کاشان نیوز-آیتالله حاجشیخ حسین عرب*: هستی با نظام طویل و عریض خود همراه با راز و اسرار بیشماری است که هر یک برای خود دفتری از معرفت کردگار را سامان میدهد. بدون تردید هستیشناسی عمیق و ژرف بیرازدانی و رازداری ممکن نیست. نظام وجود در اصطلاح مفاهیم دینی سطح و رویهای به نام ملک و لایه و باطن و ژرفایی به نام ملکوت دارد که بعد بزرگ و نهفته آن را تشکیل میدهد. همچون سطح و ژرفای اقیانوس بزرگ که آنچه ناپیداست از بعد پیدا و آشکار آن بسی شگرفتر و پر بهاتر است و بزرگتر از همه و بیمقیاس در بزرگی خدای بزرگی است که خالق و آفریدگار دو بعد ملک و ملکوت عالم هستی است. آنان که در طی عمر خویش فقط با سطح و ملک نظام آفرینش سروکار داشتهاند و با عمق و ژرفای آن ناآشنا بودهاند، شناختشان از نظام وجود و به طور طبیعی از آفریدگار آن اندک و فقط بانگ جرسی به گوششان خورده است. به قول صائب:
موج از حقیقت گهر بحر غافل است
حادث چگونه درک نماید قدیم را
شرایع و بویژه شریعت بزرگ و توحید محور اسلام شاهراه بزرگی است کهبندگان مخلص خدا را با سطح و عمق و بالاتر از آن با آفریدگار هستی آشنا میسازد. شریعت توحیدی حج که اسرار بیشماری را به همراه دارد در بردارنده چنین فلسفهای است. اگر با دید هستی شناسانه و معرفت مدار به شریعت حج نگاه کنیم مراحل سیر و سلوک و طی منازل صعود عرفانی را به خوبی مشاهده میکنیم و زیباشناسی ایثار و عرفان و نیز فنای بنده در منای معبود را که در روز عید قربان حاصل میشود در بستر فریضه حج و مناسک جامع آن میسور و جلوه گر است. با قلمی شکستهاندکی از بسیار این میعادگاه بزرگ عرفان و به ویژه در باب عید قربان سخنی داشته باشیم.
چرا خانه خدا باید در مکه باشد؟
هستی شناسی و راز دانی و پی بردن به اسرار نظام همبسته عالم با عافیت طلبی و تن پروری ناسازگار اند و چیز فهمی و چابکی در کسب معرفت با رکود و عدم تحرک و جوشش و کوشش نداشتن غیر قابل جمع اند.
بنده طالب راز و عاشق معبود باید رنج و تلخی راه سلوک را گواراتر از هر چیزی به جان بخرد و هر چه عاشقتر و عارفتر باشد باید برای امتحانات بزرگ و سنگین آمادهتر باشد. بدون طی نمودن امتحانات سخت، رسیدن و فانی در رب شدن غیرممکن است.
خداوند خانه خود را در سرسختترین نقطه زمین قرار داده است تا آنکه عاشق اوست به طمع آب و هوا و دیگر حواشی تفریحی آن به این سرزمین قدم ننهد. کلامی از مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در این قسمت بشنویم:
«آیا نمینگرید خداوند انسانها را از زمان آدم تا انسانهای آخرین این جهان با سنگهایی که نه زیان میرسانند و نه سودی میبخشند، نه میبینند و نه میشنوند آزموده است؟ این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پایداری و پابرجایی مردم گردانیده است. پس آن را در پرسنگلاخترین مکانها و بیگیاهترین نقاط زمین و کم فاصلهترین درهها در میان کوههای خشن، رملهای فراوان، چشمههای کم آب و آبادیهای از هم جدا و پر فاصله که نه شتر و نه اسب و گاو و گوسفند هیچکدام براحتی زندگی نمیکند. و سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به آن سو توجه کنند و آن را مرکز تجمع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند تا مردم از اعماق دل به سرعت از میان فلات و دشتهای دور و از درون وادیها و درههای عمیق و جزایر از هم پراکنده دریاها، به آن روی آورند تا هنگام سعی شانهها را حرکت دهند و لا اله الا الله گویان اطراف خانه طواف کنند و با موهای آشفته و بدنهای پر گرد و غبار به سرعت حرکت کنند، لباسهایی که نشانه شخصیت آنها است کنار انداخته و با اصلاح نکردن موها قیافه خود را تغییر دهند.
