آیین تشرف به مسلک سقایی و ورود سقاخوآنها به بازار در اوایل محرم با مرثیهسرایی در وصف حضرت عباس (ع)، سقایت در طول دههی اول محرم توسط کسانی که نذر دارند و سقا خوانی در مناطق دیگر نظیر قهرود، نیاسر برزک و…آیین چهلمنبر در شام تاسوعا و عاشورا، برگزاری نمایش آیینی مذهبی، تعزیه در بیشتر مناطق و غیرازاین قبیلاند.
آیین هوم بابایی، آداب مطلع کردن اهالی محل و همسایگان از سحر، خوردن سحری و افطاری، روزه واکنی (بازکنی) نوعروس، بردن هدیهی شب نیمه برای عروس، آیین لیالی قدر و عزاداری شهادت حضرت علی (ع)، آیین بیست و هفتم نظیر حنابندان و خوردن کلهپاچه بهمنظور جشن قتل قاتل علی (ع)، بردن نوعروس به مسجد در شب بیست و هفتم با آداب و تشریفات خاص به نیت سفیدبختی با این باور که بین عروس و همسرش جدائی نخواهد افتاد، دوختن لباس بخت برای نوعروسان در بین دونماز ظهر روز بیست هفتم، دوختن پیراهن بیست و هفتمی توسط کسانی که فرزند به آنها نمیماند، دوختن کیسهی پول، نان بیست و هفتمی به نام نان لولوء lolo در جوشقان قالی و… ازجمله آداب خاص ماه رمضان است.
نحر شتر قربانی در کاشان و ذبح گاو قربانی در نیاسر با آدابورسوم خاص ازجمله آداب خاص روز عید قربان است که در صبح روز عید قربان طی تشریفات خاص انجام میشود.
آداب دیگر این روز فرستادن برهای سفید و شاخدار مزین به مسند، ترمه، پارچههای الوان، طلا و رشتههای مروارید به منزل عروس است که موسوم به برهی قربانی بوده است.
عید غدیر: در سایر مناطق به عید سیدها معروف است. با این توضیح که سادات با خانهتکانی و پوشیدن لباس نو و تهیه شیرینی و شربت و میوه این روز را جشن میگیرند و در منزل پذیرای کسانی میشوند که به دیدارشان میآیند. اهالی تمام مناطق معتقدند که در این روز هفت سید را ببینند و نیز از سید عیدی بگیرند.
در طول سال شمسی نیز آداب و سنن متعددی مرسوم است. آیین شب چله یا شب یلدا، آداب شبنشینیها در شبهای بلند فصل زمستان که با صرف تنقلات و خشک بارهای محلی موسوم به شبچره، خواندن اشعار یا ترانههای محلی و نیز شاهنامه، مثنوی، غزلیات حافظ، سعدی، بردن اسفندی برای نوعروسان با آیین و آداب بسیار جذاب، مراسم چهارشنبهسوری، پنجه panje، آدابورسوم ایام نوروز نظیر آداب دیدوبازدید، تنقلات و شیرینیجات مخصوص عید، عیدی دادن و عیدی گرفتن، مراسم سیزدهبدر، آئین سنتی مذهبی قالیشویان در دومین جمعهی مهرماه، جشن آبریزان یا لتوی lattuye مسگران کاشان که تا اواخر قرن گذشته در سیزدهم تیرماه در بازار مسگرهای کاشان توسط مسگرها انجام میشده است و … ازجمله آدابورسوم مربوط به سال شمسی است. معمولاً اهالی منطقه کاشان، آران بیدگل و توابع یک ماه به عید مانده به استقبال نوروز میروند. کاشت دانههای عدس، ماش، گندم و جو در ظروف مختلف جهت سبزهی سفرهی عید، تهیه و خرید لباس نو، خانهتکانی، تمیز کردن درودیوار منازل، تعمیر یا تعویض لوازم منزل نظیر فرش و پرده، تهیه خوراکی مخصوص عید ازجمله مواردی است که در طول این مدت به تدارک آن میپردازند. سبزیپلو، رشتهپلو عدسپلو، خورشت اسفناج از غذاهای شب عید بوده که درگذشته اغلب خانوادهها بهتناسب قدرت مالی یکی از آنها را تهیه میکردند؛ اما آنچه در تمام مناطق عمومیت بیشتری دارد، خوردن شیرینی و تنقلات محلی است. کلوچه، پشمک، میرزا حسینی حاجیبادامی و تنقلاتی نظیر انواع تخمه، پسته، فندق نخودچی، کشمش، بادامکوهی، مغز بادام ازجمله شیرینی و تنقلات ایام دیدوبازدید است. البته در پارهای از مناطق بیشتر از تنقلات محلی نظیر جوزقند، برگهی زردآلو، قیسی و برگهی سیب استفاده میکنند.