این آزمونی بزرگ، امتحانی شدید و آزمایشی آشکار و پاکسازی و خالص گردانی تأثیرگذار استکه خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشتش قرار داده است.
اگر خداوند خانه محترمش و محلهای انجام وظایف حج را در میان باغها و نهرها و سرزمینهای هموار و پر درخت و پر ثمر، مناطقی آباد و دارای خانه و کاخهای بسیار و آبادیهای بهم پیوسته، در میان گندم زارها و باغهای خرم و گل و گیاه، در میان بستانهای زیبا و پر طراوت و پرآب در میان باغستانی بهجت زا و جادههای آباد قرار میداد، به همان نسبت امتحان سادهتر و پاداش و جزا کمتر بود.
اگر بنیان خانه کعبه و سنگهایی که در بنای آن به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنایی بود شک و تردید دیرتر در سینههای ظاهربینان رخنه میکرد و کوشش ابلیس بر قلبها کمتر اثر میگذاشت و وسوسههای پنهانی از مردم منتفی میشد. اما خداوند بندگانش را با انواع شداید میآزماید و با انواع مشکلات دعوت به عبادت میکند و به اقسام گرفتاریها مبتلا میسازد تا تکبر را از دلهایشان خارج کند و کرنش و آرامش را در آنها جایگزین فرماید و درهای رحمتش را به رویشان بگشاید و عوامل بخشش خویش را به آسانی در اختیارشان قرار دهد. نهج البلاغه خطبه ۱۹۲٫ (خطبه قاصعه)»
مراتب سلوک در مناسک حج و طی مشاهد
اهل عرفان مراحل و منازل سلوک عرفانی را به شکل گوناگون، گاهی مبسوط و گاهی متوسط و فشرده بیان نمودهاند. برخی به طور گسترده تا هزار منزل و تعدادی مانند خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین تا صد منزل و برخی فشرده گویی را برگزیده آن را در چهار منزل خلاصه نمودهاند. مرحوم ملاهادی سبزواری فیلسوف و عارف قرن سیزدهم هجری در منظومه خود چنین آورده است:
تجلیه تخلیه و تحلیه / ثم فنا مراتب مرتقیه
یعنی مراحل سیر و سلوک اینهاست:
۱- تجلیه: یعنی اول عارف باید خانه دل را به نور ایمان جلا و روشنی دهد. در غیر این صورت حرکت در ظلمت و امکان تکامل و طی طریق ناممکن است.
۲- باید رذایل اخلاقی را دور ریزد و قلب از کدورات آن تخلیه نماید.
۳- پس از آن باید دل را به زیور فضایل تحلیه و آراسته نماید.
۴- در نهایت پس از طی منازل قبلی با موفقیت، رسیدن به مقام فنا برای او ممکن خواهد بود.
طی هر منزلی متوقف بر طی نمودن منزل قبل است و در هر منزلی با معرفت و وظیفه و برنامه جدیدی آشنا میشود.
در مناسک حج تمتع از زمان احرام تا رفتن به عرفات و مشعر و منا، منازلی از معرفت و سیر و سلوک عرفانی طی میشود.
احرام حج تمتع که بهتر است از کنار کعبه بسته شود خود اقرار و ایمان به وحدانیت خداوند است و با پوشیدن جامه سفید احرام ظلمت شرک و غیر خدا را از خود دور میسازد. در این مرحله آن تجلیه صورت میپذیرد.
در صحرای عرفات که منزل عرفان و اعتراف به گناه است و به این دو وجه آن را عرفات نامیدهاند تخلیه صورت میگیرد. عظمت خدا و کوچکی بنده در این منزل عرفه درک میگردد و این بنده جز خدا کسی را ندارد.