پوشاک و خوراک سنتی عناصر فرهنگی دیگری هستند که مبین هویت فرهنگی هر منطقه هستند. پوشاک سنتی در سهشاخهی سرپوش، تنپوش و پاپوش زنانه و مردانه قابلتقسیم است. شاخصترین سرپوش، تنپوش و پاپوش زنان و مردان در حوزههای فرهنگی کاشان و آران بیدگل عبارتاند از: کلاه، چارقد، پیشونیبند، پوشیه، روبنده، چادر راسته، چادر کمری، چادر چرخی، پیراهن پاچین، پیراهن کمرکشی، تی شک، پیراهن کیسهای، پیراهن کلوش، پیراهن ترک، پیراهن راسته، یل، آرخالق، شال کمر، شلوار قردار، شلیته، چاقچور، جوراب، گالش، ساغری مهمترین پوشاک زنان است و عرقچین، کلاه نمدی، کلاه گوشی، کلاه کشی، کلاه قجری، شیرشکری … پیراهن یقه یه وری، پیراهن دلبسته، پیراهن دلباز، جلیقه، قبا، آرخالق، لباده، شلوار متقال، شلوار مدام، شلوار بند کول، پاپیچ، پاتوه، مچ پیچ، ساق کش، شال پا، جوراب، چارق، گالش، کلوش، اُرُسی… پوشاک مهم مردان این مناطق است.
شاخصترین خوراک سنتی منطقه کاشان و آران بیدگل عبارتاند از: گوشت لوبیا، گوشت نخود، کوفتهبرنجی، کالجوش، کاچی، شیرکاج، آش جو، اشکنه ترشاله، گوشت چغندر، گوشت زردک، شوید پلو، گندم پلو، پلو دیزی، پلو برگ، پلو گاورس، خورشت اسفناج، برنجو، مظفره، شیدو، ترحلوا و …
فنون بومی و محلی این مناطق عبارتاند از: قالیبافی، زیلوبافی، گلیمبافی، سفره بافی، مخمل بافی، زریبافی، شعربافی، چادرشب بافی، کرباسبافی، شالبافی، لبافی، حلاجی الیاف، تابندگی و ریسندگی، گیوهبافی و تختکشی، دباغی و چرمسازی، ترازو سازی، پالاندوزی، مسگری، سفیدگری، زرگری، آهنگری، قفلسازی، درودگری و نجاری، خراطی، عصاری دانههای روغنی، گلابگیری
در پایان برنامههای پژوهشی که تاکنون توسط واحد مردمشناسی میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در حوزههای فرهنگی کاشان، آران بیدگل و نیز نطنز انجام داده عبارتاند از مردمنگاری شهرستان کاشان مردمشناسی پوشاک شهرستانهای کاشان و آران بیدگل، مردمنگاری شهرستان نطنز، مردمنگاری شهرستان آران و بیدگل، مردمشناسی روستای قدیمی ابیانه، فنآوری بومی و سنتی کاشان، نطنز و آران بیدگل، مردمنگاری زیارتگاههای کاشان و آران بیدگل که در جریان این برنامهها به شناسایی و گردآوری اشیای مردمشناسی درزمینهٔ های مختلف نظیر کشاورزی، دامداری، فنون و صنایعدستی، خوراک، ابزار و وسایل دلاکی، وسایل روشنایی، ابزار و وسایل شکار، وسایل سنجش اوزان و حجم و… پرداختهشده است که تعداد اشیای جمعآوریشده و مستندسازی شده به بیش از ۱۵۰۰ شیء میرسد. بدیهی است این اقدام گامی است مهم در گردآوری و ثبت و ضبط نشانهها و عناصر فرهنگی جامعهی سنتی ما که اغلب بهمرورزمان به فراموشی سپرده میشوند. به همین منظور میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کاشان با عنایت به سابقه تاریخی و فرهنگی این منطقه راهاندازی موزه مردمشناسی را در دستور کار خود قرار داده است. لذا از علاقهمندان و فرهنگ دوستان تقاضا میشود درزمینهٔ شناسایی و گردآوری این اشیاء که جلوهگاه هویت فرهنگی این مناطق هستند ما را همراهی نمایند تا به هدف مشترک همگی ما که حفظ و حراست ا فرهنگ اصیل خودی است نائل آییم.
منابع و مآخذ
تاریخ اجتماعی کاشان، حسن نراقی
مردمشناسی با تکیهبر فرهنگ مردم ایران، محمود رنجبر و هدایت الله ستوده، انتشارات ندای آریانا ۱۳۸۴
زمینه فرهنگ شناسی، دکتر محمود روحالامینی، تهران، ۱۳۶۸
مقدمهای بر مردمشناسی، رحیم فرخ نیا، ۱۳۸۱
راهی بهسوی مردمشناسی، خلیل دیرین، ۱۳۶۶
مردمنگاری شهرستان کاشان، عباس تراب زاده، محمد مکاری
فنآوری بومی و سنتی شهرستان کاشان، نطنز، آران بیدگل عباس تراب زاده
برخی از پرتال های خبری بجای آگاهی دادن به مردم, خود وارد کارزار سیاست و جنگ قدرت شده اند, پیشنهاد میکنم انان نیز بجای سیاست پیشگی و سیاست زده کردن مردم , ازاین دست مقالات که موجب ارتقا سطح دانش و آگاهی مردم میشود را چاپ کنند.