یکی از فرهنگ نامههای مستقل عرفانی شیعی دعای عرفه امام حسین علیه السلام است که در پای جبل الرحمه در نهایت تضرع و ابتهال به درگاه معبود غنی لایزال انشا شده است. جملات ذیل نمونههایی از این عرفان و اعتراف است:«الهی من کانت محاسنه مساوی فکیف لا تکون مساوی مساویه.» خدایا آنکه نیکی هایش دارای نقص و عیب و بدی است چگونه بدی هایش بد نبوده و معیوب نباشد، «و من کانت حقائقه دعاوی فکیف لا تکون دعاویه دعاوی»؛ آنکس که حقیقت هایش ادعا است چگونه ادعایش ادعا نباشد، «ماذا وجد من فقدک و مالذی فقد من وجدک»؛ خدایا آنکه تو را یافت چه نیافت و آنکه تو را نیافت چه یافت.
مشعر که نام دیگرش مزدلفه است به معنی تقرب و نزدیک شدن به معبود است، منزل دیگری از سلوک میباشد و با درک و شعور و آگاهی بیشتر و تحصیل کمال به تحلیه و آراستگی باطن موفق میگردد و اگر موقع خود را خوب دریابد میتواند به باطن و اسرار مناسک که خود راهی است برای رسیدن به اسرار جهان بپردازد.
آخرین مرحله این سفر پای گذاشتن در منا است و انجام مناسک روز عید که با آنها برای بنده امکان وصول به مقام فنا ممکن میشود.
اعمال و اسرار روز عید قربان
با طلوع آفتاب روز عید حجاج باید از وادی محسِر (جایی که سپاه ابرهه توسط ابابیل به هلاکت رسیدند و بین مشعر و منا است) گذشته و وارد سرزمین منا شده و آخرین منزل و مشهد از مشاهد و مشاعر را با اعمال ویژه روز عید
طی نمایند.
اولین عمل در روز عید رمی جمره عقبه است که در زبان عموم مردم به «شیطان بزرگ» معروف است. رمی آن هم توسط سنگریزه نشان دادن کوشش و تلاش سالک در دور ساختن دشمنی است که خود سوگند یاد نموده است از هر سوی بر بنده خدا وارد شده و او را از ادامه سلوکش باز دارد.
بی تناسب نیست که در ارتباط با شیطان نکتهای را از نظر آیات قرآن مطرح نماییم. راستی شیطان قدرت و توانش در باز داشتن بندگان از حرکت و سلوک عرفانی چقدر است؟ از خود قرآن که از زبان شیطان در گفتوگوی شیطان با فریب خوردگان توسط او در روز قیامت استفاده میشود این است که شیطان فقط دعوت به گناه میکند. سلطه و قدرتی بیش از این ندارد بر این اساس روز قیامت پیروان خود را خلع سلاح نموده و از آنان بیزاری میجوید. خداوند میفرماید:
در روز قیامت وقتی که کار تمام شود شیطان میگوید خداوند به شما وعده داد اما وعده حق، و من وعده دادم وعدهای دروغین که به آن وفا نکردم و سلطهای بر شما نداشتم جز اینکه شما را دعوت نمودم و شما آنرا اجابت کردید پس مرا سرزنش نکنید بلکه خود را سرزنش نمایید. نه من میتوانم به فریاد شما برسم نه شما فریادرس من میتوانید باشید. من به آنچه شریک قرار داده بودید کفر ورزیدم و همانا برای ستمگران عذاب دردناکی است.(ابراهیم/ ۲۲)
در موارد دیگر نیز خداوند میفرماید: شیطان بر بندگان من سلطنت ندارد، ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلا(اسرا/ ۶۵)
اما بندگان خدا باید توجه نمایند که دعوت نامه شیطان همراه زرورق انجام میگیرد. که در آیات قرآن تحت عنوان تزیین و زیباسازی اعمال بندگان آمده است. شیطان با تزئین گناهبندگان و در حقیقت انتخاب ابزار و یار از درون و عمل خود انسانها بار و هزینه خود را از یک سوی کاهش داده و از عامل حب نفس بندگان حجابی بزرگ میسازد و دعوت خود را
این گونه به انجام میرساند.
دومین عمل در سرزمین منا قربانی و ذبح یا نحر است. این عمل در حقیقت ذبح منیتها و انانیتها و از بین بردن باقی مانده حجب معرفت است و نتیجه آن تقرب و وصول بیشتر به گوهر عبودیت بوده و آزادسازی نفس از گرایشهای غیر خدایی است. قرآن درباره این دستور و نتیجه آن چنین فرموده است:
گوشت و خون قربانی به سوی خدا بالا نمیرود بلکه تقوای شما است به سوی خداوند نایل میشود. این چنین خداوند قربانی (حیوان) را مسخر شما قرار داده است تا خدای را در برابر هدایتی که به شما ارزانی داشته بزرگ بشمارید و به نیکوکاران بشارت ده. (حج/ ۲۷)
دومین عمل در روز عید تراشیدن سر برای مردان است. به بیانی از استاد آیتالله جوادی آملی توجه فرمایید:
«موی سر تأثیر بسزایی در زیبایی ظاهری انسان بویژه جوانان دارد از این رو بندرت کسی حاضراست موی سر خود را بتراشد همچنین بر کسی که موی دیگری را به اجبار تراشیده و این زیبایی را از او گرفته پرداخت دیه واجب است. با این همه حجگزار از این جمال ظاهری و صوری که در نظر او ارزشمند نیز هست دل بریده و با فرمان وحی در پای جمیل محض و رضای او نثار میکند(صهبای حج/ ۴۶۵)»
در منابع دینی و بویژه شیعی در باب اسرار حج و منازل و مشاهده سه گانه «عرفات» و «مشعر» و «منا» احادیث ناب و آموزندهای به یادگار رسیده است که در اینجا فقط جملاتی که از امام صادق علیه السلام در طی حدیثی مفصل آمده است به عنوان نمونه ذکر میکنیم:
به گناهان و اشتباهات در عرفات اعتراف نما و در مزدلفه پیمان یکتایی خدا و نزدیک شدن به او را تجدید و تقوای او را پیشه نما و با بالا رفتن برکوه (کوه مزدلفه که از آداب حج بالا رفتن از آن است) روح خویش را به سوی ملأ اعلی بالا ببر و نای هوا و هوس و طمع را هنگام ذبح قربانی، ذبح کن و شهوات و خست و پستی و زشتی را با پرتاب سنگ و رمی جمرات از خود دور کن و عیبهای آشکار و نهان خود را با تراشیدن موی سر بتراش.(المحجه البیضاء/ ج ۲/ ۲۰۷- ۲۰۸)
پیوند ماندگاری عید قربان و نام ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام
سرزمین وحی بزرگی و عظمت خویش را با محوریت انسانهای کامل دارد و اعمال و آیین ماندگار حج با همه جلوهها و زیباییهای آن با اصالت انسان کامل، مفهوم خود را اصالت میدهد.
خداوند در قرآن مجید در معارف بسیار مهم برای اهمیت و باوراندن عمیق بندگان خود سوگند یاد میفرماید. سوگندهای قرآن، هم درباره مسائل مهم است و هم به پدیدههای با اهمیت است. از جمله سوگندهای قرآن در اوایل سوره بلد است:
سوگند به این شهر مقدس مکه شهری که تو در آن ساکن هستی و سوگند به پدر و فرزندش (ابراهیم و اسماعیل ذبیح) که ما انسان را در رنج آفریدیم.
بزرگترین آموزه داستان ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) توحیدی است که از راه تسلیم محض بدست آمده است. آیین حج همچنان با محوریت انسان کامل انجام میگیرد.
خوشا به حال آنانکه در عرفات یا مشعر و منا به دیدار امام زمان(عج) نایل میشوند که صد البته آنان که به این فیض و فوز عظیم نائل میگردند کسانی نیستند که آن را ابراز نمایند و بخواهند ارتباط با امام زمان را وسیلهای برای تعیش خود قرار دهند. امام باقر علیهالسلام فرمودهاند: تمام الحجلقاء الامام. حضور در پیشگاه امام و قبول ولایت تامه تکوینیه و تشریعیه پیشوای معصوم تکمیل کننده حج است. همان گونه که دین و شریعت با ولایت ولی کامل امیرالمؤمنین علیه السلام کامل شد آیین حج نیز با درک فیض و فوز حضور امام تکمیل میشود.
اللهم ارزقنا زیارته وامنن علینا برضاه و هب لنا رأفته ورحمته و دعائه و خیره بحق محمد و آله الطاهرین
آمین یا رب العالمین
*استاد دروس خارج حوزههای علمیه
دیدگاه شما